عبدالعلی دستغیب:
نگاهمان در فرهنگ به گذشته است
عبدالعلی دستغیب معتقد است: توجهی كه باید به فرهنگ شود، تا باعث رشد و ارتقای فرهنگی شود، در كشور ما صورت نگرفته است. كوشش كافی در این زمینه انجام نشده و این یكی از نارواییهایی است كه به فرهنگ ما شده است.
این نویسنده و منتقد در ادامهی گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، همچنین گفت: فرهنگ ما در كشورهای دیگر شناخته نشده و این ظلمی به فرهنگمان است. بخش دیگر ظلمی كه به فرهنگ ما شده، این است كه فرهنگ گذشته را خیلی پررنگ و فرهنگ زمان حاضر را كمرنگ میكنیم؛ لذا نگاهمان به گذشته است و به آینده نظری نداریم. به نظر من، در مفهوم فرهنگ اشتباهی صورت گرفته است و در طول صد سال اخیر، این اشتباه، هم از طرف مسؤولان و هم از جانب كسانی كه خود را مسؤولان فرهنگی میدانند و میخواهند كارهای فرهنگی كنند، مرتب تكرار میشود.
او در ادامه افزود: در دورهی جدید بخصوص بعد از شهریور 20، گروههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایدهی روشنی از فرهنگ نداشتند و گاهی سیاست، گاهی تبلیغات و اقتصاد را آمیخته با فرهنگ میدانستند و اسمش را فرهنگ گذاشتند. فرهنگ به معنی پرورش دادن است؛ یعنی پیشرفت دادن امكانات وجودی فرد و جامعه و رساندن آن به مرحلهی بالاتر.
دستغیب همچنین گفت: امروز اینكه چه كاری فرهنگی است، اهمیت دارد. در روزگار ما هر كسی كه كاری در زمینهی خلق اثری انجام میدهد، گمان میكند دارد كار فرهنگی انجام میدهد؛ در حالیكه بعضی از آنها كپی از آثار گذشته و تقلید از آنها و بعضی دیگر مونتاژ آثار گذشتگان است. امروز هر كس نمونههای گذشته را تفسیر، و آن را تعبیر به رأی میكند.
این مترجم با بیان این مطلب كه ما در گذشته موفقیتهای زیادی داشتیم، متذكر شد: در این دوره، نوآوری و تازهاندیشی كه جامعه را ارتقا دهد، خشك شده است. بعد از حملهی مغول به ایران، با تخریب مبانی اقتصادی ایران و از بین بردن آثار تاریخی و فنی و نوشتاری ما، همینطور گرفتار زنده ماندن و ادامهی حیات بودهایم. بعدها هر چه بوده، تقلید و تكرار بوده و جامعه درجا زده است. تا تمدن جدید آمد و دنیاگیر شد و ما فكر كردیم اگر اندیشههای روسو و دیگران را به زبان فارسی چاپ كنیم و به دست مردم دهیم، به تمدن جدید میرسیم. این بود كه هم از گذشته غفلت كردیم و هم آینده را از دست دادیم؛ زیرا مفهوم فرهنگ از نظر نویسندگان و نظریهپردازان ما روشن نبود و نمیدانستند وقتی میگوییم فرهنگ، منظور چیست. همهی نیازهای گذشته جمع شدند و تمایلات بلندپروازانه پدید آمدند و راهی را كه اروپا 200ساله طی كرده بود، میخواستیم یكشبه طی كنیم؛ در نتیجه هیچ اثر جدیدی پدید نیامد و هر اثری خلق شد، برای مصرف روزانه بود. نتیجه این است آثاری كه در دههی 40 نوشته میشدند، به شدت سیاسی بودند و دست به دست میگشتند؛ ولی جوان امروز حتا حاضر نیست به آنها نگاه كند؛ در حالیكه فرهنگ اصلا مصرفی نیست.
او با بیان اینكه بیشتر آثار نویسندگان و شاعران ما را خارجیها تفسیر كردند، یادآور شد: ما حتا بسیاری از آثار خودمان را نمیشناختیم. كسانی مثل هانری كربن سالها وقت خود را صرف تفسیر و تحقیق در آثار ما كردند و یا كسی مثل دهخدا 40 سال از عمرش را صرف نوشتن لغتنامهاش كرد. در حالیكه امروز بسیاری از آثار ما رونویسی از محققان مصری، عراقی، هندی و... هستند، كه درواقع نوعی نمایش دادناند.
دستغیب یكی از مظلومیتهای فرهنگی جامعهی ما را حمایت نكردن جامعه دانست و توضیح داد: اگر دهخدایی پیدا میشود، باید او را تشویق و یا تأیید كرد. آن زمان اصلا كسی متوجه نشد كه دهخدایی در گوشهای نشسته و لغتنامهاش را مینویسد؛ همه در این فكر بودند كه این دولت خوب است یا آن دولت. وقتی جامعه توانایی خلاقیتش را از دست میدهد، به كارهای ظاهری دست میزند.
او در پایان گفت: اگر گذشته را خوب بشناسیم و در بستری قرار گیریم كه خلاقیتها بروز كنند، آدمهای بزرگی از این میان عبور خواهند كرد. ایجاد بستر مناسب برای پیشرفتهای فرهنگی، اجتماعی و معنوی بسیار لازم است.
منبع : ایسنا