تبیان، دستیار زندگی

نحوه برخورد با کودک لوس

هر فردی در زندگی با کودک لوس برخورد داشته است .کودک لوس مدام بهانه می گیرد و از هیچ چیزی راضی نمی شود و سرکوچک ترین چیزی جیغ و داد راه می اندازند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
کودک لوس
كودكان‌ موجودات‌ در حال‌ رشدی‌ هستند و براساس‌ این‌ كه‌ در سال‌های‌ اولیه‌ زندگی‌ چگونه‌ تربیت‌ شوند وآموزش‌ ببینند، سبك‌ خاص‌ رفتاری‌ پیدا می‌ كنند. این‌ سبك‌ رفتاری‌، الگویی‌ تقریباً ثابت‌ و دائمی‌ برای‌ آنها به‌ وجود می‌آورد و تعیین‌ كنندهِ نحوه‌ ارتباطات‌ و برخوردهای‌ آنان‌ نیز می ‌باشد.

هر خانواده ای با شیوه ای خاص با کودک خود برخورد می کند و این‌ نحوه‌ برخورد، در تلاقی‌ با ساختار ژنتیكی‌ هر فرد، باعث‌ می‌ شود كه‌ شخصیت‌هایی‌ بسیار متفاوت‌ و متمایز شكل‌ بگیرند.

اگر كودك‌ كار اشتباهی‌ مرتكب‌ شود یا این‌ كه‌ بخواهد تعیین ‌كننده چیزی در خانه‌ باشد و به‌ والدین‌ خود دستور دهد یا این‌ كه‌ با داد و فریاد و عصبانیت‌ حرف‌ خود را به‌ كرسی‌ بنشاند، در این‌ خانواده‌ هیچ‌ گونه‌ روش‌ مناسبی‌ برای‌ جلوگیری‌ از این‌ رفتارها و جهت ‌دهی‌ به‌ آنها وجود ندارد.این کودکان یکدنده اند و اگر همه چیز باب میل شان نباشد، پدر و مادر را خسته می کنند.

 کودک لوس حاضر نیست با کودکان دیگر همکاری کند و نمی تواند با آنها سازگاری پیدا کند و پدر و مادر این کودکان انگار که از سروصدای آنها می ترسند و مطابق میل آنها رفتار می کنند.

 روانشناسان معتقدند زمانی که پدر و مادر نتوانند قوانین خانه را به طور کامل مدیریت کنند، کودکان تصور می کنند که می توانند هر کاری انجام دهند و آزادی بی حد و حصر دارند.

وقتی کودک جیغ و فریاد می زند، معمولاً پدر و مادر برای ساکت کردن فرزندشان، خواسته او را برآورده می کنند. این مسئله باعث می شود فرزند آنها لوس بار بیاید و در آینده نتواند از پس مشکلات خود برآید. چنین کودکانی در آینده در برقراری روابط با دیگران دچار مشکلات زیادی می شوند.

در واقع لوس کردن کودک آنها را تبدیل به افرادی می کند که به قوانین احترام نمی گذارند و مسئولیت کارهای خود را نمی پذیرند ؛ همه اینها می تواند عواقبی جدی در طول بزرگسالی داشته باشد.

اصولا بچه هایی که لوس هستند معمولا با کوچک ترین اخم گریه میکنند و جیغ میکشند، سر ناسازگاری دارند و به هیچ صراطی مستقیم نیستند. رفتار با کودکان لوس بسیار سخت است ولی میشود طوری با آن ها برخورد کرد که آن ها هم بعد از مدتی رام شوند و حرف گوش کنند.


دلایل‌ لوس‌ شدن‌ كودک


روش ‌های‌ غیرقابل‌ قبول‌ والدین‌ از لحاظ‌ تربیتی‌، می تواند یكی‌ از دلایل‌ لوس‌ شدن‌ كودك، باشد؛ والدین‌ محبت‌ كنندهِ افراطی‌ كه‌ معیارهای‌ تربیتی‌ و روش‌های‌ یادگیری‌ را در نظر نمی‌ گیرند و با محبت‌های‌ بی‌ حد و حساب‌ مانع‌ اجتماعی ‌شدن‌ رفتارهای‌ كودكان‌ می‌ شوند. چنین‌ كودكانی‌ معنای‌ صبر و تحمل‌ را در زندگی‌ نمی‌آموزند و انسان‌هایی‌ عجول‌ و شخصیت‌هایی‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد.

اگر پدر و مادر نمی خواهند که کودکشان لوس  و بی مسئولیت باشد ، باید رفتار مناسب و روش تربیتی مناسبی را برای او در نظر بگیرند.بهتر است والدین با به کار گیری روش های زیر تغییراتی در ارتباط خود با فرزندشان ایجاد کنند تا رفتارهای نامناسب او اصلاح شود:

 
کار و فعالیت مشترکی را با فرزند خود انجام دهید که او علاقه دارد. بچه‌ها خیلی دوست دارند با پدر و مادرشان کار و فعالیتی را به طور مشترک انجام دهند. مثلا به پارک برای‌‌‌ دوچرخه‌سواری بروند.


تنظیم قوانینی برای خانه

خانه مانند یک جامعه کوچک است که باید قوانین و مقرراتی داشته باشیم. اگر قوانینی را در خانه برای موارد و مسائل مختلف داشته باشیم، می‌توانیم از بروز بسیاری از مشکلات رفتاری پیشگیری کنیم.مثلا ساعت خوابیدن، بیدار شدن ، غذا خوردن را در خانه مشخص کنیم.

سعی کنید قوانین را به طور واضح، مشخص و به طرز مثبت بیان کنید و حتی بنویسید؛ مثلا اینکه باید آرام صحبت کنی، باید روی مبل بنشینی، ساعت خاموش کردن تلویزیون یا ساعت خواب فلان ساعت است، باید لباس‌هایت را داخل کمد آویزان کنی، هنگام غذا خوردن پشت میز بنشین.

تغییر دادن شیوه دستور

بعضی مواقع  شیوه دستور دادن به گونه‌ای است که مشکلات رفتاری کودک را کم نمی کند؛ مثلا به جای اینکه به او بگوییم: «بچگانه صحبت نکن یا آرام صحبت کن.» می‌گوییم: «خودت را لوس نکن! تو دیگه بزرگ شدی! مثل دخترهای خانم و مودب رفتار کن.

زمانی که متناقض و دوپهلو صحبت می‌کنیم‌‌‌ یا در زمان نامناسب دستور می‌دهیم، احتمال نافرمانی کودک زیاد می شود.به همین خاطر بهتر است خیلی واضح و روشن با او صحبت کنید مثلا ساده به او بگویید به وسایل دکوری روی میز دست نزن، اسباب‌بازی‌هایت را داخل سبد بگذار.

 باید در نظر داشت که دستور با لحن مناسب دستوری بیان شود نه اینکه حالت سوالی داشته باشد تا کودک بتواند انتخاب کند که آن کار را انجام بدهد یا نه.

تقویت ارتباط با کودک

همه افراد برای موفقیت در روابط خانوادگی، شغلی و اجتماعی خود نیازمند یک پل ارتباطی محکم و قوی هستند تا این پل ارتباطی قوی وجود نداشته باشد، اطلاعات دقیقی بین ما و اطرافیان رد و بدل نمی‌شود و احتمال نافرمانی و اطاعت نکردن از دستورات وجود دارد.

 برای اینکه یک ارتباط قوی و مثبت با کودک داشته باشید ، بهتر است این موارد را توجه کنید:

زمان کافی و مناسبی را با فرزند خود صرف کنید و از زمان های کوتاه برای حرف زدن با کودک خود استفاده کنید.کودک خود را نوازش کنید ، به سوالهای او جواب بدهید،با او بازی کنید.

کار و فعالیت مشترکی را با فرزند خود انجام دهید که او علاقه دارد. بچه‌ها خیلی دوست دارند با پدر و مادرشان کار و فعالیتی را به طور مشترک انجام دهند. مثلا به پارک برای‌‌‌ دوچرخه‌سواری بروند.

تشویق کردن رفتارهای مناسب کودک

تشویق باید مورد علاقه کودک باشد. در پاداش دادن به کودکان حتما باید به‌‌‌ علاقه‌مندی آنها توجه کنید. برای یک بچه پول به‌عنوان پاداش عمل می‌کند، برای بچه‌ای دیگر پول کوچک‌ترین ارزشی ندارد و رفتن به استخر با پدرش برای او بزرگ‌ترین پاداش است. تشویق باید متناسب باشد. تشویق هم باید با رفتار انجام‌شده و هم با سن، جنسیت و خصوصیات اخلاقی کودک متناسب باشد.

نادیده گرفتن بدرفتاریهای ناچیزیش

نادیده گرفتن یعنی زمانی که کودک رفتار نامناسب و بدی را انجام می‌دهد به او نگاه نکنید، با او صحبت نکنید و حتی لازم است خود را به فعالیت دیگری مشغول کنید و حواستان را به جای دیگری بدهید. نادیده گرفتن ،یک روش تنبیهی خفیف است. خیلی از کودکانی که رفتار منفی و نامناسب زیادی دارند، متاسفانه سابقه گرفتن میزان بالایی از توجه منفی را به‌دلیل رفتارهای نامناسب خود دارند که باید تعدیل شود.
کودک لوس

 ممکن است به نظر بیاید که رفتار منفی کودک بدتر می شود و لجاجت او بیشتر می شود، چون که کودک لوس بر اساس تجربیات قبلی خود تلاش می‌کند که بالاخره به پیروزی برسد. حالا با بی‌توجهی از سوی مادر روبرو می‌شود، اوایل زیاد می شود  و کودک دقایق سروصدای خود را ازیاد می کند تا مادر را شکست دهد، چون  طبق تجربه قبلی خود هر زمان دادو بیدا و سروصدایش  بیشتر می‌شده، مادر نهایتا تسلیم می‌شده، ولی اگر برنامه توجه نکردن به رفتارهای منفی در یک دوره زمانی قابل‌قبول به طور ثابت ادامه پیدا کند ،به‌تدریج از رفتار منفی کودک لوس کاسته می‌شود.

محبت به کودک اگر به اندازه بجا و معقول باشد نه تنها کودک را لوس نمی کند بلکه به او می فهماند که پدرو مادرش  او را بدون قید و شرط دوست دارند اما محبت بیش از حد بسیار خطرناک است. محبت به اندازه به این معنا نیست که تمامی خواسته های کودک اجابت شود مثلا گاهی نیاز است تا مادر به جای اینکه دست کودک را بگیرد بگذارد کودک زمین بخورد چرا که زمین خوردن است که بلند شدن را به او می آموزد. پسر یا  دختر بودن فرزند تاثیری در لوس شدن او ندارد و در واقع تنها رفتارهای والدین است که باعث لوس شدن کودک می شود ،چه کودک دختر باشد و چه پسر به خصوص در جامعه ما که پدیده تک فرزندی نیز بسیار زیاد شده است.

در واقع تک فرزندی رابطه ای بسیار مهم با لوس شدن کودک دارد چون  که والدین در این حالات تمام توجه و محبت خود را متوجه یک نفر می کنند و او در این زمینه هیچ رقیبی نمی بیند و به مرور زمان این می تواند موجب لوس شدن فرزند شده و او حس کند که هر چه بخواهد فراهم خواهد شد. در مورد تک فرزندان باید گفت والدین حتما باید محیطی را برای تعامل او فراهم کنند که بتواند موارد زیادی را از رابطه با هم سن و سالان خود یاد بگیرد، علاوه بر آن عدم برآوردن تمامی نیازهای کودک و نیز در نظر گرفتن محرومیت از خواسته ها در مقابل کارهای بد کودک بسیار مفید خواهد بود چون در این حالت کودک می فهمد که آن گونه نیست که هر چه بخواهد و هر گونه رفتار کند تمام خواسته هایش برآورده می شود.

 
محبت به کودک اگر به اندازه بجا و معقول باشد نه تنها کودک را لوس نمی کند بلکه به او می فهماند که پدرو مادرش او را بدون قید و شرط دوست دارند اما محبت بیش از حد بسیار خطرناک است.


راههای اصلاح رفتار کودکان لوس


در صورت سروصدا او را به اتاقش ببرید و مجبور کنید آنجا بماند تا عذرخواهی کند. ایستادن در یک گوشه، ماندن در اتاق، محروم شدن از برنامه مورد علاقه یا ابزار بازی از تنبیهات مناسبی است که می توانید به کار ببندید.

تلاش کنید امکانات را تنها در شرایط مناسب و مطابق معیارهای پذیرفته شده درخواست به آنها بدهید.

اگر گریه بچه برای نیاز است، سریعاً نیازش را رفع کنید اما گریه  او متاثر از کج خلقی هایش باشد، باید نادیده گرفته شود.

با کودک بحث و لجبازی نکنید، تنها قانون را یادآوری کنید و تنبیه مناسب با قانون شکنی او را اجرا کنید. البته به یاد داشته باشید که کودکان زیر چهار سال چیزی زیادی از قانون نمی فهمند و پس از آن هنوز با بهانه جویی از انجام تکالیف خود طفره می روند، اما با آغاز شش سالگی می توانند بااشتیاق قوانین را دنبال و در سن نوجوانی مثل یک بزرگسال رفتار کنند.
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .