باز به سمت دل ما آمدی موجی و از بحر بلا آمدی سوی نفس های دل تشنه ام ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1386/07/02
مرغ سبكبال عشق
باز به سمت دل ما آمدی
موجی و از بحر بلا آمدی
سوی نفس های دل تشنه ام
با عطش كرب و بلا آمدی
دست زجان شستی و سر داده ای
هیچ نبودت كه بپا آمدی
بال و پرت سوخت كجا بوده ای
آتش خاموش كجا آمدی
آمدی و سوخته تر شد دلم
شعله ی خورشید چرا آمدی
بغض خزان دیده بریز از گلو
حال كه در شور و نوا آمدی
مثل تو ای مرغ سبكبال عشق
زد پر و بال آینه تا آمدی
هر ورق برگ گلت یك طرف
از چه چنین جدا جدا آمدی
گام نهادی به حریم « خلیل»
یا ز گذرگاه « منا » آمدی
عطر خدا داشت پلاكت هنوز
یاسی و از عرش خدا آمدی
محمود تاری