تبیان، دستیار زندگی

دلایل قضاوت کردن درباره ی دیگران

از آزاردهنده ترین رفتارهای ما انسانها ، قضاوت کردن بر رفتار و گفتار دیگران می باشد. این رفتار زشت بخش مهمی از افکار و احساسات انسانها در مورد دیگران را شکل می دهد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قضاوت کردن دیگران

قضاوت کردن درباره دیگران از رفتارهایی است که در فرهنگ های مختلف مورد نکوهش قرار گرفته است. افراد باید درمورد چیزهایی قضاوت کنند که در مسئولیت آنها باشد و بهتر است خارج از مسئولیت خود قضاوت نکنند. اگر فرد خارج از مسئولیت خود قضاوت کند ، در صورتی که درست باشد، دخالت و زیاده روی محسوب می شود و در صورتی هم که اشتباه باشد، بار نتایج نظر اشتباه هم به قضاوت کردن دیگران ،  اضافه می شود.

قضاوت به معنای داوری بین دو نفر، یا به معنای انتخاب بین دو موضوع یا انتخاب یک راه حل از بین راه‌حل‌های متفاوت برای یک مشکل بین فردی یا اجتماعی است و به طور معمول قضاوت از فرهنگ و آگاهی فرد نسبت به موضوع مورد بحث، تفکرات، ‌اندیشه‌ها و اعتقادات وی نشأت می‌گیرد.

از آسیب های رفتاری است که روابط انسانی را خدشه دار می کند، قضاوت نابجا و پیش داوری می باشد، این آسیب رفتاری از کم صبری و آستانه تحمل پایین، منفی نگری و برنتافتن اصل نقد و گفت وگو ریشه می گیرد و متاسفانه نمودها و آثار آن را می توان در مناسبات اجتماعی به فراوانی دید.

 وقتی در مورد دیگران قضاوت نابجا داشته باشید ، این پیش داوری و قضاوت نابجا ممکن است پیامد هایی  مانند تبعیض، برچسب زدن افراد، بردن آبروی دیگران را به همراه داشته باشد.

همه می دانند که قضاوت کردن در مورد دیگران کار خوبی نمی باشد، ولی تقریبا کسی پیدا نمی‌شود که در مورد دیگران حرف نزند و قضاوت نکند. افراد این کار را آن قدر تکرار می‌ کنند  که به صورت یک عادت همیشگی در می‌آید، فرقی هم نمی کند که کجا باشند. ممکن است در خیابان کسی را که از کنار ما رد شده را مورد قضاوت قرار دهیم و یا ممکن است در محل کار همکار خود را . مدام هر روز و هر ساعت در مورد دیگران قضاوت می‌کنیم ولی وقتی نوبت به خودمان برسد و در موردمان قضاوت شود معمولا خیلی ناراحت می شویم.

گاهی به‌صورت ناخودآگاه به ذهن همه‌ی ما افکاری در مورد دیگران و رفتار آنها خطور می‌کند. این قضاوت‌ها و داوری‌ها، هم موجب ایجاد دغدغه‌ی ذهنی برای‌مان خواهد شد و هم ممکن است ذهنیت بدی از دیگران در ما ایجاد کند. پس بهتر است حتی اجازه‌ی ورود این تفکرات را به ذهن خود ندهیم و از پیدایش آنها جلوگیری کنیم. در این مقاله دلایل قضاوت کردن درباره رفتار دیگران را مورد بررسی قرار می دهیم:

قضاوت کردن، نشانه ناتوانی


در اکثر موارد وقتی افراد درباره دیگران قضاوت نادرست می کنند ، این قضاوت نادرست ناشی از ناتوانی ما از انجام اعمالی است که دیگران قادر به انجام آن هستند. در واقع ما از قضاوت کردن به عنوان مکانیسمی برای پنهان کردن ناتوانی خود استفاده می کنیم.

قضاوت کردن به دلیل ناآگاهی از رفتارهای خود


گاهی دلیل قضاوت کردن دیگران، از ناآگاهی از رفتارهای خود است. در بسیاری موارد ما در مورد رفتار دیگران قضاوت می کنیم در حالی که خود ما نیز همان رفتار و یا مشابه آن را انجام می دهیم اما به دلیل ناآگاهی از رفتارهای خود قادر به دیدن آن رفتار در خود نیستیم.

 
گاهی به‌صورت ناخودآگاه به ذهن همه‌ی ما افکاری در مورد دیگران و رفتار آنها خطور می‌کند. این قضاوت‌ها و داوری‌ها، هم موجب ایجاد دغدغه‌ی ذهنی برای‌مان خواهد شد و هم ممکن است ذهنیت بدی از دیگران در ما ایجاد کند. پس بهتر است حتی اجازه‌ی ورود این تفکرات را به ذهن خود ندهیم و از پیدایش آنها جلوگیری کنیم.


قضاوت کردن به دلیل حسادت


گاهی دلیل قضاوت کردن دیگران ، حسادت می باشد. گاه ما در مورد رفتار دیگران قضاوت می کنیم نه به دلیل نادرستی رفتار آنها بلکه دلیل ما از قضاوت کردن حسادت است. ما قضاوت می کنیم زیرا به موفقیت شخصی حسادت می کنیم و با قضاوت نادرست درباره آنها حس حسادت خود را ارضا می کنیم.

مثلا کسیکه در زمینه ای به موفقیت رسیده باشد ممکن است شما را یاد عدم موفقیت خودتان در آن زمینه بیندازد. به موفقیت بالاتر او حسادت کرده و بعد سعی می کنید اشکالی در او پیدا کنید تا حس کمبود خودتان را جبران کنید.

قضاوت کردن به دلیل ناتوانی در درک دیگران


گاهی ما در مورد رفتار دیگران قضاوت می کنیم چون نمی توانیم رفتارهای دیگران را درک کنیم و این عدم درک باعث می شود ما به راحتی درباره آنها و رفتارشان قضاوت کنیم.

توجه به ظاهر رفتار دیگران دلیلی بر قضاوت کردن


 گاهی ممکن است قضاوت کردن به دلیل توجه به ظاهر دیگران باشد. در بسیاری موارد ما درباره رفتار دیگران قضاوت می کنیم چون  هیچ توجهی به علل و ریشه های رفتار آنها نداریم و صرفاً بر اساس ظاهر رفتار در مورد آن قضاوت می کنیم.

قضاوت کردن دیگران به دلیل قابل تحمل نبودن  آن رفتار


بعنوان مثال، ممکن است خجالتی باشید و با فردی بسیار اجتماعی برخورد کنید. قضاوت شما چیزی شبیه به این خواهد بود: چقدر خودنما، خیلی پرسروصدا و آزاردهنده است. چون خودتان نمی توانید آنطور رفتار کنید، به کسی که اینطور هست کینه می ورزید. این نوع قضاوت مشخص می کند که شما به طور کامل خودتان را بروز نمی دهید و درنتیجه از کسانیکه اینکار را می کنند نفرت دارید، حتی اگر اینکار غیرعمدی باشد.آگاه شدن از واقعیت این واکنش و تلاش برای ابراز احساساتتان باعث می شود بسیار بهتر خود را بروز دهید.


قضاوت دیگران بدون زمان دادن به خود برای درک رفتار دیگران


در بعضی موارد ما برای قضاوت کردن درباره رفتار دیگران درنگ نمی کنیم و هیچ زمانی به خود برای درک رفتار دیگران نمی دهیم.

قضاوت کردن ناشی از ناتوانی در قرار دادن خود به جای دیگران


گاهی اگر ما تلاش کنیم خود را در جایگاه دیگران قرار دهیم درک رفتارهای آنها راحتر بوده و باعث می شود درباره رفتار دیگران به راحتی قضاوت نکنیم زیرا می توانیم افکار و احساسات آنها را بهتر درک کنیم.

قضاوت کردن ناشی از تربیت خانوادگی


گاهی قضاوت کردن ناشی از تربیت خانوادگی می باشد. بعضی ها به دلیل رشد در شرایط طاقت فرسای انتقادی در خانواده، قضاوت کردن  درباره دیگران را به عنوان یک عامل کمکی در برقراری رابطه هایشان یاد گرفته اند.


اعتماد به نفس پایین دلیلی بر قضاوت کردن


در بعضی موارد افراد اعتماد به نفس پایینی دارند و قادر نیستند همانند دیگران رفتار کنند به همین خاطر  عدم اعتماد به نفس خود را با قضاوت کردن درباره دیگران پنهان می کنند.
قضاوت کردن دیگران


قضاوت کردن برای تحقیر دیگران و بزرگ کردن خود


گاهی هم ممکن است افراد برای ارضا حس خودبزرگ بینی خود و تحقیر دیگران به قضاوت درباره رفتارهای آنها می پردازند. ما قضاوت می کنیم زیرا می خواهیم با تحقیر دیگران خود را بزرگ کنیم.

برداشت های کلیشه ای از رفتار دیگران دلیلی بر قضاوت کردن


در برخی موارد ما با برداشت های کلیشه ای که از افراد و رفتارهای آنان داریم به خود اجازه قضاوت درباره رفتار آنها را به خود می دهیم. در برداشت های کلیشه ای ما به صورت کورکورانه تعریف یا عقیده خاصی داریم و رفتار دیگران را نیز بر اساس همین برداشت های کلیشه ای مورد قضاوت قرار می دهیم.

هیچ کدام از این دلایل باعث نمی شود قضاوت کردن حس مناسبی برای انسان ایجاد کند زیرا اساساً قضاوت کردن دارای بار منفی است و تنها راه رسیدن به آرامش عشق ورزیدن به دیگران و قبول کردن آنهاست همان طور که هستند و بهترین نقطه شروع از خویشتن است یعنی انسان به خود عشق بورزد و به خود احترام گذارد.


چگونه قضاوت کردن در مورد دیگران را کمتر کنیم؟


داشتن طرز فکر انتقادی یا داورانه می‌تواند کار و روابط شخصی شما را تحت فشار قرار دهد، همچنین باعث می‌شود طرز فکر شما به‌سختی عوض شود. این که نسبت به دیگران کمتر با طرز فکر انتقادی یا داورانه برخورد کنیم، زمان‌بر است و نیاز به تمرین دارد، با این حال روش‌هایی وجود دارد که می‌تواند دیدگاه‌های شما را تغییر دهد.

کمتر کردن طرز فکر انتقادی‌


یکی از روش هایی که کمک می کند فرد کمتر در مورد دیگران قضاوت کند این است که طرز فکر انتقادی‌تان را کمتر کنید. افکار داورانه معمولا به‌صورت خودکار به ذهن‌مان خطور می‌کنند، پس باید یاد بگیرید که چگونه هر از گاهی آنها را متوقف کنید. سعی کنید نسبت به افکار داورانه دقت بیشتری نشان دهید، به بیان دیگر، زمانی که چنین افکاری به ذهن‌تان می‌آید، از بررسی کردن آنها خودداری کنید. هنگامی که متوجه می‌شوید افکار انتقادی و داورانه به ذهن‌تان خطور می‌کند، اولین کار، اعتراف کردن است! مثلا وقتی در ذهن خود می‌گویید: «نمی‌توانم باور کنم که او اجازه داده فرزندش با این لباس‌ها از خانه بیرون بیاید»، در این هنگام باید این افکار را متوقف کرده و اعتراف کنید که داشتید در مورد کسی قضاوت می‌کردید.

به چالش کشیدن افکار داورانه‌ی خود

یکی دیگر از روش ها برای کمتر قضاوت کردن در باره دیگران این است که فرد افکار داورانه ی خود را به چالش بکشد. زمانی که افکار انتقادی و داورانه به ذهن‌تان آمد، باید سعی کنید آنها را به چالش بکشید. شما می‌توانید با فکر کردن در مورد فرض و گمان‌هایی که در مورد افراد ایجاد می‌کنید، افکارتان را به چالش بکشید. مثلا در مورد مثالی که در بالا ذکر شد، شما گمان می‌کنید که آن زن مادر بدی است یا این‌ که به حد کافی از کودک خود مراقبت نمی‌کند. با این حال ممکن است آن مادر روز پرمشغله‌ای را شروع کرده باشد و از این که فرزندش لباس کثیف یا موهای نامرتب دارد، خجالت بکشد.

 
در برخی موارد ما با برداشت های کلیشه ای که از افراد و رفتارهای آنان داریم به خود اجازه قضاوت درباره رفتار آنها را به خود می دهیم. در برداشت های کلیشه ای ما به صورت کورکورانه تعریف یا عقیده خاصی داریم و رفتار دیگران را نیز بر اساس همین برداشت های کلیشه ای مورد قضاوت قرار می دهیم.


 درک کردن دیگران

 افراد  سعی کنند دیگران را درک کنید و از این راه کمتر آنها را مورد قضاوت قرار دهند. بعد از این که فرض و گمان‌های خود را در مورد وضعیت بررسی کردید، باید راهی پیدا کنید که از طریق آن، نسبت به فردی که در موردش قضاوت داشته‌اید، ابراز هم‌دردی و دل‌سوزی کنید. شما باید راهی بیابید که برای آن رفتار، بهانه پیدا کنید. مثلا در مورد مادری با فرزند کثیف و ژولیده، می‌توانید با خود بگویید بزرگ کردن بچه، کار سختی است و گاهی اوقات همه چیز آن‌طور که ما برنامه‌ ریزی کرده‌ایم، پیش نمی‌رود. می‌دانم بعضی اوقات فرزند من هم با لباس کثیف و موی به‌هم‌ریخته از خانه بیرون رفته است. در این روش شما با درک وضعیت، از قضاوت درباره‌ی افراد منصرف می‌شوید.

شناسایی نقات قوت دیگران

 گاهی هم می توان با شناسایی کردن نقاط قوت دیگران، کمتر درباره آنها قضاوت کنید. در مورد رفتارهایی که در افراد دیگر دوست دارید یا حتی عاشق‌ آن هستید، بیشتر فکر کنید، چون به شما کمک می‌کند تا از قضاوت‌های عجولانه پرهیز کنید و به‌جای آن، به تحسین افراد بپردازید. سعی کنید در مورد خصوصیاتی که در افراد دیگر وجود دارد فکر کنید، به‌ویژه آنهایی که در زندگی‌تان تحسین می‌کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا از نقد یا قضاوت در مورد دیگران پرهیز کنید. مثلا به خودتان یادآوری کنید که همکارتان مهربان است و همیشه وقتی می‌خواهید چیزی به او بگویید، با تمام وجود به صحبت‌های شما گوش می‌کند. یا به خودتان بگویید که دوست‌تان خلاق است و گاهی سعی می‌کند شما را بخنداند. سعی کنید به‌جای تمرکز روی نکات منفی، روی صفات مثبت دیگران متمرکز شوید.

 فراموش کردن کارهایی را که برای دیگران انجام داده‌اید

گاهی هم باید کارهایی را که برای دیگران انجام داده اید را فراموش کنید و از روش بتوانید کمتر درباره آنها قضاوت کنید. اگر حس می‌کنید دیگران به شما مدیون هستند، شاید فکر کنید باید آنها را نقد کنید و این باعث رنجش شما می‌شود. به‌جای آن سعی کنید کمک‌هایی را که در حق دیگران انجام داده‌اید، فراموش کنید. حتی به این فکر کنید که دیگران چه کارها و کمک‌هایی برای شما انجام داده‌اند. اگر کمک خود به دیگران را فراموش نکنید، ممکن است از دوست خود آزرده‌خاطر شوید، چون به او پول قرض داده‌اید و او هنوز پس نداده است. به‌جای آن، به تمام رفتارهای خوبی که دوست‌تان در حق شما انجام داده‌ است، تمرکز کنید.

 شفاف سازی اهداف خود

گاهی اوقات برخی افراد به اهداف خود نمی‌رسند چون هدفی که در نظر گرفته‌اند، غیر عملی است. مثلا انتظار اینکه تمام رفتارهای انتقادی یا داورانه توسط افراد متوقف شود، هدف بسیار بزرگی است. کار کردن روی جنبه‌های مشخصی از یک هدف، آسان‌تر از در نظر گرفتن هدفی بزرگ‌تر و کلی‌تر است. در مورد اینکه می‌خواهید چه جنبه‌هایی از قضاوت و انتقاد در مورد دیگران را تغییر بدهید، فکر کنید. مثلا می‌خواهید بیشتر از قبل از آنها تعریف کنید؟ یا می‌خواهید روشی برای ارائه‌ی انتقاد سازنده بیابید؟ برای این که شانس خود را برای دستیابی به هدف‌تان افزایش بدهید، اهداف خود را تا حد امکان واضح‌تر و مشخص‌تر کنید.

روان شناسان دانشگاه هاروارد اعتقاد دارند وقتی می خواهیم در مورد کسی قضاوت کنیم یا خودمان مورد قضاوت قرار بگیریم بهتر است سعی کنیم همیشه تاثیرگذار خوبی باشیم. این که آیا انسان قابل اعتمادی هسیم؟ آیا انسان قابل احترامی هستیم؟ وقتی این دو پرسش را مدام از خودتان بپرسید به تدریج عادتی را در خودتان نهادینه می کنید که هم دیگران را قضاوت نمی کنید و هم به دلیل رفتار گرم، انسان دوستانه و قابل احترامی که از خود نشان می دهید مورد تحسین قرار می گیرید. عادتی که به جای آن که تهدیدی برای شما و دیگران باشد، شما را قدرتمندانه به تحسین خود و دیگران وا می دارد.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .