گفتگو با راوی زندگی شهدایی که «حقیقت محض» هستند
داستان نرگسها و دیگر هیچ ...
«اسم تومصطفاست» کتاب زندگینامه شهید صدرزاده، به قلم سرکار خانم راضیه تجار، بارها در میان دوستداران ادب دستبهدست شده، با ایشان به گفتگو نشستیم تا ببینیم چگونه راوی کاروان عشق شده است.
خانم «راضیه تجار» یکی از پرکارترین بانوان نویسنده خوشقلم کشورمان و خالق آثاری چون «جایی که آسمانش آینهکاری است» و «نرگسها» است. او شمار دیگری عنوان داستان و رمان و زندگینامه شهدا را در کارنامه پربار فرهنگی خود دارد، که همگی خواندنی و دلنشین هستند.
نویسنده «زن شیشهای» در دهه بیست در خانوادهای سنتی و مذهبی و سرشار از ذوق هنری در تهران قدیم متولد شد. در کودکی با قصههای مادربزرگ تا دوردستهای سرزمین رؤیا سفر کرد تا وقتیکه توانست بخواند و بنویسد، بزرگترین لذتش نوشتن قصههای ذهن خلاقش باشد.
تا سن سی سالگی روزبهروز مسیر زندگی برای نوشتن بانوی نویسنده روشنتر میشد تا اینکه پس از انقلاب در سال 1364 هجری، حوزه هنری، شعله نوشتن را به گرمایی مطبوع و دلپذیر و پایدار بدل کرد.نویسنده «زن شیشهای» در دهه بیست در خانوادهای سنتی و مذهبی و سرشار از ذوق هنری در تهران قدیم متولد شد. در کودکی با قصههای مادربزرگ تا دوردستهای سرزمین رؤیا سفر کرد تا وقتیکه توانست بخواند و بنویسد، بزرگترین لذتش نوشتن قصههای ذهن خلاقش باشد.
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
وقوع انقلاب اسلامی، همانطور که فروغ هدایت را در قلب بسیاری روشن کرد و آنها را به قلههای سعادت رساند، در روح خانم تجار نیز آتشی افکند که بهتدریج بینش و جهانبینی و بصیرتی دامنهدار را در او ایجاد کرد. خالق «کوچه اقاقیا» خود معتقد است با اینکه در خانواده مذهبی بزرگشده بود، اما با مقوله شهادت و شهدا آشنا نبود اما حقیقت جنگ این مهم را آشکار کرد که شهدا با جانفشانی خود، تمام آنچه در طول قرون کتابت شده، بود را یکباره ارائه کردند، و از آن پس حس و دلش او را به نوشتن زندگینامه شهدا میکشانند.اگر نویسندگان ما از ادبیات کهن و غنی کشورمان بهره بگیرند و با قلم خوب بنویسند تا مردم ارتزاق کنند، رشد جامعه ما بهتر و بالندهتر میشود
میگوید:«اولین داستانم به نام «هفتبند» که در مسابقه حوزه هنری پذیرفته شد، درباره شهدا بود. بعد از آن کتاب «نرگسها» متولد شد و سپس مجموعه داستانی «جایی که آسمانش آیینهکاری است» را با الهام از آینهکاری حرم ائمه (ع) برای جبههها که آسمان آنجا هم پر از معنویت است، نوشتم.»
چگونگی تولد یک داستان
در آثار داستانی خانمتجار، قهرمانان و سوژهها تنوع دارند. شاید بتوان گفت که در خلق شخصیت داستانهای این بانوی نویسنده که اغلب زنان هستند، تحصیلات روانشناسی او بسیار تاثیر دارد. زیرا خواننده با روحیات و تفاوتهای فردی قهرمانانی با فراز و نشیب زیاد مواجه می شودکه با نثری شاعرانه به مسائل زنانهشان پرداخته شده است.تشبیه زیبای خانم تجار برای انتخاب سوژهها این است که «در حقیقت سوژهها مرا انتخاب میکنند، آنها آرامآرام به درون من میآیند و یك دوره طولانی در درونم جای میگیرند تا روزی در قلم جاری شوند. مثلاً «كوچه اقاقیا» دو سال و کتاب زندگی شهید بابایی نه ماه با من بودند تا کتاب شدند.»
آیا دوران شهیدان تمام شده؟
بدون تردید خانم تجار از آن دسته نویسندگانی است که نگاه انتقادی به شبه روشنفکرانی دارد که مقوله جهاد و شهادت را پایانیافته میدانند و شکوه و عظمت دوران دفاع مقدس را نادیده میگیرند. او ضمن تشریح دیدگاه آنان به آسیبهایی که به حوزه ادبیات دفاع مقدس رساندهاند، اشاره میکند: «متأسفانه تا مدتها نویسندگان شبهروشنفکر و مدعیان نواندیشی، بحث میکردند که دوران شهدا و تفکر آنها بسر آمده، جنگ تمامشده و لزومی ندارد به آن بپردازیم. این بحثهای تحقیرآمیز آنقدر زیاد بود که بسیاری از نوقلمانی که به حوزه هنری آمده بودند، مثل پرندگانی که پر بریزند، ریزش کردند و رفتند و نوشتن درباره دفاع مقدس کمرنگ شد و حتی نوشتن داستانهای ضد جنگ را آغاز کردند.»شهدا، حقیقت محض هستند
این نویسنده اضافه کرد: «به نظر من این سیاه دیدن جنگ یا دفاع مقدس، منصفانه نیست. زیرا در جنگ تحمیلی، دفاع از خاک کشوری که ادعا میکنیم عاشق آن هستیم، صورت گرفت. کسانی که از ایران دم میزنند اما در کشور دشمن زندگی میکنند، چطور میتوانند درباره ایرانی که برایش نجنگیدند، مقاومت نکردند، خدمت نکردند، حرف بزنند؟شهدای ما، ذرهای از خاک ایران را به دشمن واگذار نکره و برای ارزشهایش جنگیدند، جانبازی کردند و هرگز دنبال دنیا ندویدند، چون حقیقت محض بودند. من از اینکه دنبال شهدا میدوم، خیلی خوشحالم. زیرا برداشت مردم از زندگی آنها میتواند اکسیری باشد تا انسانها را مطلا کند.
الحمدالله علیرغم نظر روشنفکرمآبان، که میگفتند دیگر بین نسل جدید با شهدا ارتباط برقرار نمیشود، به همت عدهای از دولتمردان فرهنگی و علاقهمندان به شهدا، گسست و مغاک پیش نیامد و نسل امروز از شهدا استفاده میکنند.»
کلید حال خوب، مطالعه است
پیوند شهدای جنگ و مدافعان حرم با نسل امروز توانسته در این زمانه پرتردید، حال خیلیها را خوب کند و همچون چراغ روشن درراه زندگی پرآشوب جوانان بدرخشد. خانم تجار راه رسیدن به حال خوب را در درک معنای زندگی میداند و میگوید: «زندگی انسانها مانند گلی است که رشد میکند، میشکفد و میمیرد. انسان باید از اینهمه موهبت و فرصتی که خداوند به او داده، بهره بگیرد و رشد کند و مطالعه یکی از بهترین راههای رشد است.در طول مسیر زندگی نباید دوید. باید گام زد، دید، مطالعه کرد، لذت برد و استفاده کرد. اگر جوانها بدانند که چقدر مطالعه میتواند حال آدم را خوب بکند، دیگر حال خوب را بیرون از خودشان نمیجویند. آنوقت حتی اگر چهل روز هم در یک اتاق پر از کتاب باشند و فقط مطالعه کنند، نه فقط خسته نمیشوند بلکه احساس پادشاهی خواهند کرد.»
راه مقابله با تهاجم فرهنگی
نظر مقایسهای خانم تجار درباره فضای ادبی و فرهنگی فعلی با دوران گذشته حکایتی خاص دارد «زمانی که انقلاب اسلامی به وقوع پیوست من سیساله بودم و فضای رشد را در هر دو حکومت دیدهام. در زمان گذشته من با تمام علاقهای که به نویسندگان و شعرا داشتم، به خاطر فضای ناسالم جرئت حضور در محافل آنها نداشتم. اما پس از انقلاب فضایی سالم و رشدآور برای همه فراهم شد. هر کس مطابق با علایق خود توانست آموزش ببیند و کار کند بدون اینکه از چهارچوب خود خارج شود.تا مدتها نویسندگان شبهروشنفکر و مدعیان نواندیشی، با ما بحث میکردند که دوران شهدا و تفکر آنها بسر آمده، جنگ تمامشده و لزومی ندارد به آن بپردازیم
اما امروزه متأسفانه جوانان ما فقط کاستیهایی را ضدانقلاب به اذهان مردم تزریق میکند، میبینند. چرا؟ چون مطالعه نمیکنند و از حال و روز گذشته این ملت آگاه نیستند. آنها بر اثر ناآگاهی بر امواج رسانهها سوار میشوند.
درحالیکه با مطالعه میتوانند مرزهای درستی و ناراستی را بشناسند. تفاوت آب گوارای انقلاب اسلامی را با آنچه درگذشته مینوشیدیم، بیابند. مطالعه جوانان ما را هدفمند و با بصیرت میکند و امواج تهاجم دشمن را مانند کف روی آب از بین میبرد و یکی از کارآمدترین روشهای مقابله با تهاجم فرهنگی است.»
کتاب بخوانیم تا چند بار زندگی کنیم
نویسنده «از خاک تا افلاک» برای خودش و ما امکان چند بار زندگی کردن را نمیبیند. اما معتقد است که «بامطالعه، زندگی مضاعفی خواهیم داشت و میتوانیم در همذات پنداری با قهرمان داستانها تجارب جدید به دست آوریم و به جلو برویم.اما در انتخاب کتاب باید حواسمان باشد که امروزه دیگر هر کتاب ارزش یکبار خواندن را ندارد، حالا بسیاری از کتابها زهر دارند و برخی گرتهبرداری از غرب هستند. اگر نویسندگان ما از ادبیات کهن و غنی کشورمان بهره بگیرند و با قلم خوب بنویسند تا مردم ارتزاق کنند، رشد جامعه ما بهتر و بالندهتر میشود.
اکنون فرصتها کم و عناوین بسیارند، پس باید گزیده خواند و باید این خوانش، به انسان لذت زیباشناسی دهد و حکمت را بالا ببرد و درونمایه ذهن را تعمیق ببخشد تا بتواند اعتلای روح ایجاد کند. و زندگینامه شهدا، قهرمانان واقعی مردم ایران سرشار از حقیقتی است که میتواند خواننده خود را به اوج بالندگی برساند.»