تبیان، دستیار زندگی
آنچه در مقاله گذشته مطرح شد به اختصاراین بود که از نظر علامه طباطبایی، قرآن ظاهری تفصیلی دارد و بطن وحقیقتی واحد و مکنون. به دیگر سخن، قرآن به اعتبار ظاهرش، کتابی است با آیاتی جدا جدا و سوره ها و فصلهایی مختلف. اما به اعتبار حقیقتش، امری خالی از تفصیل و ت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمی از یم "المیزان"

(8)

قرآن

سوره بقره، آیه :186

شهْرُ رَمَضانَ الَّذِى أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَیِّنَتٍ مِّنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شهِدَ مِنكُمُ الشهْرَ فَلْیَصمْهُ وَ مَن كانَ مَرِیضاً أَوْ عَلى سفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِكمُ الْیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِكمُ الْعُسرَ وَ لِتُكمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكبرُوا اللَّهَ عَلى مَا هَدَاكُمْ وَ لَعَلَّكمْ تَشكُرُونَ(185)

ترجمه:

(آن ایام كوتاه) ماه رمضان است كه قرآن در آن نازل شده تا هدایت مردم و بیاناتى از هدایت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر كس این ماه را درك كرد باید روزه اش بگیرد و هر كس مریض و یا مسافر باشد بجاى آن چند روزى از ماههاى دیگر بگیرد خدا براى شما آسانى و سهولت را خواسته و دشوارى نخواسته و منظور اینست كه عده سى روزه ماه را تكمیل كرده باشید و خدا را در برابر اینكه هدایتتان كرد تكبیر گفته و شاید شكرگزارى كرده باشید.

آنچه گذشت...

آنچه در مقاله گذشته مطرح شد به اختصاراین بود که از نظر علامه طباطبایی، قرآن ظاهری تفصیلی دارد و بطن وحقیقتی واحد و مکنون. به دیگر سخن، قرآن به اعتبار ظاهرش، کتابی است با آیاتی جدا جدا و سوره ها و فصلهایی مختلف. اما به اعتبار حقیقتش، امری خالی از تفصیل و تدرج. این معنا از آیه شریفه" حم و الکتاب المبین، انا جعلناه قرآنا عربیا لعلكم تعقلون و انه فى ام الكتاب لدینا لعلى حكیم "، استفاده می شود.بنا بر این آیات، قرآن نازل شده که به لباس الفاظ عربی ملبس است ظهور و بروز همان حقیقت مکتوم است که نزد خداوند سبحان(فی ام الکتاب لدینا) محفوظ است. بدینسان همین امر، ما را برآن می دارد که آیه "شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن "، و آیه "انا انزلنا فى لیلة القدر" و آیه " انا انزلناه فى لیلة مباركة "را كه بر نزول دفعی قرآن دلالت دارند بر نزول حقیقت قرآن حمل كنیم.

در نتیجه می توان گفت:

" كتاب مبین، بر قلب رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در یك شب(نزول دفعی)، همچنانكه همین قرآن بعد از آن كه بشرى و خواندنى و مفصل شد، تدریجا در مدت بیست و سه سال دعوت نبویه (نزول تدریجی) نازل شده است."

اینک ادامه تفسیر آیه شریفه را، همراه با صاحب "المیزان" پی می گیریم.

نمى دانم كدام یك از جملات این مفسر، كه سراسر آن فاسد است، قابل اصلاح است تا به وجهى از وجوه، با حق و حقیقت منطبق شود، چون در چنین صورتى قضیه شبیه مثل معروف مى شود كه مى گویند وصله از خود جامة بیشتر است.

گفتار بعضى از اهل بحث در توجیه نزول قرآن در ماه رمضان

بعضى دیگر از اهل بحث و تحقیق در معناى اینكه چگونه ممكن است قرآن در ماه رمضان نازل شده باشد؟ گفتارى دارد كه خلاصه اش از نظر خواننده مى گذرد.

هیچ شكى نیست در اینكه بعثت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) قرین و توأم با نزول اولین بخش آن بوده، و در آن بخش به وى دستور داده كه مردم را تبلیغ و انذار كن، از سوى دیگر در این نیز هیچ شكى نیست كه بعثت و نزول اولین بخش قرآن، در شب اتفاق افتاده، براى اینكه آیه شریفه : انا انزلناه فى لیلة مباركة انا كنا منذرین، صریحا مى فرماید: كه قر آن در شب نازل شده، و باز شكى نیست كه آن شب از شب هاى رمضان بوده، براى این كه در سوره بقره آیه 185 مى فرماید:

"شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن "

پس تا این جا هیچ شكى نیست تنها گفتگو در این است كه منظور این آیات تمام قرآن است یا بعضى از آن ؟

در پاسخ از این سؤ ال مى گوئیم : گو اینكه همه قرآن در یك شب نازل نشده، اما همینكه سوره حمد كه مشتمل بر بسیارى از معارف قرآن است در یك شب نازل شده، مثل این است كه همه قرآن در یك شب نازل شده باشد، و بهمین اعتبار مى شود گفت : (ما قرآن را در فلان شب نازل كردیم ).

پاسخ دیگرى كه مى توان گفت اینكه :

كلمه قرآن همانطور كه بر همه آیات بین دو جلد اطلاق مى شود، بر بعض از آن نیز اطلاق مى گردد، همانطور كه بر سایر كتب آسمانى از قبیل تورات و انجیل و زبور نیز اطلاق مى گردد، و این خود اصطلاحى است از قرآن كریم. آنگاه اضافه كرده : كه اولین بخشى كه نازل شده "اقرء باسم ربك الذى خلق " است كه در شب بیست و پنجم رمضان نازل شد، در حالى كه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در وسط بیابان بود، و به طرف خانه خدیجه مى آمد، همینكه این آیات به وى وحى شد به خاطرش رسید از جبرئیل بپرسد: چگونه پروردگار خود را یاد كند، دوباره جبرئیل خود را به وى نشان داد و تعلیمش داد كه بگوید: "بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین " تا آخر سوره حمد، و سپس كیفیت نماز را به او یاد داد، و از نظرش غائب شد، رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) به خود آمد در حالى كه اثرى از جبرئیل نیافت ، تنها از آنچه دیده بود، تعبى و كوفتگى در خود احساس كرد، تعبى كه همواره بعد از دیدن جبرئیل به او دست مى داد، و چون اولین بار بود كه به چنین منظره اى بر مى خورد و نمى دانست كه از طرف خدا مبعوث به نبوت و هدایت خلق شده ، لذا وقتى به خانه درآمد از شدت خستگى آن شب را تا به صبح خوابید، صبح آن شب مجددا فرشته وحى نزد او برگشت و این سوره را بر او نازل كرد: "یا ایها المدثر قم فانذر".

آنچه در مقاله گذشته مطرح شد به اختصاراین بود که از نظر علامه طباطبایی، قرآن ظاهری تفصیلی دارد و بطن وحقیقتی واحد و مکنون. به دیگر سخن، قرآن به اعتبار ظاهرش، کتابی است با آیاتی جدا جدا و سوره ها و فصلهایی مختلف. اما به اعتبار حقیقتش، امری خالی از تفصیل و تدرج.

آنگاه مفسر نامبرده مى گوید پس معناى نازل شدن قرآن همین نازل شدن سوره حمد است، كه در ماه رمضان و مصادف با شب قدر نازل شده، و اما آنچه در كتب شیعه دیده مى شود كه بعثت در روز بیست و هفتم رجب بوده، روایاتى است كه علاوه بر اینكه جز در بعضى از كتب شیعه كه تاریخ تالیفش جلوتر از قرن چهارم هجرت نیست، یافت نمى شود مخالف كتاب خدا نیز هست، چون متوجه شدید كه كتاب خدا نزول قرآن را در ماه رمضان دانسته است.

سپس اضافه مى كند: كه در این میان روایات دیگرى هست مؤ ید آن روایات كه مى گوید معناى نزول قرآن در ماه رمضان این است كه قرآن قبل از بعثت رسولخدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) یك جا از لوح محفوظ به بیت المعمور نازل شد، و جبرئیل آن را در بیت المعمور به ملائكه املاء كرد، تا آنكه بعد از بعثت به تدریج بر رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) نازل شد.

و این روایات اوهامى است خرافى كه دست اجانب آنها را با روایات اسلام آمیخته كرده و به چند جهت مردود است ،

1 - مخالف كتاب خدا هستند 2 - لوح محفوظ را جزء ماوراى طبیعت دانسته در حالى كه لوح محفوظ عبارت است از عالم طبیعت و بیت المعمور عبارت است از كره زمین، كه با سكونت بشر معمور و آباد گشت، این بود خلاصه گفتار آن مفسر.

مؤ لف :

نمى دانم كدام یك از جملات این مفسر، كه سراسر آن فاسد است، قابل اصلاح است تا به وجهى از وجوه، با حق و حقیقت منطبق شود، چون در چنین صورتى قضیه شبیه مثل معروف مى شود كه مى گویند وصله از خود جامة بیشتر است ...

                          مشروح نقد علامه طباطبایی براین مدعا را در مقاله آتی خواهید خواند.

سایت تبیان

ابوالقاسم شکوری

_______________________

منبع:

ترجمه تفسیر المیزان ج 2، صص 26-25.