راههای کنار آمدن با غم و اندوه
غم و اندوه احساساتی هستند که ممکن است هر انسانی آن را در طول زندگی به دفععات زیاد و همچنین با درجات مختلفی تجربه کرده باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1398/11/30 ساعت 14:22
چگونه میتوان با غم و اندوه کنار آمد و زخمهای عاطفی را التیام بخشید؟ اندوه و سوگواری برای از دست دادن یک عزیز، مصیبت و چالشی بزرگ است که هیچچیز دیگری در دنیا شبیه به آن نیست. اما ناراحتی و غم بخشی طبیعی از زندگی همه مردم است.
ناراحتیها چه به خاطر یک فقدان مهم در زندگی (مانند مرگ عزیزان) ایجاد شده باشد و چه به خاطر شکستهای کوچک و بیاهمیت روزانه، میتوان یاد گرفت که چگونه با آنها کنار آمد و همچنین راحتتر زندگی کرد. برای داشتن سلامتی و تندرستی باید بدانیم که به چه طریقی با غم و اندوه روبرو شویم و با برخورد مناسب با احساسات با این چالش مقابله کنیم.
برای داشتن یک زندگی سالم، لازم است که به همه احساساتمان احترام بگذاریم و به آنها فرصت ابراز بدهیم. وقتی غم و ناراحتی به سراغ ما میآید، باید به خودمان اجازه بدهیم که آن را بهطور کامل حس کنیم. این کار باعث میشود بفهمیم که غم و اندوه واکنشی بسیار طبیعی و عادی به فقدانهای زندگی است.
هر نوع فقدانی میتواند ناراحتی ایجاد کند، حتی میتواند به همراه یک غروب زیبای خورشید باشد که نشاندهنده پایان روز است. ممکن است ندانیم که چه چیز همیشه باعث ناراحتی ما میشود حتی ممکن است یک تغییر کوچک در بدنمان مثل تغییرات هورمونی، تغییر سطح قند خون و از این قبیل مسائل نیز گاهی باعث غم و اندوه میشود.
حالات غم و اندوه در بین عموم مشترک است. انسانها با فرهنگهای گوناگون، این حس را در طول زندگی تجربه میکنند. طیف وقایعی که میتوانند این حس را در ما برانگیزند بسیار گسترده است.
مدتزمان متفاوتی طول میکشد که انسان از مراحل غم و اندوه عبور کند. میزان شدت ابراز احساسات ما در هر مرحله با دیگران متفاوت است. به همین دلیل برخلاف تصور عامه، گذر از این مراحل لزوما نظم مشخصی ندارد. انسان معمولاً این مراحل را طی میکنیم تا به آرامش مرحلۀ آخر (پذیرش فقدان) برسید. با این وجود خیلی از افراد بهراحتی به آخرین مرحله دست پیدا نمیکنند.
اما همه افراد باید بدانند تا زمانی که زندگی ادامه دارد، امید هست و تا وقتی امیدوار باشیم، زندگی جریان دارد. از طرفی، شیوۀ غمگساری هر فرد با دیگری متفاوت است؛ بعضی افراد غم و اندوه خود را بروز میدهند و احساساتشان را کتمان نمیکنند. در مقابل عدهای دیگر هستند که ترجیح میدهند غم خود را در دل پنهان کرده و شاید حتی قطرهای اشک هم نریزند. پس نباید در مواجهه با غم و اندوه دیگران قضاوت نابجا کنیم، چون هرکس به شیوۀ خودش غمگساری میکند.
کنار آمدن با غم و اندوه فرآیندی کاملاً شخصی و منحصربهفرد برای هرکس است. هیچکس بهتر از ما نمیتواند کاملاً احساساتی را درک کند که درگذر از این مراحل تجربه میکنیم. دیگران میتوانند با همدلی باعث کاهش رنجمان شوند. بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که دست از مقاومت در برابر واقعیت برداریم و اجازۀ عبور احساسات را بدهیم. مقاومت کردن فقط باعث تأخیر در بهبودی خواهد شد.
مراحل غم و اندوه
- مرحله انکار: نخستین واکنش به اتفاقات ناگوار و تلخ زندگی، انکار واقعیت است. در این وضعیت، مردم معمولاً با خود میگویند؛ (چنین اتفاقی نیفتاده است! ) این واکنشی طبیعی است که برای دلیلتراشی در مقابل احساسات در حال فورانانجام میگیرد.
انکار کردن؛ یکی از مکانیسمهای دفاعی متداول است. این شیوه با بهتزده کردن فرد، مانع شوک سریع میشود. در این مرحله، ما نمیخواهیم آنچه را در حال رخ دادن است بپذیریم و از نشانههای واقعیت فرار کرده و از هرگونه گفتوگو و اطلاعاتی که بیانگر واقعۀ تلخِ رخداده است، اجتناب مینماییم.
یکی از احساسات غالب در این مرحله، حس پوچی است. در بسیاری از افراد، این مرحله واکنشی موقتی است که آنها را از نخستین ترکشهای لشگر غم در امان نگه میدارد.
- مرحله خشم: با آشکار شدن هرچهبیشتر نشانههای واقعیت، انکار جای خودش را به خشمِ همراه با رنج شدید میدهد. احساسات شدید از درونِ آسیبپذیر ما فوران میکنند و بهشکل عصبانیت بیان میشوند.
ما خشم خود را به محیط پیرامون، دوستان و آشنایان و حتی غریبهها ابراز میکنیم. ممکن است خشم ما گریبان عزیز درحالمرگ را هم شامل شود.
گرچه عقل و منطق میگوید او مقصر وضع موجود نیست اما احساسات ما فردی را که سببساز غم و اندوه شده است سرزنش میکند. بروز خشم احساس عذابوجدان هم با خود میآورد و ما از دست خودمان عصبانیتر میشویم.
ناراحتیها چه به خاطر یک فقدان مهم در زندگی (مانند مرگ عزیزان) ایجاد شده باشد و چه به خاطر شکستهای کوچک و بیاهمیت روزانه، میتوان یاد گرفت که چگونه با آنها کنار آمد و همچنین راحتتر زندگی کرد. برای داشتن سلامتی و تندرستی باید بدانیم که به چه طریقی با غم و اندوه روبرو شویم و با برخورد مناسب با احساسات با این چالش مقابله کنیم.
- مرحله چانهزنی: ما در واکنشی عادی به احساس درماندگی و آسیبپذیری، اغلب بهسراغ (اگرها و ایکاشها) میرویم:
اینجاست که مخفیانه با خدای خودمان چانه میزنیم و قولوقرار میگذاریم تا جلوی غم و اندوه اجتنابناپذیر را بگیریم.
چانهزنی هم جزئی از دفاع ما در برابر واقعیت رنجآور است. حس عذاب وجدان در این مرحله نیز همراه ماست، میتوانستیم کاری کنیم اما نکردهایم و کار به اینجا کشیده است.
- مرحله افسردگی: در سوگواری پس از حادثه دو نوع افسردگی در افراد مشاهده میشود. نوع اول آن به پیامدهای عملی اتفاق مربوط است مانند هزینه و نحوۀ برگزاری مراسم،ناراحتی و پشیمانی بخش اصلی این مرحله است.
ما نگران روز وداع با عزیزمان هستیم؛ نگرانیم مبادا در این روزهای پر از غم و اندوه، وقت کمتری را با سایر عزیزانمان میگذرانیم. گذر از این مرحله با حمایت و همراهی اطرافیان آسانتر است. نوع دوم افسردگی شخصیتر و درونیتر است؛ شاید یک آغوش گرم در گذر از این مرحله به ما کمک کند.
- مرحله پذیرش: کنار آمدن با غم و اندوه و پذیرش آنچه رخ داده است چیزی نیست که هرکسی بتواند به آن دست یابد یا شجاعت کنار آمدن با آن را داشته باشد. گاهی اوقات، مرگ ناگهانی فرصت واکنش مناسب را از ما میگیرد یا هرگز موفق نمیشویم که از حباب انکار و خشم خارج شویم.
در مرحلۀ پذیرش، کمکم با خودمان کنار آمده و روحیۀ خود را بازمییابیم. ویژگی اصلی این مرحله آرامش همراه با رهایی از وابستگی عاطفی است؛ البته این بهمعنای بازگشت آنی شادی نیست و با افسردگی نیز متفاوت است.
هر روز کسانی را میبینم که سرطان دارند و با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. هر روز، شاهد خانوادههایی هستم که با پایان اجتنابناپذیر زندگی دست به گریباناند، حتی اگر بدانند مرگ قریبالوقوع است.
- غم و اندوه غیرقابل پیشبینی است
اینطور نیست که غصه و اندوه در یک مسیر قابل پیشبینی حرکت کند یا در یک مکان ثابت و مشخص باشد. اندوه جانفرسای بعد از مرگ عزیز بیشتر به شکل یک چرخهی اندوه در خواهد آمد. و با گذر زمان احتمالاً اندوه بیشتر فروکش خواهد کرد، یا ممکن است دیگر آن شدت و پیوستگی همیشگی را نداشته باشد. اما مدتهای طولانی پسازآن مرگ، ممکن است متوجه شوید که مثلاً در مراسم سالمرگ، در طول تعطیلات، یا در زادروز عزیز ازدسترفته غم و اندوه سنگینی وجودتان را در برمیگیرد.
- وجود اندوه طبیعی امری است
غصه و اندوه عادی است، واکنشی قابل انتظار نسبت به مرگ، درد شدید، ناراحتی، بیباوری، خشم یا گناه. اشک، بیحالی و خستگی جسمی است؛ هجوم خاطرات و آرزوی دوباره دیدن کسی که او را از دست دادهاید. همچنین اینکه از شدت غصه و اندوه غافلگیر شوید نیز عادی است.
- گریه و سوگواری کنیم
مویه کردن ابراز اندوه بیرونی است، وسیلهای برای شریک شدن اندوه و غصه با کسانی که سوگوارند یا میخواهند با شما همراهی کنند. آیینهای مذهبی، سنتهای فرهنگی و باورهای شخصی اغلب نحوهی سوگواری ما را تعیین میکنند. هر شکلی که داشته باشد، مویه کردن فرایندی شدید است که به شما کمک میکند از شدت غصه بکاهید و کمک میکند با فقدان عزیز ازدسترفته کنار بیایید.
- از دیگران کمک بگیرید
اینکه در زمان سوگواری و اندوه احساس تنهایی کنید یا بخواهید تنها باشید غیرعادی نیست. اما، کمک اعضای خانواده، دوستان یا رهبران معنوی اغلب درحرکت از نقطهی اندوه شدید و جانکاه بعد از مرگ به سمت تسکین و رهایی مؤثر است. وقتی به کسی نیاز دارید که به شما گوش بدهد بگذارید مردم بدانند و از پیشنهاد همراهی آنها استقبال کنید.
- تصمیمات مهم نگیرید
غصه ممکن است توانایی تصمیمگیری درست را از شما بگیرد. در صورت امکان، تصمیمات مهم و بزرگ مثل جابجایی مکان، اتخاذ شغل جدید یا انجام تغییرات مالی بزرگ را به تأخیر بیندازید. اگر باید حتماً همین حالا تصمیمی را بگیرید، از یکی از اعضای قابلاعتماد خانواده یا دوستان کمک بگیرید.
- مواظب سلامتی خود باشیم
عموماً اندوه به اختلال خواب، کاهش اشتها و کم علاقگی به فعالیتهای روزمره منجر میشود؛ تمام آنها عواملی هستند که میتوانند بر سلامتی شما تأثیر بگذارند. به فکر سلامتی و عادت روزمرهی خود باشید. سعی کنید خواب کافی داشته باشید، رژیم غذاییتان سالم باشد و بهطور منظم ورزش کنید.
ممکن است متوجه شوید که غذا خوردن با یک دوست یا ورزش کردن میتواند به شما انگیزه بدهد. برای اطمینان از اینکه سلامتیتان از دست نرفته است به فکر آزمایشهای چکآپ باشید، بهویژه اگر از قبل یک ناراحتی در سلامت خود داشتهاید.
- احساساتتان را با یک دوست امین یا یکی از اعضاء خانواده درمیان بگذارید. درواقع این فرد باید کسی باشد که خوب به حرفهای شما گوش بدهد.
- سعی کنید کارهایی انجام دهید که به شما آرامش دهد. به پیادهروی بروید، دوش آب گرم بگیرید، یک کتاب خوب بخوانید، به گل و گیاههای خانه رسیدگی کنید یا به سایر سرگرمیهای موردعلاقهتان بپردازید.
- راهی برای آرام کردن و تسکین خود پیدا کنید. این کار باعث میشود احساساتتان آزاد و رها شود. مدیتیشن کنید، به موسیقی آرامشبخش گوش دهید یا حرکات کششی ساده انجام دهید.
- خاطرهنویسی کنید. وقتی این کار را انجام میدهید مثل این میماند که یک شنونده خوب دارید که میتوانید به او اطمینان کرده و حرفهایتان را با او در میان بگذارید.
- یاد بگیرید که چطور بهترین دوست خود باشید. سعی کنید یکبار دیگر نگاهی به خود انداخته و به خود عشق بورزید. ببینید شاید تا امروز با خودتان بهتندی و سنگدلانه رفتار میکردید، و از این به بعد بهجای آن برای خودتان همدردی و دلسوزی کنید.
- ناراحتیهای شدید و طولانیمدت میتواند نشانه افسردگی باشد. افراد افسرده معمولاً احساس تنهایی و ناامیدی میکنند و خودشان را به خاطر چنین احساساتی سرزنش میکنند.
اگر احساس ناراحتی و غصه بیشتر از دو هفته در شما ماندگار شد و در فعالیتهای روزانهتان مثل کار یا خواب و خوراک اختلال به وجود آورد، بهتر است به متخصص مراجعه کنید.
ناراحتیها چه به خاطر یک فقدان مهم در زندگی (مانند مرگ عزیزان) ایجاد شده باشد و چه به خاطر شکستهای کوچک و بیاهمیت روزانه، میتوان یاد گرفت که چگونه با آنها کنار آمد و همچنین راحتتر زندگی کرد. برای داشتن سلامتی و تندرستی باید بدانیم که به چه طریقی با غم و اندوه روبرو شویم و با برخورد مناسب با احساسات با این چالش مقابله کنیم.
نکاتی که باید برای مقابله با غم و اندوه بدانیم
یاد بگیرید که چطور بهترین دوست خود باشید. سعی کنید یکبار دیگر نگاهی به خود انداخته و به خود عشق بورزید. ببینید شاید تا امروز با خودتان بهتندی و سنگدلانه رفتار میکردید، و از این به بعد بهجای آن برای خودتان همدردی و دلسوزی کنید.
هر نوع فقدانی میتواند ناراحتی ایجاد کند، حتی میتواند به همراه یک غروب زیبای خورشید باشد که نشاندهنده پایان روز است. ممکن است ندانیم که چه چیز همیشه باعث ناراحتی ما میشود حتی ممکن است یک تغییر کوچک در بدنمان مثل تغییرات هورمونی، تغییر سطح قند خون و از این قبیل مسائل نیز گاهی باعث غم و اندوه میشود.
حالات غم و اندوه در بین عموم مشترک است. انسانها با فرهنگهای گوناگون، این حس را در طول زندگی تجربه میکنند. طیف وقایعی که میتوانند این حس را در ما برانگیزند بسیار گسترده است.
مدتزمان متفاوتی طول میکشد که انسان از مراحل غم و اندوه عبور کند. میزان شدت ابراز احساسات ما در هر مرحله با دیگران متفاوت است. به همین دلیل برخلاف تصور عامه، گذر از این مراحل لزوما نظم مشخصی ندارد. انسان معمولاً این مراحل را طی میکنیم تا به آرامش مرحلۀ آخر (پذیرش فقدان) برسید. با این وجود خیلی از افراد بهراحتی به آخرین مرحله دست پیدا نمیکنند.
اما همه افراد باید بدانند تا زمانی که زندگی ادامه دارد، امید هست و تا وقتی امیدوار باشیم، زندگی جریان دارد. از طرفی، شیوۀ غمگساری هر فرد با دیگری متفاوت است؛ بعضی افراد غم و اندوه خود را بروز میدهند و احساساتشان را کتمان نمیکنند. در مقابل عدهای دیگر هستند که ترجیح میدهند غم خود را در دل پنهان کرده و شاید حتی قطرهای اشک هم نریزند. پس نباید در مواجهه با غم و اندوه دیگران قضاوت نابجا کنیم، چون هرکس به شیوۀ خودش غمگساری میکند.
کنار آمدن با غم و اندوه فرآیندی کاملاً شخصی و منحصربهفرد برای هرکس است. هیچکس بهتر از ما نمیتواند کاملاً احساساتی را درک کند که درگذر از این مراحل تجربه میکنیم. دیگران میتوانند با همدلی باعث کاهش رنجمان شوند. بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که دست از مقاومت در برابر واقعیت برداریم و اجازۀ عبور احساسات را بدهیم. مقاومت کردن فقط باعث تأخیر در بهبودی خواهد شد.
مراحل غم و اندوه
- مرحله انکار: نخستین واکنش به اتفاقات ناگوار و تلخ زندگی، انکار واقعیت است. در این وضعیت، مردم معمولاً با خود میگویند؛ (چنین اتفاقی نیفتاده است! ) این واکنشی طبیعی است که برای دلیلتراشی در مقابل احساسات در حال فورانانجام میگیرد. انکار کردن؛ یکی از مکانیسمهای دفاعی متداول است. این شیوه با بهتزده کردن فرد، مانع شوک سریع میشود. در این مرحله، ما نمیخواهیم آنچه را در حال رخ دادن است بپذیریم و از نشانههای واقعیت فرار کرده و از هرگونه گفتوگو و اطلاعاتی که بیانگر واقعۀ تلخِ رخداده است، اجتناب مینماییم.
یکی از احساسات غالب در این مرحله، حس پوچی است. در بسیاری از افراد، این مرحله واکنشی موقتی است که آنها را از نخستین ترکشهای لشگر غم در امان نگه میدارد.
- مرحله خشم: با آشکار شدن هرچهبیشتر نشانههای واقعیت، انکار جای خودش را به خشمِ همراه با رنج شدید میدهد. احساسات شدید از درونِ آسیبپذیر ما فوران میکنند و بهشکل عصبانیت بیان میشوند.
ما خشم خود را به محیط پیرامون، دوستان و آشنایان و حتی غریبهها ابراز میکنیم. ممکن است خشم ما گریبان عزیز درحالمرگ را هم شامل شود.
گرچه عقل و منطق میگوید او مقصر وضع موجود نیست اما احساسات ما فردی را که سببساز غم و اندوه شده است سرزنش میکند. بروز خشم احساس عذابوجدان هم با خود میآورد و ما از دست خودمان عصبانیتر میشویم.
ناراحتیها چه به خاطر یک فقدان مهم در زندگی (مانند مرگ عزیزان) ایجاد شده باشد و چه به خاطر شکستهای کوچک و بیاهمیت روزانه، میتوان یاد گرفت که چگونه با آنها کنار آمد و همچنین راحتتر زندگی کرد. برای داشتن سلامتی و تندرستی باید بدانیم که به چه طریقی با غم و اندوه روبرو شویم و با برخورد مناسب با احساسات با این چالش مقابله کنیم.
- مرحله چانهزنی: ما در واکنشی عادی به احساس درماندگی و آسیبپذیری، اغلب بهسراغ (اگرها و ایکاشها) میرویم:
اینجاست که مخفیانه با خدای خودمان چانه میزنیم و قولوقرار میگذاریم تا جلوی غم و اندوه اجتنابناپذیر را بگیریم.
چانهزنی هم جزئی از دفاع ما در برابر واقعیت رنجآور است. حس عذاب وجدان در این مرحله نیز همراه ماست، میتوانستیم کاری کنیم اما نکردهایم و کار به اینجا کشیده است.
- مرحله افسردگی: در سوگواری پس از حادثه دو نوع افسردگی در افراد مشاهده میشود. نوع اول آن به پیامدهای عملی اتفاق مربوط است مانند هزینه و نحوۀ برگزاری مراسم،ناراحتی و پشیمانی بخش اصلی این مرحله است.
ما نگران روز وداع با عزیزمان هستیم؛ نگرانیم مبادا در این روزهای پر از غم و اندوه، وقت کمتری را با سایر عزیزانمان میگذرانیم. گذر از این مرحله با حمایت و همراهی اطرافیان آسانتر است. نوع دوم افسردگی شخصیتر و درونیتر است؛ شاید یک آغوش گرم در گذر از این مرحله به ما کمک کند.
- مرحله پذیرش: کنار آمدن با غم و اندوه و پذیرش آنچه رخ داده است چیزی نیست که هرکسی بتواند به آن دست یابد یا شجاعت کنار آمدن با آن را داشته باشد. گاهی اوقات، مرگ ناگهانی فرصت واکنش مناسب را از ما میگیرد یا هرگز موفق نمیشویم که از حباب انکار و خشم خارج شویم.
در مرحلۀ پذیرش، کمکم با خودمان کنار آمده و روحیۀ خود را بازمییابیم. ویژگی اصلی این مرحله آرامش همراه با رهایی از وابستگی عاطفی است؛ البته این بهمعنای بازگشت آنی شادی نیست و با افسردگی نیز متفاوت است.
کنار آمدن با حوادث دردآور
اندوه و سوگواری یک فرایند است. بسته به شخصیتتان، رابطهتان با شخصی که از دست دادهاید و حتی پیامدهای آن مرگ میتواند منحصربهفرد باشد. پذیرش این فقدان، خاطرات عزیز در گذشته، و اندوه شما کم کم بخشی جداییناپذیر از نحوی دیدگاهتان نسبت به شخصیتتان خواهد شد.هر روز کسانی را میبینم که سرطان دارند و با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. هر روز، شاهد خانوادههایی هستم که با پایان اجتنابناپذیر زندگی دست به گریباناند، حتی اگر بدانند مرگ قریبالوقوع است.
- غم و اندوه غیرقابل پیشبینی است
اینطور نیست که غصه و اندوه در یک مسیر قابل پیشبینی حرکت کند یا در یک مکان ثابت و مشخص باشد. اندوه جانفرسای بعد از مرگ عزیز بیشتر به شکل یک چرخهی اندوه در خواهد آمد. و با گذر زمان احتمالاً اندوه بیشتر فروکش خواهد کرد، یا ممکن است دیگر آن شدت و پیوستگی همیشگی را نداشته باشد. اما مدتهای طولانی پسازآن مرگ، ممکن است متوجه شوید که مثلاً در مراسم سالمرگ، در طول تعطیلات، یا در زادروز عزیز ازدسترفته غم و اندوه سنگینی وجودتان را در برمیگیرد.
- وجود اندوه طبیعی امری است
غصه و اندوه عادی است، واکنشی قابل انتظار نسبت به مرگ، درد شدید، ناراحتی، بیباوری، خشم یا گناه. اشک، بیحالی و خستگی جسمی است؛ هجوم خاطرات و آرزوی دوباره دیدن کسی که او را از دست دادهاید. همچنین اینکه از شدت غصه و اندوه غافلگیر شوید نیز عادی است.
- گریه و سوگواری کنیم
مویه کردن ابراز اندوه بیرونی است، وسیلهای برای شریک شدن اندوه و غصه با کسانی که سوگوارند یا میخواهند با شما همراهی کنند. آیینهای مذهبی، سنتهای فرهنگی و باورهای شخصی اغلب نحوهی سوگواری ما را تعیین میکنند. هر شکلی که داشته باشد، مویه کردن فرایندی شدید است که به شما کمک میکند از شدت غصه بکاهید و کمک میکند با فقدان عزیز ازدسترفته کنار بیایید.
- از دیگران کمک بگیرید
اینکه در زمان سوگواری و اندوه احساس تنهایی کنید یا بخواهید تنها باشید غیرعادی نیست. اما، کمک اعضای خانواده، دوستان یا رهبران معنوی اغلب درحرکت از نقطهی اندوه شدید و جانکاه بعد از مرگ به سمت تسکین و رهایی مؤثر است. وقتی به کسی نیاز دارید که به شما گوش بدهد بگذارید مردم بدانند و از پیشنهاد همراهی آنها استقبال کنید.
- تصمیمات مهم نگیرید
غصه ممکن است توانایی تصمیمگیری درست را از شما بگیرد. در صورت امکان، تصمیمات مهم و بزرگ مثل جابجایی مکان، اتخاذ شغل جدید یا انجام تغییرات مالی بزرگ را به تأخیر بیندازید. اگر باید حتماً همین حالا تصمیمی را بگیرید، از یکی از اعضای قابلاعتماد خانواده یا دوستان کمک بگیرید.
- مواظب سلامتی خود باشیم
عموماً اندوه به اختلال خواب، کاهش اشتها و کم علاقگی به فعالیتهای روزمره منجر میشود؛ تمام آنها عواملی هستند که میتوانند بر سلامتی شما تأثیر بگذارند. به فکر سلامتی و عادت روزمرهی خود باشید. سعی کنید خواب کافی داشته باشید، رژیم غذاییتان سالم باشد و بهطور منظم ورزش کنید.
ممکن است متوجه شوید که غذا خوردن با یک دوست یا ورزش کردن میتواند به شما انگیزه بدهد. برای اطمینان از اینکه سلامتیتان از دست نرفته است به فکر آزمایشهای چکآپ باشید، بهویژه اگر از قبل یک ناراحتی در سلامت خود داشتهاید.
راهحلهای اساسی برای کنار آمدن با غم و اندوه
غم و اندوه احساساتی هستند که ممکن است هر انسانی آن را در طول زندگی به دفععات زیاد و همچنین با درجات مختلفی تجربه کرده باشد.
- سعی کنید کارهایی انجام دهید که به شما آرامش دهد. به پیادهروی بروید، دوش آب گرم بگیرید، یک کتاب خوب بخوانید، به گل و گیاههای خانه رسیدگی کنید یا به سایر سرگرمیهای موردعلاقهتان بپردازید.
- راهی برای آرام کردن و تسکین خود پیدا کنید. این کار باعث میشود احساساتتان آزاد و رها شود. مدیتیشن کنید، به موسیقی آرامشبخش گوش دهید یا حرکات کششی ساده انجام دهید.
- خاطرهنویسی کنید. وقتی این کار را انجام میدهید مثل این میماند که یک شنونده خوب دارید که میتوانید به او اطمینان کرده و حرفهایتان را با او در میان بگذارید.
- یاد بگیرید که چطور بهترین دوست خود باشید. سعی کنید یکبار دیگر نگاهی به خود انداخته و به خود عشق بورزید. ببینید شاید تا امروز با خودتان بهتندی و سنگدلانه رفتار میکردید، و از این به بعد بهجای آن برای خودتان همدردی و دلسوزی کنید.
- ناراحتیهای شدید و طولانیمدت میتواند نشانه افسردگی باشد. افراد افسرده معمولاً احساس تنهایی و ناامیدی میکنند و خودشان را به خاطر چنین احساساتی سرزنش میکنند.
اگر احساس ناراحتی و غصه بیشتر از دو هفته در شما ماندگار شد و در فعالیتهای روزانهتان مثل کار یا خواب و خوراک اختلال به وجود آورد، بهتر است به متخصص مراجعه کنید.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .