تبیان، دستیار زندگی

«رسالت» اظهارنظرهای برخی از چهره‌های مشهور را بررسی می‌کند؛

سلبریتی‌ها همه چیز دان!

لابد شما هم دیده و شنیده اید که برخی از سلبریتی‌های همه چیز دان در حوزه‌های مختلف اظهار نظر کرده و خود را صاحب سخن می‌دانند و این اتفاق بعد از گسترش شبکه های اجتماعی شکل حادتری به خود گرفته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
پریناز ایزدیار
بی تردید فضای مجازی بخشی جدایی ناپذیر از زندگی همه ما شده است، صبح با باز کردن چشم ها و قبل از جدا شدن از رختخواب اینترنت خود را روشن می کنیم و پس از جستجوی شبکه های مجازی به سراغ کارهای روزمره می رویم. در طی روز هم از هر فرصتی که پیش بیاید برای سر زدن به دنیای مجازی استفاده می کنیم. در این فضا خیلی ها فقط دنبال کننده اخبار و ماجراها هستند و شاید در نهایت خبر و یا مطلبی را بازنشر دهند. اما عده ای هم هستند که برای خود صفحاتی را در فضاهای مجازی ایجاد می کنند تا از این طریق حرف خود را به گوش دیگران برسانند. سهم ما آدم های معمولی در این فضا می تواند یک صفحه در اینستاگرام، یک اکانت در توئیتر و یا یک کانال در تلگرام باشد با تعداد فالوورهای نه چندان زیاد. صفحه هایی که در آنها از روزمرگی ها و دغدغه هایمان می نویسیم و آن را با جامعه کوچکی از دوستانمان شریک می شویم.

اما عده ای هم هستند که صفحه هایشان بالای چندین هزار و یا حتی چند میلیون دنبال کننده دارد و حسابی در دنیای مجازی برای خود برو و بیایی دارند. افرادی که در زمینه های هنری، ورزشی، رسانه، علم، سیاست، مدل و ... شهرت و معروفیتی دارند و از این جهت صفحات اجتماعی شان پر رونق هست و افراد زیادی آنان را دنبال می کنند.

در جوامعی که مسائل شفاف است و مردم در ارتباط با هم چیزی برای پنهان کردن ندارند و اعتماد اجتماعی وجود دارد امثال این سلبریتی‌هایی که در کشور ما هستند جایگاهی پیدا نمی‌کنند و کسی هم دنبال این حرف‌ها نیست چون مسائل خیلی روشن و واضح است


طبیعتا یکی از فواید این فضاها امکان ارتباط متقابلی است که بین این چهره ها و مردم فراهم شده است. آنان می‌توانند مردم را در جریان برنامه های خود قرار دهند و یا برش هایی از زندگی شخصی خود را برای علاقه مندان شان به نمایش بگذارند. انتقاد ها را بشنوند و در مواردی که لازم باشد پاسخگو باشند.
اما گاهی تعداد زیاد دنبال کننده ها این توهم را برای این چهره ها یا به اصطلاح سلبریتی ها به وجود می آورد که باید در هر موضوعی ورود کنند و درباره آن نظر دهند چرا که خیال می کنند دنبال کننده های آنان منتظر شنیدن نظراتشان هستند و اگر این کار را نکنند طرفدارانشان از دست‌شان ناراحت می شوند، البته گاهی هم مطالبه طرفداران آنان را به سمت اظهار نظر سوق می دهد. اما سؤال این است که آیا یک فرد سواد و آگاهی لازم برای ورود به هر موضوعی را دارد؟ به عنوان مثال یک هنرپیشه و یا یک ورزشکار چه میزان در مورد مسائل سیاسی و یا اجتماعی و یا دینی صاحب رأی است و چه میزان به این موضوعات اشراف و آگاهی دارد و چه میزان در این موضوعات مطالعه داشته است که به راحتی به خود اجازه می دهد به این مسائل ورود پیدا کند؟ و یا برعکس آیا یک سیاستمدار می تواند در مورد هنر و یا ورزش اظهار نظر کند؟

آنچه که امروزه در کشور ما از آن به عنوان سلبریتی نام برده می شود بیشتر در مورد هنرپیشه ها و هنرمندان و ورزشکاران مطرح است. نمونه های ورود به حوزه های نامرتبط با صلاحیت و آگاهی این افراد فراوان است و برخی از آنها به سبب جنجال آفرینی شان بیشتر در اذهان مانده است. به عنوان مثال می توان به اظهارات خانم پریناز ایزدیار بازیگر سینما که گفته بود از نظر من سگ نجس نیست چون در حوادث طبیعی کاربرد زیادی در نجات جان انسان ها دارد و یا ساره بیات دیگر بازیگر که معتقد بود شوهر خواهر محرم است چون دستهایش شبیه پدرم است و یا خانم صبا کمالی بازیگر نه چندان مطرحی که همین چند وقت پیش به بهانه گفت و گوی صمیمی با امام حسین (ع) صحبت هایی را مطرح کرد که از سوی کاربران فضای مجازی به توهین به اعتقادات مذهبی متهم شد و یا اظهار نظر لیلا حاتمی در مورد حجاب با استناد به سخنی از یک نویسنده اشاره کرد که همه ی این موارد نشان دهنده ی این است که ورود بسیاری از این سلبریتی ها به مسائل مرتبط با دین از روی احساسات و نه آگاهی و شناخت نسبت به مسائل فقهی است.

گاهی تعداد زیاد دنبال کننده‌ها این توهم را برای چهره‌ها یا به اصطلاح سلبریتی‌ها به وجود می‌آورد که باید در هر موضوعی ورود کنند و درباره آن نظر دهند چرا که خیال می‌کنند دنبال کننده‌های آنان منتظر شنیدن نظراتشان هستند و اگر این کار را نکنند طرفدارانشان از دست‌شان ناراحت می‌شوند، البته گاهی هم مطالبه طرفداران آنان را به سمت اظهار نظر سوق می‌دهد


خیلی از این سلبریتی ها ورود به مسائل امنیتی و سیاسی هم می کنند و اظهار نظرهای ناپخته و ناشیانه ای از خود بروز می دهند. به عنوان مثال پست اینستاگرامی حمید فرخ نژاد که در آن آرزو می کند کاش کشورش کسی مثل حاکم دبی را می داشت و یا آناهیتا همتی بازیگر تلویزیونی که درباره ی اعدام یکی از اعضای حزب تروریستی کومله که با هشتک نه به اعدام و نه به خشونت و نه به کشتار اظهار نظر می کند و یا خانم مهناز افشار که با استناد به توئیت یک اکانت فیک در خصوص غیرت ایرانی ها و وطن پرستی شان اظهار نظر می کند و در سطح اذهان عمومی حساسیت ایجاد می کند. و یا ویدئویی که اخیرا از یک بازیگر درجه چندم به نام سمانه پاکدل که برای فعالین سیاسی و مدنی ابراز نگرانی می‌کند و با یک لفظ اشتباه موجبات تمسخر خودش را در بین کاربران فضای مجازی فراهم می کند و یا اظهارات جنجالی مهدی مهدوی کیا فوتبالیست سال‌های دور که پرداختن به اتفاقات لبنان و سوریه و عراق را بی معنی می داند و به جای آن خواستار رسیدگی به زیر ساخت های ورزشی و مقابله با فقر و اعتیاد و.... همه نمونه هایی از این ورود باری به هر جهت سلبریتی ها به موضوعات سیاسی و امنیت ملی است که در حوزه تخصص آنها نمی گنجد.

همچنین این دست اظهار نظرها در مورد موضوعات اجتماعی هم زیاد دیده می شود که نمونه اخیرش موجی از اظهار نظرهای احساسی و عجولانه سلبریتی ها و یا حتی برخی نمایندگان مجلس درباره ماجرای سحر خدایاری معروف به دختر آبی بود.

رسالت در گفت‌وگو با کارشناسانان این موضوع را بررسی می کند.

یک کارشناس اجتماعی سلبریتی ها را گروه هایی از افراد جامعه می داند که به دلیل نوع شغل و فعالیت شان مخاطبین زیادی را به سمت خود جذب می کنند. وی معتقد است ورزشکاران، هنرمندان و یا هنرپیشه ها، خواننده ها و کارگردانان بیش از دیگران در این طیف قرار می گیرند.
وی در خصوص اظهار نظرهایی که گاها از جانب این افراد شنیده می شود می گوید: «ویژگی این افراد این گونه است که گاهی مواقع فکر می کنند اگر اظهار نظر نکنند عقب می افتند یعنی طرفدارانشان را از دست می دهند یا به اشتباه فکر می کنند طرفدارانشان منتظر شنیدن دیدگاه هایشان در همه حوزه ها هستند. طبیعتا در چنین شرایطی برای اینکه از گردونه دیده شدن عقب نمانند راجع به هر موضوعی اظهار نظر می کنند در حالی که همه موضوعات در حیطه تخصصی شان نیست و گاهی مواقع هم می بینیم که دیدگاه هایشان مورد توجه قرار می گیرد و به قول خودشان فالوورهایشان لایک شان می کنند، بازنشر می دهند و حتی گاهی مواقع دیدگاه هایشان مورد توجه رسانه های داخلی و خارجی هم قرار می گیرد. »
لیلا حاتمی

اظهار نظر نکردن جرم نیست!

حسن موسوی چلک معتقد است اظهار نظر در موضوعی که تخصصی در آن نداریم یک ایراد است که برای هیچ فردی شایسته نیست اما این موضوع برای قشر سلبریتی که شناخته شده هستند فرق می کند و اظهار نظرهای غیر کارشناسانه آنها می توان تبعاتی را به همراه داشته باشد و تنش هایی را ایجاد کند. وی با اظهار امیدواری در این خصوص که کاش سلبریتی ها راجع به موضوعاتی که در ارتباط با کارشان است برای مخاطبین و طرفدارانشان اظهار نظر کنند و دیدگاهایشان را بگویند خاطر نشان می کند: «یک چیزی را من فکر می کنم باید همه مان یاد بگیریم مخصوصا سلبریتی ها و آن این است که اگر در برخی از موضوعات اظهار نظر نکردیم جرمی نکردیم و قرار هم نیست راجع به همه موضوعات ما اظهار نظر بکنیم. در این موارد عذرخواهی هم خیلی آن تأثیر گذاری را ندارد. قبل از اینکه اظهار نظر کنیم فکر کنیم، بررسی کنیم، اگر با ما مرتبط بود دیدگاه هایمان را بگوییم تا مجبور به عذرخواهی بعد از بیان آن دیگاه های اشتباه و غیر کارشناسی مان نشویم».

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران بخشی از این موضع را متوجه مدیریت رفتار خود سلبریتی ها می داند و خاطر نشان می کند: « خود این افراد باید به حدی از بلوغ برسند که با توجه به اینکه طرفدار دارند و جایگاه دارند، جایگاه که می گویم بین مردم است، وقتی یکی یک میلیون فالوور دارد خب طرفدارانش هر روز صفحات وی را چک می کنند، چون در حال حاضر اظهار نظرها معمولا از طریق شبکه های مجازی صورت می گیرد، لذا به گونه ای اظهار نظر کنند که سرخوردگی حتی در طرفداران خودشان هم ایجاد نکنند و با جهت گیری و سوگیری هم اظهار نظر نکنند. چرا که در بعضی مواقع همین نوع اظهار نظر هاست که می تواند تنش هایی را در ارتباط با موضوعاتی که مطرح می شود در جامعه ایجاد کند. »

یک چیزی را باید همه‌مان یاد بگیریم مخصوصا سلبریتی‌ها و آن این است که اگر در برخی از موضوعات اظهار نظر نکردیم جرمی نکردیم و قرار هم نیست راجع به همه موضوعات ما اظهارنظر بکنیم

 


طرفدار بودن نباید به معنای تأیید صد در صد باشد

موسوی چلک بخشی از موضوع را هم متوجه طرفداران این افراد می داند و معتقد است صرف دوست داشتن کسی نباید به منزله این باشد که هر چه می گوید الزاما درست است و باید بازنشر بدهند. وی تأکید می کند که دوست داشتن و طرفداری از این افراد ایراد نیست و کسی هم نمی تواند جلو این قضیه را بگیرد ولی نکته اینجاست که طرفداران باید عاقل باشند و بدانند که یک سلبریتی در همه حوزه ها آدم صاحب نظری نیست و در نتیجه هر چه که می گوید قابلیت بازنشر ندارد و درست نیست و همه اینها منافاتی با دوست داشتن ندارد. وی در همین زمینه بیان می دارد: « ما در روابط عادی مان هم اگر کسی را دوست داشته باشیم الزاما این طور نیست که هر چه که بگوید قبول کنیم و هر کاری که بگوید انجام دهیم. لذا من فکر می کنم باید هر دو طرف رفتارشان رفتار عاقلانه باشد که تنش ایجاد نکند. اظهار نظرها مبنای کارشناسی داشته باشد و مرتبط با تخصص فرد باشد. فرض کنیم من در حوزه ی سینما آدم صاحب نظری هستم آیا در حوزه سیاست هم صاحب نظر هستم؟ آیا در حوزه ورزش هم صاحب نظر هستم که موضع گیری می کنم یا عکس این موارد. »

سلبریتی می تواند یک ظرفیت باشد

این کارشناس اجتماعی معتقد است اگر رفتارها مدیریت شود در خیلی موارد سلبریتی می تواند یک ظرفیت باشد. وی به ماجرای زلزله و سیل اخیر اشاره می کند و می گوید که سلبریتی ها توانستند در آن شرایط فضایی را ایجاد کنند که مردم بیایند و مشارکت کنند و در جلب اعتماد مردم موفق بودند و در خیلی موارد اتفاقا می توانند تأثیر گذار باشند.
وی همچنین شرط ماندگاری سلبریتی ها را در تصمیم گیری و موضع گیری درست و منطقی و به موقع شان می داند و معتقد است با موضع گیری های غیر منطقی و عذرخواهی های مکرر و ایجاد تنش جایگاه‌شان در بین طرفدارانشان را هم از دست می دهند.

اگر رفتارها مدیریت شود در خیلی موارد سلبریتی می تواند یک ظرفیت باشد


به دنبال آگاهی صحیح نیستیم امیر محمود حریرچی نیز در قامت جامعه شناس و مددکار اجتماعی دلیل اصلی اظهار نظر سلبریتی ها در هر موضوعی را ناشی از این می داند که ما به دنبال آگاهی های صحیح و درست نیستیم. وی در این زمینه می گوید: « یک زمانی صحبت از این بود که "چه گفته؟ " نه اینکه "که گفته؟ ". الان درگیر این می شویم که "که گفته؟ " و دیگر اصلا مهم نیست که "چه گفته؟ ". این به نظر من یک ضعف است که ما در رابطه با آنچه که لازم است بدانیم، به جای افزایش آگاهی نسبت به مسائل درگیر این شده ایم که دنبال آنهایی که شهرتی دارند، حالا واژه ستارگان و یا این روزها می گوییم سلبریتی باشیم، بدون اینکه اساسا تأثیری داشته باشد در این افزایش آگاهی. این اتفاق در دنیای مجازی افتاده است و عده ای فکر می کنند که حالا فالووریشان نشسته اند و منتظر هستند ببینند او چه می گوید.»

همه می خواهند سلبریتی شوند

این استاد دانشگاه معتقد است تب سلبریتی این روزها به عنوان یک پدیده جدید دامن همه را گرفته است و در جامعه ما به شکل های مختلف آدم‌ها می‌خواهند سلبریتی شوند. و این روزها کسی دنبال رشد فردی و ساختن خودش نیست بلکه متأسفانه همه دنبال ظواهر هستند. وی در همین راستا بیان می دارد: « ما حتی در مورد کلمات به دنبال ظواهر هستیم نه کنه آن و نه اینکه چه پیامی دارد و چه قدر می تواند موجب افزایش اگاهی مان شود. در حالی که ساده ترین چیز همین است که صرفا یک نقل قولی بشود بدون اینکه این نقل قول ما را به فکر و اندیشه وادارد. »

سیاستمدارانی در قامتِ سلبریتی

حریرچی در ادامه همین صحبت به برخی از افراد بزرگی اشاره می کند که تمایلی ندارند به شکل سلبریتی مطرح شوند و به مسائل این چنینی ورود پیدا کنند و فاصله هم می گیرند اما دیگرانی که دوست دارند آنها را در قامت سلبریتی ببینند آنها را ناچارا به این فضا وارد می کنند و به شکل سلبریتی مطرح می کنند. وی با اشاره به تمایل افراد برای سلبریتی شدن خاطر نشان می کند: « سیاستمداران ما هم دوست دارند سلبریتی بشوند. با لبخندهایی که می زنند و ژست هایی که می گیرند. گفته هایشان هم حتی گفته هایی است که سلبریتی ها به زبان می آورند. مثلا اینکه می گویند دیگران می خواهند با من عکس یادگاری بگیرند. در کشور کسانی که مردم را به اشکال مختلف نمایندگی می کنند نباید ادای آن مدل آدم ها را در بیاورند. بلکه باید گفتارشان یک کُنهی داشته باشد و بتواند یک تأثیری روی مردم بگذارد. به جای اینکه رشدکنند، به جای اینکه مسائل را برای مردم شفاف سازی کنند، به جای اینها، در غالب سلبریتی ها پشت مسائل قایم می شوند . این به گونه ای آسیب رسان است و موجب بی اعتمادی در بین مردم می شود. »

این جامعه شناس در پاسخ به این پرسش که گاها دیده می شود سلبریتی ها با اظهار نظرهای خود در فضای مجازی و یا با هشتک سازی موج هایی را در جامعه ایجاد می کنند، می گوید: « اینها توجه یک گروه خاصی را جلب می کنند. این موج چیست؟ حداکثر این است که مطلبی فوروارد می شود. اما به فکری وا نمی دارد. و موج هایی که ایجاد می کنند در غالب همان شبکه های مجازی فراگیر می شود و از آن چیزی که باعث می شود آگاهی ما افزایش پیدا کند دریغ می شود. »

اما به راستی چرا اقبال عمومی به قشر به اصطلاح سلبریتی زیاد است و حرف ها و اظهار نظرهای آنان مورد توجه قرار می گیرد و گاها پذیرفته می شود؟ چرا در بزنگاه هایی حساس مثلا در زمان انتخابات این قشر ایفاگر نقشی اساسی در انتخاب مردم می شوند؟ و چرا اظهار نظرهای آنها در خصوص مسائل سیاسی و امنیتی کشور مورد حمایت عامه مردم است و حتی برای برخی حجت؟

ما حتی در مورد کلمات به دنبال ظواهر هستیم نه کنه آن و نه اینکه چه پیامی دارد و چه قدر می‌تواند موجب افزایش آگاهی‌مان شود. در حالی که ساده ترین چیز همین است که صرفا یک نقل‌قولی بشود بدون اینکه این نقل‌قول ما را به فکر و اندیشه وادارد



وقتی مسئولین شفاف سازی نمی کنند

حریرچی دلیل این موضوع را در عدم شفاف سازی مسئولین می داند. وی در این خصوص می گوید:
«اگر ما از طرف مسئولین شفاف سازی داشته باشیم دیگر کسی به این چیزها بها نمی دهد. منتهی ما این کار را نمی‌کنیم. چون شفاف سازی نداریم در غالب این هشتک ها یک سری مسائل بزرگنمایی می شود. بعضی وقت ها هم این مسائل خلاف واقع هستند و هیچ سند و مدرکی هم پشت اش نیست اما مطرح می شود و مسئولین هم از قرار معلوم اهمیتی نمی دهند به این مسائل. اگر واقعیتی پشت این مسائل هست مسئولین باید بیایید این را برای مردم روشن کنند. چرا مردم در این مسائل غریبه می شوند؟ اگر هم واقعیتی نیست باز هم بیایند و توضیح بدهند. نه راجع به همه چیز. آنهایی که خیلی گسترش پیدا می کند. پس برای پیشگیری از راه افتادن چنین موج هایی بهترین راه این است که مسئولین صادقانه به مردم اعتماد کنند و صادقانه مسائل را با مردم مطرح کنند به گونه ای که کار از دنیای واقعی به دنیای مجازی سوق پیدا نکند. منتها وقتی این کار را نمی کنند سلبریتی جا می افتد و در مملکت عده ای می آیند با مقاصدی که بگویند بله خبرهای دسته اول را از فلانی ها باید شنید. چرا خبرهای دسته اول را و چرا واقعیت ها را از مسئولین و سردمداران در دنیای سیاست مان نشنویم که کارمان به جایی بکشد که برویم به دنیای مجازی و از طریق آنهایی که هیچ مسئولیتی هم ندارند و فقط در مواردی ایجاد آشفتگی و ناامیدی در مردم می کنند بشنویم. در خیلی از موارد لابه لای این مسائل که ممکن است واقعیتی هم نداشته باشد شبهه افکنی هایی هم صورت می گیرد. مسئولین اگر صداقت دارند بیایند و این شبه زدایی را بکنند و بی تفاوت از کنارش نگذرند.»

کسب قدرت از جنس فالوور

وی این رفتار سلبریتی ها را نوعی کسب قدرت می داند و معتقد است در دنیای امروز کسب قدرت یا پای صندوق های رأی مان است یا در تعداد فالوورهایمان. و این قدرت کاذب که خود به خود با افزایش تعداد فالوورها افزایش پیدا می‌کند امر را بر اینها مشتبه می‌کند که می توان در هر حوزه ای ورود کرد و برای جامعه و مردم نسخه پیچید.

حریرچی در ادامه می گوید: «درد اصلی ما این است که در جامعه دنبال واقعیت ها نیستیم یعنی دنیای مجازی و کسانی که بتوانند در این فضا جاذبه های بیشتری را به شکل های مختلف چه با ظاهر و چه با کلمات و واژگانی که به کار می برند ایجاد کنند طرفداران بیشتری دارند و اینجاست که دیگر کسی به چه می گوید اهمیتی نمی دهد. این واقعیتی است که جامعه ما به ویژه نسل جوان خیلی گرفتارش است و به نوعی تبدیل به یک نیاز شده است.

  در واقع سلبریتی ها یا کسانی که در دنیای مجازی هستند گویی در حال برطرف کردن یک نیاز در افراد جامعه هستند و آن نیازِ خلاء اطلاعات درست است. چون در شرایط عادی و واقعی مردم نمی توانند به اطلاعات درست برسند از قرار معلوم از این طریق خود به خود به دنبال شایعات می روند چرا که مخصوصا برای جوانی که جویای هیجان است جاذبه بیشتری دارد.و این شایعات اگر از طرف فردی شناخته شده باشد قطعا خیلی زودتر می پیچد. و در خیلی از موارد این اطلاعات و اخبار یا بزرگ نمایی می شود و یا با واقعیت فاصله دارد و یا در موارد زیادی هم ممکن است درست باشد ولی سلبریتی ای که آن را مطرح می کند فکتی درباره اش ندارد ولی خب مطرحش می کند.

در حالی که در جوامعی که مسائل شفاف است و مردم در ارتباط با هم چیزی برای پنهان کردن ندارند و اعتماد اجتماعی وجود دارد امثال این سلبریتی هایی که در کشور ما هستند جایگاهی پیدا نمی کنند و کسی هم دنبال این حرف ها نیست چون مسائل خیلی روشن و واضح است. »
منبع: روزنامه رسالت
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .