«پردیسهای خودگردان» چطور با پول به دانشجویان مدرک میدهند؟
ماجرای مدرکهای 100 میلیون تومانی
70 میلیون برای مهندس شدن و 100 میلیون تومان برای دکترا گرفتن! این یک آگهی تبلیغاتی نیست. واقعیتِ این روزهای بسیاری از دانشگاههای برتر کشور است که با «پردیسهای خودگردان» به فکر درآمدزایی افتادهاند.
دانشگاه رفتن در ایران، هیچوقت به اندازه این روزها ساده نبوده. فشار جمعیتی دههشصتیها و هجومشان به دانشگاهها مسئولین آموزش عالی را وادار کرد تا ظرفیت دانشگاهها را بالا ببرند و یک دوجین دانشگاهِ جدید تاسیس کنند. حاصل آن انفجار جمعیتی و این افزایش ظرفیتها، امروز صندلیهای خالی در بسیاری از دانشگاههاست. صندلیهایی که برای پر شدنشان گاهی تسهیلات هم در نظر گرفته میشود!
رقابت کنکور، چند سالی بود که از «دانشگاه رفتن» به «چه دانشگاهی رفتن» تغییر فاز داده و درسخوانها تمام تلاششان را میکردند که نام شریف، تهران، امیرکبیر، علامه و این تیپ دانشگاههای تاپ را پای مدرکِ خود بزنند. این رقابت، هنوز هم در میان بسیاری از کنکوریها وجود دارد اما این روزها حتی امکان مدرک گرفتن از دانشگاههای برتر کشور بدون درسخواندن و جانکندن برای کنکور هم فراهم شده. با معجزهای به نام پردیس!
پردیسها قرار بود برای جذب دانشجوی پولدارِ عشقِ درس از کشورهای دیگر برنامه بریزند و اعتبار مادی و معنوی دانشگاههای ما را افزایش بدهند. سیل تقاضاهای داخلی، نیاز مالی شدید دانشگاهها و ناتوانی در جذب دانشجوی بینالمللی اما فلش پردیس را به سمت داخل کشور برگرداند. عنوان «بینالملل» خیلی آرام و بیسروصدا از نام پردیسها حذف یا بیاثر شد و دانشجویان داخلی هم اجازه داشتند با پرداخت شهریه و گذراندن حداقلهای علمی، به دانشگاههای برتر بیایند و کنار رتبههای برتر کنکور، درس بخوانند.
این روزها تصویر کوچهای پر از خودروهای لاکچری، روبروی ساختمان پردیس، برای دانشجویان دانشگاههایی مثل صنعتی شریف بسیار آشناست. دانشجویان ثروتمند، با پرداخت شهریه، در کنار دانشجویان عادیِ دانشگاهها مینشینند، از همان استادها و امکانات آموزشی استفاده میکنند و البته با واریزیهای پروپیمانشان، دانشگاههای دولتی را از بحران مالی نجات میدهند. با چنین فرمولی است در حال حاضر 16 دانشگاه وابسته به وزارت علوم و 6 دانشگاه علومپزشکی، پردیس خودگردان دارند.
سازوکار ورود به این پردیسها، تفاوتی با سازوکار ورود به دانشگاه ندارد. متقاضی پردیس باید کنکور بدهد و منتظر نتیجهی کنکور بماند. با این تفاوت که نگرانی خاصی دربارهی رتبهی کنکورش ندارد و جیب پدر، تضمینکنندهی ورود او به دانشگاههای برتر است. البته «هر» رتبهی کنکوری برای ورود به پردیسها کافی نیست و برای مثال در پردیس علوم پزشکی ایران، کسی با رتبهی بدتر از 3000 نتوانسته پزشکی بخواند. در رشتههای فنی اما ورود به پردیس خودگردان راحتتر است و تا همین یکی دو سال پیش رتبهی 32000 کشوری هم به پردیس دانشگاه امیرکبیر راه پیدا کرده! خلاصه که اگر شهریه جفت و جور باشد، ورود به پردیسهای خودگردان مثل آب خوردن است.
در میان پردیسهای فنی-مهندسی، پردیس دانشگاه شریف گرانترین شهریه و احتمالاً بیشترین متقاضی را دارد. شریفیها از ورودیهای 98 کارشناسی پردیسشان، ترمی 6 میلیون و 400 هزار تومان شهریه ثابت میگیرند و هر واحد درس نظری هم حدود 430 هزار تومان شهریه متغیر دارد. به عبارت سادهتر یک ترمِ معمولیِ 18 واحدی بدون هیچ واحد عملی و یا کارآموزی، برای دانشجویان پردیس شریف بیش از 14 میلیون تومان هزینه دارد و اگر دانشجوی پردیسی بخواهد در مدت زمان مشخص شده یعنی 8 ترم لیسانسش را بگیرد، حدود 112 میلیون تومان باید به دانشگاه شریف شهریه بدهد.
پردیس دانشگاه امیرکبیر ترمی حدود 3 میلیون و 400 هزار تومان شهریه ثابت از دانشجویانش میگیرد و میانگین شهریه متغیرش هم، به ازای هر واحد درس 300 هزار تومان است. این یعنی یک لیسانسِ 140 واحدیِ 8 ترمه در این دانشگاه حدودا 70 میلیون تومان هزینه دارد. علموصنعتیها هم از دانشجویان دکترای پردیس، ترمی بیش از 8 میلیون تومان شهریه میگیرند و از ارشدها حدود 3 میلیون و 700 هزار تومان. پردیس دانشگاه شهیدبهشتی هم ترمی 8 میلیون و 200 هزار تومان را برای دانشجویان کارشناسیِ ورودی 98 تعیین کرده. این مبلغ در مقطع ارشد کمتر و در مقطع دکترا تقریبا معادل کارشناسی است.
دانشگاه علامه که دانشگاه تخصصی علوم انسانی است، شهریههای کلانی برای دانشجویان پردیسی در نظر گرفته و تحصیل در این پردیس، جمعاً حدود 72 میلیون تومان هزینه دارد تا به مدرک برسد. ناگفته نماند که مدرک دریافتی دانشجویان پردیسی، تفاوتی با سایر دانشجویان دانشگاههای پردیسدار ندارد و در مواردی، حتی مکان کلاسها و امکانات آموزشی برای دانشجویان پردیسی و غیرپردیسی مشترک است.
رقابت کنکور، چند سالی بود که از «دانشگاه رفتن» به «چه دانشگاهی رفتن» تغییر فاز داده و درسخوانها تمام تلاششان را میکردند که نام شریف، تهران، امیرکبیر، علامه و این تیپ دانشگاههای تاپ را پای مدرکِ خود بزنند. این رقابت، هنوز هم در میان بسیاری از کنکوریها وجود دارد اما این روزها حتی امکان مدرک گرفتن از دانشگاههای برتر کشور بدون درسخواندن و جانکندن برای کنکور هم فراهم شده. با معجزهای به نام پردیس!
بهشت پولدارها
معنی لغویاش میشود «بهشت» و واقعا هم بهشت است. بهشت آنهایی که پول دارند، زیاد هم پول دارند و حاضرند برای گرفتن مدرک تحصیلی از بهترین دانشگاههای کشور، خوب خرج کنند. «پردیسهای خودگردان دانشگاهی» در ابتدا قرار بود با جذب دانشجوی بینالمللیِ شهریهپرداز، کمکخرج دانشگاههای برتر کشور باشند تا در این وانفسای بیپولی و «بودجه نداریم» به داد این دانشگاهها برسند.پردیسها قرار بود برای جذب دانشجوی پولدارِ عشقِ درس از کشورهای دیگر برنامه بریزند و اعتبار مادی و معنوی دانشگاههای ما را افزایش بدهند. سیل تقاضاهای داخلی، نیاز مالی شدید دانشگاهها و ناتوانی در جذب دانشجوی بینالمللی اما فلش پردیس را به سمت داخل کشور برگرداند. عنوان «بینالملل» خیلی آرام و بیسروصدا از نام پردیسها حذف یا بیاثر شد و دانشجویان داخلی هم اجازه داشتند با پرداخت شهریه و گذراندن حداقلهای علمی، به دانشگاههای برتر بیایند و کنار رتبههای برتر کنکور، درس بخوانند.
معنی لغویاش میشود «بهشت» و واقعا هم بهشت است. بهشت آنهایی که پول دارند، زیاد هم پول دارند و حاضرند برای گرفتن مدرک تحصیلی از بهترین دانشگاههای کشور، خوب خرج کنند
این روزها تصویر کوچهای پر از خودروهای لاکچری، روبروی ساختمان پردیس، برای دانشجویان دانشگاههایی مثل صنعتی شریف بسیار آشناست. دانشجویان ثروتمند، با پرداخت شهریه، در کنار دانشجویان عادیِ دانشگاهها مینشینند، از همان استادها و امکانات آموزشی استفاده میکنند و البته با واریزیهای پروپیمانشان، دانشگاههای دولتی را از بحران مالی نجات میدهند. با چنین فرمولی است در حال حاضر 16 دانشگاه وابسته به وزارت علوم و 6 دانشگاه علومپزشکی، پردیس خودگردان دارند.
با 32000 در امیرکبیر!
امروز تقریبا هیچ دانشگاه دولتیِ برتری در تهران نیست که «پردیس خودگردان» نداشته باشد. از میان صنعتیها، شریف و امیرکبیر و علموصنعت پردیسهای پر رونقی دارند. دانشگاه تهران هم در پردیس خودگردانش، برای رشتههای مختلف فنی و تجربی دانشجوی پولی جذب میکند. حتی دانشگاه علومانسانیِ علامهطباطبایی هم در مقطع تحصیلات تکمیلی پردیس خودگردان دارد و دانشجوی پولی جذب میکند.در میان پردیسهای فنی-مهندسی، پردیس دانشگاه شریف گرانترین شهریه و احتمالاً بیشترین متقاضی را دارد. شریفیها از ورودیهای 98 کارشناسی پردیسشان، ترمی 6 میلیون و 400 هزار تومان شهریه ثابت میگیرند و هر واحد درس نظری هم حدود 430 هزار تومان شهریه متغیر دارد
سازوکار ورود به این پردیسها، تفاوتی با سازوکار ورود به دانشگاه ندارد. متقاضی پردیس باید کنکور بدهد و منتظر نتیجهی کنکور بماند. با این تفاوت که نگرانی خاصی دربارهی رتبهی کنکورش ندارد و جیب پدر، تضمینکنندهی ورود او به دانشگاههای برتر است. البته «هر» رتبهی کنکوری برای ورود به پردیسها کافی نیست و برای مثال در پردیس علوم پزشکی ایران، کسی با رتبهی بدتر از 3000 نتوانسته پزشکی بخواند. در رشتههای فنی اما ورود به پردیس خودگردان راحتتر است و تا همین یکی دو سال پیش رتبهی 32000 کشوری هم به پردیس دانشگاه امیرکبیر راه پیدا کرده! خلاصه که اگر شهریه جفت و جور باشد، ورود به پردیسهای خودگردان مثل آب خوردن است.
مدرکهای صد میلیون تومانی
هزینهی تحصیل در پردیسهای خودگردان، ثابت نیست و از رشتهای به رشته دیگر و از دانشگاهی به دانشگاه دیگر، تفاوت میکند. این رقم هر سال و برای ورودیهای جدید پردیس هم بر اساس تشخیص مسئولین هر دانشگاه، گران میشود. خلاصه آنکه تنها معیار برای تعیین شهریهی پردیسها، نظرات مسئولین دانشگاههاست. آنها در حال فروش برند و اعتبار دانشگاه خود به متقاضیان متمول هستند و طبیعی است که حق داشته باشند برای کالای خودشان، قیمتگذاری کنند!در میان پردیسهای فنی-مهندسی، پردیس دانشگاه شریف گرانترین شهریه و احتمالاً بیشترین متقاضی را دارد. شریفیها از ورودیهای 98 کارشناسی پردیسشان، ترمی 6 میلیون و 400 هزار تومان شهریه ثابت میگیرند و هر واحد درس نظری هم حدود 430 هزار تومان شهریه متغیر دارد. به عبارت سادهتر یک ترمِ معمولیِ 18 واحدی بدون هیچ واحد عملی و یا کارآموزی، برای دانشجویان پردیس شریف بیش از 14 میلیون تومان هزینه دارد و اگر دانشجوی پردیسی بخواهد در مدت زمان مشخص شده یعنی 8 ترم لیسانسش را بگیرد، حدود 112 میلیون تومان باید به دانشگاه شریف شهریه بدهد.
پردیس دانشگاه امیرکبیر ترمی حدود 3 میلیون و 400 هزار تومان شهریه ثابت از دانشجویانش میگیرد و میانگین شهریه متغیرش هم، به ازای هر واحد درس 300 هزار تومان است. این یعنی یک لیسانسِ 140 واحدیِ 8 ترمه در این دانشگاه حدودا 70 میلیون تومان هزینه دارد. علموصنعتیها هم از دانشجویان دکترای پردیس، ترمی بیش از 8 میلیون تومان شهریه میگیرند و از ارشدها حدود 3 میلیون و 700 هزار تومان. پردیس دانشگاه شهیدبهشتی هم ترمی 8 میلیون و 200 هزار تومان را برای دانشجویان کارشناسیِ ورودی 98 تعیین کرده. این مبلغ در مقطع ارشد کمتر و در مقطع دکترا تقریبا معادل کارشناسی است.
ترمی 12 میلیون تا دکتر شدن
بچههای علوم پزشکی اما برای ورود به پردیس، باید پول بیشتری بدهند. دانشگاه علومپزشکی ایران از پردیسیها تا دو سال پیش، سالی 19 میلیون و 700 هزار تومان شهریهی علیالحساب میگرفت. مبلغی که در سالهای اخیر بیشتر شده. پردیس علومپزشکی دانشگاه شهید بهشتی هم برای دکترای پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی ترمی بیش از 12 میلیون تومان شهریه در نظر گرفته.دانشگاه علامه که دانشگاه تخصصی علوم انسانی است، شهریههای کلانی برای دانشجویان پردیسی در نظر گرفته و تحصیل در این پردیس، جمعاً حدود 72 میلیون تومان هزینه دارد تا به مدرک برسد. ناگفته نماند که مدرک دریافتی دانشجویان پردیسی، تفاوتی با سایر دانشجویان دانشگاههای پردیسدار ندارد و در مواردی، حتی مکان کلاسها و امکانات آموزشی برای دانشجویان پردیسی و غیرپردیسی مشترک است.