درآمدمان با هزینهها سازگاری نداشت
همه چیز تمام شد و من هر چه بیشتر تلاش میکنم، موفقیتی در یافتن کلمات مناسب برای ابراز حسی که از ناکامی در کسبوکار دارم، به دست نمیآورم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1398/06/27 ساعت 15:51
واقعیت آن است که ما تلاش و اشتیاق فراوانی را در ۴ سال گذشته در این مسیر به خرج دادیم دشوار است که کلمات مناسبی را برای بیان موقعیت غیرقابل باوری که در آن هستیم پیدا کنم.
اینها حس و حال کلوئه رز، یکی از بنیانگذاران کسبوکار تحویل غذاست که در سال ۲۰۱۶ ناگزیر از خاتمه دادن به کار آن شدند. کسبوکار آنها به نام Take Eat Easy در واقع خدمت ارسال غذا برای مشتریان بود که موفق شد در طول فعالیتش از تعداد ۱۰ نفر به ۱۶۰ کارمند برسد. آنچه که یافتن کلمات و ادای آنها برای بیان احساس در روز اعلام بسته شدن این کسبوکار را دشوارتر میکرد، آن است که به گفته کلوئه، آنها کارشان را به خوبی انجام میدادند.
خانم کلوئه در این باره میگوید: وقتی که کارمان را شروع کردیم، چیزی نمیدانستیم و تقریباً هر اشتباهی را که ممکن بود مرتکب شدیم، بهاینترتیب هر آنچه را که برای مشتریانمان اهمیت داشت، آموختیم و هر آنچه را که برای رستورانهای همکار ضروری بود، فرا گرفتیم. ما یاد گرفتیم چه کارهایی نباید انجام شود و در چه مواردی خوب هستیم و باید همان کارها را بیشتر دنبال کنیم. ما ۴ سال قبل وقتی که کارمان را شروع کردیم، درباره موضوعاتی همچون امور فنی، تجاریسازی، فروش، پشتیبانی مدیریت مالی، جذب سرمایه و چیزی نمیدانستیم.
کلوئه ادامه میدهد: ما در طول چند سال تبدیل به برترین کسبوکار تحویل غذا در فرانسه و بلژیک شدیم. همچنین پیشتاز تحویل غذا با دوچرخه در اروپا بودیم. در این مدت با رستورانهای موفق و شناخته شده در شهرهای اروپا همکاری داشتیم و توانستیم غذای این رستورانها را در زمان ثبت شده مناسب در شهرهای بروکسل، پاریس، مادرید، لندن و بیش از ۲۰ شهر در سراسر اروپا به مشتریان تحویل دهیم.
کسبوکار Take Eat Easy در طول سال پیش از تعطیلی رشد ماهیانه ۳۰ درصد را تجربه کرد و توانست از مرز یک میلیون سفارش بگذرد و تعداد رستورانهای همکار را از ۴۵۰ به ۳۲۰۰ برساند. در همین مدت تعداد کاربران از ۳۰ هزار به ۳۵۰ هزار رسید، اما آنها در نهایت ناگزیر شدند کسبوکارشان را تعطیل کنند. کلوئه درباره دلایل ناکامی در پیشبرد و حفظ کسبوکارشان میگوید: درآمد ناشی از ارائه خدمات با هزینهها سازگاری نداشت، از طرفی ما نتوانستیم در سومین مرحله از تلاش برای جذب سرمایه موفقیتی به دست بیاوریم.
این کسبوکار از آنجا شروع شد که بنیانگذارانش احساس کردند در حوزه تحویل غذا باید چیزهایی مورد توجه قرار گیرد. آنها باور داشتند که با هر بار انجام درست کارشان، زندگی را برای کاربران راحتتر میکنند و تلاش کردند که غذای عالی را با خدمات عالی ارائه کنند. اما تجربه عملی آنها نشان داد که داشتن انگیزه و اشتیاق برای پیشبرد کار کافی نیست. در همین حال گرچه طرح آنها به دلیل تأکید روی استفاده از دوچرخه مورد توجه کاربران قرار گرفته و اهدافی فراتر از کسبوکار را هم دنبال میکرد، اما ادامه کار نیازمند حفظ شرایط و کسب امکانات دیگری هم هست.
نداشتن تجربه کافی در برنامهریزی کارها و پیشبرد کاربر مبنای سعی و خطا از نکاتی است که در ناکامی آنها نقش بزرگی داشت. بزرگترین چالشی که این کسبوکار با آن مواجه شد، درآمد ناکافی بود. روشن است که طراحی راهبرد مناسب برای قیمتگذاری و مدیریت هزینهها میتوانست به آنها کمک کند که درگیر چنین مشکلی نشوند.
در حالی که این کسبوکار به دلیل تلاش زیاد کارکنان و شور و علاقهای که داشتند موفق به جذب تعداد قابلتوجهی همکار تجاری شد و از طرفی با تأکید بر استفاده از دوچرخه و حفظ محیط زیست مورد توجه کاربران قرار گرفت، اما قادر به ایجاد توازن بین هزینه و درآمد نبود. اشتیاق کارکنان نسبت به کاری که انجام میدادند، در جلب و حفظ مشتری تأثیر بسیاری داشت اما آنها نتوانستند این شوق را به سرمایهگذاران هم منتقل کرده و آنها را برای تزریق سرمایه قانع کنند و در انتها راهی جز پایان دادن به کارشان نداشتند.
منبع: هفتهنامه شنبه
اینها حس و حال کلوئه رز، یکی از بنیانگذاران کسبوکار تحویل غذاست که در سال ۲۰۱۶ ناگزیر از خاتمه دادن به کار آن شدند. کسبوکار آنها به نام Take Eat Easy در واقع خدمت ارسال غذا برای مشتریان بود که موفق شد در طول فعالیتش از تعداد ۱۰ نفر به ۱۶۰ کارمند برسد. آنچه که یافتن کلمات و ادای آنها برای بیان احساس در روز اعلام بسته شدن این کسبوکار را دشوارتر میکرد، آن است که به گفته کلوئه، آنها کارشان را به خوبی انجام میدادند.
این کسبوکار به دلیل تلاش زیاد کارکنان و شور و علاقهای که داشتند موفق به جذب تعداد قابلتوجهی همکار تجاری شد و از طرفی با تأکید بر استفاده از دوچرخه و حفظ محیط زیست مورد توجه کاربران قرار گرفت، اما قادر به ایجاد توازن بین هزینه و درآمد نبود.
خانم کلوئه در این باره میگوید: وقتی که کارمان را شروع کردیم، چیزی نمیدانستیم و تقریباً هر اشتباهی را که ممکن بود مرتکب شدیم، بهاینترتیب هر آنچه را که برای مشتریانمان اهمیت داشت، آموختیم و هر آنچه را که برای رستورانهای همکار ضروری بود، فرا گرفتیم. ما یاد گرفتیم چه کارهایی نباید انجام شود و در چه مواردی خوب هستیم و باید همان کارها را بیشتر دنبال کنیم. ما ۴ سال قبل وقتی که کارمان را شروع کردیم، درباره موضوعاتی همچون امور فنی، تجاریسازی، فروش، پشتیبانی مدیریت مالی، جذب سرمایه و چیزی نمیدانستیم.
کلوئه ادامه میدهد: ما در طول چند سال تبدیل به برترین کسبوکار تحویل غذا در فرانسه و بلژیک شدیم. همچنین پیشتاز تحویل غذا با دوچرخه در اروپا بودیم. در این مدت با رستورانهای موفق و شناخته شده در شهرهای اروپا همکاری داشتیم و توانستیم غذای این رستورانها را در زمان ثبت شده مناسب در شهرهای بروکسل، پاریس، مادرید، لندن و بیش از ۲۰ شهر در سراسر اروپا به مشتریان تحویل دهیم.
کسبوکار Take Eat Easy در طول سال پیش از تعطیلی رشد ماهیانه ۳۰ درصد را تجربه کرد و توانست از مرز یک میلیون سفارش بگذرد و تعداد رستورانهای همکار را از ۴۵۰ به ۳۲۰۰ برساند. در همین مدت تعداد کاربران از ۳۰ هزار به ۳۵۰ هزار رسید، اما آنها در نهایت ناگزیر شدند کسبوکارشان را تعطیل کنند. کلوئه درباره دلایل ناکامی در پیشبرد و حفظ کسبوکارشان میگوید: درآمد ناشی از ارائه خدمات با هزینهها سازگاری نداشت، از طرفی ما نتوانستیم در سومین مرحله از تلاش برای جذب سرمایه موفقیتی به دست بیاوریم.
این کسبوکار از آنجا شروع شد که بنیانگذارانش احساس کردند در حوزه تحویل غذا باید چیزهایی مورد توجه قرار گیرد. آنها باور داشتند که با هر بار انجام درست کارشان، زندگی را برای کاربران راحتتر میکنند و تلاش کردند که غذای عالی را با خدمات عالی ارائه کنند. اما تجربه عملی آنها نشان داد که داشتن انگیزه و اشتیاق برای پیشبرد کار کافی نیست. در همین حال گرچه طرح آنها به دلیل تأکید روی استفاده از دوچرخه مورد توجه کاربران قرار گرفته و اهدافی فراتر از کسبوکار را هم دنبال میکرد، اما ادامه کار نیازمند حفظ شرایط و کسب امکانات دیگری هم هست.
نداشتن تجربه کافی در برنامهریزی کارها و پیشبرد کاربر مبنای سعی و خطا از نکاتی است که در ناکامی آنها نقش بزرگی داشت. بزرگترین چالشی که این کسبوکار با آن مواجه شد، درآمد ناکافی بود. روشن است که طراحی راهبرد مناسب برای قیمتگذاری و مدیریت هزینهها میتوانست به آنها کمک کند که درگیر چنین مشکلی نشوند.
در حالی که این کسبوکار به دلیل تلاش زیاد کارکنان و شور و علاقهای که داشتند موفق به جذب تعداد قابلتوجهی همکار تجاری شد و از طرفی با تأکید بر استفاده از دوچرخه و حفظ محیط زیست مورد توجه کاربران قرار گرفت، اما قادر به ایجاد توازن بین هزینه و درآمد نبود. اشتیاق کارکنان نسبت به کاری که انجام میدادند، در جلب و حفظ مشتری تأثیر بسیاری داشت اما آنها نتوانستند این شوق را به سرمایهگذاران هم منتقل کرده و آنها را برای تزریق سرمایه قانع کنند و در انتها راهی جز پایان دادن به کارشان نداشتند.
منبع: هفتهنامه شنبه
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .