تبیان، دستیار زندگی

خاطره یک فرمانده بعثی

نیروی هوایی اصلا برای جنگ با ایران آماده نبود. ما حتی فکرش را هم نمی‌کردیم که داریم به جنگ ایرانیان می‌رویم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
دفاع مقدس
«کوین ام. وودز»، «ویلیامسون مورای»، و «الیزابت آی. ناتان» از جمله پژوهشگران و نویسندگان غربی هستند که در رابطه با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دست به قلم برده‌اند. «جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام»، عنوان کتابی از این سه پژوهشگر غربی است که توسط عبدالمجید حیدری و از سوی نشر مرزوبوم، به چاپ رسیده است.

در بخشی از این کتاب یکی از فرماندهان نیروی هوایی ارتش بعثی صدام اشاره‌ای به شیوه مدیریت و توان جنگی این کشور پیش از آغاز جنگ تحمیلی دارد. در ادامه پرسش و پاسخ این پژوهشگران با «عبوسی» از فرماندهان صدام را می‌خوانیم:

وودز: تا سال ۱۹۹۳میلادی در محیط دانشگاه بودید و سپس در فرماندهی اجرایی نیروی هوایی مشغول شدید، درست است؟

عبوسی: بله از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴میلادی فرماندهی اجرایی نیروی هوایی را بر عهده داشتم و علت انتقالم به نیروی هوایی این بود که عُدی پسر صدام تصمیم گرفت در دانشکده دفاع ملی مشغول تحصیل شود و هنگامی که به دانشکده آمد از همان ابتدا می‌خواست عضو هیئت‌علمی شود و بعدها هم ریاست دانشگاه را قبضه کرد. من هم که رئیس دانشکده بودم نمی‌توانستم به او چیزی بگویم. این بود که با یک تماس تلفنی خود را به نیروی هوایی منتقل کردم و با پیوست مجدد به این نیرو، کارم را در جایگاه معاون اجرایی آغاز کردم.

وودز: عدی (پسر صدام) اصولا دوره آموزش خود را تمام کرد؟

عبوسی: عُدی تنها ظرف یک سال و بدون آنکه حتی در یک همایش شرکت کند سه دوره دفاع، ستاد و دفاع ملی را گذراند. او دستور می‌داد دوره‌های آموزشی را برایش تغییر دهند؛ کاری که من نمی‌توانستم تحمل‌ کنم.

وودز: بعدها بار دیگر به‌نظام آموزشی بازگشتید، درست است؟

عبوسی: به همان جایگاه پیشین برگشتم و در جایگاه معاون رئیس آموزش نیروی هوایی مشغول به کار شدم. در سال ۱۹۹۱میلادی متوجه شدم کیفیت آموزش‌های نیروی هوایی بسیار پایین است و تعمیر و نگهداری هواپیماها هم دیگر به‌خوبی انجام نمی‌شود.

مورای: یعنی هواپیماها از نظر عملیاتی آماده نبودند؟

عبوسی: گزارش دقیقی در مورد کیفیت عملکرد نیروی هوایی که پایین‌تر از حد متوسط بود تنظیم کردم. نقیصه‌ای که سبب شده بود دیگر از هواپیماهای عراقی برای عملیات رزمی استفاده نشود. بهترین هواپیماهای عراق در جنگ اول خلیج‌فارس به ایران رفته بودند.

وودز: ممکن است در مورد اوضاع نیروی هوایی عراق در دوران پیش از جنگ ایران و عراق، نقش این نیرو در ارتش عراق و نظر صدام نسبت به نیروی هوایی برایمان توضیح دهید؟ در گفت‌وگو با افسران نیروی زمینی عراق متوجه شدیم که زمانی همه توجه این نیرو بر رژیم صهیونیستی متمرکز بود، نه بر ایران. وضعیت نیروی هوایی هم همین‌گونه بود؟

عبوسی: نیروی هوایی اصلا برای جنگ با ایران آماده نبود. ما حتی فکرش را هم نمی‌کردیم که داریم به جنگ ایرانیان می‌رویم. از روزی که امام خمینی به قدرت رسید تا زمانی که جنگ آغاز شد، ایرانیان به‌نوعی عراق را تحریک می‌کردند؟!.

اگر با نگاهی کلی به نیروی هوایی عراق بنگریم، متوجه می‌شویم که توانمندی‌های این نیرو دست‌کم نصف نیروی هوایی ایران بود. ما نیروی هوایی‌مان را از نظر همبستگی نیروها در مقایسه با نیروی هوایی ایران ارزیابی کردیم. البته در ارزیابی اولیه اشتباهاتی وجود داشت ولی در ارزیابی بعدی آنها را اصلاح کردیم.

مورای: نظر شما در مورد فناوری آمریکایی‌ها درزمینه ساخت هواپیما در مقایسه با روس‌ها در سال ۱۹۸۰میلادی چیست؟

عبوسی: هواپیماهای آمریکایی از هواپیماهای «سوخو» و دیگر هواپیماهای روسی بهتر بودند و با مقایسه هواپیماهای «میراژ» و سوخو دریافتیم که هر بار پرواز با یک هواپیمای سوخو ازنظر خستگی جسمی خلبان با سه بار پرواز با هواپیمای میراژ برابری می‌کند. خلبان‌های‌مان را به گونه‌ای آموزش می‌دادیم که همانند ورزشکاران، جسمی قوی و متناسب داشته باشند. اگر خلبانی ازنظر جسمی ضعیف بود، در مقابل صدمات جسمی که به او وارد می‌آمد زیاد دوام نمی‌آورد.

مورای: این نشان می‌دهد که چرا خلبانان رژیم صهیونیستی که در جنگ ۱۹۷۶میلادی اعراب و اسرائیل با جنگنده‌های میراژ و دیگر هواپیماهای فرانسوی پرواز می‌کردند، در هرروز چهار یا پنج بار پرواز می‌کردند. تحلیل گران غربی هم در بررسی حملات هوایی عراق در سال ۱۹۸۰میلادی  به این نکته اشاره می‌کنند که ضعف عراقی‌ها در زمینه آموزش و تعمیر و نگهداری سبب شده بود که خلبانان نیروی هوایی عراق نتوانند بیش از یک‌بار در روز پرواز کنند. در واقع، منظور شما هم این است که مشکل پرواز با هواپیماهای سوخو سبب می‌شد در روز بیش از یک‌بار پرواز نکنید، درست است؟

عبوسی: استفاده از تجهیزات هواپیماهای سوخو مانند دیگر هواپیماهای زمان جنگ جهانی دوم کار دشواری بود و ما هم در آغاز جنگ حمله به ایران‌ پرواز می‌کردیم، از این مشکل رنج می‌بردیم. برای نمونه، ما در مأموریت‌ها از نقشه‌هایی استفاده می‌کردیم که اجبارا بسیار بزرگ بود. اما اتاق خلبان در جنگنده‌های روسی کوچک و فضای کار خلبان محدود بود به گونه‌ای که پرواز و عملیات ناوبری در ارتفاع ۱۰ تا ۱۵ متری از سطح زمین بسیار دشوار بود.

پیش از جنگ احساس کردیم باید بین نیروی هوایی عراق و ایران نوعی توازن ایجاد می‌کردیم و برای این منظور طول دوره آموزش تاکتیکی خلبان‌های‌مان را به شکلی کاملا مخفیانه افزایش دادیم. هنگامی که محمد جاسم الجبوری که فرمانده شایسته‌ای بود پیش از آغاز تخاصم‌ها میان ایران و عراق به فرماندهی نیروی هوایی عراق منصوب شد، کارکنان این نیرو به مزاح می‌گفتند: فرمانده جدید برای نیروی هوایی آورده‌اند تا نیرو را با شیوه جدیدی آموزش دهند. اما هیچ‌یک از خلبانان یا افسران ستاد نمی‌دانستند که این کار در واقع نوعی کسب آمادگی برای جنگ با ایران است.
منبع: ایسنا
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .