کشتههای هیروشیما هزاران برابر چرنوبیل است، اما دربارهاش سریال نمیسازند
یک منتقد در نقد سریال «چرنوبیل» گفت: در حادثه چرنوبیل ۱۳۰ نفر کشته شدند اما در قضیه هیروشیما و ناکازاکی حدود ۲۴۰ هزار نفر مردند و نسل اندر نسل مردمش عقبمانده به دنیا میآیند؛ چرا فیلمی در مورد فاجعه هیروشیما ساخته نمیشود؟!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1398/05/19 ساعت 11:09
مینیسریال «چرنوبیل» شب گذشته (جمعه 18 مرداد) با حضور بهروز افخمی، سعید مستغاثی و امیر قادری در برنامه تلویزیونی «نقد سینما» نقد شد. این سریال ۵ قسمتی خردادماه امسال از شبکه آمریکایی «اچبیاُ» پخش شد و به فاجعه اتمی چرنوبیل شوروی پرداخت. «چرنوبیل» گرچه با استقبال بیسابقه مخطابان همراه شد، اما روایت آمریکایی این سریال از فاجعه چرنوبیل، نقد جدی روسها را در پی داشت. آنها معتقدند نقش جاسوسان سازمان سیا در منطقه چرنوبیل از داستان حذف شده است. به همین دلیل، روسیه در تدارک ساخت سریال این ماجرای تاریخی است.
قادری در ابتدای سخنان خود گفت: دو ژانر از زیر ژانرهای ژانر وحشت در این سریال وجود دارد؛ یکی ژانر «مردگان متحرک» و دیگری فیلمهای فاجعه دهه هفتاد مانند «آسمانخراش جهنمی» و «جهنم زیر و رو» است. ماجرایی را که این سریال تعریف میکند، هنرِ صنعت است، یعنی یک موضوع نیمهعلمی و نیمهمستند را باحال و هوای خیلی تیره میسازند و کل مجموعه تبدیل به سریال میشود، این کار را جز صنعتِ هنر آمریکا جایی بلد نیست. بنده ۵ قسمت حدوداً ۶۰ تا ۷۰ دقیقهای را با وجود داشتن سوژهای زمخت، با لذت تماشا کردم.
وی افزود: این سریال، یک مستند علمی است که در این سطح میشود گفت کار خوبی است اما درامی در آن مشاهده نمیشود، مثلاً در یک قسمت برای کشتن سگ، حدود ۶۰ دقیقه تماشاگر را زجرکش میکنند. این سریال بهعنوان یک مستند علمی کاملاً قابلقبول است؛ اینکه یک رآکتور اتمی چطور به این حالت میتواند برسد و چه موارد امنیتی باید رعایت شود اما بهعنوان یک سریال درام اصلاً قابلقبول نیست.
قادری پاسخ داد: چطور میتوان از طریق همراه شدن با چند شخصیت متفاوت در طول داستان، مدام یک واقعه مستند را برای بیننده جذاب کرد؟ اگر میبینیم چنین موضوعی تبدیل به یکی از پرطرفدارترین سریالهای روز دنیا شده، به این خاطر است که درامش را خوب تعریف میکند. چرنوبیل نه فقط یکی از پرمخاطبترین بلکه شاید یکی از رضایت بخشترین سریالهای امسال میان مخاطبان تلویزیون بوده است.
مستغاثی اما خاطرنشان کرد: یک اشکال استدلالهای آقای قادری، استفاده از برهانهای خلف است. اما برهان خلف شما قابل رد است. این میزان رضایت بخشی را شما بر چه اساسی میگویید؟
مستغاثی پاسخ داد: این سریال سه شخصیت اصلی دارد؛ یکی پروفسور سگالوف، آن یکی امیلی واتسون و دیگری شری بینا. این شخصیتها چه واکنش دراماتیکی دارند؟
افخمی در واکنش به این نکته گفت: این سریال در ژانر فیلم ترسناک از جمله «مردگان متحرک» کاملا دارد کلیشه را پیش میبرد.
وی ادامه داد: سریال چرنوبیل برای نظام اتحاد شوروی دستاویزی بیش نیست. قبلا هم راجع به این ماجرا مستندهای زیادی ساخته شده است اما این کار به روزتر است. ماجرا یک هسته مرکزی دارد و آن بد بودن و خطرناک بودن انرژی هستهای است که باعث آشفتگی و از بین رفتن همه چیز میشود. پیام سریال این است و مخاطب آن، مملکت و مردم ما هستند.
افخمی گفت: این نظر که سریال چرنوبیل برای هدفی چون ترسناک و خطرناک جلوه دادن انرژی هستهای ساخته شده و مخاطب آن مردم ایران هستند، پربیراه نیست، اما به نظر بنده یک هدف مهمتر و بنیادیتر برای ساخت این سریال و فیلمهای دیگر ژانر وحشت وجود دارد و آن اداره کردن مردم خودشان با استفاده از ترساندن آنهاست. از ترسهای موهوم مانند «مردگان متحرک» (سریالی زامبیمحور) گرفته تا ترسهای واقعیتر مانند موضوع جنگ اتمی احتمالی.
قادری هم درباره مخاطبان سریال تصریح کرد: نگرش آمریکایی در سریالهایی مانند «چرنوبیل» غالب است و مردم دنیا را جسور میکند، چرا که قهرمانانش مردم عادی هستند نه طبقه اشراف و طبقه حاکم. ایده اصلی سریال هم بیشتر از اینکه ترساندن مردم از انرژی اتمی باشد، این است که در یک سیستم ایدئولوژیک حفظ عقیده و سیستم مهمتر از جان آدمهاست و نشان میدهد که چه اتفاقی ممکن است بیفتد؛ یعنی بهجای اینکه در خدمت مردم، حفظ جان آدمها و مهیا کردن زندگی بهتر برای آنها باشد، تلاش میشود که پرچم سالم نگه داشته شود و در این سیستم انسانهای فرصتطلب بالا میآیند.
مستغاثی در بخش پایانی این میزگرد یادآور شد: ۷ سال پیش از ماجرای چرنوبیل، شبیه آن در منطقهای موسوم به «تری مایل آیلند» اتفاق افتاد اما هیچ احدی از آن خبردار نشد. حدود ۱۰ ـ ۱۱ سال پس از این فاجعه، فاجعه فوکوشیما که تقریباً مشابه حادثه چرنوبیل بود، اتفاق افتاد اما چون سیستم ژاپن ایدئولوژیک نبود در مورد آن کار رسانهای صورت نگرفت و فیلمی ساخته نشد. در ماجرای چرنوبیل ۱۳۰ یا ۱۴۰ نفر کشته شدند اما در قضیه هیروشیما و ناکازاکی حدود ۲۴۰ هزار نفر کشته شدند و نسل اندر نسل مردمش عقبمانده به دنیا میآیند، چرا فیلمی در مورد فاجعه هیروشیما ساخته نمیشود؟!
افخمی هم گفت: در آمریکا شهری وجود دارد که معدن اصلی اورانیوم در آنجاست. در طول این سالها، اورانیوم لازم برای ساخت سلاحهای هستهای از آنجا تأمین میشد و تقریباً تمام مردم این شهر براثر سرطان میمیرند. بهقدری مردم شهر را نسبت به این قضیه بیخبر نگه داشتند که کارگران نمیدانستند که اگر اورانیوم میزان خلوصش بالا باشد موجب ابتلا به سرطان میشود. برخی از این کارگران سنگهای بزرگ اورانیوم را که به جهت داشتن اشعه، گرم بود به منزل میبردند و به همراه زن و فرزندانشان برای گرم شدن از آن سنگ استفاده میکردند!
مستغاثی ادامه داد: نکته مهم اینکه اورانیوم ضعیف شده که آمریکا در عراق به کاربرد بهمراتب خطرناکتر از اورانیوم در آن منطقه از آمریکاست.
افخمی با تأیید این موضوع، تأکید کرد که میزان اورانیوم موجود در جنوب عراق در حال حاضر از اطراف منطقه چرنوبیل بیشتر است.
منبع: خبرگزاری فارس
قادری در ابتدای سخنان خود گفت: دو ژانر از زیر ژانرهای ژانر وحشت در این سریال وجود دارد؛ یکی ژانر «مردگان متحرک» و دیگری فیلمهای فاجعه دهه هفتاد مانند «آسمانخراش جهنمی» و «جهنم زیر و رو» است. ماجرایی را که این سریال تعریف میکند، هنرِ صنعت است، یعنی یک موضوع نیمهعلمی و نیمهمستند را باحال و هوای خیلی تیره میسازند و کل مجموعه تبدیل به سریال میشود، این کار را جز صنعتِ هنر آمریکا جایی بلد نیست. بنده ۵ قسمت حدوداً ۶۰ تا ۷۰ دقیقهای را با وجود داشتن سوژهای زمخت، با لذت تماشا کردم.
«چرنوبیل» فاقد درام است
مستغاثی در واکنش به این سخنان گفت: چرنوبیل سریال بدی نیست منتها درام نیست. قبل از چرنوبیل دو فیلم داستانی در خصوص این ماجرا ساخته شد. یکی از فیلمها در سال ۲۰۱۶ یا ۲۰۱۵ ساخته شد با عنوان «خاطرات چرنوبیل» که ماجرای ۶ توریست است که درگیر این واقعه میشوند و میزان درام آن بسیار زیاد است. فیلم دیگر، «آخرین اخطار» محصول سال ۱۹۹۱ است که فیلمی کاملاً آمریکایی و بسیار پرهیجان و دراماتیک هستند. مستندهای بسیار زیادی هم در این زمینه ساخته شدهاند، از جمله مستندهای بیبیسی و شبکه دیسکاوری.وی افزود: این سریال، یک مستند علمی است که در این سطح میشود گفت کار خوبی است اما درامی در آن مشاهده نمیشود، مثلاً در یک قسمت برای کشتن سگ، حدود ۶۰ دقیقه تماشاگر را زجرکش میکنند. این سریال بهعنوان یک مستند علمی کاملاً قابلقبول است؛ اینکه یک رآکتور اتمی چطور به این حالت میتواند برسد و چه موارد امنیتی باید رعایت شود اما بهعنوان یک سریال درام اصلاً قابلقبول نیست.
قادری پاسخ داد: چطور میتوان از طریق همراه شدن با چند شخصیت متفاوت در طول داستان، مدام یک واقعه مستند را برای بیننده جذاب کرد؟ اگر میبینیم چنین موضوعی تبدیل به یکی از پرطرفدارترین سریالهای روز دنیا شده، به این خاطر است که درامش را خوب تعریف میکند. چرنوبیل نه فقط یکی از پرمخاطبترین بلکه شاید یکی از رضایت بخشترین سریالهای امسال میان مخاطبان تلویزیون بوده است.
مستغاثی اما خاطرنشان کرد: یک اشکال استدلالهای آقای قادری، استفاده از برهانهای خلف است. اما برهان خلف شما قابل رد است. این میزان رضایت بخشی را شما بر چه اساسی میگویید؟
سریال چرنوبیل برای نظام اتحاد شوروی دستاویزی بیش نیست. قبلا هم راجع به این ماجرا مستندهای زیادی ساخته شده است اما این کار به روزتر است. ماجرا یک هسته مرکزی دارد و آن بد بودن و خطرناک بودن انرژی هستهای است که باعث آشفتگی و از بین رفتن همه چیز میشود. پیام سریال این است و مخاطب آن، مملکت و مردم ما هستند.
«مستند» نامیدن سریال چرنوبیل، غیرمنصفانه است
در ادامه، افخمی هم وارد بحث شد و خطاب به مستغاثی گفت: اینکه شما به این سریال، «مستند» میگویید، غیرمنصفانه است. یک مستند ـ گذشته از جنگ سرد و تبلیغات ضد روسی ـ آنقدر نمیتواند شخص را جذب کند که حدود ۳۳۰ دقیقه با لذت آن را تماشا کند. این غیرمنصفانه است که میگویید داستان فاقد درام است. مطالب بسیار پیچیده که حتی گنجاندن آنها در مستند هم کار سادهای نیست، در این فیلم با سادگی و جذابیت ارائه شده است.مستغاثی پاسخ داد: این سریال سه شخصیت اصلی دارد؛ یکی پروفسور سگالوف، آن یکی امیلی واتسون و دیگری شری بینا. این شخصیتها چه واکنش دراماتیکی دارند؟
افخمی در واکنش به این نکته گفت: این سریال در ژانر فیلم ترسناک از جمله «مردگان متحرک» کاملا دارد کلیشه را پیش میبرد.
مخاطب سریال «چرنوبیل» ایران است
مستغاثی در بخش دیگری از این میزگرد گفت: یکی از نکات عجیب در مورد این سریال، رکوردی است که در زمان رسیدن به دست تماشاگر ایرانی داشته است. یعنی این فیلم اوایل ماه مه در تلویزیونهای آمریکا و سپس انگلیس نمایش داده شد، ظرف یک هفته هم با کیفیت بسیار عالی با تبلیغات بسیار وسیع در شبکههای ایرانی نمایش داده شد. احتمالا یکی از دلایلش، چالشی است که ما با غرب بر سر مسئله هستهای داریم و همین سبب پررنگ شدن ماجرا شد.وی ادامه داد: سریال چرنوبیل برای نظام اتحاد شوروی دستاویزی بیش نیست. قبلا هم راجع به این ماجرا مستندهای زیادی ساخته شده است اما این کار به روزتر است. ماجرا یک هسته مرکزی دارد و آن بد بودن و خطرناک بودن انرژی هستهای است که باعث آشفتگی و از بین رفتن همه چیز میشود. پیام سریال این است و مخاطب آن، مملکت و مردم ما هستند.
افخمی گفت: این نظر که سریال چرنوبیل برای هدفی چون ترسناک و خطرناک جلوه دادن انرژی هستهای ساخته شده و مخاطب آن مردم ایران هستند، پربیراه نیست، اما به نظر بنده یک هدف مهمتر و بنیادیتر برای ساخت این سریال و فیلمهای دیگر ژانر وحشت وجود دارد و آن اداره کردن مردم خودشان با استفاده از ترساندن آنهاست. از ترسهای موهوم مانند «مردگان متحرک» (سریالی زامبیمحور) گرفته تا ترسهای واقعیتر مانند موضوع جنگ اتمی احتمالی.
قادری هم درباره مخاطبان سریال تصریح کرد: نگرش آمریکایی در سریالهایی مانند «چرنوبیل» غالب است و مردم دنیا را جسور میکند، چرا که قهرمانانش مردم عادی هستند نه طبقه اشراف و طبقه حاکم. ایده اصلی سریال هم بیشتر از اینکه ترساندن مردم از انرژی اتمی باشد، این است که در یک سیستم ایدئولوژیک حفظ عقیده و سیستم مهمتر از جان آدمهاست و نشان میدهد که چه اتفاقی ممکن است بیفتد؛ یعنی بهجای اینکه در خدمت مردم، حفظ جان آدمها و مهیا کردن زندگی بهتر برای آنها باشد، تلاش میشود که پرچم سالم نگه داشته شود و در این سیستم انسانهای فرصتطلب بالا میآیند.
چرا درباره «تری مایل آیلند» سریال نمیسازند؟
میزان اورانیوم موجود در جنوب عراق در حال حاضر از اطراف منطقه چرنوبیل بیشتر است.
افخمی هم گفت: در آمریکا شهری وجود دارد که معدن اصلی اورانیوم در آنجاست. در طول این سالها، اورانیوم لازم برای ساخت سلاحهای هستهای از آنجا تأمین میشد و تقریباً تمام مردم این شهر براثر سرطان میمیرند. بهقدری مردم شهر را نسبت به این قضیه بیخبر نگه داشتند که کارگران نمیدانستند که اگر اورانیوم میزان خلوصش بالا باشد موجب ابتلا به سرطان میشود. برخی از این کارگران سنگهای بزرگ اورانیوم را که به جهت داشتن اشعه، گرم بود به منزل میبردند و به همراه زن و فرزندانشان برای گرم شدن از آن سنگ استفاده میکردند!
مستغاثی ادامه داد: نکته مهم اینکه اورانیوم ضعیف شده که آمریکا در عراق به کاربرد بهمراتب خطرناکتر از اورانیوم در آن منطقه از آمریکاست.
افخمی با تأیید این موضوع، تأکید کرد که میزان اورانیوم موجود در جنوب عراق در حال حاضر از اطراف منطقه چرنوبیل بیشتر است.
منبع: خبرگزاری فارس
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .