تبیان، دستیار زندگی

روش های تربیت دینی فرزندان

انسان زندگی خود را در خانواده آغازمی‌کند و این نهاد، کارکردی بنیادی درتربیت و پرورش فرد دارد.از این روی یکی از دغدغه‌های والدین، تربیت دینی فرزندان می باشد .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آموزش دینی

شکوفایی استعدادها و ارزش‌های والا، بر اساس تربیت است و انسان شدن و رسیدن به کمال نهایی، مرهون تعلیم و تربیت است و هدف از تعلیم و تربیت در اسلام هم شکوفایی استعدادها در جهت رشد انسان و تجلی عزت نفس در راه رسیدن به کمال و تبدیل شدن به انسان کامل دانسته شده است، به همین خاطر اگر بخواهیم خود و فرزندانمان به انسان کامل تبدیل شوند، لازم است که آنها یه طور صحیح تربیت شوند.

معنای تربیت


در تعریف تربیت برخی تربیت را فراهم آوردن زمینه برای پرورش استعدادهای درونی هر موجود و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه درون او دانسته اند ، برخی تربیت را آموزش‌های اخلاقی می‌دانند که به رفتار منجر می‌شوند،برخی دیگر تربیت را ربانی شدن می‌دانند و برخی هم معتقدند که تعلیم و تربیت، بحث ساختن انسان‌هاست. در واقع تربیت، عبارت است از پرورش دادن، یعنی استعدادهای درونی را که بالقوه در یکی شیء موجود است به فعلیت در آوردن و پروردن. تربیت دینی فرآیندی است هدفدار، که می خواهد رفتار را دینی کند.

 خانواده


یکی از ارکان تربیت ، آموزش می باشد. آموختن گونه‌های گوناگون رفتارها، اعمال، نگرش‌ها، تفکرات، اعتقادات و باورها. خانواده، نخستین موقعیتی  است که در آن انسان به آموختن می‌پردازد.

بر مبنای یک احساس و سنت دیرین، مشخص‌ترین مسئولیت خانواده در برابر زیست و رفاه فرزندان، تامین نیازهای اولیه و تربیت دینی فرزندان می باشد و کودک، نخستین چشم‌انداز از جهان پیرامون را در خانواده می‌آموزد و در خانواده است که برای اولین بار، احساس وجود می‌کند. در این محیط است که کودک با آداب و رسوم ملی، مراسم دینی، وظایف فردی و مسئولیت‌های خود آشنا می‌شود.

تربیت خانوادگی در رشد فرزندان، نقش بسزایی دارد و با توجه به این نقش مهم و تاثیر گذار، در اسلام موضوعی به نام حقوق کودکان مطرح است. از جمله حقوق کودکان که بر عهده خانواده هاست، تامین سعادت دنیایی و آخرتی آنان است که این هدف فقط از راه تربیت دینی فرزندان میسر می باشد.

شیر دادن، انتخاب نام نیک، تعلیم قران، تربیت دینی، تکریم و احترام به اولاد، عدالت میان فرزندان از مواردی است که باید مورد توجه والدین قرار بگیرد.

پدر و مادر ، معلم و یا بزرگان کودک ، مربیان او هستند که وظیفه دارند کودک را گام به گام به شاهراه ترقی و تکامل هدایت کنند و یاریگر او باشند تا آنجا که بتواند تا حدودی مستقل از آنان پیش رود و در آزمون زندگی، به صورت فردی باتجربه درآید که شلاق عادات و سنن زشت، روح و ذهنش را مکدر نسازد.

 تحقیقات نشان داده است بیشتر نابسامانی ها و بزهکاری های رفتاری در بزرگسالان، نتیجه تربیت غلط و برخورد ناصحیح در دوران اولیّه رشد و آغاز سالهای زندگی است. در واقع، اساس و پایه اصلی شکل گیری شخصیت انسان در دوران هفت سال اوّل زندگی است؛ همان دوران حساسی که کودک در کنار والدین بسر می برد.

  در واقع اولین سنگ بنای تربیت دینی فرزندان ، آشنایی با تعالیم قران کریم است چنان‌که امام علی(ع) در این رابطه فرموده است: از جمله حقوق فرزند بر پدر و مادر این است که نامی نیکو بر او بنهد و به‌خوبی تربیتش کند و قرآن را به او بیاموزد.


 حضرت علی(ع) درباره تربیت کودک به امام حسن (ع) می فرماید: دل کودک چون زمینی خالی است که هر بذری در آن پاشیده شود، می پذیرد، پس من پیش از آن که قلبت سخت و فکرت به امور دیگر مشغول شود، به ادب و تربیت تو مبادرت ورزیدم.

 در واقع توجه به رشد و تربیت دینی کودکان در خانواده می تواند زمینه ساز تربیت دینی و توجه به فعالیتهای دینی فرزند در دوران نوجوانی و جوانی باشد.

مراحل تربیت دینی فرزندان


از نگاه دین، خانواده  در سه مرحله به تربیت دینی فرزندان می پردازد. در مرحله اول زندگی ، کودکان از طریق مشاهده رفتار دینی والدین، آموزشهای کوچک  درباره دین مانند یادگیری برخی از ذکر ها و رفتارهای ساده مانند جهت یابی قبله، وضوگیری و نیز دریافت پاسخهای صحیح در قبال پرسشهای دینی خود از والدین، پایه های اولیه دینداری را در خود ایجاد می کنند.این مرحله ، دوره هفت ساله اول زندگی کودک می باشدو

 در دوره هفت ساله دوم که دوره ابتدایی است، با جدیت و تقاضای قوی تری که والدین از فرزندان نسبت به توجه در امور دینی و نیز آموزش شیوه های صحیح اجرای آن دریافت می کنند، رفتارها را به صورت اولیه در خود نشان می دهند. در واقع در این دوره والدین به صورت جدی تر به تربیت دینی فرزندان می پردازند و از آنها می خواهند که نسبت به امور دینی توجه نشان دهند.

در دوره سوم که دوران متوسطه اول و دوم یکی است، انتظار می رود که این آموزشها و مقدمه چینی ها نتیجه داده باشد و نوجوان رفتار دینی را به عنوان بخشی از برنامه های روزانه خود در نظر بگیرد.

والدین باید توجه داشته باشند ، در تمام این سه دوره، از هر نوع شتابزدگی، انتظار بیش از توان، سخت گیری و سرزنش و دیگر روشهای منفی پرهیز کنند و دین را با خاطراتی شیرین و جذاب در کام کودکان قرار دهند.

بهترین روش تربیت فرزندان‌ از نظر قرآن کریم


بی‌گمان بهترین روش تربیت که بر اساس شناخت حقیقت انسان و همه نیازهای روحی و روانی اوست‌، راه وحی است و قرآن کریم آئین  و روش خود را بهترین آیین تربیت برای کل بشر معرفی کرده است.

در آیه ۹ سوره اسرا در این رابطه آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا؛ قطعا این قرآن به [آیینى] که خود پایدارتر است راه مى‏‎نماید و به آن مؤمنانى که کارهاى شایسته مى‏‌کنند مژده مى‏‌دهد که پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود.

 در واقع اولین سنگ بنای تربیت دینی فرزندان ، آشنایی با تعالیم قران کریم است چنان‌که امام علی(ع) در این رابطه فرموده است: از جمله حقوق فرزند بر پدر و مادر این است که نامی نیکو بر او بنهد و به‌خوبی تربیتش کند و قرآن را به او بیاموزد.

هر چند روش های تربیت دینی فرزندان  در قرآن تصریح نشده ولی این نکته‌، از لابه‌لای برخی از آیات و داستان‌های قرآن کریم به زیبایی نمایان و روشن است‌.
آموزش دینی

روش های تربیت دینی فرزندان


روش کلی تربیت انس و عادت دادن کودک به داشتن صفات و رفتار پسندیده و رفع علاقه نسبت به رفتار ناپسند و صفات زشت  می باشد. در واقع نماز خواندن خود والدین و وادار کردن کودک در سنین هفت سال به بعد به نماز و همراه بردن به مجالس دعا و ذکر اهل بیت و آموزش قرآن کریم و امور معنوی دیگر در تربیت دینی کودک تاثیر بسزایی خواهد داشت.

1-در آموزش:

در آموزش دینی شیوه ها و فنونی برای تربیت مطرح است که مهم ترین آنها عبارت اند از بحث کردن در مورد جهان و طبیعت و آفاق و انفس، دادن تذکر در موارد لازم و ضروری مثلا به کودک بگویید که دروغ گفتن کار زشتی است، توجه دادن به خود و ابعاد وجودی خود ، واداشتن به تفکر و تدبر در امور، تعقل و استدلال ، استفاده از تجارب شخصی ، سیاحت و زیارت اماکن و در سایه آن دادن آگاهی ، عبرت آموزی و ...

 آموزش ها و درس های دینی نمی توانند ذهنی باشند ، چون ممکن است در این صورت خشک و بی نتیجه باشد. باید در مواردی کودک  را به تماشای زیبایی های آفرینش و مذهب و تعالیم آن جهت دهیم تا عظمت و قدرت آفریدگار در اعمال و روح او ایجاد شود.

برای تربیت دینی فرزندان باید قدرت درک آنها را از طریق سؤالات بالا ببرید و قدرت تعمیم آنها را با این گونه پرسش ها تقویت کنید : زمین را که آفرید؟ درخت را که آفرید؟ آب را چه کسی به وجود آورد؟ آسمان را چه کسی ؟ و ... و سپس نتیجه بگیرید که : همه چیز را خدا آفرید.

 بهتر است  والدین با پرسش های مکرر ، خدا را در ذهن کودک بزرگ و دوست داشتنی کنند؛ روح مذهب را در اعماق وجود او نفوذ دهند، و شک ها را از درون او از بین ببرند. آموزش ها به صورت شنیداری و دیداری و حتی لمس و درک باشد تا کودک را به خود آورد و او را قلباً به مکتب خود معتقد و علاقه مند سازند.

2-در پرورش :

از دیگر روش های تربیت دینی فرزندان پرورش مذهبی آنهاست . پروش مذهبی ، تکیه به مسائل و جنبه هایی است که مهم ترین آنها عبارت اند از: احیای فطرت، تزریق محبت خدا، ایجاد عُلقه به اولیای الهی

احیای فطرت: در سرشت و ذات کودک جنبه هایی وجود دارند که فرد را به سوی تقوا و عدالت ، پاکی و صداقت می کشانند.

 میل به پاکی و صفا در کودکان چیزی است که در همه جای جهان می توان از آن سراغ گرفت . ما در هیچ کجای جهان فردی را نمی شناسیم که در کودکی و خردسالی خواستار خیر و پاکی ، جوانمردی و صداقت نباشد و یا کمک به مظلوم مورد تحسینش قرار نگیرد .

احیای فطرت ، خود گامی است به سوی رشد ، و در پرورش و سازندگی افراد نقشی فوق العاده دارد. در تربیت دینی فرزندان  ، والدین سعی می کنند که طفل را به فطرت ارجاع دهند و داوری را از وجدان او بطلبند و حظّ و بهره ی او را بر اساس آن قرار دهند که فطرت و وجدانش تأیید می کند.

 همچنین در تربیت و سازندگی نسل ، سعی بر این است که تنها از حق طرفداری شود و به کودک نیز القاء شود و حق  را دور از هر گونه شائبه ای و پیراسته از هرگونه مصلحت جویی به کودک نشان داده شود. اجازه دهیم که فطرتش سالم و دست نخورده باشد و به راستی و درستی و پاکی همچنان مأنوس و دوست دار فضائل باشد.

تزریق محبت خدا:

 یکی دیگر از روش های تربیت دینی فرزندان ، تزریق مجبت خدا در وجود انها می باشد. در حقیقت  والدین و مربیان کودک باید کاری کنند که کودک خدا را دوست داشته باشد . در این صورت است که او می تواند عامل به احکام خدا شود .

 برای رسیدن به این هدف ضروری است خدا را دوست داشتنی ، مهربان و بخشنده و صمیمی تر از پدر و مادر معرفی کنید.همچنین ضروری است این تصور در ذهن کودک ایجاد  شود که خدا او را دوست دارد و می خواهد او فردی ارزنده شود و خوشبخت و سعادتمند باشد.

با کودکان لااقل تا شش سالگی باید دائماً از مهر و عنایت خدا و از لطف و کرامت او سخن گفت ، نه از خشم و غضب و جهنم و عذاب او. در طریق تزریق محبت خدا دردل کودک از هر وسیله حقی می توان استفاده کرد و داستانها و قصه هایی در این رابطه می توان ساخت ؛ البته باید درنظر داشت که تصور و سخن والدین درباره خدا در کودک مؤثر است . اگر آنان خدا را فردی خشمگین معرفی کنند یا رحیم ، در تلقی کودک مؤثر خواهد بود.

 کودک به مسائلی مانند برگزاری نماز جماعت ، تربیت گروه سرودهای مذهبی و مشارکت در آنها علاقه مند است. دکلمه ، نمایش ، عبادت های جمعی ، آوازهای مذهبی به صورت گروهی در تربیت مذهبی کودکان بسیار مؤثر است و باعث رشد مذهبی ، صفا و اخلاص آنها می شود ؛ اگر چه برخی از آنها برای خوشایند دیگران صورت گیرد.


ایجاد علاقه به اولیای الهی: از دیگر روش های تربیت دینی فرزندان این است که در آنها نسبت به رسول خدا و ائمه اطهار علاقه ایجاد کنید. در واقع کودک باید به اولیای دین، به رسول خدا و ائمه علیهم السلام و دیگر پاسداران مذهب علاقه مند باشد تا امر و نهی شان و راه و روششان در او اثر گذارد و شیوه های زندگی آنان را سرمشق قرار دهد.

 برای رسیدن به این هدف باید از روش های گوناگونی استفاده کرد که یک نمونه ی آن ذکر داستان زندگی و شرح فداکاری و خدمات آنهاست. اصولاً کودکان کسانی  را که جنبه اعجاب و تحسین آنها را بر می انگیزند و راه و روش قهرمانان را دارند علاقه  هستند. اگر بتوانیم شرح ایثارگری های آنان را به زبان ساده و قابل فهم برای کودک بیان کنیم ، در او علاقه ای قلبی نسبت به آنها پدید می آید و  آنها را دوست خواهد داشت و جنبه ی همانند ی وادارش می سازد که عملاً از راه و روش آنها تبعیت کند.

3- فنون و ابزار لازم

برای تربیت دینی فرزندان ، فنون و ابزاری لازم می باشد. وسایل وابزار تربیت در این راه زیاد است و برخی از آنها عبارت اند از: داستان ها ، محافل و مجامع، رفتارهای مذهبی جمعی، منطق و استدلال، فرصت ها

داستان ها: یکی دیگر از روش های تربیت دینی فرزندان استفاده از داستان های مربوط به پیشوایان مذهب است که ذکر آن سطح فکر و معرفت کودکان را بالا می برد و  دلبستگی در کودکان ایجاد می کند و باعث می شود که آنها  تلاش کنند که همانند آنها باشند. همچنین به همراه داستان و شرح حال و زندگی اولیای مذهب می توانید معارف و مباحثی را به کودک القاء کنید.

محافل و مجامع: قرار دادن کودک در جو مذهبی مثل مساجد و محافل، جلسات مذهبی ، اجتماعات سالم دینی در رشد و پرورش دینی آنها بسیار مؤثر است . کودکان از حدود سه سالگی چنین آمادگی را دارند و در ضمن آن به فراگیری آیات و دعا و برنامه ها می پردازند. کودک  از همراهی با پدر برای رفتن به مسجد خوشحال می شود و به مسائل مذهبی با علاقه گوش می کند. از حدود هشت سالگی دوست دارد عضو سازمان مذهبی شود و به خاطر آن احساس غرور می کند.

رفتارهای مذهبی جمعی : کودک به مسائلی مانند برگزاری نماز جماعت ، تربیت گروه سرودهای مذهبی و مشارکت در آنها علاقه مند است. دکلمه ، نمایش ، عبادت های جمعی ، آوازهای مذهبی به صورت گروهی در تربیت مذهبی کودکان بسیار مؤثر است و باعث رشد مذهبی ، صفا و اخلاص آنها می شود ؛ اگر چه برخی از آنها برای خوشایند دیگران صورت گیرد.

منطق و استدلال : به کار بردن منطقی کودک پسند ، و بیان مسئله به زبانی که کودک را اقناع کند خود در رشد مذهبی او مؤثر است . برنامه ها باید به صورتی منسجم و هماهنگ باشند، طوری که به کودک نظمی فکری بدهند ، برای طفل قابل درک و فهم باشند و او را درحد توان فکری قانع سازند و البته فراموش نخواهیم کرد که تفکر منطقی در کودکان از حدود هفت سالگی ظهور می کند و به تدریج رشد می کند.

فرصت ها: در جریان زندگی و در مسیر آن گاهی فرصت هایی پیش می آید که دقایق آن برای مربی غنیمت و کل آن به صورت ابزار و وسیله ای در اختیار است. در جامعه اسلامی ما جشنها ، وفات ها ، اعیاد و مراسم بسیارند. دراین فرصت ها می توان بحث هایی را ترتیب داد و ضمن آن از مسائل اسلامی ، از راه و رسم حیات اسلامی ، از اخلاق و عادات مذهبی سخن گفت و بذر رفتار اسلامی را در نهاد کودک کاشت.

در جنبه فنون هم نکات وشرایط متعددی وجود دارد که برخی از آنها را بیان می کنیم:

ارائه الگو: یکی دیگر از روش های تربیت دینی فرزندان ارائه الگوهای درست به آنها می باشد در واقع نقش الگو ها در رنگ دادن زندگی کودک سرنوشت ساز است. اصولاً تربیت ، و به ویژه تربیت دینی  فرزندان بر اساس دستورات عملی و مدل هایی خواهد بود که والدین و مربیان به کودک عرضه می کنند. طفلی که رفتاری را از والدین خود ببیند از آن تبعیت خواهد کرد، خواه رفتاری سالم باشد وخواه ناسالم.

تبعیت از الگو درهمه ی  سالهای زندگی امری مهم است و در شش تا دوازده سالگی نقشی قوی تر از دیگر سنین  دارد . تصور کودک چهار ساله از پدرش این است که او قدرت مطلق است، همه چیز را می داند و هرچه را که انجام می دهد درست است. پس بهتر است والدین مراقب رفتار های خود باشند تا بتوانند الگوی خوبی برای فرزندان خود باشند تا آنها به خوبی تربیت شوند.

 والدین معتقدند که الگوهای تربیتی کودکان در جنبه ی اخلاق ، و در صبر و اخلاص و امانت و پاکی و برکناری از شبهات باید خدا گونه باشند، صاحب علم و آگاهی باشند و نظریه ای را عرضه و ارائه کنند که مدافع آن هستند ، در نظر داشته باشند که ذهن کودک به زمین آماده ای شبیه است که همه چیز را می پذیرد ، حتی اوهام و خرافات را.

نصیحت زبانی در پرورش دینی فرزندان خیلی موثر نیست به همین خاطر نقش عملی والدین کارسازتر است.  رفتار مذهبی کودک به میزان علاقه و شایستگی و میزان درک و فهم والدین و نوع رفتار و موضعگیری آنها در برابر حوادث بستگی دارد.

عبرت آموزی: این هم نکته ای مهم و سازنده در تربیت دینی فرزندان است که هر واقعه و جریانی را به صورت درسی در آوریم که کودک از آن استفاده کند. این که فردی دروغ گفته و رسوا شده ، این که فردی دیگر خیانت کرده و آبرویش رفته است و آن سومی که تنبلی و تن پروری کرده و گرفتارشده و آن چهارمی نتیجه بد عمل خود را کشف کرده ، و آن پنجمی که از دنیا رفته و از او نام نیک یا بدی باقی مانده برای کودک درس است ،مربی لایقی می خواهد تا این درس را به کودک  بدهد وقایع را به نحوی مفید و شایسته ارزیابی کند.

توجه به رغبت: کودک  در هر زمانی آماده انجام دادن همه کارها نیست . در ساعتی نمی خواهد با پدر و مادرش نماز بخواند، بهتر است او را تحت فشار قرار ندهید و مجبورش نکنید که حتماً برخیزد و نماز  بخواند چون که زیان آن از نفعش بیشتر است . بگذارید خود کودک با رغبت و علاقه به سوی شما بیاید تا براساس حضور قلب به عبادت بپردازد . بهتر است  به اسم مذهب چیزی را به کودک تحمیل نکنید، چون مفید نیست.

از مجاورت و همراهی نیکو با کودک استفاده کنید و تلاش کنید کودک با شما یا فرد دیگری که پایبند به مذهب است مأنوس شود. انس ها و الفت ها ، انضباط مذهبی را درونی می کنند. طفل درعین آزادیِ فکر، به آزادی عبادت و اطاعت هم دست پیدا می کند و این موضوع  اگر ازهمان آغاز کودکی پیگیری شود ، در قبل از ده و حتی در هشت سالگی ثمرات خود را نشان می دهد و به اصطلاح قواعد مذهبی در او ریشه دار می شوند.


4-مراقبت های لازم


 برای تربیت دینی کودکان باید مراقبت هایی صورت بگیرد تا تربیت تاثیر بیشتری داشته باشد.از جمله این مراقبت ها پاسخ درست به سوالات کودکان می باشد. درک و فهم کودک نسبت به مسائل مذهبی بسیار کم است و به خاطر او دائماً در زمینه های گوناگون به سؤال و پرسش می پردازد تا اطلاعات خود را بیشتر کند. پرسش های او نشانه ی علاقه مندی او به عقلانی و مستدل کردن اطلاعات مذهبی است و برای مربی نقطه مثبتی می باشد.

آنچه که از اهمیت خاصی برخوردار است این است که پاسخ به سوالات باید درست و قانع کننده باشد.نیازی نیست که که با استدلالِ نیرومند و قوی به کودک جواب داده شود ؛ چون او دراین رابطه شاید نتواند حقایق را درک کند و مبانی درک منطقی و مستدل او چندان رشدی ندارند ولی باسد پاسخ ها قانع کننده باشد و طوری نباشد که او را ساکت کند.
آموزش دینی

 موفقیت در این زمینه به والدین و مربیان بستگی دارد، آنها باید خودشان اعتقادات و اطلاعات روشنی داشته باشند و به آنچه که می گویند مؤمن باشند. اگر جای ابهامی در زمینه ای خاص برایشان وجود دارد از خود دور کند و در پاسخ هم خود را در وضع درک و فهم و موقعیت کودک قرار دهند.

 در کنار پاسخ درست به سوالات ،والیدن و مربیان باید از بد آموزی ها جلوگیری کنند تا بتواند به روش دینی کودک خود را تربیت کنند . شبهات و بد آموزی هایی که برای کودک به وجود می آیند، زیادند ، که این می تواند از جهل مربیان نشئت بگیرد و البته آنها هم در این امر شاید معذور باشند. عقاید و افکارغلطی که وارد مغزها شده اند به زودی از بین رفتنی نیستند و حتی ممکن است که به گروه و نسل های دیگر برسندودر ذهن آنها هم ریشه دار گردند. در آموزش ها، بویژه در آموزش مذهبی باید چیزی را به کودک آموخت که بعدها نیازی به اصلاح نداشته باشد.

والدین و مربیان، اعتقاد به خدا، به مذهب و تعالیم آن را به گونه ای در کودک پدید آورند که روح مذهب در آنان به صورتی صحیح استوار شود. همچنین مسائل و مباحث آموخته شده باید به گونه ای باشند که کودک در حال و بعد ، آنها را منافی با حق و حقیقت نیابد.

از دیگر روش های تربیت دینی کودکان ، ایجاد عادات مذهبی در آنها می باشد. والدین باید زندگی خود و خانواده خود را مذهبی کنند، به گونه ای که رفتار و گفتار، رفت و آمدها ، معاشرت ها ، خور و خواب ها و موضعگیری ها همه رنگ مذهب داشته باشند. آنها باید نماز خود را در اول وقت بخوانند و برنامه کار و بازی کودک را طوری ترتیب دهند که در آن ساعت فارغ البال و با آنهاهمراه باشد.

 فرزندانتان را متذکر خدا قرار دهید و این به معنی تسبیح دادن به دست فرزند نیست، بلکه باید بستر خانواده بستر ذکر و یاد خدا باشد و یاد خدا به طوری در آن خانه قوی باشد که کسی جرأت گناه نداشته باشد.


 والدین و مربیان باید روح خیر خواهی نسبت به همنوع را درخود زنده سازند تا فرزند از آن درس بیاموزد و در برخورد با دیگران خوشرو باشند تا فرزندان هم خوشرویی را ط یاد بگیرند.

همچنین تربیت دینی فرزند نباید به گونه ای باشد که او از تعالیم دینی خسته و متنفر شود.کودکی که از همان آغاز حیات از عبادت خسته شود ترجیح  می دهد که بدون مذهب باشد.

بررسی های علمی نشان می دهند که بیشتر مخالفان مذهب از دو گروهند:یا فردی است  که در دوران کودکی و نوجوانی آگاهی و تربیت مذهبی به او نداده اند و دیگر فردی که تربیت مذهبی دوران کودکی اش با خشونت و سختگیری توأم و همراه بوده است و یا کودک را در عین نفهمیدن مسئله ای وادار به عمل  و انجام آن کرده اند.

نکات مهم در تربیت دینی فرزندان:


والدین، مراقب باشند که مفاهیم دینی را درست و بجا به کودکان آموزش دهند. از سختگیری و غیرمنطقی جلوه دادن دستورات دینی پرهیز کنند. در تأمین نیازهای روحی و جسمی کودکان کوشا باشند. به اندازه کافی فرصت گفت و گو و صمیمت با فرزندان را ایجاد کنند. بهترین پیام کارآمدی دین برای کودکان، رفتارهای کارآمد و منطقی والدین مذهبی آنهاست.

نکته مهم دیگر اینکه با زیاده روی در مسایل دینی، بویژه در دوره خردسالی، کودکان را دچار دلزدگی نکنیم. به نام دین هم دستورات شخصی خود را به فرزندان مان تحمیل نکنیم تا از آنان بندگانی بصیر و تلاشگر در رسیدن به معنویت و پارسایی بسازیم.

خانواده هایی که خود را به زور و تحکم متوسل می شوند، کسانی هستند که تمهیدات لازم را برای این کار از قبل تدارک نکرده اند یا در مسیر تربیت دینی دچار افراط و تفریط هایی شده اند. همچنین خانواده هایی که در سم زدایی از تربیت کوشا نبوده اند، در معرض آسیب هستند.

رعایت عدالت از جمله توصیه‌های همیشگی است در مورد فرزندان و تربیت انها در خانواده نیز توجه فراوانی به عدالت شده است از جمله: محبت عادلانه، تقسیم ارث عادلانه، حمایت مادی و معنوی عادلانه، رفتار عادلانه با فرزندان و ... چنان‌که پیامبر اکرم(ص) در این باره سفارش فراوان داشته از جمله نعمان بن بشیر می‌گوید: شنیدم پیامبر(ص) فرمود: بین فرزندانتان به عدالت رفتار کنید.

بچه‌هایتان را با خودتان به مجالس عزای سیدالشهدا(ع) ببرید که معنویت آن مجالس فرزندانتان را جذب می‌کند چرا که این محفل تردد ملائکه است و بدون شک در تربیت دینی آنها موثر خواهد بود.

فرزندانتان را متذکر خدا قرار دهید و این به معنی تسبیح دادن به دست فرزند نیست، بلکه باید بستر خانواده بستر ذکر و یاد خدا باشد و یاد خدا به طوری در آن خانه قوی باشد که کسی جرأت گناه نداشته باشد.

همچنین پدر و مادر ابتدا خود عامل به خیر و خوبی باشند. در خانه‌ای که پدر و مادر به واجبات، محرمات و حلال و حرام توجه نمی‌کنند یا به نماز اول وقت اهمیت نمی‌دهند نباید انتظار داشته باشند که فرزندانشان دینی تربیت شوند.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .