تاثیر دروغ در زندگی زناشویی
از جمله مشکلاتی که زندگی زناشویی را به خطر می اندازد ، دروغ گفتن می باشد. بعضیها به سادگی در زندگی دروغ میگویند، که این دروغگویی باعث سردی و از بین رفتن روابط می شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1398/12/14 ساعت 12:03
دروغگویی به طور کلی یکی از معضلات و پدیدههای اجتماعی است که با آسیبهای زیادی همراه است و در صورتی که این دروغگویی در روابط زناشویی رخ دهد آسیبش دو چندان شده و باعث کاهش کیفیت روابط و زندگی زناشویی میشود.
شاید برای هر انسانی اولین تجربه دروغ گفتن به دوران کودکی او برگردد و هنگامی که دروغ گفتن در خانواده پذیرفته شود یا حتی آموزش داده شود، فرد با خود فکر میکند که دروغ خیلی هم بد نیست و حتی میتواند راه نجات او باشد اما به مرور زمان دروغگویی به ویژگیهای رفتاری فرد اضافه میشود.
حفظ زندگی زناشویی مهمترین خواسته هرفرد در زندگی است ولی ممکن است که برخی از رفتارها و عادتها به زندگی زناشویی صدمه وارد کند که افراد باید آن ها را شناسایی کنند و زندگی زناشویی خود را از خطر حفظ کنند. یکی از این رفتار و عادتهای بد، دروغ گرفتن است که هر فردی ممکن است بنا به دلایل مختلف، در واقع توجیههای مختلف دروغ بگوید.
بعضیها به سادگی دروغ میگویند، دروغهایی کوچک که ظاهرا آسیبی به کسی نمیزنند و حتی برای پیشگیری از ناراحتی خیلی هم خوب و مفید هستند، اما دروغهای کوچک یا پنهان کردن بخشی از حقیقت به این دلیل که شاید بیان حقیقت باعث ناراحتی شریک زندگیتان شود کاری منطقی و اخلاقی نیست.
دروغگویی میتواند برای فرد تبدیل به یک عادت شود و او را در موقعیتهایی قرار میدهد که بیدلیل و ناخواسته نیز دروغ بگویید. اما این دروغ گویی برای رابطه صمیمی خطرناک است، زیرا دروغ گفتن، همراه با انکار دیگری و ارتباط متقابل است، چون همیشه چیزی وجود دارد که نباید بیانش کرد و دیگری نباید بداند. این یعنی؛ وارونه کردن حقیقت هرچند خوب یا بد. پنهانکاری، انکار و نادیدهگرفتن یک مشکل است و هیچ چیز را بهبود نمیدهد.
شاید اصلیترین علت دروغگو بودن افراد، تربیت نادرست خانواده است. دروغ از سنین پایین و معمولا بخاطر ترس از والدین شروع میشود. خانواده و والدینی که کودک را بخاطر اشتباهاتش به شدت تنبیه میکنند، او را مجبور به دروغ گویی کرده و به مرور زمان، این رفتار را در او شکل میدهند.
دلیل دروغ گویی
برخی از افراد دروغهای کوچکی میگویند، چون با این کار میتوانند خود را از خطر درامان نگه دارند. این یعنی طرف مقابل ظرفیت پذیرش حقیقت را ندارد و با شنیدن واقعیتها یا از کوره درمیرود یا اظهار ناراحتی شدید و افسردگی میکند یا اینکه اگر مساله به خود شما ربط داشته باشد ممکن است او با خشونت یا رفتاری آسیب زننده با شما برخورد کند.
ضعف در مهارتهای ارتباطی
یکی از دلایل دروغگویی در زندگی مشترک به دلیل ضعف در مهارتهای ارتباطی در زندگی زناشویی است در واقع زمانی که زوجین نتوانند با یک دیگر ارتباط درست کلامی و غیرکلامی برقرار و احساساتشان را به درستی بیان کنند همین باعث میشود که خواستههایشان را پشت دروغهایش مخفی کند. در واقع زمانی که فرد اعتماد به نفس پایین و خود ارزشمندی ضعیفی داشته باشد و یا وقتی به طرف مقابل خود اعتماد نداشته باشند و ترس از دست دادنش را داشته باشد مانع گفتن حقیقت میشوند.
فرد نمیتواند با پنهانکاری یا دروغ خودش را در امان نگه دارد یا شرایط را عوض کند. حقیقتها وجود دارند و این طرف مقابل اوست که باید آنها را بپذیرد بدون اینکه به خودش یا دیگران آسیب بزند. پنهانکاری همواره با ترس آشکار شدن همراه است. پس در واقع فردی که دروغ می گوید هرگز در امان نیست. اگر مسالهای خارج از تحمل شریک زندگی است، این مشکل شخصی اوست و راهحل آن بدون شک پنهانکاری، دروغ و وارونه کردن واقعیتها نخواهد بود.
عوامل محیطی، اقتصادی
عوامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی از دیگر دلایل دروغگویی شریک زندگی است و این دروغگویی به مرور زمان ممکن است باعث سرد شدن روابط شود پس بهتر است هرچه سریعتر به دنبال حل کردن آن باشید.
تربیت نادرست خانواده
شاید اصلیترین علت دروغگو بودن افراد، تربیت نادرست خانواده است. دروغ از سنین پایین و معمولا بخاطر ترس از والدین شروع میشود. خانواده و والدینی که کودک را بخاطر اشتباهاتش به شدت تنبیه میکنند، او را مجبور به دروغ گویی کرده و به مرور زمان، این رفتار را در او شکل میدهند.
برهم نزدن آرامش نسبی
گاهی دلیل دروغ گویی ، برهم نزدن آرامش نسبی خانه و خانواده است. یعنی علیرغم وجود اختلافات و مشکلات، به جای اینکه به حل مسئله روی آورده و مشکل را حل کنند، دروغ میگویند تا نشان دهند اوضاع مرتب است.
جلوگیری از بحث و دعوا
گاهی ممکن است زوجین به هم دروغ بگویند به این دلیل که جلوی بحث و دعوا را بگیرند. بسیاری از زنان ترجیح میدهند به جای گفتن حقیقت و دفاع از آن چه که میخواهند، دروغ گفته و از بروز جر و بحث اجتناب کنند. در واقع گاهی اوقات دروغ گفتن ایجاد نوعی امنیت است. در این مواقع زن یا مرد برای فرار از سرزنش، جر و بحث یا جدال تصمیم میگیرد دروغ بگوید. مثلا اگر مردی رفتن همسرش به خانه مادر را ممنوع کرده طبیعی است که چنین زنی برای ایجاد امنیت و آرامش موضوع را از همسر پنهان کند. متاسفانه ادامه این نوع از زندگی و دروغهای مداوم به صورت یک عادت در میآید که حتی کودکان نیز آن را آگاهانه یا ناآگاهانه میآموزند.
بی اعتمادی به همسر
اعتماد یکی از ارکان اساسی هر ازدواجی میباشد. معمولا زوجین مبنا را بر صداقت فرد مقابل خود میگذارند. آنها انتظار دارند همسرشان در موقعیتهای مختلف با صداقت با آنها برخورد کنند. در صورتی که همسرشان دروغ بگوید، موجب ناراحتی و بیاعتمادی زیادی میشود.
گاهی فرد دروغگو به سبب رفتارها و واکنشهای همسرش از گفتن حقیقت پشیمان میشود. برخی افراد مسائل داخل خانه را برای دیگران بازگو میکنند و یا در برابر برخی مسائل واکنشهای افراطی نشان میدهند. این مسائل میتواند منجر به بیاعتمادی و دروغگویی شوید. البته دروغ مسئلهای است که در هیچ حالتی توجیه نمیپذیرد.
مشکلات روانی و شخصیتی
انسان دروغگو، فردی است که شدیدا از قضاوتها و نگاه دیگران میترسد و عزت نفس بسیار آسیب دیدهای دارد. فرد دروغگو میخواهد با دروغ گفتن، خود را بهتر از چیزی که هست نشان دهد تا اشتباهات، احساس گناه و ضعفهای خود را بپوشاند. این گون افراد را می توان با درمان اعتماد به نفس ضعیف، میتوان به آنها در پذیرش خود واقعیشان کمک کرد.
توقعات بالای همسر
یکی دیگر از دلایل دروغ گویی در زندگی زناشویی ، توقعات بالای همسر باشد. برخی از زوجها، برای اینکه بتوانند توجه همسرشان را جلب کنند اقدام به دروغگویی میکنند. فارغ از دیگر علتها، زمانی که کسی به همسرش نگاه از بالا به پایین داشته باشد، خود واقعی او را نپذیرد و با توقعات نابجا و حتی تخریب همسر، قصد داشته باشد او را مجاب به بهتر شدن بکند، شرایط را برای دروغگویی فراهم میکند. طرف مقابل که برای برآورده کردن این توقعات توان کافی ندارد، ممکن است به دروغگویی روی بیاورد.
ناآگاهی از آسیبهای دروغ
زن و شوهر ممکن است فکر کنند دروغ گفتن کار بدی نیست و دروغ مصلحتی برای زندگی لازم است و یا ممکن است فکر کنند لزومی ندارد همسرشان از همه چیز با خبر باشد و همین باعث شود که فرد دروغ بگوید.
زن و شوهر باید بدانند اگر راستگویی آنها باعث ناراحتی طرف مقابل آنها می شود ، باز هم ارزشش بالاتر از دروغ گویی است. در سالهای اول درک و شناخت ناقص از هم باعث می شود که افراد نسبت به هم اعتماد نداشته باشند و هر از چندگاهی چیزهایی از گذشته یا حال را پنهان کنند. اما یک رابطه خوب با هیچ آدمی با دروغگویی بهتر نمیشود. شما هرگز نمیتوانید با یک دروغ در خودتان یا دیگری احساس مثبت ایجاد کنید. اگر فرد نمی تواند راست بگوید، بهتر است حداقل سکوت کند.
تاثیر دروغ در زندگی زناشویی
پیوند زناشویی، پیوندی است که در آن زن و مرد را در تمام جنبهها محرم و شریک زندگی همدیگر میکند. در این میان دروغگویی همه چیز را نابود میکند. دروغ در زندگی مشترک تأثیرات بسیار عمیقی دارد که آگاهی از آنها میتواند باعث پیشگیری شود.
بی اعتمادی
فردی که مدام از همسرش دروغ بشنود، به مرور زمان نسبت به او و حرفهایش بی اعتماد می شود و حتی حرفهای صادقانه او را نیز دروغ به حساب میآورد.
دروغ پشت دروغ
از دیگر تاثیرات دروغ در زندگی زناشویی این است که باعث می شود دروغ های بیشتری گفته شود.در واقع دروغ کوچک، دروغهای بزرگتر به همراه میآورد. به این علت که فرد برای مخفی کردن یک دروغ کوچک، مجبوراست دروغهای بزرگ تر بگوید تا اعتبار و آبرویش خدشه دار نشود. همین مسئله ممکن است به مشکلی بسیار بزرگ در زندگی مشترک تبدیل شود.
دروغ گفتن در زندگی زناشویی ممکن است احترام ها را از بین ببرد. کسانی که مدام دروغ میگویند ارزش و احترامشان در بین خانواده کم میشود، و این حس وقتی قویتر میشود که فرد از همسر خود دروغ بشنود. احترام همسر دروغگو رفته رفته از بین میرود و سختیهای زندگی مشترک شروع میشود، چه از طرف مرد باشد و چه زن.
طلاق عاطفی
اگر دروغگویی باعث جدایی نشود، شاید تلخ ترین پیامد آن طلاق عاطفی باشد. اتفاقی که میشد به راحتی از آن پیشگیری کرد، اکنون زوجین را تبدیل به دو غریبه کرده است که فقط در یک خانه با هم زندگی میکنند.
تربیت نادرست فرزندان
ریشه دروغگویی در کودکی شکل میگیرد و اگر جلوی آن گرفته نشود، این چرخه تا همیشه ادامه خواهد داشت. فرزندانی که پدر و مادر های دروغگو داشته باشند و برای صداقتشان تنبیه شوند، در آینده همین ماجراها را با همسر و فرزندان خود خواهند داشت.
طرد شدن از سوی دیگران
یکی دیگر از تاثیرات دروغ در زندگی، طرد شدن از سوی دیگران می باشد. ممکن است با دروغ گفتن تعدادی از افراد را نزد خود نگه دارید؛ اما زمانی که متوجه شخصیت شما بشوند همگی طردتان خواهند کرد. علاوه بر این که از جانب همسر و فرزندان طرد میشوید ممکن است بین خانواده خود و خانواده همسر نیز محبوبیت خود را از دست بدهید. مشکلاتی که در زندگی مشترک به وجود میآید قطعا خانوادههای دو طرف را نیز درگیر میکند.
از بین رفتن احترام ها
دروغ گفتن در زندگی زناشویی ممکن است احترام ها را از بین ببرد. کسانی که مدام دروغ میگویند ارزش و احترامشان در بین خانواده کم میشود، و این حس وقتی قویتر میشود که فرد از همسر خود دروغ بشنود. احترام همسر دروغگو رفته رفته از بین میرود و سختیهای زندگی مشترک شروع میشود، چه از طرف مرد باشد و چه زن.
بدبینی و نفرت
بدبینی هم جزو عوارض دروغ گفتن به همسر میباشد که رفته رفته ممکن است شدت گرفته و نفرت را به دنبال خود ایجاد کند. هیچ کس نباید به این مرحله از دروغگویی برسد که کسی به خاطر دروغ گفتنش از او نفرت داشته باشد. پس در زندگی زناشویی خود به هیچ وجه اجازه ندهید که احساس همسرتان با دروغهای شما تبدیل به نفرت شود.
گذر از دروغگویی و جلب اعتماد دوباره
برای اینکه از یک بحران که با دروغگویی آغاز شده گذر کنید، نیاز هست که از کاری که کردهاید، حقیقتا پشیمان باشید و برای آن عذرخواهی کنید.برای عذر خواهی لازم است که فرد به اشتباه خود اعتراف کند و معذرت خواهی کند و اشتباه خود را جبران کند و و آن را دوباره تکرار نکند. در واقع با طی کردن این مراحل میتوان از دلخوریها گذر کرد.همچنین حسن نیت خود را با پایبندی و تعهدتان به صداقت به همسر خود نشان دهید تا بتوانید در طول زمان اعتماد وی را جلب کنید.
راه حلتان برای این مشکل چیست؟
بهترین راه حل برای اینکه همسرتان دیگر دروغ نگوید این است که شرایطی را در خانه فراهم کنید که او دیگر مجبور به دروغ گفتن نشود. اگر زن و شوهر بتوانند کمی یکدیگر را آزاد بگذارند و هر کدام به دیگری اجازه دهند آن طور زندگی کند که دوست دارد، به مرور تبدیل به دو دوست می شوند و دیگر لزومی ندارد به همدیگر دروغ بگویند. به طور کلی باید گفت هر فرد به فضایی برای نفس کشیدن نیاز دارد و وقتی این فضا فراهم شود، دروغ گفتن متوقف خواهد شد.
وقتی زنی به شوهرش اعتماد کامل دارد و مطمئن است که شوهر به او دروغ نمی گوید، مسلما رفتار دیگری خواهد داشت و در مقابل مردی هم که احساس کند همسرش به او اطمینان و اعتماد دارد، از هر کاری که آرامش زندگی را به هم بزند، می پرهیزد. تغییر رفتار، زمان بر و سخت است و مشاهده آثار این تغییر رفتارها نیز مدتی طول می کشد. شما نمی توانید یک شبه همسر دروغگویتان را تغییر دهید.
اگر اعتماد خود را نسبت به همسر خود از دست داده اید، و نمی توانید با دروغگویی همسرتان کنار بیایید، بهتر است دنبال راه حل برای مواجهه با دروغگویی همسرتان باشید. قطعا با انتخاب راه حلی مناسب، نه تنها می توانید رفتار درستی داشته باشید، بلکه خواهید دانست چگونه احساستان را مدیریت و آنها را ابراز کنید. گفت و گو کردن یکی از راه حل هاست. البته لازم است خودتان را آماده شنیدن هر حقیقتی بکنید.
ممکن است همسرتان مسائلی به شما بگوید که غافلگیر شوید یا دوست نداشته باشید آنها را بشنوید. البته ممکن است بعضی از دلایلی که همسرتان بیان می کند، شما را قانع کند. به طور کاملا روشن و صریح به او بگویید که حرف هایش را قبول دارید، اما دوست ندارید حتی به خاطر آن دلایل هم دروغ بشنوید ولو اینکه به قیمت ناراحتی بسیار شما تمام شود. بهتر است در انتهای صحبت تان، خط قرمزها وحدها را برای همدیگر مشخص کنید و به همسرتان بگویید جایز به دروغ گفتن نیست و شما پس از این او را بابت دروغ هایش نخواهید بخشید.
چگونگی از بین بردن ریشه دروغ در زندگی مشترک
بهترین راه از بین بردن ریشه دروغ در زندگی مشترک، پیشگیری است. نشانههای خواستگار دروغگو را بشناسید؛ نشانههای دروغگویی در دوران نامزدی را جدی بگیرید و به امید تغییر همسر ازدواج نکنید. در صورتی که همسرتان زیاد دروغ میگوید، کمی بر رفتار خود تأمل کنید.
سعی کنید با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید صادقانه با شما رفتار کند و نیازهایش را عنوان کند. به او اطمینان بدهید که واکنش غیر طبیعی نخواهید داشت و هر چه قدر هم که حقیقت تلخ باشد آن را میپذیرید.
نتیجه:
حتی در بحرانیترین شرایط، دروغ راه حل خوبی نیست. بهترین راه گفتن حقیقت و یافتن راه حل برای تنش موجود است. زن و مرد باید به هم احترام بگذارند و بخشش و از خود گذشتگی در زندگی را بیاموزند. اگر قصد دارید موضوعی را بازگو نکنید بهتر است حرفی در این باره نزنید یا گفتن حقیقت را به زمان دیگری موکول کنید ولی هرگز دروغ نگویید.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .