تبیان، دستیار زندگی

کودکان کار چه کسانی هستند؟

کودکان کار کسانی هستند که به اجبار باید از صبح تا شب برای کسب درآمد خانواده یا افراد دیگر به انجام شغل‌هایی بپردازند که سلامت جسمانی، روانی و حقوق اجتماعی آن‌ها را تهدید می‌کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
کودکان کار

مطمئناً همه افراد در خیابان‌ها و پشت چراغ قرمز کودکانی را دیده اند که با دست و صورتی  کثیف و آفتاب سوخته  به انجام کارهایی مثل تمیز کردن ماشین ها و التماس کردن به آنان، فروختن اسباب بازی، فال و گل، اسفند دود کردن و … مشغول هستند.

کودکان کار ، پدیده ای اجتماعی است که در جامعه امروزی در حال گسترش است . این پدیده یک ناهنجاری و مشکل اجتماعی به حساب می آید که مستلزم توجه عموم، جامعه و دولت میباشد.

وضعیت خاص کودکان خیابانی موجب شده تا آن ها هم در جامعه هم در محیط خانوادگی، در معرض انواع سوءاستفاده ها و آسیب ها قرار بگیرند و به حمایت قانونی نیازمند باشند.

وجود کودکان کار مختص به کشور ما نیست و د رهمه جای جهان این کودکان قرار دارند و همه ی آنها وضعیت مشابهی دارند و در حال کار کردن می باشند و از تحصیل و اوقات فراغت و تفریح خود عقب می مانند.

این کودکان بچه‌های بین سنین  5 تا 17 سال هستند که مورد استثمار بزرگسالان قرار  می گیرند و از آنها برای کسب درآمد استفاده می‌شود.

کودکانی که در خیابان ها زندگی می کنند با توجه به حقوقی که همه کودکان جهان دارند، نمی تواند به حقوق خود برسد و  آموزش های لازم برای ادامه زندگی را دریافت کند و از مراقبت های بهداشتی و همچنین اوقت فراغت و رفع نیازهای اساسی دور هستند. آنها فوق العاده آسیب پذیر هستند .

بیشتر این کودکان با دست فروشی آشنایی دارند ، اما ممکن است از برخی دیگر از کودکان کارهایی خواسته شود که بسیار آسیب رسان و خطرناک هستند.از جمله آن‌ها می‌توان به سوءاستفاده جنسی از کودک برای درآمدزایی، استفاده از کودک برای انتقال و جابه جایی مواد مخدر و نگه داشتن کودکان به عنوان برده اشاره کرد.

 کودکان کار ، بزهکار و منحرف نیستند اما اگر وضعیت زندگی آنان مورد توجه قرار نگیرد و تغییراتی در زندگی آنها ایجاد نشود ، به علت ویژگی های زندگی شان، به صورت بالقوه منشا بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و بزهکارانه می شوند و سلامت خود و جامعه را در معرض خطر قرار می دهند. 


انواع کودکان کار


سه نوع کودک خیابانی وجود دارد:

کودک در خیابان:این کودکان برای خود خانواده هایی دارند و  در خیابان ها برای کسب درآمد برای آنها کار می کنند و شب ها به خانه بر می گردند. میزان ارتباط این کودکان با خانواده خود متفاوت است.

کودکان خیابان: این کودکان توسط خانواده خود رها و یا یتیم شده اند و بدون هیچ اعضای خانواده زندگی خود را ادامه می‌دهند. آنها فقط مسئول ادامه زندگی خود هستند این گروه که از کودکان خیابانی مشکلات بیشتری دارند و در معرض انواع خطرات مختلف قرار می گیرند و در واقع این گروه آسیب پذیر ترین افرادی هستند که در خیابان ها زندگی می کنند که با خیابان ها عجین شده اند.

فرزند یک خانواده خیابانی: گروه سوم ،کودکانی هستند که در واقع فرزند یک خانواده خیابانی محسوب می شوند . این کودکان در خیابان ها با خانواده‌هایشان زندگی می کند معمولا این خانواده‌ها در اثر یک فاجعه یا سختی مانند جنگ، بلایای طبیعی یا بیکاری در خیابان ها زندگی می کنند.

 علت پیدایش کودکان کار

دلایل زیادی برای پیدایش معضل کودکان کار در جامعه وجود دارد. از جمله این دلایل می توان به موارد زیر اشاره کرد:
نبودن شغل‌های مناسب برای بزرگسالان در جامعه
تعداد زیاد فرزندان در خانواده و ناتوانی در تأمین مخارج اعضا توسط والدین
 از دست دادن سرپرست خانواده و کار کردن برای کسب درآمد
طرد شدن کودک از سوی خانواده و اطرافیان
وجود عقاید غلط در برخی فرهنگ‌ها. به صورتی که در بسیاری از آن‌ها افراد با حقوق کودکان آشنا نیستند و کار کردن آن‌ها را خلاف منافع نمی‌دانند.
فرار از مشکلات خانوادگی(اختلاف با والدین، عدم تأیید رفتار از سوی خانواده، سوء استفاده های جسمی و...) که باعث بیزاری کودک می شود.

این کودکان از انواع حقوق کوتاه مدت و بلند مدت خود محروم می‌شوند و آسیب‌های بسیار زیادی از جمله محروم شدن از حق تحصیل و مواجه شدن مکرر با خشونت را می بینند.

کار کودکان چرخه‌های فقر بین نسلی را تقویت می‌کند و درنتیجه باعث ضعیف شدن اقتصاد ملی و ناتوانی در رسیدن به اهداف توسعه پایدار می‌شود. همراه شدن کار کودکان با عواملی مانند فقر اقتصادی و فرهنگی، مهاجرت و فقدان فرصت‌های شغلی مناسب آسیب‌های مرتبط با آن‌ها را افزایش می‌دهد و هزینه‌های زیادی را بر دوش جامعه و افراد می‌گذارد.

وضعیت تحصیلی کودکان کار

همان طور که گفتیم از جمله آسیب هایی که به کودکان کار وارد می شود، ترک تحصیل آنها است. در واقع این کودکان در محیطی بزرگ شده اند که هدفشان کسب درآمد می باشد. در این نوع محیط ها زمان به نفع یک کودک پیش نمی‌ رود، و آنها فاقد سواد یا مدارک تحصیلی بالا هستند.
عموما مهمترین دلیل در عدم تحصیل فقر مالی والدین و سپس عدم آگاهی والدین نسبت به آسیب‌های زننده‌ی روحی، روانی و جسمی که به فرزندان خود وارد میکنند بوجود می‌آید.
کودکان کار


خطراتی که کودکان و نوجوانان خیابانی را تهدید می کند:

کودکان کار ، بزهکار و منحرف نیستند اما اگر وضعیت زندگی آنان مورد توجه قرار نگیرد و تغییراتی در زندگی آنها ایجاد نشود ، به علت  ویژگی های زندگی شان، به صورت بالقوه منشا بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و بزهکارانه می شوند و سلامت خود و جامعه را در معرض خطر قرار می دهند. خطراتی که این کودکان را تهدید می کند:

خطرات بهداشتی و دچارشدن به انواع بیماری ها : یکی از خطراتی که این کودکان را تهدید می کند، خطرات بهداشتی است . این کودکان با کار کردن در کوچه وخیابان ممکن است دچار سوء تغذیه، کم خونی، بیماری های پوستی، عفونت های قارچی، انواع بیماری های واگیر، بیماری های دهان و دندان ، چشم، قلب  و.... شوند.

محروم شدن شدن از تحصیل: از جمله حقوق همه افراد برای ادامه زندگی ، تحصیلات می باشد. کودکان با کار کردن در خیابان در شبانه روز ، از تحصیل خود عقب می مانند در صورتی حقی است که برای زندگی در جامعه کنونی لازم و حیاتی است.

مورد سوء استفاده و آزار جنسی قرار گرفتن:این کودکان ممکن است مورد سوءاستفاده و آزار جنسی قرار بگیرند و همین عوامل باعث شود که آنها به بیماری های مقاربتی و بیماری های روانی ناشی از سوء استفاده های جنسی مبتلا شوند.

دچار از خود بیگانگی شدن: یکی دیگر از خطراتی که کودکان کار راه تهدیدمی کند این است که ممکن است آنها دچار از خود بیگانگی شوند . این کودکان ارتباط عاطفی و انسانی مطلوب خود را با اجتماع قطع می کنند و  احساس تنهایی، غریبگی در میان جمع و سرخوردگی می کنند.

مورد آزار جسمی و عاطفی قرار گرفتن: گاهی ممکن است این کودکان از سوی اطرافیان خود در معرض برخوردهای فیزیکی ،ضرب و شتم، تحقیر و سرزنش قرار بگیرند.

 کودکان کار از مهارت های زندگی محروم می شوند .این مهارت ها شامل؛ توانایی حل مساله، توانایی تصمیم گیری، تفکر خلاق، تفکر نقادانه، برقراری رابطه ی موثر، آگاهی از خود، همدلی با دیگران، مقابله با هیجان و توانایی مقابله با استرس می باشد.


عدم رشد و تکامل: یکی دیگر از آسیب هایی که ممکن است این کودکان را تهدید کند ، عدم رشد و تکامل آنها می باشد. دور ماندن از رشد تکوینی (وزن، شکل، فعل و انفعالات بدن و...) و  کندی رشد تکلیفی(وظایف بدنی، عقلی و اجتماعی لازم جهت سازش با محیط) از جمله خطراتی است که کودکان کار را تهدید می کند.

خطرات حوادث مثل تصادف و مرگ
: این کودکان با کار کردن در خیابان ممکن است دچار تصادف های  فجیعی شوند که در نهایت منجر به مرگ آنها شود.

محروم شدن از کسب مهارتهای زندگی: کودکان کار از مهارت های زندگی محروم می شوند .این مهارت ها شامل؛ توانایی حل مساله، توانایی تصمیم گیری، تفکر خلاق، تفکر نقادانه، برقراری رابطه ی موثر، آگاهی از خود، همدلی با دیگران، مقابله با هیجان و توانایی مقابله با استرس می باشد.

گرفتار شدن در دام باندهای قاچاق  و تبهکار
:کودکان کار ممکن است در دام باندهای قاچاق مواد مخدر ویا حتی باندهای تخلیه ی اعضای بدن یا باندهای سرقت گرفتار شوند و این هم می تواند از تهدید های آنها در زندگیشان باشد.

مورد بهره کشی اقتصادی قرار گرفتن:
کودکان کار در جامعه به عنوان نیروی کار ارزان  شناخته می شوند و یک سری انسانهای فرصت طلب برای منافع خود از آنها سوء استفاده اقتصادی می کنند.

 خود فروشی: یکی دیگر از خطراتی که این کودکان را تهدید می کند این است که ممکن است آنها مجبور به خودفروشی شوند و زندگی خود را از این راه سپری کنند.

پیشگیری از معضلات مرتبط با این کودکان

درست است که در هر جامعه‌ای تا اندازه‌ای فقر وجود دارد و مسئله کار کودکان چیزی است که نمی توانیم از آن دوری و اجتناب کنیم. با این حال جوامع باید برنامه ریزی های مناسب در این زمینه داشته باشند تا بتواند تعداد این کودکان را کاهش دهند و از آسیب‌های مرتبط با آن‌ها پیشگیری کنند.

 سازمان بین المللی یونیسف یکی از نهادهای بین‌المللی است که در جهت کاهش مشکلات مرتبط با کودکان کار در جهان فعالیت می‌کند. این نهاد برای پیشگیری از این معضل و ریشه کن کردن آن اصلاحات قانونی مرتبط با حقوق کودکان، آموزش، افزایش دسترسی به خدمات درمانی و حمایت‌های آموزشی را پیشنهاد می‌دهد.
همچنین اصلاحات فرهنگی در مورد عقاید مرتبط با کار کودکان، حمایت از خانواده‌های دارای شرایط خاص و وضع قوانین حفاظت کننده برای کودکان می‌تواند از جمله راهبردهای مؤثر برای پیشگیری از این مسئله باشد.

 همچنین انجمن حمایت از کودکان کار می‌ تواند مرهمی بر این معضل اجتماعی باشد. اینگونه انجمن‌ها با برنامه ریزی‌های پی در پی می‌ توانند با آگاه سازی اجتماع، بحران کودکان کار را از طریق از بین بردن فقر و تنگدستی، حل مشکلات خانوادگی و پیگیری رفتارهای خانوادگی کودکان و … حل کنند.
 همچنین موسسه‌های مرتبط با حمایت از کودکان کار در زمینه‌هایی مانند خدمات بهداشتی، درمانی، روانشناسی، آموزشی، سواد آموزی، مددکاری و توزیع غذا از این کودکان حمایت می کنند .

در مراکز حمایت از این کودکان معمولاً یک روانشناس یا مشاور کودک حضور دارد که این کودکان را راهنمایی و مشاوره دهد،چون  این کودکان معمولاً تجربیات تلخی را پشت سر می‌گذارند و در معرض انواع خشونت‌ها قرار می‌گیرند. پشت سر گذاشتن این تجربه‌ها و مدیریت هیجانات منفی برای پیشگیری از دچار شدن به آسیب‌های جدی‌تر دوران نوجوانی و بزرگسالی از جمله اعتیاد و سایر مشکلات روانی-اجتماعی بسیار مهم است.

آموزش وحمایت از كودكان و خانواده ها مستلزم مشاركت همگانیست. بدون تردید نقش دولتها در تحقق حقوق كودكان بسیار اساسی است ودر پیمان نامه ی حقوق كودك بر آن تآكید شده اما وظیفه ی دولتها مشاركت همگانی را نفی نمی كند. برای دستیابی  به حقوق كودكان مشاركت همه ی سازمانهای دولتی، غیر دولتی  و به ویژه خود كودكان امری ضروری است.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .