تبیان، دستیار زندگی
در مباحث گدشته عنوان شد که بنابر عقیده عده ای از مفسران مراد از نزول قرآن در ماه مبارک رمضان نزول دفعی وابتدایی آن در آسمان دنیا وپس از آن نزول تدریجی قرآن از آسمان دنیا به زمین در طول مدت 23سال دعوت ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمی از یم المیزان

(6)

قرآن

سوره بقره، آیه 186:

شهْرُ رَمَضانَ الَّذِى أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَیِّنَتٍ مِّنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شهِدَ مِنكُمُ الشهْرَ فَلْیَصمْهُ وَ مَن كانَ مَرِیضاً أَوْ عَلى سفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِكمُ الْیُسرَ وَ لا یُرِیدُ بِكمُ الْعُسرَ وَ لِتُكمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكبرُوا اللَّهَ عَلى مَا هَدَاكُمْ وَ لَعَلَّكمْ تَشكُرُونَ(185)

ترجمه:

آن ایام كوتاه ماه رمضان است كه قرآن در آن نازل شده تا هدایت مردم و بیاناتى از هدایت و جدا سازنده حق از باطل باشد پس هر كس این ماه را درك كرد باید روزه اش بگیرد و هر كس مریض و یا مسافر باشد بجاى آن چند روزى از ماههاى دیگر بگیرد خدا براى شما آسانى و سهولت را خواست ه و دشوارى نخواسته و منظور اینست كه عده سى روزه ماه را تكمیل كرده باشید و خدا را در برابر اینكه هدایتتان كرد تكبیر گفته و شاید شكرگزارى كرده باشید.

چکیده مباحث گذشته:

در مباحث گدشته عنوان شد که بنابر عقیده عده ای از مفسران مراد از نزول قرآن در ماه مبارک رمضان نزول دفعی وابتدایی آن در آسمان دنیا وپس از آن نزول تدریجی قرآن از آسمان دنیا به زمین در طول مدت 23سال دعوت نبوی است. عده ای بر این بیان خرده گرفته اند که درادامه این آیات سخن از جنبه هدایتگری قرآن به میان آمده است و این با نزول قرآن به آسمان دنیا نمی سازد چرا که در آنجا مردمی و مخاطبی وجود ندارد که قرآن هادی آنان باشد. برخی دیگر این اشکال را پاسخ گفتند که این مساله منافاتی ندارد با اینکه قؤان چند سالی در آسمان دنیا راکد وبدون هدایت بماند تا اینکه زمان هدایش فرا برسد همچنانکه گاهی قوانینی در مجلس قانگذاری وضع می شود ولی زمان برخی از ماده های ان به آینده موکول می شود.

علامه طباطبایی بر این جواب نقدی وارد کردند که حساب احکام خطابی را باید از قوانین و سایر دستورات جدا کرد زیرا در این گونه احکام خطاب بی مخاطب معنا ندارد وغالب ایات قرآن از دسته نخست به شمار میروند و در آسمان دنیا مخاطبی وجود ندارد.

عده ای بر این بیان خرده گرفته اند که درادامه این آیات سخن از جنبه هدایتگری قرآن به میان آمده است و این با نزول قرآن به آسمان دنیا نمی سازد چرا که در آنجا مردمی و مخاطبی وجود ندارد که قرآن هادی آنان باشد.

تفسیرآیه:

... بعضى از مفسرین پاسخ داده اند كه مراد از نزول قرآن در ماه رمضان نزول آن قسمتى از قرآن است كه در رمضان نازل شده است.

رد گفتار كسانى كه آیه را حمل كرده اند بر نزول جزئى از قرآن در ماه رمضان

ولى این جواب هم درست نیست ، براى اینكه مشهور در نزد مفسرین این است كه رسولخدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) كه مبعوث به قرآن بوده در روز بیست و هفتم از ماه رجب مبعوث شده ، و بین رجب تا رمضان بیش از یك ماه فاصله است ، آن وقت چگونه ممكن است در این مدت بعثت آن جناب از نزول قرآن خالى باشد.

از اینهم كه بگذریم آیه هاى اول سوره علق شهادت مى دهد كه این سوره اولین سوره اى بوده كه نازل شده ، و در اولین روز بعثت نازل شده ، و همچنین سوره مدثرشهادت مى دهد كه در روزهاى اول دعوت نازل شده ، و به هر حال بسیار بعید است كه اولین آیه نازل ، در ماه رمضان باشد علاوه بر اینكه جمله مورد بحث كه مى فرماید ": شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن " دلالت صریحى ندارد بر اینكه مراد از قرآن اولین قسمت نازل آن باشد، پس حمل آیه بر اولین جزء نازل آن حملى است بدون دلیل .

و نظیر این آیه در دلالت بر اینكه قرآن در یك زمان نازل شده آیه" : و الكتاب المبین انا انزلناه فى لیلة مباركة انا كنا منذرین " و آیه : "انا انزلناه فى لیلة القدر" مى باشد چونكه از این آیات بر مى آید همه قرآن در یك زمان نازل شده ، و ظاهر آنها نمى سازد با اینكه منظور نزول اولین قسمت نازل آن باشد، و یا منظور اولین روز انزال آن باشد، قرینه اى هم در كلام نیست كه بخاطر آن قرینه بتوانیم دست از ظاهر آن برداریم .

و آنچه از تدبر در آیات كتاب بر مى آید مطلبى دیگر غیر از همه این مطالب است ، چون در آیاتى كه مى گوید قرآن در ماه رمضان و یا در شبى از شبهاى آن نازل شد تعبیر به انزال آمده ، كه دلالت بر نازل كردن یكپارچه قرآن دارد، و در هیچ یك از آنهاتعبیر به تنزیل نیامده ، مثلا یكجا فرموده"  : شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن "جاى دیگر فرموده :" حم و الكتاب المبین انا انزلناه فى لیلة مباركة "و در جاى دیگر فرموده : "انا انزلناه فى لیلة القدر"

و این تعبیر و نازل شدن یكپارچه به دو اعتبار مى تواند باشد، یكى به اعتبار اینكه مجموع و روى هم رفته قرآن و یا بعضى از آن یكپارچه و یك دفعه نازل شده هر چند كه تك تك آیاتش به تدریج نازل شده باشد، همچنانكه در مورد باران با اینكه قطره قطره نازل مى شود، ولى به اعتبار اینكه مجموع بارانها و قطرات مفید فائده بوده تعبیر مى كند به اینكه "كماء انزلناه من السماء"و نیز بهمین اعتبار فرموده" : كتاب انزلناه الیك مبارك لیدبروا آیاته "

علامه طباطبایی بر این جواب نقدی وارد کردند که حساب احکام خطابی را باید از قوانین و سایر دستورات جدا کرد زیرا در این گونه احکام خطاب بی مخاطب معنا ندارد وغالب ایات قرآن از دسته نخست به شمار میروند و در آسمان دنیا مخاطبی وجود ندارد.

دوم به اعتبار اینكه كتاب ماوراى آنچه ما با فهم عادى خود از آن مى فهمیم ، كه معلوم است فهم عادى ما مستلزم آن است كه آیاتش را جداجدا تدبر كنیم ، و خود هم جدا جدا و به تدریج نازل شود، حقیقت دیگرى دارد كه به لحاظ آن حقیقت امرى واحد و غیر تدریجى است ، و نزولش به انزال - یك دفعه - است ، نه تنزیل (نزول بتدریج)

و همین اعتبار دومى از آیات كریمه قرآن استفاده مى شود مانند آیه : "كتاب احكمت آیاته ثم فصلت من لدن حكیم خبیر"  چون كلمه  "احكمت "از احكام است و احكام در مقابل "تفصیل " است ، و تفصیل عبارت است از اینكه كتاب را فصل فصل و قطعه قطعه كنند، در نتیجه احكام به معناى آن است كه به نحوى باشد كه جزء جزء نداشته و اجزایش از یكدیگر متمایز نباشد، چون همه اش به یك معنا بر مى گردد، كه آن معنا جزء و فصل ندارد و آیه شریفه صریح است در اینكه این تفصیل كه ما امروز در قرآن مشاهده مى كنیم تفصیلى است كه بعدها به قرآن داده شده ، و گرنه در آغاز محكم و بدون جزء و فصل بوده است .

________________________________________

منبع:

ترجمه تفسیر المیزان ج2، صص21-20