گزارشی از میزان تاثیر وامهای بانکی در خرید خانه
جاماندن تسهیلات بانکی از رشد قیمت مسکن
از گذشته تا کنون وامهای بانکی به عنوان ابزاری برای کمک به خانهدار شدن افراد در نظر گرفته میشد. البته اینکه این ابزار تا چه میزان میتواند خرید خانه را تسهیل کند خود جای سوال دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1398/10/09 ساعت 14:35
طی یک سال گذشته، بخش مسکن افزایش قیمت را تجربه کرد و بسیاری از تحلیلگران در این حوزه، افزایش قیمت در بخش مسکن را عاملی دانستند که باعث شد وامهای بانکی کارکرد خود را از دست بدهند.
در گذشتهای نه چندان دور هنگامی که از صاحبخانه شدن صحبت به میان میآمد، بسیاری بر این باور بودند که خرید خانه با وام مسکن یکی از راههایی است که میتواند شما را به خانهدار شدن نزدیکتر کند. به عبارتی دیگر، وامهای مسکن را راهی برای رهایی از اجارهنشینی میدیدند. البته تمام این تصورات برای دورهای بود که خانه در روند افزایش قیمتهای نجومی قرار نگیرد. این روزها خانه را کالای سرمایهای میدانند که دستیابی به آن برای بسیاری از خانوارها به یک رویا تبدیل شده است. حالا قدرت خانوارها کاهش یافته و در مقابل وامهای بانکی هم دردی را از آنها دوا نمیکند. اینکه وامهای بانکی دیگر مانند سابق نمیتوانند ابزار مفیدی برای خرید خانه باشند ادعا نیست و شواهد نشان میدهد که این وامها دیگر نمیتوانند گرهای از مشکلات باز کنند. تسنیم در گزارشی به خرید ۱۷ متر مسکن با وام ۲۴۰ میلیونی بانک مسکن اشاره کرده است. بر اساس این گزارش، طبق جدیدترین آمار مربوط به قیمت مسکن تهران، با وام ۲۴۰ میلیون تومانی بانک مسکن در پایتخت میتوان ۱۷.۸ متر از یک واحد مسکونی را خریداری کرد. اگر ملاک را آمار مربوط به متوسط قیمتهای اعلام شده مسکن از سوی وزارت راه و شهرسازی (دفتر اقتصاد مسکن) در نظر بگیریم با وام 240 میلیون تومانی بانک مسکن میتوان 17 متر و 81 سانتیمتر از یک واحد مسکونی را خریداری کرد. این متراژ تقریبا نصف مساحت واحدهایی است که شهرداری تهران برای ساخت آنها به دولت برنامهای را ارائه کرده است. واحدهایی که مردم از آنها به عنوان قفسهای 30 متری یاد میکنند. در این راستا حسام عقبایی، نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک و کارشناس مسکن با اشاره به خرید ۱۷ متر مسکن با وام ۲۴۰ میلیونی بانک مسکن به «ابتکار» گفت: وضعیت به وجود آمده در بازار مسکن باعث شد تا تسهیلات بانکی برای خرید خانه نتوانند کارکرد خود را همانند گذشته حفظ کند. به عنوان نمونه در سال 83 تسهیلاتی را که بانک مسکن میداد 15 میلیون تومان بود، در آن سال با این رقم تسهیلات 47 درصد ارزش یک آپارتمان متوسط در شهرهای بزرگی مانند تهران را همان 15 میلیون تومان تامین میکرد..
وی افزود: قرار بر این است که 200 میلیون تومان به زوجهای جوان بدهند و از سوی دیگر هم 40 میلیون تومان وام جعاله به زوجها تعلق میگیرد که جمع آن 240 میلیون تومان میشود. این در حالی است که این وام تنها برای زوجهای جوان بوده و این مسئله نشان میدهد که ما با جمعیت محدودی روبهرو هستیم.
مسئله دیگر بازپرداخت اقساط آن است که بسیاری از زوجهای جوان درآمدشان کفاف بازپرداخت اقساط را نمیدهد. بنابراین اگر همین 240 میلیون تومان وام زوجهای جوان و وام 100 تا 160 میلیونی برای خانوارها را در نظر بگیریم، فرضیه 17 متر خانه درست از آب درمیآید و همین مسئله نشان میدهد که تسهیلات بانکی از رشد قیمت مسکن جا مانده است.
وی از تخصیص تسهیلات به تولیدکنندگان گفت: در کشورهای توسعهیافته وام را به تولیدکنندگان مسکن میدهند، لذا تزریق نقدینگی برای خانه به مردم از موجبات تورم است، بنابراین هدایت این نقدینگی به سمت تولیدکنندگان امر پسندیدهای به حساب میآید. مسئلهای که وجود دارد این است که اگر ما در شرایط فعلی نقدینگی را تنها برای تولیدکنندگان مسکن در نظر بگیریم آنها این ظرفیت را ندارند تا به اندازه کافی برای مصرفکنندگان مسکن بسازند. به عبارتی دیگر، در کشور ما نزدیک به 10 درصد تولید مسکن به صورت صنعتی بوده و 90 درصد تولید مسکن به صورت بومی و سنتی است، این 90 درصد را همان انبوهسازان تولید میکنند. نمونه آن مسکن مهر که بزرگترین طرح ملی کشور بود که 90 درصد تولیداتش به صورت سنتی بوده و این نشان میدهد که ما هنوز گام صنعتیسازی را در صنعت ساختمان برنداشتهایم. بنابراین اصل حرف پرداخت تسهیلات به تولیدکنندگان صحیح است، اما این اصل برای کشورهای توسعهیافته پذیرفته میشود. به عبارتی دیگر، کشوری که تولید مسکن در آن صنعتی است، ساختار انبوهسازی و تولید مسکن قانونمند باشد، تولید به شکل خودسرانه نباشد و تولید مسکن در دست متخصصان این کشور باشد، بله در این کشور باید تمام تسهیلات بانکی را تنها به تولیدکنندگان بدهند. اما در شرایط فعلی بهگونهای نیست که با دادن تسهیلات بانکی به انبوهسازان مشکل مسکن را حل کند.
وی افزود: مسکن همانند بیماری بوده که تمام اعضای بدن آن درگیر مریضی است و تنها با یک نسخه درمان نمیشود. بنابراین با نسخهای به نام وام بانکی نمیتوانیم مشکلات را در این بخش سامان دهیم. ما باید در کنار توجه ویژه برای پرداخت تسهیلات به تولیدکنندگان به افرادی که پسانداز، درآمد نسبی و وضعیت بهتری نسبت به افراد در طبقات ضعیف دارند یک تزریق کوچک که همان 240 میلیون تومان باشد انجام شود تا شاید بتواند کمکی در این بخش کند.
بنابراین هم باید تسهیلات بانکی را هم به تولیدکنندگان و هم به خریداران بدهیم. در کشورهای درحال توسعه تسهیلات بانکی را تا 100 درصد به افراد پرداخت میکنند. با توجه به این مسائل پرداخت تسهیلات بانکی در حوزه مسکن نمیتواند به عنوان یک امر تورمزا در یک اقتصاد سالم تلقی شود.
عقبایی از مشکلات اساسی پرداخت تسهیلات گفت: مسئله دیگری که درخصوص تسهیلات وجود دارد این است که تسهیلات اساسا در کشور ما دچار مشکل است. در کشورهای توسعهیافته سود تسهیلات بانکی منفی بوده و این در حالی است که در کشورهای در حال توسعه سود تسهیلات بانکی بین 0 تا 4 درصد است. حال سود تسهیلات در کشور خودمان را ببینید. لذا در حوزه تسهیلات بانکی اولا باید میزان مبالغ تسهیلات بانکی افزایش پیدا کند به شکلی که حدود 70 درصد یک آپارتمان معمولی تامین شود، ثانیا سود تسهیلات بانکی را کاهش دهند و همچنین مدت بازپرداخت اقساط تسهیلات بانکی را افزایش دهند و در این شرایط است که افراد در دهکهای پایین میتوانند قدرت خرید خود را ترمیم کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا زیرساختهای مناسب برای اصلاح روند پرداخت تسهیلات در کشور ما وجود دارد یا خیر گفت: صددرصد وجود دارد، اما به این مسئله عمل نمیشود چراکه سیاستهای پولی و بانکی ما دچار ایراد است. اگر ایرادات سیاستهای پولی و مالی ما رفع شود قطعا جلوی بنگاهداری بانکها گرفته میشود و مشکلات کاهش مییابد. اگر ساختارها اصلاح شوند به جایگاه اول برمیگردیم و اثرگذاری تسهیلات بانکی در حوزه مسکن میتواند یک شاکله درستی داشته باشد و مسیر درستی را در جهت خانهدار شدن افراد به وجود آورد. تسهیلات بانکی در آن شرایط است که میتواند به عنوان یک ابزار موثر برای بالا بردن توانایی قدرت خرید خانوارها عمل کند.
منبع: روزنامه ابتکار
در گذشتهای نه چندان دور هنگامی که از صاحبخانه شدن صحبت به میان میآمد، بسیاری بر این باور بودند که خرید خانه با وام مسکن یکی از راههایی است که میتواند شما را به خانهدار شدن نزدیکتر کند. به عبارتی دیگر، وامهای مسکن را راهی برای رهایی از اجارهنشینی میدیدند. البته تمام این تصورات برای دورهای بود که خانه در روند افزایش قیمتهای نجومی قرار نگیرد. این روزها خانه را کالای سرمایهای میدانند که دستیابی به آن برای بسیاری از خانوارها به یک رویا تبدیل شده است. حالا قدرت خانوارها کاهش یافته و در مقابل وامهای بانکی هم دردی را از آنها دوا نمیکند. اینکه وامهای بانکی دیگر مانند سابق نمیتوانند ابزار مفیدی برای خرید خانه باشند ادعا نیست و شواهد نشان میدهد که این وامها دیگر نمیتوانند گرهای از مشکلات باز کنند. تسنیم در گزارشی به خرید ۱۷ متر مسکن با وام ۲۴۰ میلیونی بانک مسکن اشاره کرده است. بر اساس این گزارش، طبق جدیدترین آمار مربوط به قیمت مسکن تهران، با وام ۲۴۰ میلیون تومانی بانک مسکن در پایتخت میتوان ۱۷.۸ متر از یک واحد مسکونی را خریداری کرد. اگر ملاک را آمار مربوط به متوسط قیمتهای اعلام شده مسکن از سوی وزارت راه و شهرسازی (دفتر اقتصاد مسکن) در نظر بگیریم با وام 240 میلیون تومانی بانک مسکن میتوان 17 متر و 81 سانتیمتر از یک واحد مسکونی را خریداری کرد. این متراژ تقریبا نصف مساحت واحدهایی است که شهرداری تهران برای ساخت آنها به دولت برنامهای را ارائه کرده است. واحدهایی که مردم از آنها به عنوان قفسهای 30 متری یاد میکنند. در این راستا حسام عقبایی، نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک و کارشناس مسکن با اشاره به خرید ۱۷ متر مسکن با وام ۲۴۰ میلیونی بانک مسکن به «ابتکار» گفت: وضعیت به وجود آمده در بازار مسکن باعث شد تا تسهیلات بانکی برای خرید خانه نتوانند کارکرد خود را همانند گذشته حفظ کند. به عنوان نمونه در سال 83 تسهیلاتی را که بانک مسکن میداد 15 میلیون تومان بود، در آن سال با این رقم تسهیلات 47 درصد ارزش یک آپارتمان متوسط در شهرهای بزرگی مانند تهران را همان 15 میلیون تومان تامین میکرد..
در کشورهای درحال توسعه تسهیلات بانکی را تا 100 درصد به افراد پرداخت میکنند. با توجه به این مسائل پرداخت تسهیلات بانکی در حوزه مسکن نمیتواند به عنوان یک امر تورمزا در یک اقتصاد سالم تلقی شود
مسئله دیگر بازپرداخت اقساط آن است که بسیاری از زوجهای جوان درآمدشان کفاف بازپرداخت اقساط را نمیدهد. بنابراین اگر همین 240 میلیون تومان وام زوجهای جوان و وام 100 تا 160 میلیونی برای خانوارها را در نظر بگیریم، فرضیه 17 متر خانه درست از آب درمیآید و همین مسئله نشان میدهد که تسهیلات بانکی از رشد قیمت مسکن جا مانده است.
وی از تخصیص تسهیلات به تولیدکنندگان گفت: در کشورهای توسعهیافته وام را به تولیدکنندگان مسکن میدهند، لذا تزریق نقدینگی برای خانه به مردم از موجبات تورم است، بنابراین هدایت این نقدینگی به سمت تولیدکنندگان امر پسندیدهای به حساب میآید. مسئلهای که وجود دارد این است که اگر ما در شرایط فعلی نقدینگی را تنها برای تولیدکنندگان مسکن در نظر بگیریم آنها این ظرفیت را ندارند تا به اندازه کافی برای مصرفکنندگان مسکن بسازند. به عبارتی دیگر، در کشور ما نزدیک به 10 درصد تولید مسکن به صورت صنعتی بوده و 90 درصد تولید مسکن به صورت بومی و سنتی است، این 90 درصد را همان انبوهسازان تولید میکنند. نمونه آن مسکن مهر که بزرگترین طرح ملی کشور بود که 90 درصد تولیداتش به صورت سنتی بوده و این نشان میدهد که ما هنوز گام صنعتیسازی را در صنعت ساختمان برنداشتهایم. بنابراین اصل حرف پرداخت تسهیلات به تولیدکنندگان صحیح است، اما این اصل برای کشورهای توسعهیافته پذیرفته میشود. به عبارتی دیگر، کشوری که تولید مسکن در آن صنعتی است، ساختار انبوهسازی و تولید مسکن قانونمند باشد، تولید به شکل خودسرانه نباشد و تولید مسکن در دست متخصصان این کشور باشد، بله در این کشور باید تمام تسهیلات بانکی را تنها به تولیدکنندگان بدهند. اما در شرایط فعلی بهگونهای نیست که با دادن تسهیلات بانکی به انبوهسازان مشکل مسکن را حل کند.
وی افزود: مسکن همانند بیماری بوده که تمام اعضای بدن آن درگیر مریضی است و تنها با یک نسخه درمان نمیشود. بنابراین با نسخهای به نام وام بانکی نمیتوانیم مشکلات را در این بخش سامان دهیم. ما باید در کنار توجه ویژه برای پرداخت تسهیلات به تولیدکنندگان به افرادی که پسانداز، درآمد نسبی و وضعیت بهتری نسبت به افراد در طبقات ضعیف دارند یک تزریق کوچک که همان 240 میلیون تومان باشد انجام شود تا شاید بتواند کمکی در این بخش کند.
بنابراین هم باید تسهیلات بانکی را هم به تولیدکنندگان و هم به خریداران بدهیم. در کشورهای درحال توسعه تسهیلات بانکی را تا 100 درصد به افراد پرداخت میکنند. با توجه به این مسائل پرداخت تسهیلات بانکی در حوزه مسکن نمیتواند به عنوان یک امر تورمزا در یک اقتصاد سالم تلقی شود.
.اگر ایرادات سیاستهای پولی و مالی ما رفع شود قطعا جلوی بنگاهداری بانکها گرفته میشود و مشکلات کاهش مییابد
عقبایی از مشکلات اساسی پرداخت تسهیلات گفت: مسئله دیگری که درخصوص تسهیلات وجود دارد این است که تسهیلات اساسا در کشور ما دچار مشکل است. در کشورهای توسعهیافته سود تسهیلات بانکی منفی بوده و این در حالی است که در کشورهای در حال توسعه سود تسهیلات بانکی بین 0 تا 4 درصد است. حال سود تسهیلات در کشور خودمان را ببینید. لذا در حوزه تسهیلات بانکی اولا باید میزان مبالغ تسهیلات بانکی افزایش پیدا کند به شکلی که حدود 70 درصد یک آپارتمان معمولی تامین شود، ثانیا سود تسهیلات بانکی را کاهش دهند و همچنین مدت بازپرداخت اقساط تسهیلات بانکی را افزایش دهند و در این شرایط است که افراد در دهکهای پایین میتوانند قدرت خرید خود را ترمیم کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا زیرساختهای مناسب برای اصلاح روند پرداخت تسهیلات در کشور ما وجود دارد یا خیر گفت: صددرصد وجود دارد، اما به این مسئله عمل نمیشود چراکه سیاستهای پولی و بانکی ما دچار ایراد است. اگر ایرادات سیاستهای پولی و مالی ما رفع شود قطعا جلوی بنگاهداری بانکها گرفته میشود و مشکلات کاهش مییابد. اگر ساختارها اصلاح شوند به جایگاه اول برمیگردیم و اثرگذاری تسهیلات بانکی در حوزه مسکن میتواند یک شاکله درستی داشته باشد و مسیر درستی را در جهت خانهدار شدن افراد به وجود آورد. تسهیلات بانکی در آن شرایط است که میتواند به عنوان یک ابزار موثر برای بالا بردن توانایی قدرت خرید خانوارها عمل کند.
منبع: روزنامه ابتکار
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .