الگو و برنامه خاصی برای تفریح و گردشگری مردم نداریم
نبود دغدغه بین نیروهای انقلابی، نداشتن الگو بعد از 40 سال در جمهوری اسلامی، دوگانه بین تفریح بالا و پایینشهر، نبود سرمایهگذاری در حوزه تفریح، تأثیرات توسعه وابسته به غرب در حوزه گردشگری و راهکارهای رسیدن به گردشگری تراز انقلاب اسلامی از مهمترین مباحث مطرحشده در میزگرد گردشگری و تفریح تراز انقلاب بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1398/06/04 ساعت 15:43
میزگرد گردشگری و تفریح تراز انقلاب با حضور محمدحسن جعفر زاده رئیس مرکز گفتمان انقلاب اسلامی و حسین زینلیان بروجنی کارشناس مطالعات منطقهای و پژوهشگر حوزه تفریح و گردشگری در خبرگزاری فارس برگزار شد.
کشورهای مختلف هرکدام برای تفریح و گردشگری و جذب توریست الگوهایی ارائه دادهاند، سالها است که مرکز تفریحی دیزنی لند الگویی برای سایر کشورها شده؛ با توجه به تمدن اسلامی هنوز ایران اسلامی در حوزه الگویی ارائه نداده است. عربستان و امارات متحده عربی ازجمله کشورهایی در خاورمیانه هستند که در این زمینه به دنبال تقلید از الگوهای غربی هستند.
ابتدا باید بدانیم دین اسلام ساعاتی بهعنوان فراغت از همهچیز و رهایی از مسئولیت را به رسمیت نمیشناسد. بهعنوانمثال مقام معظم رهبری در تفسیر آیه هفتم سوره انشراح (فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ) میفرمایند: وقتی از کار فراغت پیدا کردی، یعنی کارت تمام شد، تازه قامت راست کن، یعنی شروع کن به کار بعدی؛ توقف وجود ندارد اتفاقاً این مفهوم یکی از دوگانههایی است که در این حوزه بین ما و تمدن غرب وجود دارد. البته غرب در دوران پستمدرن به سمت جهت دادن به تفریح پیش رفته است و اینطور نیست که بگوییم در غرب هم تفریح مطلقاً برای تفریح است.
در نگاه بسیاری از مردم ما این انگاره وجود دارد که اوقاتی در زندگی هست که باید فارغ از همهچیز آن را بگذرانیم. در روایات تعابیری داریم که اشاره به بخشی از زندگی میکند که باید در آن به شادی و لذتهای حلال پرداخت. بهعنوانمثال حضرت علی(ع) میفرمایند مؤمن سه وقت در زندگی دارد که یک بخش به عبادت، بخشی به فکر معاش و امورات زندگی و بخش دیگر به لذتهای حلال و مشروع باید بپردازد.
حتی امام باقر (ع) میفرمایند این بخش سوم (لذتهای حلال) بهگونهای هست که اگر کسی این بخش را نداشته باشد مابقی آن را هم نخواهد داشت. پس دین اسلام به اوقاتی از زندگی که از کار و عبادت مرسوم فرق دارد نهتنها توجه میدهد بلکه به آن تأکید هم دارد.
اما آیا اسلام این بخش را رها کرده است و هیچ برنامهای برای آن ندارد. به نظر بنده اینطور نیست و اسلام برای اوقات اینچنین هم برنامه دارد. بهعنوان نمونه از امام رضا (ع) روایتی نقلشده که شبیه دو روایت بیانشده در قبل است. ایشان میفرمایند: إجتَهِدوا أن یَکونَ زَمانُکُم أربَعَ ساعاتٍ ... تلاش کنید زمانهای خودتان را به چهار بخش تقسیم کنید، زمانى براى مناجات باخدا ؛ زمانى براى تأمین معاش ؛ زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى که عیبهایتان را به شما مىشناسانند و در دل شما را دوست دارند؛ و ساعتى براى کسب لذّتهاى حلال.
در واقع حضرت رضا (ع) یک بخش دیگر بیشتر از دو روایت قبل به اوقات زندگی مؤمن اضافه کردند که باید به دنبال معاشرت با مؤمنین و صلهرحم بود. البته شاید بتوان این بخش را هم به همان بخش لذتهای حلال در روایت حضرت امیر (ع) ضمیمه کرد. در ادامه این روایت داریم که «بِهذِهِ السّاعَةِ تَقدِروُن عَلَى الثَّلاثِ ساعاتٍ» یعنی با بخش چهارم ( لذتهای حلال) توانایى و نیروی انجام وظایف سه بخش دیگر را تأمین کنید. پس مشخص میشود که این بخش از زندگی در نگاه اسلام نهتنها به معنای رهایی از مسئولیتها بلکه تجدیدقوا و تمهید و آماده شدن برای انجام بهتر بخشهای دیگر زندگی است. شاید به همین خاطر است که مقام معظم رهبری میفرمایند: وقتی کار تفریحی انجام میدهید یا دیگران را شاد میکنید احساس کنید که یک عبادت انجام میدهید.
در عرصه گردشگری هم باید بدانیم که مجموعاً در قرآن چهارده بار بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع سفر پرداختهشده است و بیشترین تأکید قرآن در انجام سیاحت و گردشگری مشاهده سرانجام تکذیب کنندگان حقایق است (فَسیروُا فِی الأَرضِ فَانظُروُا کَیفَ کانَ عاقِبَةُ المُکَذَِبین) که به معنای جهتدار بودن گردشگری در ادبیات قرآن است.
با این بیان روشن میشود که متولیان امر تفریح باید این حوزه را کاملاً جدی بگیرند و تلاش کنند مفاهیم، ارزشها و آمادگیهای لازم برای مردم در عرصه مسئولیتهای فردی و اجتماعی و کار و اشتغال و زندگی معنوی و عبادی در زمانه تفریح و گردش بهصورت کاملاً نرم و غیرمستقیم و با چاشنی شادی و تفریح به آنها انتقال پیدا کند. در این صورت بازیها اعم از ورزشی، جسمی، روحی ذهنی و... جهتدار خواهد شد و لازم است پارکها و شهربازیهایی چون تم پارک، پارک مهارت، کار بازی، پارک دانش، شهربازی معارفی، پارک طبیعت، اردوهای آموزش پایه و گردشگری هدفمند مثل گردشگری مذهبی، گردشگری سلامت و... برای فعالان انقلابی این عرصه و مسئولان جمهوری اسلامی اهمیت پیدا کند.
بر اساس این رویکرد که میتوان از آن به «جهتداری عرصه تفریح و گردشگری» نام برد، جبهه انقلاب باید بهصورت جدی در شیوهها و قالبهای مختلف تفریحی برای انتقال مفاهیمی چون انسانیت، عدالت، شجاعت، مقاومت، معنویت، تدبر، تفکر، اعتقادات، بصیرت، سبک زندگی اسلامی و دیگر مفاهیم بلند انقلاب اسلامی تأمل کنند و به اندیشه ورزی، نوآوری و الگوسازی بپردازند.
امروز محتوای انقلاب اسلامی برای چه مخاطبی باید عرضه شود و مخاطبی که فضای آن دگرگونشده است و زندگی آنها به سمت تفریح و گردش و بهشدت رنگ و بوی غرب گرفته است، با چه ظرافتی باید وارد شد که بتوان این محتوای انقلابی در حوزه تفریح و گردشگری را تزریق کرد؟
جعفر زاده: دغدغه شما یک مسئله پسینی است. یعنی اول جریان انقلابی باید بهعنوان از وظایف اصلی و یک کار جهادی در حوزه گردشگری و تفریح دغدغه پیدا کند و آن را تبدیل به گفتمان عمومی و مطالبه از مسئولان کند. اما طبیعی است که در این مسیر باید مراقب باشیم که انتقال مفهوم از طریق تفریح و گردشگری تبدیل به کار کلیشهای نشود، شعارزده عمل نکنیم و از مواجهه سادهانگارانه با این موضوع پیچیده دوریکنیم. اگر این مسائل را رعایت کنیم و قالبهای زیبا، نوآورانه و حرفهای را در این عرصه به کار ببریم، بنده مطمئنم که مردم فهمیده ایران با پشتوانه تمدنی و سابقه چند هزارساله توحیدی و چند صدساله اسلامی، همراهی و استقبال خوبی خواهند داشت.
همانطور که گفتم در غرب در سالهای اخیر این حوزه رها نشده است بلکه خیلی از مفاهیم آموزشی و مهارتی را در قالب بازی انتقال داده میشود.
رهبر انقلاب فرمودند جریان غرب سعی کرد هجمه فرهنگی انجام دهد و تصریح کردند که موفق نشدند و تأکید دارند قاطبه مردم ما انقلابیاند. قبول دارم که جنگ نرم و تهاجم فرهنگی غرب تا حدی اثر گذاشته است و در برخی از زوایا و ابعاد زندگی گروهی از مردم ما مشاهده میشود و قابلانکار نیست؛ اما باید بپذیریم که قلبهای ایرانیان هنوز با انقلاب و شعارهای راستین آن است و به اهداف و آرمانهای انقلاب ایمان دارند. بنابراین اگر ما بتوانیم مفاهیمی که با فطرت انسان بهخصوص مردم مسلمان و موحد ایران عجین است، بهصورت نرم و طراحیشده در حوزه تفریح استفاده کنیم، با استقبال بالایی روبرو خواهیم شد.
منظور از بازی جسمی ورزش است که ریشههای در یونان باستان و المپیک دارد و منظور از بازی فکری شامل ریاضیات و موسیقی است که البته مطرحشدن این موارد صرفاً در ابعاد نظری است.
در سالهای بعد در قرونوسطی عمدتاً تفریحات جایگاهی نداشت نه در ابعاد نظری و نه حوزه عملی و بهصورت سنتی تفریح در آن دوران لذت بردن از سنتهای خانوادگی و جشنهای سنتی است اما با تحول عظیم انقلاب صنعتی و ماشینی شدن کار و بهنوعی خاکستری شدن فضای جامعه، نظام سرمایهداری تازه شکلگرفته که یک انباشت سرمایه برای خود ایجاد کرده بود به فکر فرو میرود و به سه هدف اقدام به ایجاد مراکزی جهت تفریح در کنار زندگی ماشینی شکلگرفته میکند اول اینکه در فشار روانیسنگین حاصل از کار، محیطی جهت افزایش رضایتمندی از وضعیتی که در آن قرار دارند ایجاد میکند تا یک حس رفاه و لذت از زندگی کاذب در آن دوران نابرابری بورژوازی و پرولتاریا به وجود بیاید و از این طریق امکان بیشینه شدن این نارضایتی و اعتراضات ساماندهی شده علیه سرمایهداری و زندگی ماشینی کم میشود و در همین دوره است که نمود های جدیتر کازینوها و کابارهها و اولین پارکهای و شهربازیهای ابتدایی که دارای چرخوفلکهای ساده هستند به وجود میآید و هدف سوم یعنی جمعآوری دوباره ی سرمایه و حقوق پرداختشده به کارگران در آخر شبها و آخر هفتهها و آخر ماهها و تعطیلات به جیب سرمایهدار ایجادکننده همین مراکز تفریحی برمیگردد و سرمایهداری اجازهی انباشت سرمایه در خارج از سیطرهی خود را به دیگری نمیدهد و متأسفانه از آن زمان تاکنون این سیکل تعریفشده در جهان ادامه دارد و به سبک زندگی آرزومندانهی همهی جوامع تبدیلشده است.
یعنی اینکه مردم و انسانهای عادی از صبح تا شب و از اول هفته تا اواخر هفته تلاش میکنند و زحمت میکشند و پول درمیآورند تا آخر شب یا آخر هفته بروند در مراکز تفریحی که سرمایهداران به وجود آوردهاند آن پول را خرج کنند و این حس رفاه و لذت بردن از زندگی و رضایت از عمر برایشان به وجود بیاید حال اینکه آن تفریحات چه چیزی و عوایدی غیر از لذت و تخلیهی انرژی برایشان رغم میزند دیگر اهمیتی برایشان ندارد و اصلاً به آن فکر نمیکنند یعنی حاضرند برای چند ثانیه در وسیلهای بنشینند و در 360 درجه به چرخش دربیایند و هزینهای پرداخت کنند و از اینکه این کار محورانه را کردهاند در اوج لذت قرار بگیرند.
متأسفانه از سوی دیگر فرزندان سرمایهداران و مرفهیم جامعه نیز در نظام طبقاتی که وجود دارد و این را به حوزهی تفریحات نیز تسری دادهاند تفریحی متفاوت با تفریح عامهی مردم برای خود به وجود میآورند که هزینهی آن بهشدت گران بوده و بهقولمعروف لاکچری محسوب میگردد، تفریحی که افراد عادی جامعه نه توان مالی استفاده از آن را دارند نه امکان دسترسی به آن برایشان فراهم میشود مثل اسبسواری و یا اسکی روی یخ و یا پرواز با پاراگلایدرها که یکسری تفریحات لاکچری محسوب میشود و یا حتی اگر قرار است از کازینو و کلوب شبانه هم استفاده کنند و ورزشی و تفریحی اختصاصی که برای خود ایجاد کردهاند بهصورت وی آی پی بهرهمند میشوند.
و این موضوع با ورود سینما و تلویزیون و سرگرمیهای بصری جلوه جدیدی در حوزهی سرگرمی و تفریحات پیدا میکند و با تولید اولین پویانماییها در قرن بیستم بهخصوص برای قشر کودک و نوجوان مسئلهی تفریح باب جدیدی برای خود در غرب در کنار مفاهیم قبلی میگشاید که در این باب از تفریح و سرگرمی منتقدان و کارشناسان مباحث عمیقی را تئوری پردازی نمودهاند.
اما در این سیر تاریخچه تفریحات با فروکش نمودن آتش جنگ جهانی اول و دوم و حس درد و حقارت به وجود آمده آن، نظام سرمایهداری و امپریالیستی ایالاتمتحده آمریکا کارکرد جدیدی را در زمینه تفریحات به کمک شرکت انیمیشنسازی دیزنی بازتولید میکند و باب جدیدی از تفریح را میگشاید چیزی که از 1955 به اینطرف با افتتاح دیزنی لند کالیفرنیا تحت عنوان تم پارک یا پارکهای موضوعی معنا مییابد که نسخه ترکیبی و پیشرفته پویانمایی زنده در قالب شهربازی است مفهومی آشنا در غرب و متأسفانه ناآشنا در کشورمان، یعنی اینکه یک دولت و یک نظام سیاسی بتواند مفاهیم مدنظر خود را در قالب تفریح به عموم جامعه بهخصوص کودکان و نوجوانان منتقل کند.
جعفر زاده: مفهوم شادی درآیات و روایات با واژههایی چون سرور و فرح به کار میرود و در حقیقت تفریح از منظر مفهوم شناسی کاملاً با شادی و نشاط درهمتنیده است. البته باید بدانیم که شادی در اسلام به دودسته حلال و حرام تقسیم میشود که طبیعتاً میتوان آن را به حوزه تفریح هم تعمیم داد. بهعنوان نمونه واژه فرح و مشتقات آن 21 مورد در قرآن کریم آمده است که در معانی مختلف بهکاررفته است. عموماً نوع غیر جایز فرح در قرآن یا از نیروی شهوانی منشأ میگیرد و یا با خودپسندی همراه است. نوع جایز آنهم بر دوری از لهو و لعب تأکید دارد.
در روایات هم مهمترین معیارهای شادی و نشاط ممدوح عبارت است از دوری از گناه، احیای ارزشها، شاد کردن دیگران و شادی با معصومین(ع) و در مقابل شادمانی برای گناه، افراط در شادی، دارای لهو و لعب، آزاردهنده برای دیگران، دروغ شادیآور و شادمانی کاذب از مصادیق شادی مذموم است.
بنابراین اسلام اساساً با شادی و تفریح مخالفت ندارد ولی در راستای همان مفهوم جهتداری، طبیعی است که نسبت به تفریح و شادی که با اصول و ارزشهای آن در تضاد است هشدار میدهد و انسان را بهنوعی از تفریح، شادی، بازی و نشاطی که به اهداف بلند آن یاری میرساند هدایت میکند.
مقام معظم رهبری دراینباره توجه خاصی دارند که در اینجا لازم میدانم فرازی از بیانات ایشان را عیناً نقل کنم تا جایگاه تفریح و شادی در نگاه ایشان دقیقا مشخص شود: راجع به موضوع تفریحات، چیزی که میتوانم بگویم این است که موضوعی بسیار مهم و اساسی است. اگرچه در جامعه، خیلیها هستند که ممکن است آن را جدی نگیرند و فکر کنند که یک زندگی جامد و خشک و بیانعطاف و بی لبخند، میتواند زندگی موفقی باشد، اما چنین نیست. اگر در زندگی تفریح سالم نباشد؛ اگر آن لبخند طبیعی که ناشی از نشاط است بر لب انسان ننشیند، زندگی بر خود انسان و بر معاشران او، جهنم خواهد شد. مادیات، مقدمهی زندگی خوبند؛ و تفریح، عنصر اساسی زندگی خوب است.
زینلیان: متأسفانه بله، این حوزه دوگانه تفریح برای قشر سرمایهدار و مستضعف خودش در کنار بقیه تبعیضها در همین تهران و کشور خودمان هم نمود یافته است یعنی یک سری از مراکز تفریحی مختص تهرانیها و در شمال شهر تهران هستند که مردم عادی نه پولش را دارند نه میتوانند به آن دسترسی پیدا کنند و این ریشه در همان تفکری دارد که میگوید هرکسی ثروتمند است و درآمد بالاتری دارد باید رفاه بیشتر داشته و سبک زندگی متفاوتی داشته باشد و این موضع هرروز در جلوی چشم ما متجلی میشود و ما انگارنهانگار که البته سیر این موضوع همریشه در دوران پهلوی دارد و اینکه سرمایهداران آن زمان اولیه مراکز تفریحی و شهربازی را در تهران راهاندازی نمودند و با ساخت تله کابین توچال و شهربازی خرم دقیقاَ در همان نگاه جهانی تفریح
لاکچری و تفریح عمومی این مسیر را در کشور گشودند و با وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 و مصادره آن شهربازیها و مراکز تفریحی سؤالات مهمی در ذهن دستاندرکاران پیش آمد و این سؤال جدی که جمهوری اسلامی چه برخوردی نسبت به این مراکز تفریحی میکند ؟ همان زمان مباحثی در بحث تفریح اسلامی بهصورت حداقلی مطرح میشود اما درنهایت در دهه 60 امکانات تفریحی مصادره شده مستقیماً با حداقل کاربری قبلی در اختیار مردم قرار میگیرد، بهطور مثال ساختمانی که امروز در کنار دریاچه مجموعه ارم قرار دارد یک سری از جلسات اعزام به جبههها در آنجا انجام میگیرد.
در دهه 70 به بعد نیز بهکل مدل تغییر میکند و به یک برآورد میرسند که چرا ما باید این مراکز را مستقیماً در اختیار مستضعفان قرار دهیم چون مردم مستضعف پول آنچنانی ندارند که برای حوزه تفریح خرج کنند پس به این نتیجه میرسند مقوله تفریحات را بهصورت جدیتر برای قشر متوسط رو به بالا دوباره فعال کند.
با این کار دوباره دسترسی مستضعفان و محرومان به مراکز تفریحی و شهربازیها کم شده و از آنطرف به سمت تغییر ذائقه تفریحات مشابه مسیر دوران پهلوی حرکت میکنند و در این تغییر درآمدزا شدن مراکز تفریحی مشابه نگاه سرمایهداری اولویت مییابد.
تا اینکه در دهه 80 با روی کار آمدن نیروهای انقلابی در شهرداریها و شوراهای شهر و دولت دوباره نگاه ایجاد فضای تفریحی و امکانات تفریحی برای عموم مردم و مستضعفین جدیتر شده و مراکز و امکانات تفریحی رایگان در پارکها و فضاهای عمومی و ورزشی جدی میشود اما متأسفانه در همان حد ابتدایی و بدون تأثیرگذاری فرهنگی باقی میماند و امروز در دهه 90 هنوز درگیر همان شهربازیها و امکانات ساده و تکراری تفریحی هستیم درصورتیکه ما در زمینه تفریحات باآنکه هنوز کار جدی ازلحاظ استخراج مبانی انجامنشده شاهد اهمیت تفریح و شادی آنهم تفریح و شادی عادلانه در جامعه اسلامی در احادیث و سخن بزرگانمان هستیم.
و اصل تفاوت نگاه ما با تفریح در زندگی غربی است ما تفریح و نشاط را نه برای تخلیهی انرژی مردم و سیستم بلکه برای متعالیتر شدن و رو به رشد حرکت کردن جامعه و زدودن کژیها به آن نگاه میکنیم یعنی تفریح ما را نه بهغفلت بلکه به تعقل کردن برعکس دنیای غرب فرومیبرد.
متأسفانه امروز در کشور مابعد از گذشت 40 سال به پشتوانه ارزشها و تاریخ ایران و اسلام با یک انقلاب دینی هم نتوانستم این قالب و موضوع تفریحات را ارتقا داده و همان شهربازی که در حکومت پهلوی بوده را به همان شکل داریم استفاده میکنیم ارتقا ندادیم و هیچ تفاوتی ازلحاظ نظام معانی و کارکردی برای آن قائل نشدهایم. البته دریکی دو سال اخیر چند تم پارک در تهران مثل هیومن پارک، ژوراسیک پارک و... ایجاد شده که امثال اینها هم کپی از غرب بدون کمک گرفتن از مفاهیم بومی فرهنگی خودمان هستند.
در مرکز تفریحی دیزنی لند برای خوشآمد گویی میگوید که در این مرکز گذشته آمریکا و چیزی که به آن رسیده و در آینده خواهد رسید را تصور میکنیم.
و این یعنی آن تفریحی که ما باید سراغش را برویم یعنی تا دیروز پویانمایی و سینما، تلویزیون و رسانه یک حالت ذهنی داشت و کودک از صبح تا شب برنامه نگاه میکرد امروز فضایی ایجاد میشود که کودک وقتی وارد آن میشود احساس میکند بهعنوان یک عنصر و کاراکتر پویانمایی، قرار است حرکتی انجام دهد و این نقطه آغاز تغییر و تعالی شهربازی در غرب میشود چراکه تا دیروز تفریح و شهربازی یکجایگاه تخلیه انرژی بود و امروز کارکرد آینده سازانه برای خود پیداکرده است.
زینلیان: اتوپیایی آمریکا که ذهنی بود را در شهربازیها و تم پارکها پیاده میکنند، ما یک گذشتهای داریم که بر اساس آن به اینجا رسیدهایم و قرار است بعد از انجام کارهایی و طی کردن مسیری بهجایی برسیم؛ شاید برایتان جالب باشد در آمریکا در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم بعضی از رئیسجمهورها بهجای اینکه در واشنگتن و نیویورک جلسه میزبانی از سایر سران را برگزار کنند در کالیفرنیا در دیزنی لند برگزار میکردند تا هم فضای فرهنگی خود را که در قالب تم پارک جلوه کرده را به نمایش گذاشته هم آینده مسیر کشور خود را که مثلاً سفر به ماه و از این قبیل موارد را بهصورت زنده ارائه کنند.
سهم استفاده مستضعفین از امکانات تفریحی کشور نزدیک صفر است
زینلیان: امروز در کشورمان شاهد تفکیک و قطببندی شدیدی در حوزه امکانات تفریحی هنوز هستیم و اقدامات شهرداریها و دولت نتوانسته زمینبازی را در زمین تفریحات تغییر دهد در یک سر قطب ورزشها و تفریحات لاکچری و گرانقیمت و در یک مرکز و جنوب شهر قطب دیگر با تفریحاتی ساده و کهنه و قدیمی؛ یکی از دغدغههای ما این است که میگوییم قشر مستضعف و محروم به معنای واقعی چه جایگاهی از حوزه تفریح دارد؟ اگر به مناطق حاشیه شهر تهران هم که مراجعه کنیم که استفاده از وسایل بازی و سرگرمی نزدیک صفر از سبد مصرفی و سرانه آنها را شامل میشود
فاصله زیاد وضعیت تفریح و گردشگری در کشور با آرمان تمدنی انقلاب اسلامی
جعفر زاده: ما در این زمینه منفعل بودیم یک برنامهریزی مشخصی برای حوزه تفریح و گردشگری نداشتیم. در سالهای اخیر حوزه گردشگری تابعی بوده از اتفاقاتی که در جریان توسعه آنهم با رویکرد غربی صورت گرفته است و نسبت به اصول پیشرفت اسلامی و ارزشهای انقلابی یا خنثی بوده و یا متفاوت عمل شده است.
من برای تبیین نسبت گردشگری با انقلاب اسلامی اجازه میخواهم آن را از منظر تمدنی موردبحث قرار بدهم. رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب فرمودند این گام دوم برای رسیدن به آرمان بزرگ انقلاب یعنی تمدن اسلامی است.
طبیعتاً باید تمام سیاستگذاریها و برنامهریزیها در داخل کشور بر اساس این هدف بلند انجام شود؛ ازجمله مقوله تفریح که باید بر اساس همین رویکرد و افق برنامهریزی شود.
از منظر تمدنی که برگرفته از نظام اندیشه رهبر معظم انقلاب است میتوان از چند زاویه به مقوله تفریح و گردشگری نگاه کرد.
اول اینکه اگر بپذیریم تفریح و گردشگری یکی از موضوعات ذیل مسئله سبک زندگی است؛ در ادبیات تمدنی، سبک زندگی بهعنوان متن تمدن و بعد نرمافزاری تمدن سازی محسوب میشود. مقام معظم رهبری در بین سؤالاتی که در سخنرانی مشهور خراسان شمالی خود در زمینه سبک زندگی مطرح کردند، دو مقوله تفریح و سفر را هم مورد سؤال قرار دادند. سبک زندگی جزو مواردی است که در بحث تمدن سازی بهعنوان یکی از فرصتهای اصلی ما بهحساب میآید و مزیت اصلی نظام اسلامی در ساخت تمدنی است. لذا اگر بتوانیم گردشگری و تفریح مردم را به تراز سبک زندگی اسلامی نزدیک کنیم میتوانیم نقش مؤثری در این رابطه داشته باشیم.
از طرفی رهبر معظم انقلاب پرورش انسان را یکی از عناصر اصلی تمدن سازی عنوان میکنند، خب با توجه به مطالبی که قبل از این بیان کردم، قالب تفریح و گردشگری یکی از بهترین ابزارها برای انتقال مفاهیم و تربیت انسان تمدنی است. رهبری فرزانه هم در این راستا بیان نغزی دارند ایشان میفرمایند: شکی نیست که حضور در مراکز تفریحی برای نوجوان و نسلی که میخواهد برای آینده پرورش پیدا کند لازم است.
از منظر سوم هم به تعبیر مقام معظم رهبری تمدن سازی همان پیشرفت همهجانبه اسلامی است که هم بهعنوان هدف و هم بهعنوان راه به آن میتوان نگاه کرد. خب جامعه در مسیر پیشرفت طبیعتاً دچار اصطکاک و سایش میشود، رهبری انقلاب در فراز دیگری از بیانات خودشان تفریح را در حکم روغنکاری ماشین جامعه عنوان کردند که به دلیل زیبایی این مقایسه اجازه میخواهم عیناً این فراز از بیانات ایشان را نقل کنم : جامعه مثل کارخانهی عظیمی که از فولاد درستشده و یکمیلیون قطعه فولاد را حرکت میدهد؛ سایش دارد، استهلاک دارد، لذا گاهی مقداری روغن لطیف و خوشرنگ، تمام سایشها را از بین میبرد و کار، تندتر، روانتر و بهتر انجام میگیرد. تفریح، چنین نقشی دارد و باید به حرکت کلی جامعه کمک کند.
در فراز دیگری میفرمایند: این امور، در حکم روغنکاری ماشینهاست؛ که بدون آن، اصطکاک زیاد میشود و منجر به از بین رفتن سریع دستگاه میگردد.
از منظر چهارم هم در چارچوب فرایند تحقق اهداف انقلاب و مراحل پنجگانه تمدن سازی که عبارت است از انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و درنهایت تمدن بینالملل اسلامی، رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقدند اگر مردم ایران اسلامی بتوانند به جامعه نمونه اسلامی دست پیدا کنند با سردست گرفتن آن و صدور این جامعه به کشورهای اسلامی و مستضعفان جهان، زمینه و بستر برای ساخت تمدن بینالملل اسلامی و شکلگیری امت واحده اسلام فراهم میشود.
خب اگر از این زاویه به گردشگری نگاه کنیم، کارکرد این ابزار در انتقال فرهنگ ایران اسلامی و صدور تجربه ما به ملتهای مسلمان و مستضعف جهان مشخص میشود. از این نظر طبیعتاً اولویت حوزه گردشگری جذب گردشگر از کشورهای عمق راهبردی نظام اسلامی و از میان ملتهای مسلمان و مستضعف خواهد شد تا با حضور مستقیم در ایران و در چارچوب دیپلماسی عمومی بتوانند سفیران انقلاب اسلامی در ساخت تمدن بینالملل اسلامی باشند.
بنابراین رویکرد تمدنی در حوزه تفریح و گردشگری اصول، هنجارها، شاخصها و اولویتهای خاص خود را به همراه دارد.
زینلیان: امروز در کشور، گردشگری یکنهاد متولی دارد ولی حوزه تفریح نهاد متولی ندارد نه وزارتخانهای، نهادی، ارگانی، سازمان و یا مجموعهای نیست که حوزه تفریحات مردم را بر عهده بگیرد.
فقط سازمان استاندارد، برای بهرهبرداری یک سری شروط و قوانین استاندارد دارداما یک سند بالادستی و یا یکبند قانون در حوزه تفریح پیدا نمیکنید.
البته یکی از متولیان در حوزه تولید اسباببازی و سرگرمی در کشور ، کانون پرورشی و فکری کودکان و نوجوانان است این مرکز برای اسباببازیهایی که قرار است تولید یا وارد شوند آئیننامه دارد، یکی از این آئیننامهها این است که اسباببازیها نباید ضد فرهنگی یا مثلاً غیر مناسب برای سن کودک باشند ولی به دلیل قاچاقی که در کف بازار وجود دارد تمام این آئیننامه زیر سؤال رفته است چون کانون هم متولی حاکمیتی حوزهی تفریح کشور نیست و هیچ بازوی اجرایی و نظارتی ندارد.
از طرف دیگر هم در حوزه تفریح یک نگاه عدالت محور و همهجانبه هم وجود ندارد وقتیکه جمهوری اسلامی سیاستگذاری و متولی در این حوزه نداشته نباشد دو قشر برنامهریزی میکنند یا کسانی که با نگاه غربی سبک زندگی را میخواهند تغییر میدهند یا دلالان که دنبال سودآوری در این حوزهاند، نهاد دیگری وجود ندارد؛ تفریح یکی از وظایف حاکمیتی است. حوزه گردشگر متولی آن سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است که متأسفانه در این موضوع هم نتوانسته کار محتوایی خاصی انجام دهد و نمونه این بیاثری فرهنگی را در اتفاقات ضد فرهنگی سد لفور و تورهای گردشگری جزیره مارو شاهد هستیم، جزیرهی مارو در کنار جزیره لاوان قرار دارد و متأسفانه به یکی از پاتوقهای اقدامات ناهنجار و ضد فرهنگی در ایران تبدیلشده است به نحوی که این جزیره خالی از سکنه گروهها و تورهای گردشگری دختران و پسران را پذیرش میکنند و چون نظارتی آنجا نیست هر کاری که میخواهند را در آنجا انجام میدهند.
خب چرا در حوزه تفریح صدایی از نیروهای انقلابی بیرون نمیآید؟
نیروهای انقلابی در حوزه سینما دغدغه دارند اینکه چرا فلان شهر سینما ندارد چرا فیلم و سریال انقلابی تولید نمیشود، اما در حوزه تفریح و شادی جامعه هیچ حساسیت و هیچ صدایی از جانب نیروهای انقلابی شنیده نمیشود و هنوز به عمق فاجعه و وضعیتی که در ان گرفتار هستیم یا پی نبردهاند که بیتفاوت از کنار آن رد میشوند یا چون احساس تکلیف در این حوزه نمیکنند صورتمسئله را در زندگی خود پاک میکنند.
تعداد محدود و خودجوشی هم مثل دوستان مجموعه فرهنگی تبیان قم که پارک معارف مشهد محصول کارشان است اگر حمایت محدود آستان قدس رضوی نبود شاید امروز باید سراغشان را به دلیل به تفاوتی حاکمیت بهصورت ورشکسته در زندان سراغشان را میگرفتیم.
نقش نیروهای انقلابی و کارنامه دولت در حوزه تفریح و گردشگری را چگونه ارزیابی میکنید؟
جعفر زاده: اگر بخواهیم با رویکرد تمدنی این سؤال شما را پاسخ بدهیم، باید گفت جریان و نگاه انقلابی این مقوله را جدی نگرفته است و تقریباً عملکرد موفقی از جریانهای انقلابی در حوزه تفریح تمدنی و گردشگری تراز انقلاب اسلامی دیده نمیشود.
در میان کمکاریها و غفلتهای جریان انقلابی، دولت یازدهم و دوازدهم مبتنی بر رویکرد توسعه غربی اقدامات قابلتوجهی در این زمینه انجام داده و در حال انجام است.
دولت نگاه خاص خود را به مسئله توسعه دارد و توسعه را بهعنوان راهی برای رسیدن به سطحی از زندگی جهانی میبیند و بهنوعی قائل به مدل توسعه وابسته است. با این رویکرد که دنیا به سمت جهانیشدن حرکت میکند و هر کشوری که میخواهد به توسعه دست پیدا کند باید الگوهای عینی توسعه که در کشورهای غربی تولیدشده و تحققیافته است را سرمشق خود قرار دهد.
جریان اعتدال و اصلاحات این نگاه را تنها راه توسعهیافتگی میداند و همه تلاش خود را برای تحقق این مدل از توسعه به کار گرفته است و با همین نگاه به بحث گردشگری نگاه میکند.
برای اینکه عمق مسئله برای ما روشن شود نیاز است نگاه مسئولان دولت فعلی به موضوع توسعه و نسبت آن با صنعت گردشگری روشن شود. آقای روحانی در همایش اقتصاد مقاومتی در سال 93 میگوید: اگر کسی فکر کند کشور بدون رابطه با جهان به توسعه میرسد حتماً اشتباه میکند.
آقای واعظی مسئول دفتر رئیسجمهور در همین راستا بیان میکند: شاخص توسعهگرایی حاکم برجهان کنونی بر اساس راهبرد تعامل است چراکه راهبرد انزوا گرایی مانع از توسعه میشود. و در توضیح راهبرد تعامل میگوید ما باید بتوانیم از منابع امکانات و فرصتهای غرب توسعهیافته نهایت استفاده را برای رسیدن به توسعه ببریم.
واعظی در مقاله راهبرد تعامل سازنده و الزامات سیاست خارجی توسعهگرا میگوید هر کشوری برای رسیدن به اهداف ملی خود نیازمند مشارکت جامعه بینالمللی است. لازمه ایجاد این همکاری ارائه تعریف جمعی یا بهعبارتدیگر ارائه تصویر بهتری از خود بهعنوان جزئی از پیکره جهانی است.
لطفاً به این کلیدواژهها توجه کنید، رابطه با جهان، شاخص توسعهگرایی حاکم برجهان، راهبرد تعامل، ارائه تصویر بهعنوان جزئی از پیکره جهانی.
از طرفی محمود سریعالقلم کتابی دارد که آقای روحانی پیش گفتاری بر آن زده است به نام « ایران و جهانیشدن چالشها و راهحلها» که مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص در سال 84 و در زمان مسئولیت آقای روحانی بر این مرکز آن را چاپ کرده است. نویسنده در این کتاب صراحتاً میگوید: انعطاف در مواضع سیاسی و عمل در داخل شبکه غرب لازمه رشد اقتصادی است.
همین نوع تئوریها باعث شد آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی در دولتهای خود بحث تنشزدایی در سیاست خارجی را مطرح و پیگیری کنند و حجم بالایی از مباحث فرهنگی، سیاسی و اقتصادی متأثر از این بهاصطلاح انعطاف در سیاست و عمل در شبکه غرب از گفتمان انقلاب فاصله بگیرند. آقای روحانی هم در دولت یازدهم و دوازدهم صراحتاً اعلام کردند که ما دنبال تنشزدایی هستیم. از دیگر تبعات استفاده از این نوع مدل توسعه، فاصله از استقلال اقتصادی و تحمیل آزادیهای افسارگسیخته فرهنگی به جامعه بوده است؛ اقداماتی که در تضاد باارزشها و مبانی انقلاب اسلامی است و بارها مورد انتقاد رهبر معظم انقلاب قرار گرفت.
سریعالقلم در همین کتاب تصریح میکند روند توسعه غربی با اصول انقلابی ازیکطرف و حتی اصول قانون اساسی در تضاد است. او در کتاب عقلانیت و آینده توسعهیافتگی ایران هم بیپرده میگوید علت توسعهنیافتگی ایران به خاطر هویت فرهنگی قوی است که آمادگی ادغام بافرهنگ جهانی را ندارد.
خب سؤال اینجاست جریانی که به دنبال توسعه غربی است، آیا چارهای جز تغییر یا استحاله این فرهنگ قوی و مقاوم اسلامی و اصیل راه دیگری دارد؟ فرهنگی که سریع القلم معتقد است حتی کشورهای مصر و ترکیه با همه انفعالی که نسبت به فرهنگ اصیل اسلامی دارند، اما به دلیل برخورداری نسبی از آن، به مشکل همزیستی با غرب و توسعهیافتگی دچارند.
دقیقا به همین خاطر است که آقای روحانی در چهارمین اجلاس سیکا گفته است: صلح و امنیت جز از راه توسعه فرهنگ اعتدال، مدارا و گفتگو به دست نمیآید.
با این بیان مشخص میشود که رویکرد دولت به صنعت تفریح و گردشگری، چگونه خواهد بود. طبیعی است که صنعت گردشگری را بهعنوان ابزاری برای دستیابی به شاخصها و تراز توسعه غربی خواهد دید. آقای جهانگیری در مصاحبهای در سال گذشته گردشگری را یکی از محورهای اساسی توسعه دانسته است و روحانی در سخنرانی خود در 23 خرداد 96 در دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب و چند روز قبل از انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری ضمن تأکید بر اهمیت صنعت گردشگری عنوان کرد: گردشگری ازجمله حوزههایی است که میتواند تبلیغات منفی علیه کشورمان را با حضور بیواسطه و مستقیم گردشگران خارجی خنثی کند. او در همین سخنرانی بهصورت غیرمستقیم از برنامه دولت دوازدهم صحبت میکند و میگوید: ما طی سالهای آتی به دنبال آن هستیم که تعامل سازنده و مثبت خود را با دنیا، نهتنها از طریق گردشگری بلکه از طریق صادرات و جذب سرمایهگذاری خارجی، دنبال کنیم.
این بیان آقای روحانی و تقدم برنامه گردشگری بر صادرات و جذب گردشگر نشان میدهد، اهمیت این حوزه در برنامه توسعه دولت دوازدهم و نزدیک کردن دولت به شاخصهای توسعه جهانی چقدر است.
برنامه دولت در طی این 6 سال در حوزه گردشگری این بوده که هتلهای پنج ستاره را چهار برابر کند؟
جعفر زاده: این رشد در حوزههای مختلف دیگری هم بوده بهعنوانمثال تا قبل از دولت دوازدهم حدود ۴۰۰ اقامتگاه بومگردی در کشور فعال بود، اما این عدد در سال 97 به ۱۴۰۰ اقامتگاه رسید و بنا بر گفته مسئولان میراث فرهنگی و گردشگری قرار است این عدد تا پایان دولت دوازدهم به ۲ هزار واحد برسد.
رئیس سازمان میراث فرهنگی و صنایعدستی و گردشگری در گزارشی مدعی شد یک هزار و ۹۰۰ طرح در حوزه گردشگری در حال اجرا است و پیشبینی میشود تا پایان دولت دوازدهم، ۷۰ درصد این پروژهها به بهرهبرداری برسد.
زینلیان: ما باید نگاه کنیم که رقبای ما در منطقه چه جایگاهی در حوزه تفریح و گردشگری دارند، اصلیترین رقیب کشور ما در این فضا که پیشرفت کرده ایالاتمتحده عربی (دوبی) است که از سال 2016 تأسیس یک مجموعه و یک شرکت هلدینگ تسریعکننده در زمینه تفریحات را ایجاد میکند و به یکی از پرشتابترین کشورها در حوزه تفریحات در دنیا تبدیل میشود.
وقتی ما الگویی طراحی نکنیم آنها الگوی تفریح اسلامی را ارائه میدهند؛ راهاندازی پارک قرآنی در دبی نمونهای از این الگوها است. مالزی پارک تمدن اسلامی را راهاندازی میکند اکثر کشورها الگو ارائه دادهاند و تنها جمهوری اسلامی است که در این زمینه الگو ارائه نداده است. حتی بقیه ادیان نیز از ما در این زمینه پیشروترند پارک تیرا سانتا در آرژانتین برای مسیحیان، یا سوئی تین بودائیان در ویتنام ساخته میشود اما در کشور ما یک پارکی که ارزشهای اسلامی و هویتی را متجلی کند و نشان دهد که این الگو در حوزه تفریحات تراز اول تمدن انقلاب اسلامی است ساخته نشده است.
در سالهای اخیر کشور عربستان سعودی در چشمانداز سال 2030 خود، سهم زیادی برای حوزه تفریحات کنار گذاشته. یک شهرک به نام «قیدیه» در 40 کیلومتری ریاض میسازد که ابعاد آن 334 کیلومترمربع، یعنی 3 برابر بزرگترین شهر تفریحی جهان دیزنی لند است. میزان سرمایهگذاری ثروتمندان سعودی در حوزه گردشگری جهان زیاد است و بن سلمان برنامهریزی کرده که سرمایههایی که به سایر کشورها برای حوزه گردشگری صرف میشود به داخل کشور خودشان بازگرداند.
دو پروژه بزرگ دیگر را نیز برنامهریزی کردهاند یکی به نام «نئوم» بین مرز عربستان با اردن در نزدیکی اسرائیل و قرار است پیشرفتهترین شهر تاریخی بشریت باشد و دیگری بزرگترین پروژه گردشگری در خاورمیانه که پروژه دریای سرخ نام دارد که هدف از ایجاد این پروژه تغییر قیافه عربستان از گردشگری مذهبی به گردشگری تفریحی و جذب گردشگر غیر اسلامی در حجاز است.
ترکیه در این زمینه چطور عمل کرده است؟
زینلیان: عمده سرمایهگذاری ترکیه در حوزه گردشگری طبیعی و تاریخی است تا حوزهی ساخت مراکز تفریحی، درصورتیکه امارات بهغیراز گردشگری طبیعی و تاریخی در حوزه احداث مراکز تفریحی ورود کرده است
جعفر زاده: ما در جمهوری اسلامی در حوزه تفریحات و گردشگری و استفاده از ظرفیتهای نظام اسلامی کمکاری کردیم . اصلیترین دغدغه بنده این است که هرچه جریان غیرانقلابی برای پیشبرد اهداف توسعه غربی خود به عرصه گردشگری توجه کرده است متأسفانه نیروهای انقلابی به این موضوع توجه جدی نکردهاند. جوانان مؤمن و انقلابی حتی برای زندگی شخصی خودش آنهم مسئله تفریح و گردشگری را جدی نگرفتند چه برسد به اینکه بهعنوان یک تکلیف آن را پیگیری کنند.
به نظر میرسد مبتنی بر مطالبی که در این مصاحبه بیان کردیم میتوانیم چند راهکار را برای دستیابی به تفریح و گردشگری تراز انقلاب اسلامی مورداشاره قرار بدهیم.
اول اینکه باید گفتمان جهاد برای ساماندهی حوزه تفریح و گردشگری در بین نیروهای انقلابی به وجود بیاید همانطور که خدمترسانی برای رفع محرومیت امروزه بهعنوان اقدام جهادی موردتوجه است باید بهگونهای گفتمان سازی کنیم که نیروهای خودجوش و جوانان مؤمن و انقلابی این عرصه را برای اقدامات جهادی خود انتخاب کنند.
کار دیگری که میتوانیم انجام دهیم این است که اسناد بالادستی در حوزه تفریح و گردشگری تراز انقلاب اسلامی را کامل کنیم. متأسفانه در حوزه تفریح اسناد قابلتوجهی وجود ندارد در عرصه گردشگری هم اسناد بسیار ناقص است.
نظام اسلامی برای خود الگوی متفاوتی از مدل توسعه غربی قائل است و مبتنی بر آن رهبر معظم انقلاب دستور طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را صادر کردند. بااینوجود در سند الگوی پایه پیشرفت اسلامی ایرانی که اخیراً رونمایی شد، متأسفانه جایگاهی برای حوزه تفریح دیده نشده است و تنها دربند 34 تدابیر این سند آمده است گسترش قلبهای گردشگری طبیعی، فرهنگی، مذهبی و سلامت با محوریت مناطق و مراکز هویتساز ؛ که با توجه به مطالبی که در این مصاحبه گفته شد، این سند نگاه حداقلی به این عرصه کرده است.
از طرفی وقتی گفتیم عرصه تفریح و گردشگری باید بتواند در افق تمدنی انقلاب حرکت کند و نقش تربیت تمدنی، رفع سایش و بخشی از نرمافزار تمدن سازی ایفا کند، طبیعی است که حوزه تفریح و طراحی پارکهای موضوعی و مشابه آن به دلیل قابلیت بیشتر در انتقال مفاهیم اولویت بیشتری نسبت به مقوله گردشگری پیدا میکند.
به همین نسبت در عرصه گردشگری هم اولویت با گردشگری داخلی و سپس جذب گردشگر خارجی از حوزه کشورهای بیداری اسلامی و ملتهایی که در محور مقاومت حضور دارند خواهد بود. تا از طریق حضور آنها و ارتباط مستقیم بافرهنگ مقاومت ملت ما و انتقال ارزشهای والای ایرانی اسلامی بتوانیم به سمت تشکیل تمدن بینالملل اسلامی گام برداریم. انشاءلله
منبع: خبرگزاری فارس
کشورهای مختلف هرکدام برای تفریح و گردشگری و جذب توریست الگوهایی ارائه دادهاند، سالها است که مرکز تفریحی دیزنی لند الگویی برای سایر کشورها شده؛ با توجه به تمدن اسلامی هنوز ایران اسلامی در حوزه الگویی ارائه نداده است. عربستان و امارات متحده عربی ازجمله کشورهایی در خاورمیانه هستند که در این زمینه به دنبال تقلید از الگوهای غربی هستند.
در اسلام اوقات فراغت به معنای سرگرمی صرف نداریم و تفریح جهتدار معنا میشود
چه تعریفی از تفریح داریم و این تعریف با آنچه امروز در جامعه اتفاق میافتاد چه تفاوتهایی دارد؟ آیا سازمان گردشگری تعریفی در این باره ارائه کرده است؟
جعفر زاده: عامه مردم در ذهن خود تفریح و گردشگری را به معنای زدن به دل طبیعت و یا مسافرت در ایام تعطیل میدانند و یا اوقات فراغت را بیشتر به معنای گذران وقت و رها شدن از مسئولیتهای فردی و اجتماعی و صرف سرگرم شدن تلقی میکنند. متأسفانه دستگاههای مسؤول هم هنوز نتوانستهاند یک معنای تخصصی از این حوزه را به گفتمان عامه تبدیل کنند.ابتدا باید بدانیم دین اسلام ساعاتی بهعنوان فراغت از همهچیز و رهایی از مسئولیت را به رسمیت نمیشناسد. بهعنوانمثال مقام معظم رهبری در تفسیر آیه هفتم سوره انشراح (فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ) میفرمایند: وقتی از کار فراغت پیدا کردی، یعنی کارت تمام شد، تازه قامت راست کن، یعنی شروع کن به کار بعدی؛ توقف وجود ندارد اتفاقاً این مفهوم یکی از دوگانههایی است که در این حوزه بین ما و تمدن غرب وجود دارد. البته غرب در دوران پستمدرن به سمت جهت دادن به تفریح پیش رفته است و اینطور نیست که بگوییم در غرب هم تفریح مطلقاً برای تفریح است.
در نگاه بسیاری از مردم ما این انگاره وجود دارد که اوقاتی در زندگی هست که باید فارغ از همهچیز آن را بگذرانیم. در روایات تعابیری داریم که اشاره به بخشی از زندگی میکند که باید در آن به شادی و لذتهای حلال پرداخت. بهعنوانمثال حضرت علی(ع) میفرمایند مؤمن سه وقت در زندگی دارد که یک بخش به عبادت، بخشی به فکر معاش و امورات زندگی و بخش دیگر به لذتهای حلال و مشروع باید بپردازد.
حتی امام باقر (ع) میفرمایند این بخش سوم (لذتهای حلال) بهگونهای هست که اگر کسی این بخش را نداشته باشد مابقی آن را هم نخواهد داشت. پس دین اسلام به اوقاتی از زندگی که از کار و عبادت مرسوم فرق دارد نهتنها توجه میدهد بلکه به آن تأکید هم دارد.
اما آیا اسلام این بخش را رها کرده است و هیچ برنامهای برای آن ندارد. به نظر بنده اینطور نیست و اسلام برای اوقات اینچنین هم برنامه دارد. بهعنوان نمونه از امام رضا (ع) روایتی نقلشده که شبیه دو روایت بیانشده در قبل است. ایشان میفرمایند: إجتَهِدوا أن یَکونَ زَمانُکُم أربَعَ ساعاتٍ ... تلاش کنید زمانهای خودتان را به چهار بخش تقسیم کنید، زمانى براى مناجات باخدا ؛ زمانى براى تأمین معاش ؛ زمانى براى معاشرت با برادران و معتمدانى که عیبهایتان را به شما مىشناسانند و در دل شما را دوست دارند؛ و ساعتى براى کسب لذّتهاى حلال.
در واقع حضرت رضا (ع) یک بخش دیگر بیشتر از دو روایت قبل به اوقات زندگی مؤمن اضافه کردند که باید به دنبال معاشرت با مؤمنین و صلهرحم بود. البته شاید بتوان این بخش را هم به همان بخش لذتهای حلال در روایت حضرت امیر (ع) ضمیمه کرد. در ادامه این روایت داریم که «بِهذِهِ السّاعَةِ تَقدِروُن عَلَى الثَّلاثِ ساعاتٍ» یعنی با بخش چهارم ( لذتهای حلال) توانایى و نیروی انجام وظایف سه بخش دیگر را تأمین کنید. پس مشخص میشود که این بخش از زندگی در نگاه اسلام نهتنها به معنای رهایی از مسئولیتها بلکه تجدیدقوا و تمهید و آماده شدن برای انجام بهتر بخشهای دیگر زندگی است. شاید به همین خاطر است که مقام معظم رهبری میفرمایند: وقتی کار تفریحی انجام میدهید یا دیگران را شاد میکنید احساس کنید که یک عبادت انجام میدهید.
در عرصه گردشگری هم باید بدانیم که مجموعاً در قرآن چهارده بار بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع سفر پرداختهشده است و بیشترین تأکید قرآن در انجام سیاحت و گردشگری مشاهده سرانجام تکذیب کنندگان حقایق است (فَسیروُا فِی الأَرضِ فَانظُروُا کَیفَ کانَ عاقِبَةُ المُکَذَِبین) که به معنای جهتدار بودن گردشگری در ادبیات قرآن است.
با این بیان روشن میشود که متولیان امر تفریح باید این حوزه را کاملاً جدی بگیرند و تلاش کنند مفاهیم، ارزشها و آمادگیهای لازم برای مردم در عرصه مسئولیتهای فردی و اجتماعی و کار و اشتغال و زندگی معنوی و عبادی در زمانه تفریح و گردش بهصورت کاملاً نرم و غیرمستقیم و با چاشنی شادی و تفریح به آنها انتقال پیدا کند. در این صورت بازیها اعم از ورزشی، جسمی، روحی ذهنی و... جهتدار خواهد شد و لازم است پارکها و شهربازیهایی چون تم پارک، پارک مهارت، کار بازی، پارک دانش، شهربازی معارفی، پارک طبیعت، اردوهای آموزش پایه و گردشگری هدفمند مثل گردشگری مذهبی، گردشگری سلامت و... برای فعالان انقلابی این عرصه و مسئولان جمهوری اسلامی اهمیت پیدا کند.
بر اساس این رویکرد که میتوان از آن به «جهتداری عرصه تفریح و گردشگری» نام برد، جبهه انقلاب باید بهصورت جدی در شیوهها و قالبهای مختلف تفریحی برای انتقال مفاهیمی چون انسانیت، عدالت، شجاعت، مقاومت، معنویت، تدبر، تفکر، اعتقادات، بصیرت، سبک زندگی اسلامی و دیگر مفاهیم بلند انقلاب اسلامی تأمل کنند و به اندیشه ورزی، نوآوری و الگوسازی بپردازند.
امروز محتوای انقلاب اسلامی برای چه مخاطبی باید عرضه شود و مخاطبی که فضای آن دگرگونشده است و زندگی آنها به سمت تفریح و گردش و بهشدت رنگ و بوی غرب گرفته است، با چه ظرافتی باید وارد شد که بتوان این محتوای انقلابی در حوزه تفریح و گردشگری را تزریق کرد؟
جعفر زاده: دغدغه شما یک مسئله پسینی است. یعنی اول جریان انقلابی باید بهعنوان از وظایف اصلی و یک کار جهادی در حوزه گردشگری و تفریح دغدغه پیدا کند و آن را تبدیل به گفتمان عمومی و مطالبه از مسئولان کند. اما طبیعی است که در این مسیر باید مراقب باشیم که انتقال مفهوم از طریق تفریح و گردشگری تبدیل به کار کلیشهای نشود، شعارزده عمل نکنیم و از مواجهه سادهانگارانه با این موضوع پیچیده دوریکنیم. اگر این مسائل را رعایت کنیم و قالبهای زیبا، نوآورانه و حرفهای را در این عرصه به کار ببریم، بنده مطمئنم که مردم فهمیده ایران با پشتوانه تمدنی و سابقه چند هزارساله توحیدی و چند صدساله اسلامی، همراهی و استقبال خوبی خواهند داشت.
همانطور که گفتم در غرب در سالهای اخیر این حوزه رها نشده است بلکه خیلی از مفاهیم آموزشی و مهارتی را در قالب بازی انتقال داده میشود.
رهبر انقلاب فرمودند جریان غرب سعی کرد هجمه فرهنگی انجام دهد و تصریح کردند که موفق نشدند و تأکید دارند قاطبه مردم ما انقلابیاند. قبول دارم که جنگ نرم و تهاجم فرهنگی غرب تا حدی اثر گذاشته است و در برخی از زوایا و ابعاد زندگی گروهی از مردم ما مشاهده میشود و قابلانکار نیست؛ اما باید بپذیریم که قلبهای ایرانیان هنوز با انقلاب و شعارهای راستین آن است و به اهداف و آرمانهای انقلاب ایمان دارند. بنابراین اگر ما بتوانیم مفاهیمی که با فطرت انسان بهخصوص مردم مسلمان و موحد ایران عجین است، بهصورت نرم و طراحیشده در حوزه تفریح استفاده کنیم، با استقبال بالایی روبرو خواهیم شد.
نگاهی به تاریخچه بازی و تفریح در غرب
زینلیان: اگر بخواهیم در ابعاد نظری مسئله تفریح را بررسی کنیم میتوان گفت افلاطون و ارسطو جز اولین متفکرین غربی بودند که در مورد آن صحبت کردهاند و به بحث تفریح و جایگاه فراغت در زندگی انسانها پرداخته و مسئله تفریح (بازی جسمی و بازی ذهنی) را از این حیث مطرح نمودهاند.منظور از بازی جسمی ورزش است که ریشههای در یونان باستان و المپیک دارد و منظور از بازی فکری شامل ریاضیات و موسیقی است که البته مطرحشدن این موارد صرفاً در ابعاد نظری است.
در سالهای بعد در قرونوسطی عمدتاً تفریحات جایگاهی نداشت نه در ابعاد نظری و نه حوزه عملی و بهصورت سنتی تفریح در آن دوران لذت بردن از سنتهای خانوادگی و جشنهای سنتی است اما با تحول عظیم انقلاب صنعتی و ماشینی شدن کار و بهنوعی خاکستری شدن فضای جامعه، نظام سرمایهداری تازه شکلگرفته که یک انباشت سرمایه برای خود ایجاد کرده بود به فکر فرو میرود و به سه هدف اقدام به ایجاد مراکزی جهت تفریح در کنار زندگی ماشینی شکلگرفته میکند اول اینکه در فشار روانی
شرکت انیمیشنسازی دیزنی باب جدیدی تفریح را میگشاید و از سال1955 با افتتاح دیزنی لند کالیفرنیا تحت عنوان تم پارک یا پارکهای موضوعی معنا مییابد
یعنی اینکه مردم و انسانهای عادی از صبح تا شب و از اول هفته تا اواخر هفته تلاش میکنند و زحمت میکشند و پول درمیآورند تا آخر شب یا آخر هفته بروند در مراکز تفریحی که سرمایهداران به وجود آوردهاند آن پول را خرج کنند و این حس رفاه و لذت بردن از زندگی و رضایت از عمر برایشان به وجود بیاید حال اینکه آن تفریحات چه چیزی و عوایدی غیر از لذت و تخلیهی انرژی برایشان رغم میزند دیگر اهمیتی برایشان ندارد و اصلاً به آن فکر نمیکنند یعنی حاضرند برای چند ثانیه در وسیلهای بنشینند و در 360 درجه به چرخش دربیایند و هزینهای پرداخت کنند و از اینکه این کار محورانه را کردهاند در اوج لذت قرار بگیرند.
متأسفانه از سوی دیگر فرزندان سرمایهداران و مرفهیم جامعه نیز در نظام طبقاتی که وجود دارد و این را به حوزهی تفریحات نیز تسری دادهاند تفریحی متفاوت با تفریح عامهی مردم برای خود به وجود میآورند که هزینهی آن بهشدت گران بوده و بهقولمعروف لاکچری محسوب میگردد، تفریحی که افراد عادی جامعه نه توان مالی استفاده از آن را دارند نه امکان دسترسی به آن برایشان فراهم میشود مثل اسبسواری و یا اسکی روی یخ و یا پرواز با پاراگلایدرها که یکسری تفریحات لاکچری محسوب میشود و یا حتی اگر قرار است از کازینو و کلوب شبانه هم استفاده کنند و ورزشی و تفریحی اختصاصی که برای خود ایجاد کردهاند بهصورت وی آی پی بهرهمند میشوند.
و این موضوع با ورود سینما و تلویزیون و سرگرمیهای بصری جلوه جدیدی در حوزهی سرگرمی و تفریحات پیدا میکند و با تولید اولین پویانماییها در قرن بیستم بهخصوص برای قشر کودک و نوجوان مسئلهی تفریح باب جدیدی برای خود در غرب در کنار مفاهیم قبلی میگشاید که در این باب از تفریح و سرگرمی منتقدان و کارشناسان مباحث عمیقی را تئوری پردازی نمودهاند.
اما در این سیر تاریخچه تفریحات با فروکش نمودن آتش جنگ جهانی اول و دوم و حس درد و حقارت به وجود آمده آن، نظام سرمایهداری و امپریالیستی ایالاتمتحده آمریکا کارکرد جدیدی را در زمینه تفریحات به کمک شرکت انیمیشنسازی دیزنی بازتولید میکند و باب جدیدی از تفریح را میگشاید چیزی که از 1955 به اینطرف با افتتاح دیزنی لند کالیفرنیا تحت عنوان تم پارک یا پارکهای موضوعی معنا مییابد که نسخه ترکیبی و پیشرفته پویانمایی زنده در قالب شهربازی است مفهومی آشنا در غرب و متأسفانه ناآشنا در کشورمان، یعنی اینکه یک دولت و یک نظام سیاسی بتواند مفاهیم مدنظر خود را در قالب تفریح به عموم جامعه بهخصوص کودکان و نوجوانان منتقل کند.
شادی و تفریح در اسلام از اهمیت ویژه برخوردار است
مفهوم شادی در مقوله تفریح چه ابعادی دارد؟جعفر زاده: مفهوم شادی درآیات و روایات با واژههایی چون سرور و فرح به کار میرود و در حقیقت تفریح از منظر مفهوم شناسی کاملاً با شادی و نشاط درهمتنیده است. البته باید بدانیم که شادی در اسلام به دودسته حلال و حرام تقسیم میشود که طبیعتاً میتوان آن را به حوزه تفریح هم تعمیم داد. بهعنوان نمونه واژه فرح و مشتقات آن 21 مورد در قرآن کریم آمده است که در معانی مختلف بهکاررفته است. عموماً نوع غیر جایز فرح در قرآن یا از نیروی شهوانی منشأ میگیرد و یا با خودپسندی همراه است. نوع جایز آنهم بر دوری از لهو و لعب تأکید دارد.
در روایات هم مهمترین معیارهای شادی و نشاط ممدوح عبارت است از دوری از گناه، احیای ارزشها، شاد کردن دیگران و شادی با معصومین(ع) و در مقابل شادمانی برای گناه، افراط در شادی، دارای لهو و لعب، آزاردهنده برای دیگران، دروغ شادیآور و شادمانی کاذب از مصادیق شادی مذموم است.
بنابراین اسلام اساساً با شادی و تفریح مخالفت ندارد ولی در راستای همان مفهوم جهتداری، طبیعی است که نسبت به تفریح و شادی که با اصول و ارزشهای آن در تضاد است هشدار میدهد و انسان را بهنوعی از تفریح، شادی، بازی و نشاطی که به اهداف بلند آن یاری میرساند هدایت میکند.
مقام معظم رهبری دراینباره توجه خاصی دارند که در اینجا لازم میدانم فرازی از بیانات ایشان را عیناً نقل کنم تا جایگاه تفریح و شادی در نگاه ایشان دقیقا مشخص شود: راجع به موضوع تفریحات، چیزی که میتوانم بگویم این است که موضوعی بسیار مهم و اساسی است. اگرچه در جامعه، خیلیها هستند که ممکن است آن را جدی نگیرند و فکر کنند که یک زندگی جامد و خشک و بیانعطاف و بی لبخند، میتواند زندگی موفقی باشد، اما چنین نیست. اگر در زندگی تفریح سالم نباشد؛ اگر آن لبخند طبیعی که ناشی از نشاط است بر لب انسان ننشیند، زندگی بر خود انسان و بر معاشران او، جهنم خواهد شد. مادیات، مقدمهی زندگی خوبند؛ و تفریح، عنصر اساسی زندگی خوب است.
در کشور ما دوگانه تفریح سرمایهدار و تفریح مستضعف وجود دارد
وضعیت تفریح و سیر حرکت آن در کشور ما چگونه بوده است انگار مسیر تفریحات در کشور ما همین مسیر غرب است؟زینلیان: متأسفانه بله، این حوزه دوگانه تفریح برای قشر سرمایهدار و مستضعف خودش در کنار بقیه تبعیضها در همین تهران و کشور خودمان هم نمود یافته است یعنی یک سری از مراکز تفریحی مختص تهرانیها و در شمال شهر تهران هستند که مردم عادی نه پولش را دارند نه میتوانند به آن دسترسی پیدا کنند و این ریشه در همان تفکری دارد که میگوید هرکسی ثروتمند است و درآمد بالاتری دارد باید رفاه بیشتر داشته و سبک زندگی متفاوتی داشته باشد و این موضع هرروز در جلوی چشم ما متجلی میشود و ما انگارنهانگار که البته سیر این موضوع همریشه در دوران پهلوی دارد و اینکه سرمایهداران آن زمان اولیه مراکز تفریحی و شهربازی را در تهران راهاندازی نمودند و با ساخت تله کابین توچال و شهربازی خرم دقیقاَ در همان نگاه جهانی تفریح
در مرکز تفریحی دیزنی لند برای خوشآمد گویی میگوید که در این مرکز گذشته آمریکا و چیزی که به آن رسیده و در آینده خواهد رسید را تصور میکنیم
در دهه 70 به بعد نیز بهکل مدل تغییر میکند و به یک برآورد میرسند که چرا ما باید این مراکز را مستقیماً در اختیار مستضعفان قرار دهیم چون مردم مستضعف پول آنچنانی ندارند که برای حوزه تفریح خرج کنند پس به این نتیجه میرسند مقوله تفریحات را بهصورت جدیتر برای قشر متوسط رو به بالا دوباره فعال کند.
با این کار دوباره دسترسی مستضعفان و محرومان به مراکز تفریحی و شهربازیها کم شده و از آنطرف به سمت تغییر ذائقه تفریحات مشابه مسیر دوران پهلوی حرکت میکنند و در این تغییر درآمدزا شدن مراکز تفریحی مشابه نگاه سرمایهداری اولویت مییابد.
تا اینکه در دهه 80 با روی کار آمدن نیروهای انقلابی در شهرداریها و شوراهای شهر و دولت دوباره نگاه ایجاد فضای تفریحی و امکانات تفریحی برای عموم مردم و مستضعفین جدیتر شده و مراکز و امکانات تفریحی رایگان در پارکها و فضاهای عمومی و ورزشی جدی میشود اما متأسفانه در همان حد ابتدایی و بدون تأثیرگذاری فرهنگی باقی میماند و امروز در دهه 90 هنوز درگیر همان شهربازیها و امکانات ساده و تکراری تفریحی هستیم درصورتیکه ما در زمینه تفریحات باآنکه هنوز کار جدی ازلحاظ استخراج مبانی انجامنشده شاهد اهمیت تفریح و شادی آنهم تفریح و شادی عادلانه در جامعه اسلامی در احادیث و سخن بزرگانمان هستیم.
و اصل تفاوت نگاه ما با تفریح در زندگی غربی است ما تفریح و نشاط را نه برای تخلیهی انرژی مردم و سیستم بلکه برای متعالیتر شدن و رو به رشد حرکت کردن جامعه و زدودن کژیها به آن نگاه میکنیم یعنی تفریح ما را نه بهغفلت بلکه به تعقل کردن برعکس دنیای غرب فرومیبرد.
متأسفانه امروز در کشور مابعد از گذشت 40 سال به پشتوانه ارزشها و تاریخ ایران و اسلام با یک انقلاب دینی هم نتوانستم این قالب و موضوع تفریحات را ارتقا داده و همان شهربازی که در حکومت پهلوی بوده را به همان شکل داریم استفاده میکنیم ارتقا ندادیم و هیچ تفاوتی ازلحاظ نظام معانی و کارکردی برای آن قائل نشدهایم. البته دریکی دو سال اخیر چند تم پارک در تهران مثل هیومن پارک، ژوراسیک پارک و... ایجاد شده که امثال اینها هم کپی از غرب بدون کمک گرفتن از مفاهیم بومی فرهنگی خودمان هستند.
در مرکز تفریحی دیزنی لند برای خوشآمد گویی میگوید که در این مرکز گذشته آمریکا و چیزی که به آن رسیده و در آینده خواهد رسید را تصور میکنیم.
و این یعنی آن تفریحی که ما باید سراغش را برویم یعنی تا دیروز پویانمایی و سینما، تلویزیون و رسانه یک حالت ذهنی داشت و کودک از صبح تا شب برنامه نگاه میکرد امروز فضایی ایجاد میشود که کودک وقتی وارد آن میشود احساس میکند بهعنوان یک عنصر و کاراکتر پویانمایی، قرار است حرکتی انجام دهد و این نقطه آغاز تغییر و تعالی شهربازی در غرب میشود چراکه تا دیروز تفریح و شهربازی یکجایگاه تخلیه انرژی بود و امروز کارکرد آینده سازانه برای خود پیداکرده است.
ایالاتمتحده به کمک تم پارکها اتوپیای خود را برای کودکان و نوجوانان متجلی میکند
یعنی میفرمایید در غرب با این تم پارکها سعی دارند ارزشها و آرمانشهر خودشان را به نمایش بگذارند و کشورشان را بسازند؟زینلیان: اتوپیایی آمریکا که ذهنی بود را در شهربازیها و تم پارکها پیاده میکنند، ما یک گذشتهای داریم که بر اساس آن به اینجا رسیدهایم و قرار است بعد از انجام کارهایی و طی کردن مسیری بهجایی برسیم؛ شاید برایتان جالب باشد در آمریکا در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم بعضی از رئیسجمهورها بهجای اینکه در واشنگتن و نیویورک جلسه میزبانی از سایر سران را برگزار کنند در کالیفرنیا در دیزنی لند برگزار میکردند تا هم فضای فرهنگی خود را که در قالب تم پارک جلوه کرده را به نمایش گذاشته هم آینده مسیر کشور خود را که مثلاً سفر به ماه و از این قبیل موارد را بهصورت زنده ارائه کنند.
سهم استفاده مستضعفین از امکانات تفریحی کشور نزدیک صفر است
قشر مستضعف چه سهمی از حوزه تفریح دارد؟
زینلیان: امروز در کشورمان شاهد تفکیک و قطببندی شدیدی در حوزه امکانات تفریحی هنوز هستیم و اقدامات شهرداریها و دولت نتوانسته زمینبازی را در زمین تفریحات تغییر دهد در یک سر قطب ورزشها و تفریحات لاکچری و گرانقیمت و در یک مرکز و جنوب شهر قطب دیگر با تفریحاتی ساده و کهنه و قدیمی؛ یکی از دغدغههای ما این است که میگوییم قشر مستضعف و محروم به معنای واقعی چه جایگاهی از حوزه تفریح دارد؟ اگر به مناطق حاشیه شهر تهران هم که مراجعه کنیم که استفاده از وسایل بازی و سرگرمی نزدیک صفر از سبد مصرفی و سرانه آنها را شامل میشودفاصله زیاد وضعیت تفریح و گردشگری در کشور با آرمان تمدنی انقلاب اسلامی
وضعیت تفریح و گردشگری را ازنظر مبانی و گفتمان انقلاب اسلامی چگونه ارزیابی میکنید؟
جعفر زاده: ما در این زمینه منفعل بودیم یک برنامهریزی مشخصی برای حوزه تفریح و گردشگری نداشتیم. در سالهای اخیر حوزه گردشگری تابعی بوده از اتفاقاتی که در جریان توسعه آنهم با رویکرد غربی صورت گرفته است و نسبت به اصول پیشرفت اسلامی و ارزشهای انقلابی یا خنثی بوده و یا متفاوت عمل شده است.من برای تبیین نسبت گردشگری با انقلاب اسلامی اجازه میخواهم آن را از منظر تمدنی موردبحث قرار بدهم. رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب فرمودند این گام دوم برای رسیدن به آرمان بزرگ انقلاب یعنی تمدن اسلامی است.
طبیعتاً باید تمام سیاستگذاریها و برنامهریزیها در داخل کشور بر اساس این هدف بلند انجام شود؛ ازجمله مقوله تفریح که باید بر اساس همین رویکرد و افق برنامهریزی شود.
از منظر تمدنی که برگرفته از نظام اندیشه رهبر معظم انقلاب است میتوان از چند زاویه به مقوله تفریح و گردشگری نگاه کرد.
اول اینکه اگر بپذیریم تفریح و گردشگری یکی از موضوعات ذیل مسئله سبک زندگی است؛ در ادبیات تمدنی، سبک زندگی بهعنوان متن تمدن و بعد نرمافزاری تمدن سازی محسوب میشود. مقام معظم رهبری در بین سؤالاتی که در سخنرانی مشهور خراسان شمالی خود در زمینه سبک زندگی مطرح کردند، دو مقوله تفریح و سفر را هم مورد سؤال قرار دادند. سبک زندگی جزو مواردی است که در بحث تمدن سازی بهعنوان یکی از فرصتهای اصلی ما بهحساب میآید و مزیت اصلی نظام اسلامی در ساخت تمدنی است. لذا اگر بتوانیم گردشگری و تفریح مردم را به تراز سبک زندگی اسلامی نزدیک کنیم میتوانیم نقش مؤثری در این رابطه داشته باشیم.
از طرفی رهبر معظم انقلاب پرورش انسان را یکی از عناصر اصلی تمدن سازی عنوان میکنند، خب با توجه به مطالبی که قبل از این بیان کردم، قالب تفریح و گردشگری یکی از بهترین ابزارها برای انتقال مفاهیم و تربیت انسان تمدنی است. رهبری فرزانه هم در این راستا بیان نغزی دارند ایشان میفرمایند: شکی نیست که حضور در مراکز تفریحی برای نوجوان و نسلی که میخواهد برای آینده پرورش پیدا کند لازم است.
از منظر سوم هم به تعبیر مقام معظم رهبری تمدن سازی همان پیشرفت همهجانبه اسلامی است که هم بهعنوان هدف و هم بهعنوان راه به آن میتوان نگاه کرد. خب جامعه در مسیر پیشرفت طبیعتاً دچار اصطکاک و سایش میشود، رهبری انقلاب در فراز دیگری از بیانات خودشان تفریح را در حکم روغنکاری ماشین جامعه عنوان کردند که به دلیل زیبایی این مقایسه اجازه میخواهم عیناً این فراز از بیانات ایشان را نقل کنم : جامعه مثل کارخانهی عظیمی که از فولاد درستشده و یکمیلیون قطعه فولاد را حرکت میدهد؛ سایش دارد، استهلاک دارد، لذا گاهی مقداری روغن لطیف و خوشرنگ، تمام سایشها را از بین میبرد و کار، تندتر، روانتر و بهتر انجام میگیرد. تفریح، چنین نقشی دارد و باید به حرکت کلی جامعه کمک کند.
در فراز دیگری میفرمایند: این امور، در حکم روغنکاری ماشینهاست؛ که بدون آن، اصطکاک زیاد میشود و منجر به از بین رفتن سریع دستگاه میگردد.
از منظر چهارم هم در چارچوب فرایند تحقق اهداف انقلاب و مراحل پنجگانه تمدن سازی که عبارت است از انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و درنهایت تمدن بینالملل اسلامی، رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقدند اگر مردم ایران اسلامی بتوانند به جامعه نمونه اسلامی دست پیدا کنند با سردست گرفتن آن و صدور این جامعه به کشورهای اسلامی و مستضعفان جهان، زمینه و بستر برای ساخت تمدن بینالملل اسلامی و شکلگیری امت واحده اسلام فراهم میشود.
خب اگر از این زاویه به گردشگری نگاه کنیم، کارکرد این ابزار در انتقال فرهنگ ایران اسلامی و صدور تجربه ما به ملتهای مسلمان و مستضعف جهان مشخص میشود. از این نظر طبیعتاً اولویت حوزه گردشگری جذب گردشگر از کشورهای عمق راهبردی نظام اسلامی و از میان ملتهای مسلمان و مستضعف خواهد شد تا با حضور مستقیم در ایران و در چارچوب دیپلماسی عمومی بتوانند سفیران انقلاب اسلامی در ساخت تمدن بینالملل اسلامی باشند.
بنابراین رویکرد تمدنی در حوزه تفریح و گردشگری اصول، هنجارها، شاخصها و اولویتهای خاص خود را به همراه دارد.
در کشور مسؤول و متولی پاسخگو در عرصه تفریح نداریم
نظارت بر شهربازی در شهر تهران را چه کسی بر عهده دارد؟زینلیان: امروز در کشور، گردشگری یکنهاد متولی دارد ولی حوزه تفریح نهاد متولی ندارد نه وزارتخانهای، نهادی، ارگانی، سازمان و یا مجموعهای نیست که حوزه تفریحات مردم را بر عهده بگیرد.
فقط سازمان استاندارد، برای بهرهبرداری یک سری شروط و قوانین استاندارد دارداما یک سند بالادستی و یا یکبند قانون در حوزه تفریح پیدا نمیکنید.
البته یکی از متولیان در حوزه تولید اسباببازی و سرگرمی در کشور ، کانون پرورشی و فکری کودکان و نوجوانان است این مرکز برای اسباببازیهایی که قرار است تولید یا وارد شوند آئیننامه دارد، یکی از این آئیننامهها این است که اسباببازیها نباید ضد فرهنگی یا مثلاً غیر مناسب برای سن کودک باشند ولی به دلیل قاچاقی که در کف بازار وجود دارد تمام این آئیننامه زیر سؤال رفته است چون کانون هم متولی حاکمیتی حوزهی تفریح کشور نیست و هیچ بازوی اجرایی و نظارتی ندارد.
از طرف دیگر هم در حوزه تفریح یک نگاه عدالت محور و همهجانبه هم وجود ندارد وقتیکه جمهوری اسلامی سیاستگذاری و متولی در این حوزه نداشته نباشد دو قشر برنامهریزی میکنند یا کسانی که با نگاه غربی سبک زندگی را میخواهند تغییر میدهند یا دلالان که دنبال سودآوری در این حوزهاند، نهاد دیگری وجود ندارد؛ تفریح یکی از وظایف حاکمیتی است. حوزه گردشگر متولی آن سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است که متأسفانه در این موضوع هم نتوانسته کار محتوایی خاصی انجام دهد و نمونه این بیاثری فرهنگی را در اتفاقات ضد فرهنگی سد لفور و تورهای گردشگری جزیره مارو شاهد هستیم، جزیرهی مارو در کنار جزیره لاوان قرار دارد و متأسفانه به یکی از پاتوقهای اقدامات ناهنجار و ضد فرهنگی در ایران تبدیلشده است به نحوی که این جزیره خالی از سکنه گروهها و تورهای گردشگری دختران و پسران را پذیرش میکنند و چون نظارتی آنجا نیست هر کاری که میخواهند را در آنجا انجام میدهند.
خب چرا در حوزه تفریح صدایی از نیروهای انقلابی بیرون نمیآید؟
نیروهای انقلابی در حوزه سینما دغدغه دارند اینکه چرا فلان شهر سینما ندارد چرا فیلم و سریال انقلابی تولید نمیشود، اما در حوزه تفریح و شادی جامعه هیچ حساسیت و هیچ صدایی از جانب نیروهای انقلابی شنیده نمیشود و هنوز به عمق فاجعه و وضعیتی که در ان گرفتار هستیم یا پی نبردهاند که بیتفاوت از کنار آن رد میشوند یا چون احساس تکلیف در این حوزه نمیکنند صورتمسئله را در زندگی خود پاک میکنند.
تعداد محدود و خودجوشی هم مثل دوستان مجموعه فرهنگی تبیان قم که پارک معارف مشهد محصول کارشان است اگر حمایت محدود آستان قدس رضوی نبود شاید امروز باید سراغشان را به دلیل به تفاوتی حاکمیت بهصورت ورشکسته در زندان سراغشان را میگرفتیم.
صنعت گردشگری ابزاری در خدمت فرایند توسعه غربی دولت دوازدهم
نقش نیروهای انقلابی و کارنامه دولت در حوزه تفریح و گردشگری را چگونه ارزیابی میکنید؟جعفر زاده: اگر بخواهیم با رویکرد تمدنی این سؤال شما را پاسخ بدهیم، باید گفت جریان و نگاه انقلابی این مقوله را جدی نگرفته است و تقریباً عملکرد موفقی از جریانهای انقلابی در حوزه تفریح تمدنی و گردشگری تراز انقلاب اسلامی دیده نمیشود.
در میان کمکاریها و غفلتهای جریان انقلابی، دولت یازدهم و دوازدهم مبتنی بر رویکرد توسعه غربی اقدامات قابلتوجهی در این زمینه انجام داده و در حال انجام است.
دولت نگاه خاص خود را به مسئله توسعه دارد و توسعه را بهعنوان راهی برای رسیدن به سطحی از زندگی جهانی میبیند و بهنوعی قائل به مدل توسعه وابسته است. با این رویکرد که دنیا به سمت جهانیشدن حرکت میکند و هر کشوری که میخواهد به توسعه دست پیدا کند باید الگوهای عینی توسعه که در کشورهای غربی تولیدشده و تحققیافته است را سرمشق خود قرار دهد.
جریان اعتدال و اصلاحات این نگاه را تنها راه توسعهیافتگی میداند و همه تلاش خود را برای تحقق این مدل از توسعه به کار گرفته است و با همین نگاه به بحث گردشگری نگاه میکند.
برای اینکه عمق مسئله برای ما روشن شود نیاز است نگاه مسئولان دولت فعلی به موضوع توسعه و نسبت آن با صنعت گردشگری روشن شود. آقای روحانی در همایش اقتصاد مقاومتی در سال 93 میگوید: اگر کسی فکر کند کشور بدون رابطه با جهان به توسعه میرسد حتماً اشتباه میکند.
آقای واعظی مسئول دفتر رئیسجمهور در همین راستا بیان میکند: شاخص توسعهگرایی حاکم برجهان کنونی بر اساس راهبرد تعامل است چراکه راهبرد انزوا گرایی مانع از توسعه میشود. و در توضیح راهبرد تعامل میگوید ما باید بتوانیم از منابع امکانات و فرصتهای غرب توسعهیافته نهایت استفاده را برای رسیدن به توسعه ببریم.
واعظی در مقاله راهبرد تعامل سازنده و الزامات سیاست خارجی توسعهگرا میگوید هر کشوری برای رسیدن به اهداف ملی خود نیازمند مشارکت جامعه بینالمللی است. لازمه ایجاد این همکاری ارائه تعریف جمعی یا بهعبارتدیگر ارائه تصویر بهتری از خود بهعنوان جزئی از پیکره جهانی است.
لطفاً به این کلیدواژهها توجه کنید، رابطه با جهان، شاخص توسعهگرایی حاکم برجهان، راهبرد تعامل، ارائه تصویر بهعنوان جزئی از پیکره جهانی.
از طرفی محمود سریعالقلم کتابی دارد که آقای روحانی پیش گفتاری بر آن زده است به نام « ایران و جهانیشدن چالشها و راهحلها» که مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص در سال 84 و در زمان مسئولیت آقای روحانی بر این مرکز آن را چاپ کرده است. نویسنده در این کتاب صراحتاً میگوید: انعطاف در مواضع سیاسی و عمل در داخل شبکه غرب لازمه رشد اقتصادی است.
همین نوع تئوریها باعث شد آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی در دولتهای خود بحث تنشزدایی در سیاست خارجی را مطرح و پیگیری کنند و حجم بالایی از مباحث فرهنگی، سیاسی و اقتصادی متأثر از این بهاصطلاح انعطاف در سیاست و عمل در شبکه غرب از گفتمان انقلاب فاصله بگیرند. آقای روحانی هم در دولت یازدهم و دوازدهم صراحتاً اعلام کردند که ما دنبال تنشزدایی هستیم. از دیگر تبعات استفاده از این نوع مدل توسعه، فاصله از استقلال اقتصادی و تحمیل آزادیهای افسارگسیخته فرهنگی به جامعه بوده است؛ اقداماتی که در تضاد باارزشها و مبانی انقلاب اسلامی است و بارها مورد انتقاد رهبر معظم انقلاب قرار گرفت.
سریعالقلم در همین کتاب تصریح میکند روند توسعه غربی با اصول انقلابی ازیکطرف و حتی اصول قانون اساسی در تضاد است. او در کتاب عقلانیت و آینده توسعهیافتگی ایران هم بیپرده میگوید علت توسعهنیافتگی ایران به خاطر هویت فرهنگی قوی است که آمادگی ادغام بافرهنگ جهانی را ندارد.
خب سؤال اینجاست جریانی که به دنبال توسعه غربی است، آیا چارهای جز تغییر یا استحاله این فرهنگ قوی و مقاوم اسلامی و اصیل راه دیگری دارد؟ فرهنگی که سریع القلم معتقد است حتی کشورهای مصر و ترکیه با همه انفعالی که نسبت به فرهنگ اصیل اسلامی دارند، اما به دلیل برخورداری نسبی از آن، به مشکل همزیستی با غرب و توسعهیافتگی دچارند.
دقیقا به همین خاطر است که آقای روحانی در چهارمین اجلاس سیکا گفته است: صلح و امنیت جز از راه توسعه فرهنگ اعتدال، مدارا و گفتگو به دست نمیآید.
با این بیان مشخص میشود که رویکرد دولت به صنعت تفریح و گردشگری، چگونه خواهد بود. طبیعی است که صنعت گردشگری را بهعنوان ابزاری برای دستیابی به شاخصها و تراز توسعه غربی خواهد دید. آقای جهانگیری در مصاحبهای در سال گذشته گردشگری را یکی از محورهای اساسی توسعه دانسته است و روحانی در سخنرانی خود در 23 خرداد 96 در دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب و چند روز قبل از انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری ضمن تأکید بر اهمیت صنعت گردشگری عنوان کرد: گردشگری ازجمله حوزههایی است که میتواند تبلیغات منفی علیه کشورمان را با حضور بیواسطه و مستقیم گردشگران خارجی خنثی کند. او در همین سخنرانی بهصورت غیرمستقیم از برنامه دولت دوازدهم صحبت میکند و میگوید: ما طی سالهای آتی به دنبال آن هستیم که تعامل سازنده و مثبت خود را با دنیا، نهتنها از طریق گردشگری بلکه از طریق صادرات و جذب سرمایهگذاری خارجی، دنبال کنیم.
این بیان آقای روحانی و تقدم برنامه گردشگری بر صادرات و جذب گردشگر نشان میدهد، اهمیت این حوزه در برنامه توسعه دولت دوازدهم و نزدیک کردن دولت به شاخصهای توسعه جهانی چقدر است.
جایگاه ویژه گردشگری در برنامهها و اقدامات دولت روحانی
رئیس جمهور در برنامه دولت دوازدهم اعلام کرد ایران در سال 1400 باید به جذب سالانه 9 میلیون گردشگر خارجی دست پیدا کند که خود نشاندهنده اهمیت بالای صنعت گردشگری در نگاه دولت اعتدال است. ازنظر کارنامه دولت در این عرصه هم باید بگوییم هتلهای چهار و پنج ستاره که طبیعتاً قشر مرفه جامعه از آن استفاده میکنند از سال 92 تا 96 رشد 50 درصدی داشته است و باعث شده گردشگری در ایران 12 درصد رشد پیدا کند که 3 برابر بیش از رشد متوسط جهانی بوده است، مونسان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میگوید از 125 هتل چهار و پنج ستاره به 158 هتل در طی این چند سال رسیدیم که امید است تا پایان دولت دوازدهم سرمایهگذاران بتوانند 122 هتل دیگر به مجموعه هتلهای کشور اضافه کنند.برنامه دولت در طی این 6 سال در حوزه گردشگری این بوده که هتلهای پنج ستاره را چهار برابر کند؟
جعفر زاده: این رشد در حوزههای مختلف دیگری هم بوده بهعنوانمثال تا قبل از دولت دوازدهم حدود ۴۰۰ اقامتگاه بومگردی در کشور فعال بود، اما این عدد در سال 97 به ۱۴۰۰ اقامتگاه رسید و بنا بر گفته مسئولان میراث فرهنگی و گردشگری قرار است این عدد تا پایان دولت دوازدهم به ۲ هزار واحد برسد.
رئیس سازمان میراث فرهنگی و صنایعدستی و گردشگری در گزارشی مدعی شد یک هزار و ۹۰۰ طرح در حوزه گردشگری در حال اجرا است و پیشبینی میشود تا پایان دولت دوازدهم، ۷۰ درصد این پروژهها به بهرهبرداری برسد.
پیشتازی رقبای منطقهای ایران در حوزه تفریح و ارائه الگوی تفریحات برای جهان اسلام
وضعیت رقبای منطقهای ایران در حوزه تفریح و گردشگری چیست؟زینلیان: ما باید نگاه کنیم که رقبای ما در منطقه چه جایگاهی در حوزه تفریح و گردشگری دارند، اصلیترین رقیب کشور ما در این فضا که پیشرفت کرده ایالاتمتحده عربی (دوبی) است که از سال 2016 تأسیس یک مجموعه و یک شرکت هلدینگ تسریعکننده در زمینه تفریحات را ایجاد میکند و به یکی از پرشتابترین کشورها در حوزه تفریحات در دنیا تبدیل میشود.
وقتی ما الگویی طراحی نکنیم آنها الگوی تفریح اسلامی را ارائه میدهند؛ راهاندازی پارک قرآنی در دبی نمونهای از این الگوها است. مالزی پارک تمدن اسلامی را راهاندازی میکند اکثر کشورها الگو ارائه دادهاند و تنها جمهوری اسلامی است که در این زمینه الگو ارائه نداده است. حتی بقیه ادیان نیز از ما در این زمینه پیشروترند پارک تیرا سانتا در آرژانتین برای مسیحیان، یا سوئی تین بودائیان در ویتنام ساخته میشود اما در کشور ما یک پارکی که ارزشهای اسلامی و هویتی را متجلی کند و نشان دهد که این الگو در حوزه تفریحات تراز اول تمدن انقلاب اسلامی است ساخته نشده است.
در سالهای اخیر کشور عربستان سعودی در چشمانداز سال 2030 خود، سهم زیادی برای حوزه تفریحات کنار گذاشته. یک شهرک به نام «قیدیه» در 40 کیلومتری ریاض میسازد که ابعاد آن 334 کیلومترمربع، یعنی 3 برابر بزرگترین شهر تفریحی جهان دیزنی لند است. میزان سرمایهگذاری ثروتمندان سعودی در حوزه گردشگری جهان زیاد است و بن سلمان برنامهریزی کرده که سرمایههایی که به سایر کشورها برای حوزه گردشگری صرف میشود به داخل کشور خودشان بازگرداند.
دو پروژه بزرگ دیگر را نیز برنامهریزی کردهاند یکی به نام «نئوم» بین مرز عربستان با اردن در نزدیکی اسرائیل و قرار است پیشرفتهترین شهر تاریخی بشریت باشد و دیگری بزرگترین پروژه گردشگری در خاورمیانه که پروژه دریای سرخ نام دارد که هدف از ایجاد این پروژه تغییر قیافه عربستان از گردشگری مذهبی به گردشگری تفریحی و جذب گردشگر غیر اسلامی در حجاز است.
ترکیه در این زمینه چطور عمل کرده است؟
زینلیان: عمده سرمایهگذاری ترکیه در حوزه گردشگری طبیعی و تاریخی است تا حوزهی ساخت مراکز تفریحی، درصورتیکه امارات بهغیراز گردشگری طبیعی و تاریخی در حوزه احداث مراکز تفریحی ورود کرده است
راهکارهایی برای رسیدن به تفریح و گردشگری تراز انقلاب اسلامی
اگر ممکن است در پایان این مصاحبه جمعبندی مختصری ارائه بفرمایید؟جعفر زاده: ما در جمهوری اسلامی در حوزه تفریحات و گردشگری و استفاده از ظرفیتهای نظام اسلامی کمکاری کردیم . اصلیترین دغدغه بنده این است که هرچه جریان غیرانقلابی برای پیشبرد اهداف توسعه غربی خود به عرصه گردشگری توجه کرده است متأسفانه نیروهای انقلابی به این موضوع توجه جدی نکردهاند. جوانان مؤمن و انقلابی حتی برای زندگی شخصی خودش آنهم مسئله تفریح و گردشگری را جدی نگرفتند چه برسد به اینکه بهعنوان یک تکلیف آن را پیگیری کنند.
به نظر میرسد مبتنی بر مطالبی که در این مصاحبه بیان کردیم میتوانیم چند راهکار را برای دستیابی به تفریح و گردشگری تراز انقلاب اسلامی مورداشاره قرار بدهیم.
اول اینکه باید گفتمان جهاد برای ساماندهی حوزه تفریح و گردشگری در بین نیروهای انقلابی به وجود بیاید همانطور که خدمترسانی برای رفع محرومیت امروزه بهعنوان اقدام جهادی موردتوجه است باید بهگونهای گفتمان سازی کنیم که نیروهای خودجوش و جوانان مؤمن و انقلابی این عرصه را برای اقدامات جهادی خود انتخاب کنند.
کار دیگری که میتوانیم انجام دهیم این است که اسناد بالادستی در حوزه تفریح و گردشگری تراز انقلاب اسلامی را کامل کنیم. متأسفانه در حوزه تفریح اسناد قابلتوجهی وجود ندارد در عرصه گردشگری هم اسناد بسیار ناقص است.
نظام اسلامی برای خود الگوی متفاوتی از مدل توسعه غربی قائل است و مبتنی بر آن رهبر معظم انقلاب دستور طراحی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی را صادر کردند. بااینوجود در سند الگوی پایه پیشرفت اسلامی ایرانی که اخیراً رونمایی شد، متأسفانه جایگاهی برای حوزه تفریح دیده نشده است و تنها دربند 34 تدابیر این سند آمده است گسترش قلبهای گردشگری طبیعی، فرهنگی، مذهبی و سلامت با محوریت مناطق و مراکز هویتساز ؛ که با توجه به مطالبی که در این مصاحبه گفته شد، این سند نگاه حداقلی به این عرصه کرده است.
از طرفی وقتی گفتیم عرصه تفریح و گردشگری باید بتواند در افق تمدنی انقلاب حرکت کند و نقش تربیت تمدنی، رفع سایش و بخشی از نرمافزار تمدن سازی ایفا کند، طبیعی است که حوزه تفریح و طراحی پارکهای موضوعی و مشابه آن به دلیل قابلیت بیشتر در انتقال مفاهیم اولویت بیشتری نسبت به مقوله گردشگری پیدا میکند.
به همین نسبت در عرصه گردشگری هم اولویت با گردشگری داخلی و سپس جذب گردشگر خارجی از حوزه کشورهای بیداری اسلامی و ملتهایی که در محور مقاومت حضور دارند خواهد بود. تا از طریق حضور آنها و ارتباط مستقیم بافرهنگ مقاومت ملت ما و انتقال ارزشهای والای ایرانی اسلامی بتوانیم به سمت تشکیل تمدن بینالملل اسلامی گام برداریم. انشاءلله
منبع: خبرگزاری فارس
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .