سیاست گذاران ورزشی کشور،نمیدانند ورزش حرفهای چیست
پیشکسوت وزنهبرداری ایران گفت: از این که مُچ ورزشکار دوپینگی را بگیریم، به خود میبالیم اما در موضوع دوپینگ، مقصر سیاست های ورزش کشور است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1398/07/02 ساعت 15:37
سجاد انوشیروانی، اظهار داشت: وضعیت ورزش و در کل، حال ورزش کشور خوب نیست. هر جا هم مشکلی به وجود آمده است، فقط با پول سرپوشی شده و هیچ مشکلی در ورزش به صورت اساسی برطرف نشده است. در کُشتی، شخصی مثل محمد بنا، فوق العاده است و پس از سالها با جوانگرایی تیم را به مسابقات جهانی اعزام کرده است. نباید بنشینیم و عملکرد او را مورد انتقاد قرار دهیم، چرا که ورزش مقولهای است که باید در آن، مرحله به مرحله به سمت نتیجه گیری حرکت کرد و قهرمان جهان را آماده کرد. بنا یک نسل را در المپیک روانه بازیها کرد، حالا هم باید دوباره به او فرصت داد.
انوشیروانی گفت: ۹۹ درصد سیاست گذاران ورزشی کشور، اصلا نمیدانند ورزش حرفهای چیست. آقایان در ماههای اخیر مجمع انتخابات فدراسیونهای زیادی را برگزار کردند، اما در هر مجمع، شک و شبهه باقی میماند. هیچ مجمعی بدون شبهه به پایان نرسید. این مشخص میکند سیاست گذاران فعلی ورزش کشور، از ورزش سر در نمیآوردند و حرفهای نیستند.
او ادامه داد: سوال من درباره سهراب مرادی این است که آیا تا به حال به سهراب مرادی مثل سرمایه نگاه کردیم یا ابزار؟ حالا اگر من بخواهم به این سوال جواب دهم، آیا برای آقایان اهمیتی دارد؟ من به وزنه برداری تعصب دارم که این مسائل را بیان میکنم، اما وزارت ورزش به انتخابات هیئتهای استانی ورود میکند؟ چند تخلف به وزارت گزارش شد؟ بازرسی کل کشور حکم انفصال چند انتخابات را داد، اما آیا وزارت ورزش کاری کرد؟ وقتی سیستم ورزشی کشور این شرایط را قبول دارد، حرفهای ما به درد چه کسی میخورد؟
او ادامه داد: هیچ منبعی در کشور وجود ندارد که درخصوص مکملهای ورزشی به ورزشکار اطلاعات بدهد. حالا ورزشکار با توصیه مربی از این مواد نیروزا استفاده میکند و در آزمایش دوپینگ، نمونه او مثبت میشود. سپس با او برخورد میکنیم و او را محروم میکنیم. از این که مُچ چنین جوانی را هم گرفتیم، به خود میبالیم. اما به این حالمان گریه نمیکنیم که هزینههای این ورزشکار تا به این جای کار، از جیب بیت المال خرج شده است. سرنوشت چنین ورزشکارانی به کجا ختم میشود؟ افرادی مثل ما که سیاستهای ورزش را تعیین میکنیم، عامل این اتفاقات هستیم. برای مدیران ورزشی، تعریف واژه دوپینگ وجود ندارد. فقط هم مچ دوپینگیها را میگیریم و با سرنوشت و آبروی این ورزشکاران بازی میکنیم.
انوشیروانی درمورد وجود حواشی در ورزش ایران گفت: امثال حواشی که در فوتبال ایران وجود دارد را میتوانیم در اسپانیا هم ببینیم؟ امثال مسی و رونالدو حاشیه زیادی ندارند، اما ما در هر بازی فوتبال مان ۱۰۰ نوع جنجال داریم. در استادیومی مثل آزادی، با آن همه اسم و رسمش، پسر بچهای با برقگرفتگی مُرد. این به خاطر استاندارهای بالای سیستمهای ما است. حالا رفتند و پیمانکار ورزشگاه آزادی را دستیگر کردند. وقتی نمیتوانیم یک بار تماشاگران را به صورت منظم وارد ورزشگاههای کشور کنیم، چه طور میخواهیم از سیستم ورزش کشور صحبت کنیم.
او ادامه داد: وزنه برداری، ورزشی است که امید زیادی برای کسب مدال المپیک از آن میرود. اما در دانشگاهها یک واحد اختیاری وزنه برداری نداریم. یعنی علم را وارد یکی از رشتههای ارزشمند نکردیم. در کمیته آموزش با کدام منابع به سراغ تدریس مربیان رفتیم؟ مثلا کجا نوشتیم که در یک ضرب، تکنیک به چه شکلی باید باشد؟ منبع آموزش تکنیک نداریم و این یعنی در حداقلها زمینگیر هستیم. مثلا به داوران مدرک داوری دادیم. حق چنین افرادی بسیار بالاتر از این مدرکها است و شاید داوران از این حرف من نارحت شوند، اما حق داوران ما از این بیشتر است.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
در ماههای اخیر هیچ مجمعی بدون شبهه به پایان نرسید
انوشیروانی گفت: ۹۹ درصد سیاست گذاران ورزشی کشور، اصلا نمیدانند ورزش حرفهای چیست. آقایان در ماههای اخیر مجمع انتخابات فدراسیونهای زیادی را برگزار کردند، اما در هر مجمع، شک و شبهه باقی میماند. هیچ مجمعی بدون شبهه به پایان نرسید. این مشخص میکند سیاست گذاران فعلی ورزش کشور، از ورزش سر در نمیآوردند و حرفهای نیستند.وقتی سیستم ورزش کشور شرایط را قبول دارد، چرا امثال من باید صحبت کنند؟
چیزهای بیشتری را میتوانند یاد بگیرند، اما سیستم ورزش ما ناقص است و مانع یادگیری آنها میشود. سپس داوران را به بازیهای برون مرزی اعزام میکنیم و چون برخی از آنها به زبان بین المللی آشنا نیستند، مورد تمسخر خارجیها قرار میگیرند. داور در این مورد مقصر نیست. ایراد از همان سیستم ورزش ما است.
در پدیده دوپینگ، مقصر، سیاستهای کلان ورزشی است
پیشکسوت وزنه برداری ایران درخصوص تکرار موضوع دوپینگ در این رشته بیان کرد: ۸ ورزشکار کشور دچار این موضوع شده و سرپرست و مربیان مقصر این اتفاق معرفی شدند. متولی تربیت این مربیان چه کسانی هستند؟ مقصر این پدیده، سیستم ورزش کشور و سیاستهای کلان ورزشی کشور است. یک ورزشکار مراحل و زحمات زیادی را طی میکند، از وقت تفریح، جوانی، از لذتهای دنیوی میزند، خانواده او هم زجر زیادی را تحمل میکند و با هزاران امید در مسابقات کشوری شرکت میکند، اما هیچ آگاهی از موادی که استفاده میکند، ندارد.
از این که مُچ دوپینگیها را میگیریم، به خود میبالیم
او ادامه داد: هیچ منبعی در کشور وجود ندارد که درخصوص مکملهای ورزشی به ورزشکار اطلاعات بدهد. حالا ورزشکار با توصیه مربی از این مواد نیروزا استفاده میکند و در آزمایش دوپینگ، نمونه او مثبت میشود. سپس با او برخورد میکنیم و او را محروم میکنیم. از این که مُچ چنین جوانی را هم گرفتیم، به خود میبالیم. اما به این حالمان گریه نمیکنیم که هزینههای این ورزشکار تا به این جای کار، از جیب بیت المال خرج شده است. سرنوشت چنین ورزشکارانی به کجا ختم میشود؟ افرادی مثل ما که سیاستهای ورزش را تعیین میکنیم، عامل این اتفاقات هستیم. برای مدیران ورزشی، تعریف واژه دوپینگ وجود ندارد. فقط هم مچ دوپینگیها را میگیریم و با سرنوشت و آبروی این ورزشکاران بازی میکنیم.این چه سیستمی است که فقط آبروی ورزشکار را میبَرد؟
انوشیروانی افزود: چطور ممکن است که در موضوع دوپینگ فقط اسم ورزشکار آورده شود و خبری از مربی و فدراسیون مربوطه نباشد؟ این چه سیستمی است که فقط آبروی ورزشکار را میبَرد؟ علت گرفتاری ورزشکاران به دوپینگ را نمیدانیم. چندین سال است که در ایران با مواد مخدر مبارزه میکنیم. آیا تا به حال مواد مخدر را ریشه کن کرده ایم؟ دلیل مشخص است. چون تا به حال فقط به دنبال برخورد بودیم. اگر بیشتر درباره معایب این پدیده صحبت میکردیم و سراغ فرهنگ سازی میرفتیم، الآن اوضاع بهتری داشتیم.کمتر از نیم ساعت میتوانید به مواد نیروزا دسترسی داشته باشد
او گفت: تصور کنید شما یک ورزشکار هستید و در اردو زیر نظر فدراسیون و کادر فنی به سر میبرید. هر ماده نیروزایی را که اراده کنید، نیم ساعت بعد در اختیار شما است. پس به چه شکلی میخواهیم با دوپینگ مبارزه کنیم؟ من یک سوال از سلطانی فر، وزیر ورزش و جوانان دارم. اقدامات اساسی برای ریشه کن کردن دوپینگ چیست؟ تا به حال برای این که یک ورزشکار سراغ دوپینگ نرود، چه کار کردیم؟ رسیدن یک ورزشکار از مرحله آماتور به حرفه ای، ۹۹ درصد به تمرین بستگی دارد. اما سیاست ورزش ایران، درست نیست و ورزش ما حال و روز خوبی ندارد. فقط به دنبال نتیجه گیری هستیم و وقتی به زیرساختها میرسیم، متوجه میشویم که از آخر، اول هستیم.به جز ورزشگاه آزادی، در هیچ جای ایران کمپ تیم های ملی نداریم
او درخصوص نبود زیرساختها در ورزش ایران اظهار داشت: به جز استادیوم آزادی در کجای ایران کمپ تیمهای ملی داریم؟ چرا ورزشکاران ایرانی علاقه دارند در خارج از کشور به تمرینات خود ادامه دهند؟ کُشتی بعد از این همه سال، به تازگی صاحب آکادمی شده است. هیچ رشته دیگری آکادمی رسمی ندارد. اما کشوری مثل مجارستان، در هر استانی آکادمی دارد. زمانی که من مربی تیم ملی وزنه برداری بودم، ۳ هفته برای تمرینات به مجارستان رفتیم و بهترین تمریناتمان را آن جا برگزار کردیم. در چنین کشورهایی زیرساختها آماده است. حالا میخواهیم به المپیک برویم و تعداد مدالهای مان را هم بیشتر کنیم؟ بقیه کشورها در ورزششان سیستم دارند، اما ما نداریم.
در هر بازی فوتبال مان ۱۰۰ نوع جنجال داریم
انوشیروانی درمورد وجود حواشی در ورزش ایران گفت: امثال حواشی که در فوتبال ایران وجود دارد را میتوانیم در اسپانیا هم ببینیم؟ امثال مسی و رونالدو حاشیه زیادی ندارند، اما ما در هر بازی فوتبال مان ۱۰۰ نوع جنجال داریم. در استادیومی مثل آزادی، با آن همه اسم و رسمش، پسر بچهای با برقگرفتگی مُرد. این به خاطر استاندارهای بالای سیستمهای ما است. حالا رفتند و پیمانکار ورزشگاه آزادی را دستیگر کردند. وقتی نمیتوانیم یک بار تماشاگران را به صورت منظم وارد ورزشگاههای کشور کنیم، چه طور میخواهیم از سیستم ورزش کشور صحبت کنیم.
نتوانستیم علم را وارد ورزش کشور کنیم
او ادامه داد: وزنه برداری، ورزشی است که امید زیادی برای کسب مدال المپیک از آن میرود. اما در دانشگاهها یک واحد اختیاری وزنه برداری نداریم. یعنی علم را وارد یکی از رشتههای ارزشمند نکردیم. در کمیته آموزش با کدام منابع به سراغ تدریس مربیان رفتیم؟ مثلا کجا نوشتیم که در یک ضرب، تکنیک به چه شکلی باید باشد؟ منبع آموزش تکنیک نداریم و این یعنی در حداقلها زمینگیر هستیم. مثلا به داوران مدرک داوری دادیم. حق چنین افرادی بسیار بالاتر از این مدرکها است و شاید داوران از این حرف من نارحت شوند، اما حق داوران ما از این بیشتر است. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .