حرف های بی بی ( 1)
چرا ازدواج آزادی رو دریاب!
کبوتر بچه ها وقتی بزرگ میشن کم کم پرواز رو یاد می گیرن، جفتی برای خودشون انتخاب میکنن، با هم لونهی جدیدی میسازن و پر میکشن به سوی زندگی.

هر کی به من می رسه با مقدمه و بی مقدمه ،حرف ازدواج رو پیش می کشه. بعضیا بامهربونی حرف می زنن وبعضی ها با امر و نهی که دیر شد و این چه وضعشه؟ منم دوست دارم از روزای مجردی خدا حافظی کنم البته نه بخاطر حرف مردم ، چی بهتر از داشتن یه همراه و رفیق خوبه که کنارش بشه به آرامش رسید؟به قول بی بی جان که می گفت :
کبوتر بچه ها وقتی بزرگ میشن کم کم پرواز رو یاد می گیرن، جفتی برای خودشون انتخاب میکنن، با هم لونهی جدیدی میسازن و پر میکشن به سوی زندگی.بچه ی ما آدم ها هم همینطوره. یه روزی می شه که باید همراه خودش رو پیدا کنه و بره.باید پر بکشه برای آینده.هیچ پدر و مادری نیست که راضی باشه بچه اش پیش خودش بمونه.این رسم روزگاره......
چرا ازدواج؟
_ازدواج یکی از مراحل زندگیه که هرچند بعضیا تصمیم می گیرن ازش رد نشن و دورش بزنن اما عبور از اون برای داشتن یه زندگی کامل و موفق لازمه._ برای برطرف کردن نیاز جنسی که یکی از مهم ترین و قوی ترین نیازهای دوران جوونیه ازدواج امن ترین و بهترین راهه.
_نیاز به داشتن استقلال، تو روزای جوونی پررنگ تره. یه جوون دوس داره زندگی شخصی خودشو سروسامون بده و زندگی مستقلی داشته باشه.با توجه به فرهنگ ما این امر اتفاق نمی افته مگه اینکه همراهی مناسب برای خود پیدا کنه.خونه های مجردی ،نسخه ی پر خطای غربه که هنوز تو کشور ما پذیرفتنش با هزار اما و اگر همراهه.
_وجود یه همدم در طول زندگی ضروریه .ممکنه در کودکی والدین و دوستان این نقشو بازی کنن اما وقتی فرد به جوانی می رسه نیاز به یه رفیق همراه از جنس مخالف داره که تنها گزینه ی صحیح رفع این نیاز همسره.