آموزش عالی در پایتخت به روایت آمار
ماجراهای دانشگاه و تهران
بر اساس دادههای موجود در سایت «دادهنمای تهران»، در سال تحصیلی 97-96 شهر تهران حدود 622 هزار دانشجو داشته. رقمی که در مقایسه با سال قبل از آن، 13 درصد افت کرده.
نه فقط پدر و مادرها، که حتی «دهه شصتیها» هم از روزهای شلوغ آزمون سراسری خاطرات زیادی دارند. روزهایی که صف بلندی برای ورود به دانشگاهها شکل میگرفت. آنقدر بلند که خیلیها از ورود به دانشگاه باز میماندند و رؤیای آدمهای زیادی فقط نشستن روی صندلیِ یک دانشگاه دولتی در هر نقطه از ایران بود. آنچه در آن روزها مهم بود و اصالت داشت «دانشگاه قبول شدن» بود. رشته و مکان، در درجه بعدی اهمیت بودند. این روزها اما ماجرا به کلی تغییر کرده. آنقدر دانشگاههای مختلف در انواع و اقسام مدلها تأسیس شده که ورود به دانشگاه و گرفتن مدرک آکادمیک، فقط به اراده نیاز دارد. بهخصوص در پایتخت که این روزها پر شده از دانشگاه.
شهر تهران این روزها 120 واحد دانشگاهی دارد. از دانشگاههای پرطرفداری مثل شریف و تهران و امیرکبیر گرفته تا انواع و اقسام دانشگاههای آزاد و علمی-کاربردی و پیام نور. دانشگاههایی با رشتهها و کارکردهای متنوع که پایتخت 9 میلیونی را به مرکز آموزش عالی کشور تبدیل کرده.
نسبت تعداد استاد به دانشجو در تهران، بر اساس آمارهای موجود حدود 0.029 است. یعنی به طور متوسط به ازای هر 34 دانشجو، یک عضو هیات علمی در دانشگاههای شهر تهران فعالیت میکند. عددی که به طور کلی نمیتوان آن را بد یا نگرانکننده ارزیابی کرد.
فراتر از مساله مهاجرت، تهران با این حجم از استاد، دانشجو و محیط علمی، به تنهایی میتواند بخش مهمی از بارِ نیازهای آکادمیک کشور را بلند کند. این ظرفیت بزرگ البته در موضوعاتی مثل استفاده از زنان در جایگاه استادی، و توزیع نامتوازن دانشجویان در گروههای مختلف آموزشی ضعفهایی دارد که رفع آنها، برنامهریزی مدیران آموزش عالی را طلب میکند.
شهر تهران این روزها 120 واحد دانشگاهی دارد. از دانشگاههای پرطرفداری مثل شریف و تهران و امیرکبیر گرفته تا انواع و اقسام دانشگاههای آزاد و علمی-کاربردی و پیام نور. دانشگاههایی با رشتهها و کارکردهای متنوع که پایتخت 9 میلیونی را به مرکز آموزش عالی کشور تبدیل کرده.
سهم «مهاجرت علمی» در افزایش جمعیت تهران، در مقایسه با انواع دیگر مهاجرتها بالا نیست اما وقتی 16 درصد دانشجویان کشور در یک استان جمع میشوند، حتماً نگرانی از افزایش جمعیت و مهاجرتهای علمی در کلانشهر تهران، نگرانی مهمی خواهد بود
انسانی 43 درصد، پزشکی 7 درصد!
بر اساس دادههای موجود در سایت «دادهنمای تهران»، در سال تحصیلی 97-96 شهر تهران حدود 622 هزار دانشجو داشته. رقمی که در مقایسه با سال قبل از آن، 13 درصد افت کرده. حدود 208 هزار نفر از جمعیت دانشجویان دانشگاههای تهران، در دانشگاه آزاد اسلامی تحصیل میکنند. از میان این 622 هزار نفر، بیشترین جمعیت متعلق به دانشجویان رشتههای گروه علوم انسانی است که 43 درصد از دانشجویان دانشگاههای تهران را تشکیل میدهند. بعد از انسانی، بیشترین اقبال تهرانیها به رشتههای فنی-مهندسی با حدود 182 هزار دانشجو است. سهم دانشجویان پزشکی هم از این جمعیت، تنها 44 هزار نفر است. معادل 7درصد.پیش به سوی لیسانس
مطابق انتظار، بیشترین سهم دانشجویان شهر تهران متعلق به مقطع «کارشناسی» است. بیش از 50 درصد دانشجویان دانشگاههای تهران، برای گرفتن لیسانس مشغول تحصیلاند و سهم سایر مقاطع، بسیار کمتر است. نکته جالب این است که تهران حدود 17 هزار دانشجوی دکترای حرفهای و حدود 51 هزار دانشجوی دکترای تخصصی دارد. و این یعنی عملاً هر سال چیزی در حدود 65 هزار آقا و خانم دکتر، فقط از دانشگاههای شهر تهران فارغالتحصیل میشوند!رقابت برابر
سهم مردان و زنان از کرسیهای تحصیل در دانشگاههای تهران، تقریباً برابر است و مردان با اختلافی کمتر از 4 هزار نفر، کمی بیشتر از زنان دانشجو هستند. البته در مقطع کارشناسی، سهم زنان به طرز معناداری بیشتر است و در برابر 144 هزار دانشجوی مرد مقطع کارشناسی، زنان با 160 هزارنفر پیشتازی میکنند. موضوعی که با توجه به سهم بالای مشارکت زنان در آزمون سراسری، دور از انتظار نیست.یک به 34
18 هزار و 204 نفر. این آخرین آمار موجود از تعداد اعضای هیات علمی در دانشگاههای شهر تهران است. از این تعداد 2425 نفر استاد تمام هستند و بقیه در رتبههای بعدیِ استادی. سهم زنان از این 18 هزار نفر، بر اساس اطلاعات «دادهنمای تهران» تنها 5324 نفر است. کمتر از 30 درصد.نسبت تعداد استاد به دانشجو در تهران، بر اساس آمارهای موجود حدود 0.029 است. یعنی به طور متوسط به ازای هر 34 دانشجو، یک عضو هیات علمی در دانشگاههای شهر تهران فعالیت میکند. عددی که به طور کلی نمیتوان آن را بد یا نگرانکننده ارزیابی کرد.
یک قطب بزرگ علمی
آن طور که دادهنمای تهران(data.tehran.ir) میگوید، تهران قطب علمی کشور است و پر از دانشجویانی که از نقاط مختلف ایران، با آرزوی ساختن یک آینده درخشان واد دانشگاههای پایتخت میشوند. دانشجویانی که پس از چند سال تحصیل، احتمالاً پاگیرِ تهران میشوند و زمینهی ادامهی زندگی در این شهر را فراهم میکنند و آرامآرام، بخشی از جمعیت پایتخت میشوند. سهم «مهاجرت علمی» در افزایش جمعیت تهران، در مقایسه با انواع دیگر مهاجرتها بالا نیست اما وقتی 16 درصد دانشجویان کشور در یک استان جمع میشوند، حتماً نگرانی از افزایش جمعیت و مهاجرتهای علمی در کلانشهر تهران، نگرانی مهمی خواهد بود.فراتر از مساله مهاجرت، تهران با این حجم از استاد، دانشجو و محیط علمی، به تنهایی میتواند بخش مهمی از بارِ نیازهای آکادمیک کشور را بلند کند. این ظرفیت بزرگ البته در موضوعاتی مثل استفاده از زنان در جایگاه استادی، و توزیع نامتوازن دانشجویان در گروههای مختلف آموزشی ضعفهایی دارد که رفع آنها، برنامهریزی مدیران آموزش عالی را طلب میکند.