تبیان، دستیار زندگی

نشانه های پدر و مادر سمی و نحوه رفتار با آنها

بیشتر پدر و مادرها برای تربیت فرزندشان تلاش می کنند،اما گاهی ممکن است همین افراد رفتارهای جبران ناپذیری انجام دهند که انها را به پدر و مادر سمی تبدیل می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دعوای پدر و فرزند

والدین امن ترین و اولین کانون اجتماعی هستند که در شکل گیری هویت فرد نقش به سزایی دارند. تحمل بد رفتاری و بد زبانی والدین کاری سخت برای فرزندان می باشد.

رفتارهایی وجود دارند که می‌توانند آسیب عاطفی و روانی به کودک وارد کنند که حتی بعد از سنین رشد نیز تاثیراتی عمیق بر روی او به جای می گذارند. در ادامه نشانه های پدر و مادر سمی را بیان می کنیم:

آن‌ها نمی‌توانند برای فرزند پشتیبانی عاطفی و امنیت به وجود آورند


برخی افراد معتقدند برای آن‌که مطمئن باشند کودکان‌شان می‌توانند در آینده از خود کاملا مواظبت کنند، اظهار نهایت عشق راهی بسیار مهم و ضروری است. اگرفرد  به این شکل بزرگ شده‌، شاید حتی فکر کنی این روش تاثیری مثبت بر زندگی‌اش گذاشته است. با وجود این، اگر اکنون در مقابل هرگونه شکست یا عدم پذیرش احساس ناراحتی و فرو ریختگی می‌کند، به احتمال زیاد ریشه در رفتار سمی پدر و مادر دارد که هنگام کودکی و نوجوانی به میزان کافی پشتیبانی عاطفی و امنیت را برای‌ او فراهم نکرده‌اند. اظهار نهایت عشق شاید گاهی اوقات کارساز باشد، ولی اگر پدر و مادری می‌خواهند کودک‌شان در آینده پخته و باتجربه شود، نشان دادن افراطی عشق نمی‌تواند تنها راه ممکن باشد.

بیش از اندازه سرزنش و انتقاد می‌کنند


در زندگی پیش می آید که هر پدر و مادری گاه به گاه از کودک‌شان انتقاد می‌کنند. بدون این رفتار، هرگز نمی‌توانیم چگونگی انجام درست کارهای مختلف و وظایف روزانه مانند شستشوی لباس‌ها را یاد بگیریم. پدر و مادر سمی در این مورد نیز افراط می‌کنند و از هر کاری که کودک‌شان انجام می‌دهد بیش‌ از اندازه انتقاد می‌کنند. پدر و مادرها معتقدند با این کار مطمئنا می‌توانند کودک‌شان را در آینده از ارتکاب اشتباهات بزرگ و فاجعه‌بار باز دارند، ولی مطمئنا آنها اشتباه می‌کنند. متاسفانه، این رفتار در حقیقت باعث می‌شود منتقدی سرسخت درون کودک شکل بگیرد که در آینده او را از پا گذاشتن و رد شدن از حد و مرزهایی تنگ و باریک باز خواهد داشت که از کودکی برای‌اش تعریف شده‌ است.

 
اگر فرد در طول سال‌های کودکی و نوجوانی باور داشته‌ است که همیشه لایق سوء رفتارهای جسمی و عاطفی از جانب پدر و مادرش بوده است ، این فرد در واقع در گیر رفتار های سمی پدر و مادرش بوده است


می‌خواهند تمام توجه‌تان به آن‌ها معطوف باشد


یکی دیگر از نشانه های پدر و مادر سمی این است که می‌خواهند تمام توجه‌ فرزند به آن‌ها معطوف باشد. پدر و مادر سمی بیشتر ، کودکان‌شان را مانند پدر و مادرهای خودشان می‌بینند و به همین دلیل انتظار دارند دائما توجه‌شان را به خود جلب کنند. چنین پیوند و علاقه‌ای را می‌تواند میان بیش‌تر پدر و مادرها و کودکان‌شان مشاهده نکرد، ولی گاهی اوقات این پیوند حقیقتا به رابطه‌ای انگلی تبدیل می‌شود که در آن پدر و مادرها آن‌چنان وقت و انرژی کودک را به خود اختصاص می‌دهند که او را از تمرکز بر یادگیری مهارت‌های دیگر باز می‌دارد. گاهی اوقات ممکن است  رعایت این مسئله کمی دشوار  باشد، ولی پدر و مادر خوب و کامل می‌دانند باید به کودکان‌شان فضای کافی برای رشد بدهند و آن‌ها را به افرادی تبدیل کنند که برای رفع نیازهای‌شان دائما به همکاری پدر و مادرشان متکی نباشند.


پدر و مادر سمی در مورد فرزند جک‌های تخریب‌کننده و “‌سمی‌”‌ می‌سازند


همه‌ی پدر و مادرها گاهی اوقات با کودکان‌شان شوخی می‌کنند و حتی آن‌ها را دست می‌اندازند، ولی وقتی اصطلاحا ‌”‌جک ساختن‌”‌ از کودکان کار رایج و همیشگی‌شان شود، می‌تواند به مشکلی بزرگ تبدیل شود. واقعا مجبور نیستید به این دلیل که پدر و مادرتان همیشه در مورد مسائلی مانند قد و وزن‌ درباره‌‌تان جک می‌سازند، این رفتارشان را تحمل کنید. این روش از طرف پدر و مادر باعث می‌شود فرزندان همیشه نسبت به خود احساسی بدی داشته باشند. اگر پدر و مادری به درستی در مورد رفتار کودک‌شان نگرانی داشته باشند، به جای آن‌که شخصیت وی را با جک‌های سمی تخریب ‌کنند، باید با رفتاری صادقانه و عاری از انتقاد و سرزنش با او برخورد کنند.

آن‌ها کاری می‌کنند باور داشته باشید رفتارهای بسیار بدشان نسبت به شما موجه هستند


اگر فرد در طول سال‌های کودکی و نوجوانی باور داشته‌ است که همیشه لایق سوء رفتارهای جسمی و عاطفی از جانب پدر و مادرش بوده است ، این فرد در واقع در گیر رفتار های سمی پدر و مادرش بوده است.در این صورت، هم‌چنان احساس می‌کند همه‌ی رفتارهای وحشتناک دیگران نیز در قبال اوکاملا موجه هستند و همیشه مقصر خود او هست. پدر و مادر سمی می‌توانند به هر شکل شرایط را به نفع خود تغییر دهند، و این مسئله کودکان را در مقابل دو گزینه قرار می‌دهد:‌ اشتباه و رفتار نادرست پدر و مادرشان را بپذیرند یا عامل و دلیل همه‌ی این سرزنش‌ها را درون خود جستجو کنند. در غالب موارد، این کودکان، حتی وقتی بزرگ هم می‌شوند، گزینه‌ی دوم را انتخاب می‌کنند.

پدر و مادر سمی به کودک اجازه نمی‌دهند هیجان‌های منفی‌اش را بروز دهد


پدر و مادرهایی که از پرورش نیازهای هیجانی کودک‌شان جلوگیری می‌کنند و هیجان‌های منفی‌شان را بی‌اهمیت می‌دانند، برای‌شان آینده‌ای رقم می‌زنند که در آن، کودکان از ابراز نیازهای‌شان ناتوان می‌مانند. هیچ عیبی ندارد به کودکان‌مان کمک کنیم بتوانند طرف مثبت هر موقعیتی را نیز مشاهده کنند. با وجود این، بی‌اعتنایی کامل به احساسات منفی و نیازهای هیجانی می‌تواند به افسردگی کودک منجر شود و در بزرگسالی، مدیریت صحیح افکار منفی را برای او دشوار ‌کند.
کودک


آن‌ها حتی فرزندان بزرگسال‌شان را هم می‌ترسانند


احترام و ترس هیچ رابطه‌ای با یکدیگر ندارند. در حقیقت، کودکانی که احساس عشق، حمایت، و اتصال به خانواده را درک می‌کنند، بیشتر از دیگران در بزرگسالی شاد خواهند بود. با این‌که گاه به گاه کنترل و تادیب به ناچار لازم است، پدر و مادرهای غیرسمی هرگز از کلمه‌ها و اعمالی ترسناک استفاده نمی‌کنند که باعث شوند آسیب‌های دائمی بر ذهن و روان کودکان بر جای بماند. برای تربیت و تادیب کودکان نیاز نیست آن‌ها را بترسانید، و هنگامی که این کودکان بزرگ شدند، نباید از تماس‌ها و پیام‌های پدر و مادرهای‌شان احساس اضطراب کنند.

پدر و مادر سمی همیشه احساسات خود را در اولویت قرار می‌دهند


پدر و مادرها معتقدند توجه به احساسات‌شان باید در صدر امور قرار بگیرد، ولی این طرز فکردرست نیست  و در پرورش روابط مثبت راه به جایی نمی‌برد. حتی اگر پدر و مادرها راجع به هر چیزی، از شام گرفته تا برنامه‌ی تعطیلات، باید تصمیم نهایی را بگیرند، باید احساسات همه اعضای خانواده مخصوصا کودکان  را هم درنظر بگیرند.افراد سمی دائما در جهت جلب رضایت پدر و مادرها، کودکان را به سرکوب احساسات‌شان مجبور می‌کنند.

آن‌ها اهداف‌تان را به نفع خودشان ضبط می‌کنند


گاهی اتفاق افتاده است پدر یا مادر به آن‌چه فرزند انجام می‌دهد تا جایی علاقه‌مند شود که آن را از دست‌ آنها  بگیرد یا از آن تقلید کند. شاید به نظر برسد این نوع رفتار ناشی از علاقه‌ی پدر و مادر به زندگی فرزندشان باشد، ولی این کار در نهایت باعث می‌شود شرایط برای رسیدن کودک به اهداف و خواسته‌های‌اش واقعا سخت‌تر شود.


آن‌ها از پول و احساس گناه‌تان به عنوان ابزاری برای کنترل شما استفاده می‌کنند


هر کودکی ممکن است مرتکب اشتباهی شود که در مقابل پدر و مادرش احساس گناه کند، ولی افراد سمی مرتبا از این احساس گناه فرزندشان سوءاستفاده می‌کنند. حتی شاید وقتی بزرگ هم شوید، پدر یا مادرتان هم‌چنان برای کنترل شما، هدیه‌ای گران‌قیمت برای‌تان بخرند و در عوض انتظار انجام کار دلخواه‌شان را از جانب شما داشته باشند. در این شرایط اگر نتوانید خواسته‌های‌شان را برآورده کنید، آن‌ها سعی می‌کنند وادارتان کنند در قبال لطف‌شان و عدم جبران آن لطف از جانب شما، احساس گناه کنید، زیرا “‌آن‌ها همه‌ی کارها را فقط برای شما انجام می‌دهند.‌” پدر و مادرهای سالم و خوب می‌دانند کودک‌شان در قبال پول یا هدیه‌ دینی به گردن ندارند و لازم نیست آن را با انجام کاری خاص جبران کنند، به ویژه اگر کودکان از ابتدا چنین الطافی را درخواست نکرده باشند.

آن‌ها در واکنش به اشتباهات‌ فرزند  با آنها قهر می‌کنند


حرف زدن با آدمی که از دست‌اش عصبانی هستید کمی سخت است، ولی مجازات کودک به وسیله‌ی قهر و بی‌اعتنایی می‌تواند بسیار مخرب و ناشایسته باشد. به کار بردن این روش به اصطلاح تربیتی – روش تهاجم منفعلانه – به هر نوع رابطه آسیب می‌زند و باعث می‌شود طرف مقابل به اجبار و تحت فشار سعی کند شرایط را اصلاح نماید، حتی اگر واقعا خطایی نیز مرتکب نشده باشد. اگر پدر و مادری آن‌قدر عصبانی هستند که نمی‌توانند رفتاری معقول یا گفتگویی منطقی با کودک انجام دهند، بهتر است به جای بی‌اعتنایی و قهر کردن ظالمانه با کودک، مدتی به خودشان فرصت دهند تا کمی آرام‌تر و معقول‌تر تصمیم بگیرند.

آن‌ها تمام حد و مرزها را نادیده می‌گیرند


پدر و مادرها هر گونه اقدامی را برای مراقبت از فرزندان‌شان انجام می‌دهند؛ و حتی در شرایطی خاص ممکن است به اجبار برای حفظ امنیت آن‌ها به تجسس و سرکشی به کارهای‌شان متوسل شوند. با وجود این، هر آدمی به تعیین حد و مرزهایی برای خود نیاز دارد، به خصوص نوجوانان. پدر و مادر سمی همیشه و در هر شرایطی سعی می‌کنند از این حد و مرزها عبور کنند، و این کار همیشه مشکلاتی بزرگ به وجود می‌آورد. برای مثال، پدر و مادر سمی همیشه بدون در زدن وارد اتاق کودک‌شان می‌شوند. این کار الگویی را در ذهن کودکان ایجاد می‌کند و تشخیص صحیح و پذیرش حد و مرزها را در آینده برای آن‌ها دشوار می‌ کند.

شما را مسئول شادی خودشان می‌دانند


اگر پدر یا مادرتان همیشه در مورد چیزهایی حرف می‌زنند که به خاطر شما از دست داده‌اند و دلیل ناراحتی‌های‌شان را وجود شما می‌دانند، مطمئن باشید آن‌‌ها مسائلی غیرواقعی را از نقش شما در زندگی‌شان بازگو می‌کنند. هیچ کودکی مسئول شادی یا غم زندگی پدر و مادرش نیست. هم‌چنین، پدر و مادرها هرگز نباید انتظار داشته باشند برای جبران سختی‌ها و ناراحتی‌هایی که برای بزرگ کردن‌ فرزندان‌شان تحمل کرده‌اند، فرزندان نیز باید به خاطر آن‌ها از شادی‌ها و فرصت‌های زندگی‌شان بگذرند. اگر کودکان به اجبار در این شرایط قرار بگیرند، در بزرگسالی نمی‌توانند این مسئله را درک کنند که همه‌ی آدم‌ها مسئول شادی زندگی خودشان هستند.

 به خاطر داشته باشید که شما نمی‌توانید رفتار والدین خود را تصحیح کنید. هر چقدر هم آرزو کنید نمی‌توانید آنها را به آدم‌های خوبی تبدیل کنید. حتی اگر روزی یاد بگیرند که مهربان شوند، شاید دهه‌ ها یا سال‌ها طول بکشد.


با والدین بد اخلاق  چگونه رفتار کنیم؟


تناقض و عدم تفاهم با والدین امری عادیست. اما اینکه والدین به خاطر مسائل جزئی به فرزند خودشان توهین کنند، او را  تحقیر کرده، انتقاد کنند، یا اینکه حس ترس و عدم امنیت را در او به وجود آورند ابداً عادی نیست. در ادامه راه های چگونگی رفتار با والدین بد اخلاق را بیان می کنیم:

1-موقعیت رو درک کنید. باید درک کنید که بدرفتاری والدین اصلاً ارتباطی به شما و نحوه رفتار شما ندارد. برای اینگونه والدین مهم نیست در چه شرایطی دشواری رشد می‌کنید، اون‌ها انتخاب کرده‌اند که با شما اینگونه رفتار کنند. رفتارهای بد آنها‌ ناشی از خطاها‌ی شما نیست، بلکه مصمم هستند که با شما بدرفتاری کنند. والدین خوب اجازه نمی‌دهند فرزندشان بابت اشتباهات خودش احساس گناه کند، مگر آنکه فرزندشان رفتارهای بسیار ناشایستی انجام بدهد. والدین خوب به فرزند خودش آموزش می‌دهند، او را تشویق و هدایت می‌کنند.

2-در نظر داشته باشید که رفتارهای خشونت‌بار پدر و مادر ناشی از عدم بلوغ احساسی هست. والدین بد گاهی مثل یک کودک رفتار می‌کنند، کج‌خلقی و قهر می‌کنند تا حرف خودشان را به کرسی بنشانند.البته فرزند مجبور نیست کج‌خلقی‌های مادر بد زبان یا پدر بداخلاق خودراتحمل کند.

3- قطعاً نمی‌شود رضایت اینگونه والدین را جلب کرد. عدم رضایت و انتقاد‌های مکرر جزئی از شخصیت آن هاست، به این معنا که مهم نیست چقدر عالی باشید، هیچ چیز تغییری در رفتار آن‌ها ایجاد نمی‌کند. هرچقدر هم شایسته تحسین باشید آن‌ها هرگز رفتار شما را تائید نخواهند کرد. حتی اگر فرزند در رقابتی دشوار پیروز شود یا مقامی عالی کسب کند و یا حتی رئیس جمهور شود، بهانه‌ایی جدید برای انتقاد خواهند یافت. تغییر رفتار فرزند تغییری در نحوه رفتار آن‌ها ایجاد نخواهند کرد.اگر  آنها به هیچ وجه فرزند را تائید نمی‌کنند، پس فرزند مشکلی ندارد. پس معلوم است که مشکل از خود آن‌هاست و فرزند خوب هست.

4-به خاطر داشته باشید که شما نمی‌توانید رفتار والدین خود را تصحیح کنید. هر چقدر هم آرزو کنید نمی‌توانید آنها را به آدم‌های خوبی تبدیل کنید. حتی اگر روزی یاد بگیرند که مهربان شوند، شاید دهه‌ ها یا سال‌ها طول بکشد. فقط می‌توانید به خوبی از خودتان مراقبت کنید. حتی اگر تا حدودی آنها را تحت تاثیر قرار داده و به انسان‌های خوبی تبدیل کنید، بدانید که این وظیفه شما نبوده است. شما فرزند آنها هستید و آن ها والد و مسئول شما هستند.

5- انتظارات خود را به حداقل برسانید. انتظار نداشته باشید که مهربان‌تر شوند یا از اشتباهات خود دست بردارند یا کمتر انتقاد کنند. به احتمال زیاد آنها تغییر رویه نخواهند داد. احتمالاً هیچ وقت در کنار آنها احساس آرامش نخواهید کرد. گاهی مادران بدزبان پس از اینکه فرزند یا فرزندانشان ازآنها جدا می‌شوند کمی مهربانتر می‌شوند، چون میفهمند که در صورت بدرفتاری فرزندشان دیگر مجبور نیست آن‌ها راببیند. البته ممکن  است این اتفاق هرگز در خانواده شما نیفتد و شاید هم بیفتد.

6- فرق بین والدین بد و والدین بدزبان (سوء استفاده کننده‌های احساسی) را بدانید. والدین بدزبان از تکنیک‌های خاصی برای کنترل فرزندان خود بهره می‌برند. آنها نه تنها کمکی به شما نمی‌کنند، بلکه ارزش شما را هم درک نمی‌کنند. حال آنکه والدین بد به شما آسیب می‌رسانند. سوء استفاده احساسی می‌تواند بسیار وحشتناک باشد و زخم‌های عمیقی بر روح شما بر جای می‌گذارد و موجب تنفر از والدین می‌گردد.

شاید حذف کردن آدم‌های سمی از زندگی غیرممکن به نظر برسد، به ویژه اگر آن آدم سمی، پدر یا مادرمان باشد. اگر در مقابل این رفتارها، واکنشی منطقی از خود بروز ندهید، جبران آسیب‌های هیجانی و روانشناختی ناشی از آن‌ها در طول دوران کودکی و نوجوانی می‌تواند در آینده بسیار دشوار باشد.

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .