تبیان، دستیار زندگی

نگاهی به مستند «زمستان است» ساخته مهرداد زاهدیان که تاریخچه خیابان لاله‌زار را روایت می‌کند

نه خاطره‌باز، نه مرثیه‌خوان

«زمستان است» تاریخ خیابان لاله‌زار را روایت می‌کند؛ خیابانی که سال‌ها یکی از مهم‌ترین خیابان‌های تهران مدرن بوده و در تاریخ تجدد ایرانی نقش بسیار داشته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
مهرداد زاهدیان
«زمستان است» نه خاطره‌باز است نه مرثیه‌خوان، نه در ستایش گذشته لاله‌زار اغراق می‌کند، نه مرثیه‌خوان گذشته از دست‌رفته است. مستندی تاریخی تحلیلی است که پژوهش در تاریخچه خیابان را مبنای کار خود قرار داده است. پرسش‌ها را یکی‌یکی مطرح می‌کند و به تفصیل به آنها پاسخ می‌دهد: باغ لاله‌زار که در خارج از دروازه‌های تهران بود، چه زمانی به داخل داخل شهر آمد؟ چه اتفاقی سبب شد که ناصرالدین‌شاه باغ را تفکیک کند و بفروشد؟ نخستین مغازه‌های لاله‌زار چه زمانی شکل گرفتند؟ در هر دوره چه کسب‌و‌کارها و چه سرگرمی‌هایی آنجا رونق داشتند؟ و...

فیلم روایت خود را از ترور احمد دهقان، مدیر مجله تهران مصور به‌عنوان مهم‌ترین اتفاق خیابان لاله‌زار آغاز می‌کند و بعد اندکی ابعاد ترور او را واکاوی می‌کند. به‌نظر می‌رسد ایده ترور به‌عنوان مهم‌ترین اتفاق از فیلم گذشته او «میدان بی‌حصار» آمده است. پذیرفتنی است که اعدام شیخ فضل‌الله نوری را به‌عنوان مهم‌ترین واقعه میدان توپخانه قلمداد کرد، اما واقعا ترور احمد دهقان مهم‌ترین اتفاق‌خیابان لاله‌زار بوده است؟ 

«زمستان است» قدری میان دو رویکرد تاریخی‌ـ‌تحلیلی از معماری و جنبه‌های دیگر خیابان لاله‌زار سرگردان است. اطلاعات تحلیلی فیلم درباره معماری خیابان کامل است اما همه درباره جنبه‌های دیگر خیابان مثل تئاتر و سینما و سرگرمی کامل نیست و جای آنها در کلیت فیلم مشخص نیست و دست‌آخر ناقص می‌ماند.



حضور پیروز حناچی در مقام تهیه‌کننده فیلم سبب شده است که رویکرد «زمستان است» بیشتر ناظر به معماری و مطالعات شهری باشد. فیلم به تفصیل درباره گونه‌های معماری به‌کار رفته در خیابان لاله‌زار و سال و نحوه هر کدام از این گونه‌ها توضیح می‌دهد. نقشه‌ها طرح‌های اولیه معماری را ترسیم می‌کنند و صدای راوی یا کارشناسان درباره سبک‌های معماری توضیح می‌دهند.

«زمستان است» فیلمی متن‌محور است. البته فیلم‌هایی که از بایگانی‌ها فراهم آورده، چشمگیر است اما آنچه فیلم را پیش می‌برد عکس و سند و متن‌های گذشته است که صدای گوینده آنها را روایت می‌کند. راویان دیگر خیابان لاله‌زار نیز به جلوی دوربین نمی‌آیند و صدایشان روی متن می‌آید. خطر‌کردن کارگردان برای ارائه اطلاعات صرفا‌ از طریق عکس و سند و صدا ستودنی است؛ هرچند ممکن است از جذابیت فیلم کم کند.

فارغ از اینها، زمستان است قدری میان دو رویکرد تاریخی‌ـ‌تحلیلی از معماری و جنبه‌های دیگر خیابان لاله‌زار سرگردان است. اطلاعات تحلیلی فیلم درباره معماری خیابان کامل است اما همه درباره جنبه‌های دیگر خیابان مثل تئاتر و سینما و سرگرمی کامل نیست و جای آنها در کلیت فیلم مشخص نیست و دست‌آخر ناقص می‌ماند. اطلاعات فیلم درباره اولین‌های لاله‌زار نیز کامل است اما فیلم به شماری از نشانه‌های خیابان لاله‌زار مثل تئاتر نصر یا خانه مشیرالدوله که تا امروز باقی است، نمی‌پردازد. پرسش‌های دیگری نیز بی‌پاسخ می‌مانند. مثلا لاله‌زار‌نو چه زمانی شکل گرفت و چه تفاوتی با لاله‌زار قدیم دارد؟ نخستین الکتریکی‌‌ها کی به خیابان لاله‌زار آمدند؟ اطلاعات فیلم درباره سینماهای لاله‌زار که شماری از آنها تا دهه70 همچنان دایر بودند، نیز کامل نیست. انگار هر مستند پیش‌تر ‌آمده از نظر پژوهشی نیز سهل‌انگار‌تر شده است.

پایان فیلم نیز حسرت‌بار و مرثیه‌خوان نیست؛ پایانی است به سبک رویکرد کلی فیلم. به مجتمع تجاری کورش می‌رود و سینماهایی را که به نام سینماهای لاله‌زار زنده‌اند، نشان می‌دهد. خیابان لاله‌زار را با خیابان استقلال مقایسه ‌کرده و آرزو می‌کند همچنان‌که جوانان ترکیه‌ای خیابان استقلال را که در دهه‌های 80 و 90 میلادی به سمت خاموشی و فراموشی رفت، احیا کردند، خیابان لاله‌زار نیز احیا شود.
منبع: روزنامه همشهری
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .