روش برخورد با کودکان پرخاشگر
اقتدارتان را حفظ کنید
در حضور تمام اعضای خانواده برای کودکان قانون وضع کنید ولی قوانین نباید خشک و دست و پا گیر باشد. از کودک بخواهید قانون و پیامدهای عدم رعایت آن را یکبار برایتان بیان کند و وقتی که قوانین را رعایت کرد او را مورد تشویق قرار دهید.
دختری چهار سال و نیمه دارم که بسیار مهربان و وابسته به من و پدرش است ولی بیجهت گریه و پرخاشگری میکند و ما را خسته و عصبی میکند. شما چه توصیهای برای کنترل این رفتارهایش دارید؟
قوانین نظم آموزی را اجرا کنید، از تنبیه بدنی خودداری کنید و سعی کنید خودتان الگوی رفتارهای مناسب باشید، دیدن تلویزیون، بازی با کامپیوتر و تبلت را محدود کنید و فعالیتهای ورزشی و حرکتی را افزایش دهید به ویژه بازیهای مشترک با کودک.
نظم عبارت است از نظارت قاطعانه و عادلانه در کنار تشویق و تمجید فراوان. از دید پدر مادرهای سنتی بچه خوب اینگونه تعریف میشد: آرام باشد، مؤدب باشد، حرفگوشکن باشد، آرام بازی کند، در مهمانی اصلاً شلوغ نکند، در پارک کنار دست والدین بماند و دست آنها را رها نکند، خواستههای والدین را بیچون و چرا اطاعت کند، زباندرازی نکند و فحش بلد نباشد. این نوع نگرش به تربیت به این مفهوم است که دنیای کودک برای ما اهمیت ندارد و تنها آرامش خودمان است که مهم است.
2- عجله
3- دروغ
4- ترساندن کودک
5- نگرانی والدین از تکتک رفتار کودک
6- بگومگو و سروکله زدنهای بیمورد با کودک
7- التماس و خواهش
8- انتظارات بیجا از کودک
9- بحث کردن، چانه زدن، رشوه دادن، معامله کردن و پیشنهاد گزینههای متعدد، روشهای بیثمری هستند.از نظر کودک اینها یعنی توانایی تغییر در قوانین.
در نظم آموزی اقتدار والدین نکته بسیار مهمی است. کودک شما باید بداند که به والدین خود احترام بگذارد و این امکان ندارد مگر اینکه شما تردید خود را کنار بگذارید. کاری که کودک شما با توجه به مرحله رشدی او انجام میدهد یا درست است یا غلط، حدفاصلی این بین وجود ندارد و این شما هستید که این مسئله را تشخیص میدهید.
کودک شما باید این نکته را به خوبی بداند که هماندازه و هم سن پدر و مادر نیست. همینطور اقتدارش هم به اندازه آنها نیست. البته با بزرگ شدنش این فاصله کم و کمتر میشود. همینطور دادزدن و فریاد کشیدن از مواردی است که شدیداً اقتدار شما را کاهش میدهد. البته به یاد داشته باشید اگر سختگیری از حدی فراتر رود بچهها سرکشی میکنند و ممکن است برای امنیت خود حتی بهدروغ گویی و پنهانکاری پناه ببرند.
2- بیاحترامی به کودک
3- رفتار خشن و تنبیه بدنی
4- بکار بردن واژههایی مثل فوری، همین الان و ...
5- توقع زیادی از کودک
6- قولی که به کودک میدهید اما اجرا نمیکنید
7- مجازاتی که قادر به اجرای آن نیستید. برای مثال در مورد صندلی مخصوص در خودرو تا زمانی که در جای خود قرار نگرفت خودرو را حرکت ندهید.
در مورد گریه و جیغ زدنهای او اصلاً اهمیت ندهید انگار چیزی نشنیدهاید. قوانین در تربیت کودک دو دسته هستند؛ دسته اول قوانین خیلی مهم و دسته دوم قوانینی که کمتر مهم هستند.
قوانین خیلی مهم شامل: زدن، گاز گرفتن و پرتاب کردن در هر حالتی ممنوع است. (مهمترین قانون پدری و مادری) زمان مشخص خواب، بستن کمربند در ماشین.
- قوانین ضروری و مهم وضع کنید و از وضع کردن قوانین خشک و دستوپا گیر بپرهیزید.
- در هنگام وضع کردن قانون باید همه اعضای خانواده حضورداشته باشند.
- قوانینی وضع شود که قابلاجرا باشد.
- پس از وضع کردن قانون پیامد عدم توجه به آن را ذکر کنید.
- از کودک بخواهید قانون و پیامد عدم رعایت آن را یکبار برایتان بیان کند.
- هنگامیکه کودک قانونی را رعایت میکند او را تشویق کلامی کنید.
منبع: مرکز مشاوره تبیان
قوانین نظم آموزی را اجرا کنید، از تنبیه بدنی خودداری کنید و سعی کنید خودتان الگوی رفتارهای مناسب باشید، دیدن تلویزیون، بازی با کامپیوتر و تبلت را محدود کنید و فعالیتهای ورزشی و حرکتی را افزایش دهید به ویژه بازیهای مشترک با کودک.
نظم عبارت است از نظارت قاطعانه و عادلانه در کنار تشویق و تمجید فراوان. از دید پدر مادرهای سنتی بچه خوب اینگونه تعریف میشد: آرام باشد، مؤدب باشد، حرفگوشکن باشد، آرام بازی کند، در مهمانی اصلاً شلوغ نکند، در پارک کنار دست والدین بماند و دست آنها را رها نکند، خواستههای والدین را بیچون و چرا اطاعت کند، زباندرازی نکند و فحش بلد نباشد. این نوع نگرش به تربیت به این مفهوم است که دنیای کودک برای ما اهمیت ندارد و تنها آرامش خودمان است که مهم است.
بیشتر بخوانید
چیزهایی که در نظم آموزی احتیاج نداریم
1- تهدید و خشونت2- عجله
3- دروغ
4- ترساندن کودک
5- نگرانی والدین از تکتک رفتار کودک
6- بگومگو و سروکله زدنهای بیمورد با کودک
7- التماس و خواهش
8- انتظارات بیجا از کودک
9- بحث کردن، چانه زدن، رشوه دادن، معامله کردن و پیشنهاد گزینههای متعدد، روشهای بیثمری هستند.از نظر کودک اینها یعنی توانایی تغییر در قوانین.
در نظم آموزی اقتدار والدین نکته بسیار مهمی است. کودک شما باید بداند که به والدین خود احترام بگذارد و این امکان ندارد مگر اینکه شما تردید خود را کنار بگذارید. کاری که کودک شما با توجه به مرحله رشدی او انجام میدهد یا درست است یا غلط، حدفاصلی این بین وجود ندارد و این شما هستید که این مسئله را تشخیص میدهید.
کودک شما باید این نکته را به خوبی بداند که هماندازه و هم سن پدر و مادر نیست. همینطور اقتدارش هم به اندازه آنها نیست. البته با بزرگ شدنش این فاصله کم و کمتر میشود. همینطور دادزدن و فریاد کشیدن از مواردی است که شدیداً اقتدار شما را کاهش میدهد. البته به یاد داشته باشید اگر سختگیری از حدی فراتر رود بچهها سرکشی میکنند و ممکن است برای امنیت خود حتی بهدروغ گویی و پنهانکاری پناه ببرند.
کارهایی که اقتدار والدین را کاهش میدهد
1- بگومگو کردن و سر و کله زدن با کودک2- بیاحترامی به کودک
3- رفتار خشن و تنبیه بدنی
4- بکار بردن واژههایی مثل فوری، همین الان و ...
5- توقع زیادی از کودک
6- قولی که به کودک میدهید اما اجرا نمیکنید
7- مجازاتی که قادر به اجرای آن نیستید. برای مثال در مورد صندلی مخصوص در خودرو تا زمانی که در جای خود قرار نگرفت خودرو را حرکت ندهید.
کودک شما باید این نکته را به خوبی بداند که هماندازه و هم سن پدر و مادر نیست. همینطور اقتدارش هم به اندازه آنها نیست
در مورد گریه و جیغ زدنهای او اصلاً اهمیت ندهید انگار چیزی نشنیدهاید. قوانین در تربیت کودک دو دسته هستند؛ دسته اول قوانین خیلی مهم و دسته دوم قوانینی که کمتر مهم هستند.
قوانین خیلی مهم شامل: زدن، گاز گرفتن و پرتاب کردن در هر حالتی ممنوع است. (مهمترین قانون پدری و مادری) زمان مشخص خواب، بستن کمربند در ماشین.
بیشتر بخوانید
نکاتی که در اجرای قوانین باید به آن توجه کنید
- قوانین باید به کودکان بگوید چهکار بکنند نه اینکه بگوید چهکار نکنند قوانین را بارها و بارها برای کودک توضیح دهید.- قوانین ضروری و مهم وضع کنید و از وضع کردن قوانین خشک و دستوپا گیر بپرهیزید.
- در هنگام وضع کردن قانون باید همه اعضای خانواده حضورداشته باشند.
- قوانینی وضع شود که قابلاجرا باشد.
- پس از وضع کردن قانون پیامد عدم توجه به آن را ذکر کنید.
- از کودک بخواهید قانون و پیامد عدم رعایت آن را یکبار برایتان بیان کند.
- هنگامیکه کودک قانونی را رعایت میکند او را تشویق کلامی کنید.
منبع: مرکز مشاوره تبیان