گزارش ویژه همشهری جوان از استار، سوپراستار، پدیدههای بازیگری در سینمای ایران
پدیده سینما ایران کیست؟
بازیگر، نقش ارتباطی مؤثری را در ایجاد ارتباط با فیلم دارد و به نوعی تاثیرگذارترین بخش یک فیلم سینمایی یا تلویزیونی، بازیگران آن هستند. بازیگران در سینما و تلویزیون جایگاههای متفاوتی دارند و استانداردهای بازیگری در جای جای دنیا متفاوت است ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1398/03/01 ساعت 11:24
نقش «بازیگر» همچون ویترین فروشگاهی است که در برخورد اول مخاطب سینما و تلویزیون به چشم و جان مینشیند. مخاطب سینما و تلویزیون در وهله اول با بازیگران فیلم ارتباط برقرار میکند و سپس با دیگر عوامل یک اثر هنری آشنا میشود. در واقع بازیگر، نقش ارتباطی مؤثری را در ایجاد ارتباط با فیلم دارد و به نوعی تاثیرگذارترین بخش یک فیلم سینمایی یا تلویزیونی، بازیگران آن هستند. بازیگران در سینما و تلویزیون جایگاههای متفاوتی دارند و استانداردهای بازیگری در جای جای دنیا متفاوت است اما در بیشتر دنیا و از جمله سینمای هالیوود و بالیوود، بیشتر تمرکز سینما برای سرگرمی مخاطبان است و این درحالی است که در این نوع سینما، بازیگران نقشی مؤثر در روند قهرمانسازی برای مخاطبان دارند. توانایی بازیگران در ایفای نقش، کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامهنویس و مخاطبان عواملی هستند که بروز یک پدیده سینمایی مؤثر است و در زیر به بررسی هرکدام از این عوامل خواهیم پرداخت.
یکی از عواملی که در سینما، سوپراستار یا پدیده بروز میکند «مخاطبان» سینما هستند که نقشی مؤثر در روند شکلگیری پدیده و سوپراستار دارند و ذائقه مخاطبان است که همراه یک فیلم میشود و یک بازیگر را یک شبه به نهایت بازیگری میرساند. ابوالحسن داوودی، کارگردان سینمای ایران که سال گذشته با فیلم «هزارپا» رکوردهای فروش در سینما را با این فیلم شکست، معتقد است ذائقه مخاطبان «استار، سوپراستار و پدیده » سازی میکند و در این باره توضیح میدهد: «مذاق مخاطبان نقشی مؤثر در پذیرفتن بازیگر دارد و طبعاً اینها در یک دوره زمانی اتفاق می افتد که ممکن است خصوصیاتی شبیه به هم نداشته باشند، برای مثال اگر محمدرضا گلزار را سوپراستار بدانیم طبعاً خصوصیات کاری و بازیگری، نوع رفتار و سلوک حرفهای او ممکن است با بازیگر دیگری متفاوت باشد. بنابراین قواعد از قبل تعیین شده ای برای سوپراستار با پدیده شدن وجود ندارد. مسئله دیگر این است که بعضی از سوپراستارها قطعاً در طول دوره زمانی، مشهور می شوند اما خیلی به ندرت میتواند به شکلی درست تداوم پیدا کند به همین دلیل است که تعداد سوپراستارهای سینمای ایران خیلی کم است.»
وی مقایسه سوپراستارهای سینمای ایران با سوپراستارهای دنیا را کاری غلط میداند و توضیح میدهد: «خصوصیات فرهنگی و ساختارهای سینمای ایران با دنیا خیلی متفاوت است و طبعاً سوپراستارهای متفاوتی نیز داریم به همین دلیل است که ما تا به حال سوپراستار جهانی نداشتیم و اگر بخواهد به وجود آید باید سازوکاری مثل روندی به وجود آید که برای اصغر فرهادی در عرصه کارگردانی شکل گرفت اما چون بر مبنای تعریف و ویژگیهای فرهنگی جامعه ایرانی است با دیگر نقاط جهان تفاوت دارد. کارگردان فیلم سینمایی «رخ دیوانه» بیان میکند: «خیلی اعتقاد به پدیدههای سینما ندارم اما به بازیگر خوب و بد اعتقاد دارم و طبعاً در سینمای ما بازیگران خوبی داریم که طبق تعریف من، سوپراستار نیستند و خیلی بازیگران متوسطی داریم که میتوانند سوپراستار باشند و این تعریف از سوپراستار با پدیده با ارزشهای بازیگری همخوانی ندارد و به همین دلیل خودم را در قیدوبند این مسئله نمی کنم و در سینمای ما هم بازیگر خوب داریم هم بازیگر بد.»
استاندارهای حرفهای بازیگری در جهان به گونهای متفاوت تعریف میشود؛ علاوه بر این که مؤسسات آموزشی بازیگری برای بازیگران حتی صددرصد حرفهای وجود دارد و بازیگران دو یا سه سال یک بار کارشان را کنار میگذارند و سر این کلاسها مینشینند تا معیارهای جدید بازیگری را بیاموزند، هر کدام دو یا سه مربی سر صحنه دارند، علاوه بر این، نقش کارگردان در این روند بسیار چشمگیر است؛ چرا که وقتی کارگردان استنباط و تلقی درستی از بازیگری ندارد و از روانشناسی و جایگاه اجتماعی کاراکتر فیلمنامه اطلاع دقیقی ندارد و حتی حاضر به شنیدن تحلیل بازیگر از آن کاراکتر نیست، چطور میخواهد بازیگر معجزه و نقشی درخشان ایفا کند. البته در سینمای ایران تعداد کارگردانانی که در پرورش یک بازیگر و بروز او به عنوان «سوپراستار» یا «پدیده» مؤثر بودند که نمونههای بسیاری میتوان نام برد اما نمیتوان نقش استعداد و توانایی یک بازیگر را کتمان کرد. شهاب شادابی، بازیگر جوان سینما و تلویزیون که در حال کار در سریال «الف» ویژه «عروس تاریکی» است، نوید محمدزاده را پدیده بازیگری سینمای ایران میداند و در این باره بیان میکند: «نوید محمدزاده از این جهت پدیده بازیگری سینمای ایران است که هنرمند تئاتر بود و شاید از ۸۰ میلیون نفر جمعیت ایران، فقط دومیلیون نفر که تئاتر می رفتند و اهل هنر نمایش، او را می شناختند اما با حضور در سینما و انجام کارهای سینمایی خودش را مطرح و جوایز سینمایی بینالمللی نیز دریافت کرد. به نظرم نه در سینمای ایران نه در سینمای بینالملل، پدیده سینما بدون سواد و طرز فکر تعریف نمیشود؛ ما در مورد هنر صحبت می کنیم و کمترین کاری که یک هنرمند میکند این است که در رشته هنر باسواد باشد و علاوه بر این، باید ایدئولوگ باشد، یعنی حرفی برای گفتن داشته باشد و چطور میشود از یک نفر که نه تحصیلات متفرقه و نه تحصیلات سینمایی دارد، انتظار داشته باشیم طرز فکر داشته باشد و از او پدیده به وجود آید.»
خیلی اعتقاد به پدیدههای سینما ندارم اما به بازیگر خوب و بد اعتقاد دارم و طبعاً در سینمای ما بازیگران خوبی داریم که طبق تعریف من، سوپراستار نیستند و خیلی بازیگران متوسطی داریم که میتوانند سوپراستار باشند
او در پاسخ به این که چطور میشود در بعضی کارهای سینمایی تا بازیگرانی مطرح و موفق میشوند؟ و آیا میتوان انتظار داشت آنها استار یا سوپراستار شوند، خاطرنشان میکند: «آقای عباس کیارستمی و کیومرث پوراحمد کارگردانانی بودند که در انتخاب افراد نابازیگر به عنوان بازیگر نقش اول معروف بودند ولی هیچ وقت در آثار این کارگردانان دیده نمیشد که تا بازیگر بعد از کار این فیلمسازان، نقش اول فیلمهای رمانتیک شود. این نابازیگران با همان یک نقش، کنار گذاشته میشوند اما الان وضعیت متفاوت است، برای مثال یک ورزشکار به سینما وارد میشود و در بازار اینستاگرام و فضای مجازی به دنبال شهرت و محبوبیت بیشتر میرود. بنابراین از نظر من محال ممکن است کسی بدون سواد بتواند ستاره شود البته ورود به عرصه بازیگری به ویژه بازیگری کمدی که به لودگی کشیده شده، برای عدهای راحت است. پایین آوردن سطح فیلمهای کمدی، صدمه ای است که لودگی به همراه دارد و باید قبول کنیم ما در سینما به جای طنز در حال تماشای لودگی هستیم. این در حالی است که زمانی رضا عطاران و مهران مدیری، طنازهای سینمای ایران بودند اما الان هر کسی از راه رسیده به این عرصه وارد شده است.»
توانمندی جواد عزتی اثبات شده است
بازیگر فیلم سینمایی «دعوتنامه» به توانمندی جواد عزتی در زمینه ایفای نقشهای متفاوت اشاره میکند و میافزاید: «زمانی که به کلاسهای آقای سمندریان میرفتم، جواد عزتی در جشنواره تئاتر دانشگاهی ایفاگر نقشهای متفاوتی بود و برایم جای تعجب داشت که این توانایی چطور در یک بازیگر به وجود میآید بنابراین کار و توانمندی جواد عزتی، اثبات شده است. جواد عزتی، رضا عطاران و امثال آنها یک جنس از طنز را به نمایش نمیگذارند بلکه نقشها و حسهای مختلفی را به مخاطب القا می کنند.»او در پاسخ به این که آیا زوج رضا عطاران و جواد عزتی میتواند پدیده بازیگری دانست ، فیلمنامه و کارگردان را از عوامل مؤثر در ظهور پدیده بازیگری سینما مؤثر قلمداد و اظهار میکند: «وقتی دو گل زیبا و خوشبو را کنار یکدیگر میگذارید ممکن است اثر سوئی روی هم داشته باشند در صورتی که هر کدام تک تک عطر و زیبایی خودشان را دارند؛ به نظر من در پدیده شدن بازیگران سینما، فیلمنامه و کارگردان بسیار مؤثر است که سبب بروز پدیده بازیگری میشوند.»
شادابی اما نظر انتقادی نسبت به حضور بعضی از افراد به عنوان بازیگر در سینما دارد و این روند را آسیب بزرگی برای سینمای ایران می شمرد. او درباره سینما و بازیگری در سینما می گوید: «سینما در ایران تعاریف متفاوتی دارد و ارتباطی با استانداردهای جهانی پیدا نمیکند و اگر سینمای هالیوود خوب است باید حداقل در بعضی مسائل الگوی بقیه سینماها باشد. از بین بازیگران مختلف سینمای ایران شاید ۱۰نفر، بازیگرانی هستند که مخاطبان سینما دوستشان دارد و با آنها ارتباط برقرار میکند و اگر نقشی را بپذیرند آن نقش را خوب اجرا می کنند که به این نوع بازیگران استار می گویند. سوپراستار اما بازیگری است که آنقدر در نقش خود خوب درخشیده است که با فاصله زیادی از استارهای دیگر قرار می گیرد و به جایی رسیده که اگر در کاری حضور داشته باشد قطعاً آن کار با موفقیت روبه رو خواهد شد. در ایران این دو رویکرد بهم خورده است، چرا که سینمای ما اصلا سراغ بازیگر و هنرمند نمیرود و به دنبال کسی است که وضعیت معیشتی مسئولان سینما را تامین کند. کافی است به بازیگران حال حاضر سینمای ایران توجه و بررسی کنید تحصیلاتشان چقدر است و آیا ارتباطی با سینما داشتهاند. البته ممکن است این عزیزان رابطهای نسبی با سینما داشته اند، برای مثال پدر، مادر، برادر یا براساس بعضی روابط وارد سینما شدهاند. ۱۵ سال پیش شاگرد حمید سمندریان بودم و طی این سالها به موفقیتهای اندکی متناسب با تلاش و کارهایی که انتخاب کردهام، دست یافتهام؛ چطور میشود فرزند یک کارگردان یا تهیه کننده در یک سال بلافاصله سه نقش مکمل سینمایی خوب را بازی میکند، بدون این که تحصیلات سینمایی داشته باشد یا حتی تحصیلات! نمیتوان در این فضا به دنبال استار یا سوپر استار بود، نمیتوان به دنبال اشل واقعی هنر بود بلکه هدفمان از سینما این است که بعضی ارتباطات و محصولات ردوبدل شود تا سودی عاید افرادی خاص شود.
در سینمای ایران نه در سینمای بینالملل، پدیده سینما بدون سواد و طرز فکر تعریف نمیشود؛ ما در مورد هنر صحبت می کنیم و کمترین کاری که یک هنرمند میکند این است که در رشته هنر باسواد باشد
وقتی «فیلمنامه» پدیدهسازی میکند
مؤلفههای بسیاری در موفقیت یک بازیگر مؤثر است که شاید مهمترین آنها، استعداد و توانایی یک فرد بازیگر به حساب میآید. فیلمنامه شامل شخصیت پردازی، داستان فیلم و شخصیتسازی یک بازیگر و انتخاب درست یک بازیگر در نقشی درست، از جمله عوامل مهم موفقیت یک بازیگر است که در مواردی سبب پدیده شدن یک بازیگر میشود مثل شهاب حسینی و نوید محمدزاده که طی دو دهه اخیر در سینمای ایران بروز کردند. فیلمنامه، حتی میتواند بر اساس یک شخصیت نوشته شود و مواردی از این قبیل در سینما کم نیستند. بنابراین نمیتوان هر نقشی را به هر بازیگری پیشنهاد داد. مونا انوریزاده، فیلمنامهنویس، تعاریف استار، سویراستار و پدیده بازیگری در سینمای ایران را مختص به سینمای ایران میداند و درباره تاثیر فیلمنامه بر ظهور و بروز بازیگرانمیگوید: «به نظر من فیلمنامه نقش ویژه و مؤثری بر بروز استار با پدیده بازیگری دارد، یعنی اگر شخصیتپردازی در فیلمنامه درست و به جا اتفاق افتاده باشد میتواند خیلی در این مسیر کمک کند، گرچه انتخاب بازیگر نیز خیلی مؤثر خواهد بود. برای مثال در سریال «لحظه گرگ و میش» با عدهای از جوانان بازیگری مواجه بودیم که کمابیش تجربه بازیگری داشتند اما ناشناخته بودند و پتانسیلهای فیلمنامه به بازیگران این سریال برای بروز و ظهورشان بسیار کمک کرد به طور مشخص نیما نادری که در نقش سروش ظاهر شد، علاوه بر استعداد ذاتیاش، اوج و فرود ش خصیت و اتفاقهایی که برایش می افتاد به او کمک کرد تا از تمام ظرفیتهای وجودی بازیگری استفاده کند. بنابراین خیلی معتقدم اگر بازیگری، توانمندی و استعدادهای سطح متوسطی داشته باشد، با یک فیلمنامه در دست پرداخت شده، میتواند کاملا دیده شود.»
سینمای ایران استارپذیر نیست اما پدیده دارد
محمدحسین فرحبخش، تهیه کننده سینما نیز نظری مشابه مونا انوریزاده دارد و ویژگیهای استار، سوپراستار و پدیدههای سینمای دنیا را غیرقابل مقایسه با سینمای ایران میداند و میگوید: «سینمای بعد از انقلاب اسلامی زمانی که سیدمحمد بهشتی سرکار آمد، طوری بنیانگذاری شد که سویراستار در آن جایی نداشت، چون سوپراستار از قصه و داستان بهره میگیرد و به قهرمان پروری میرسد. سینمای بعد از انقلاب اسلامی به طور کل فاقد قهرمان است و ستاره بازیگری نیز به ندرت از این سینما بروز میکند به همین دلیل است که گاهی یک ستاره بازیگری نیز برای فروش فیلم مؤثر واقع نمیشود. به اعتقاد من اگر ساختار و داستان یک فیلمنامه خوب باشد، در دیده شدن بازیگر دارد، سینمای جمهوری اسلامی ایران سینمای استار پذیری نیست اما به صورت مقطعی پدیدههایی در سینمای ایران ظاهر میشوند که جمشید هاشم پور نمونهای از آنهاست. این قضیه در سینمای هالیوود و بالیوود برعکس است و سوپراستارهای بسیاری در این نوع سینما میتوان برشمرد، البته زمانی در سینمای فرانسه و ایتالیا نیز پدیدههایی چون آلن دلون ظاهر شدند که در حال حاضر این موضوع به بروز سوپراستار سینمایی منجر شده است.نکته پایانی
در گزارشی که از نظر گذراندید بسیار مهم به نظر میرسد، انتخاب بازیگر است که این وظیفه زیر نظر تهیه کننده یک اثر سینمایی به سرانجام میرسد یا اساساً قاعده درست آن است که تهیه کننده، بازیگر را در نهایت مورد تایید قرار دهد. این که یک بازیگر در جای درست خود قرار گیرد، نکتهای بود که در نوشتار مذکور به آن تاکید کردیم اما بعضی مواقع تهیه کنندگان با توجه به علایق خود، انتخاب های اشتباهی را برای نقشها رقم می زنند که صدمات جبران ناپذیری برای فیلم و عوامل آن به همراه دارد. فرحبخش که در کارنامه خود تهیه کنندگی فیلمهایی چون «آواز قو»، «تکیه بر باد» و «زندگی خصوصی» دارد، معتقد است تهیه کننده مولف اصلی یک فیلم به حساب میآید و در این باره توضیح میدهد: «اگر ما در سینما تهیه کنندگان مؤلف داشتیم وضعیت سینما این گونه نبود و به همین دلیل قطعاً در انتخاب نهایی بازیگران فیلم، نظر میدهم و آنها را انتخاب می کنم. خیلی از بازیگران سینمای ایران که بعدها ستاره و پدیده شدند، انتخابهای من بودند مثل مهناز افشار، محمدرضا گلزار، بهرام رادان و... محمدرضا گلزار چندین فیلم بازی کرده بود که مورد توجه واقع نشده بود اما وقتی در فلیم «کما» ظاهر شد جهش پیدا کرد. امین حیایی نیز مسیر موفقیت را از سال ۱۳۷۲ و زمانی که برای ایفای نقش در «دو روی سکه» انتخاب شد، با وجود این که نقش مکمل بود، طی کرد. مریلا زارعی بیشتر نقشهای مکمل بازی میکرد و در فیلم «تکیه بر باد» نقش اول را برعهده گرفت و از همان جا مسیر ترقی را پیمود. بنابراین انتخاب آدمها برای نقشها نکته بسیار مهمی است البته ممکن است این نقشها را اگر هر کس دیگری ایفا میکرد، موفق میشد، چون یکی دیگر از نکات مهم برای موفقیت یک بازیگر و ستاره شدن او، نقش است و نقش اجازه میدهد بازیگران استار با پدیده شوند. »این کارگردان و تهیه کننده سینمای ایران، نوید محمدزاده را یکی از پدیدههای سینما بر میشمرد و میگوید: «به نظر من یکی از پدیدههای سینمای ایران هوتن شکیباست که به زودی بیشتر گل خواهد کرد. انتخاب درست بازیگری که بعدها در نمایش فیلم به پدیده تبدیل میشود، شعور بالایی میخواهد و از طرف دیگر پدیده، نقش را طوری به نمایش می گذارد که با واقعیت مو نمیزند و این بازیگر کارهای خارج از حد معرفی را به بهترین شکل از خود بروز میدهد. در پایان باید تاکید کنیم بازیگری صرف با استار، سوپراستار و پدیده شدن متفاوت است و صدها بازیگر را سراغ داریم که هر یک آرزو دارند نقشی بزرگ ایفا کنند. شاید نکته ناراحت کننده این است که تعداد اندکی از آنها موفق میشوند در این مسیر قدم بگذارند و خود را به قلههای بازیگری نزدیک کنند یا فراتر از آن پیش رونده نکته بعدی پس از رسیدن به موفقیت برای این بازیگران ماندگاری آنهاست و ممکن است سوپر استار و پدیده فقط متعلق به یک دوره باشند و در دورههای بعد به فراموشی سپرده شوند که این مسئله گریزناپذیر است. یکی از مهم ترین پدیدههای سینمای ایران جمشید هاشم پور است که برای نسل قدیم خاطره ساز است و نسل جدید کمتر با او آشناست و در حال حاضر شهاب حسینی، نوید محمدزاده و هوتن شکیبا در مسیر پدیده و سوپراستاری خود قرار دارند و باید دید عمر حرفهای آنها تا چه زمانی خواهد بود.
منبع: همشهری جوان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .