روایتی کوتاه از رصد یک روزه اصناف مختلف
نظارت نباشد، همه قیمتها را بالا میبرند
علیرغم وعده مسئولین مبنی بر بالا نرفتن قیمتها و مقابله با آنها، هنوز آن گونه که باید مردم نسبت به این موضوع آرامش خاطر ندارند. به بازار رفتیم تا از نزدیک وضعیت بازار را بررسی کنیم.
امروز پس از صحبتهای سران 3 قوه مبنی بر ثبات قیمتها و نظارت و هشدار قوه قضاییه و تعزیرات مبنی بر مقابله با گران کردن قیمتها، برای راستی آزمایی حرف مسئولین تصمیم گرفتیم سری به خیابانها بزنیم تا ارزیابی کنیم کدام یک از محصولات و خدمات پرکاربرد مردم با افزایش قیمت روبرو شده است.
حدود ساعت 10 صبح جلوی یکی از سوپرمارکتهای مرکز شهر تهران بودیم. فروشنده نگران است مامور تعزیرات باشم ولی وقتی کارت خبرنگاری را میبیند شروع به درد و دل میکند. فروشنده معتقد است هنوز برای ارزیابی زود است و میگوید: «قیمت ها تغییر نکرده اما فعلا اول راهه و دو روز دیگه کارخونهها به بهانههای مختلف گرون خواهند کرد. جوجه رو آخر پاییز میشمرند»
سوار تاکسی شدیم تا به منطقه دیگری برویم. وقتی از راننده در مورد طرح جدید پرسیدیم، سری تکان داد و گفت: «چی بگم؟ نیاز به زمان داره تا ببینیم میخواد چی بشه. اما مطمئن باش با این اوضاع بی اثر نیست.» به مقصد که رسیدیم کرایه همان کرایه ثابت و همیشگی بود. پرسیدیم زیاد نشده؟ گفت: «نه هنوز بالا نرفته»
بعد از سوپرمارکت به سراغ مواد پروتئینی و گوشت فروشی رفتیم. صاحب مغازه کمی ناراحت به نظر میرسد. وقتی از علت جویا میشویم، گرانی در گوشت را بهانه میکند و از خراب شدن بازارش شکایت میکند. وقتی سوالمان را مطرح میکنیم به ما یک جواب میدهد: «همه چیز گران شده اما من دلیلش را نمیدونم. هر کسی تو بازار این روزها حرفی میزنه.»
بیحوصله بودن صاحب مغازه راه ادامه بحث را بر ما بست. مقصد بعدی ما مغازه لوازم التحریری بود که کار پرینت و کپی هم انجام میداد. تمام استناد صاحب مغازه به کارشناس یکی از برنامههای تلوزیون بود. کمی هم از ما میترسید و میگفت: «اگر راست میگید که آدم تعزیرات نیستید برید یک ماه دیگه بیایید تو بازار تا جوابتون رو بدم» به کنایه از اینکه الان چیزی نشده و یک ماه دیگر(بخوانید چند وقت دیگر) هنوز گرانی شروع میشود.
بعد از خداحافظی از لوازم التحریری، به مغازه کناری رفتیم. همسایه کناری که میوه فروشی بود، باری که تازه رسیده بود را پیاده میکرد. وقتی کارش تمام شد، رو کرد به ما و گفت: «درخدمتم» وقتی از او در مورد تغییر قیمت بار جدیدش پرسیدیم بلند گفت: «الان هنوز کسی جرات گرون کردن نداره، آبها که از آسیاب بیفته، کم کم همه قیمتها رو بالا میبرند.»
دیگه کم کم داشتیم مطمئن می شدیم که شاید کمی زود برای تهیه گزارش آمدهایم. چون همه انتظار گران شدن داشتند اما میگفتند کمی زود است و تا وقتی که مامورهای تعزیرات سرکشی کنند قیمتها بالا نمیرود.
دست آخر که سوار تاکسی برگشت شدیم، راننده شخصی بود. در آخر که قصد پیاده شدن داشتیم، کرایه گرانتری به ما اعلام کرد. وقتی کرایه همیشگی را گفتیم، سریع متعرض ما شد که این مبلغ متعلق به قبل از گرانی بنزین بود. گفتیم مگر کرایهها تغییری کرده؟ گفت: «نه اما بنزین که گرون شده. دو روز دیگه همه چی گرون میشه»
شاید هم حق با آنهاست باید با رصد دائم بازار و قیمتها درد مردم را فهمید و به اوضاع زندگی آنها رسیدگی کرد و گرنه این طرح همان اثری را خواهد داشت که مردم برای اتفاق نیفتادن آن به خیابان ها آمدهاند.
شکایت به تعزیرات
حدود ساعت 10 صبح جلوی یکی از سوپرمارکتهای مرکز شهر تهران بودیم. فروشنده نگران است مامور تعزیرات باشم ولی وقتی کارت خبرنگاری را میبیند شروع به درد و دل میکند. فروشنده معتقد است هنوز برای ارزیابی زود است و میگوید: «قیمت ها تغییر نکرده اما فعلا اول راهه و دو روز دیگه کارخونهها به بهانههای مختلف گرون خواهند کرد. جوجه رو آخر پاییز میشمرند»
سوار تاکسی شدیم تا به منطقه دیگری برویم. وقتی از راننده در مورد طرح جدید پرسیدیم، سری تکان داد و گفت: «چی بگم؟ نیاز به زمان داره تا ببینیم میخواد چی بشه. اما مطمئن باش با این اوضاع بی اثر نیست.» به مقصد که رسیدیم کرایه همان کرایه ثابت و همیشگی بود. پرسیدیم زیاد نشده؟ گفت: «نه هنوز بالا نرفته»
بعد از سوپرمارکت به سراغ مواد پروتئینی و گوشت فروشی رفتیم. صاحب مغازه کمی ناراحت به نظر میرسد. وقتی از علت جویا میشویم، گرانی در گوشت را بهانه میکند و از خراب شدن بازارش شکایت میکند. وقتی سوالمان را مطرح میکنیم به ما یک جواب میدهد: «همه چیز گران شده اما من دلیلش را نمیدونم. هر کسی تو بازار این روزها حرفی میزنه.»
بیحوصله بودن صاحب مغازه راه ادامه بحث را بر ما بست. مقصد بعدی ما مغازه لوازم التحریری بود که کار پرینت و کپی هم انجام میداد. تمام استناد صاحب مغازه به کارشناس یکی از برنامههای تلوزیون بود. کمی هم از ما میترسید و میگفت: «اگر راست میگید که آدم تعزیرات نیستید برید یک ماه دیگه بیایید تو بازار تا جوابتون رو بدم» به کنایه از اینکه الان چیزی نشده و یک ماه دیگر(بخوانید چند وقت دیگر) هنوز گرانی شروع میشود.
بعد از خداحافظی از لوازم التحریری، به مغازه کناری رفتیم. همسایه کناری که میوه فروشی بود، باری که تازه رسیده بود را پیاده میکرد. وقتی کارش تمام شد، رو کرد به ما و گفت: «درخدمتم» وقتی از او در مورد تغییر قیمت بار جدیدش پرسیدیم بلند گفت: «الان هنوز کسی جرات گرون کردن نداره، آبها که از آسیاب بیفته، کم کم همه قیمتها رو بالا میبرند.»
دیگه کم کم داشتیم مطمئن می شدیم که شاید کمی زود برای تهیه گزارش آمدهایم. چون همه انتظار گران شدن داشتند اما میگفتند کمی زود است و تا وقتی که مامورهای تعزیرات سرکشی کنند قیمتها بالا نمیرود.
دست آخر که سوار تاکسی برگشت شدیم، راننده شخصی بود. در آخر که قصد پیاده شدن داشتیم، کرایه گرانتری به ما اعلام کرد. وقتی کرایه همیشگی را گفتیم، سریع متعرض ما شد که این مبلغ متعلق به قبل از گرانی بنزین بود. گفتیم مگر کرایهها تغییری کرده؟ گفت: «نه اما بنزین که گرون شده. دو روز دیگه همه چی گرون میشه»
شاید هم حق با آنهاست باید با رصد دائم بازار و قیمتها درد مردم را فهمید و به اوضاع زندگی آنها رسیدگی کرد و گرنه این طرح همان اثری را خواهد داشت که مردم برای اتفاق نیفتادن آن به خیابان ها آمدهاند.
شکایت به تعزیرات