چرا باید در احکام دینی از مراجع تقلید کنیم؟
ضرورت تقلید از مراجع تقلید
مراجع تقلید پس از گذراندن بیش از سی سال تحصیل به چنین تخصصی دست پیدا میکنند و فلسفهی تقلید این است که تمام انسانها نمیتوانند عمر خود را صرف تحصیل در این علوم کنند و خداوند در قرآن کریم این وظیفه را بر عهدهی گروهی از علما نهاده است؛ و چنین نیست که بتوان با دیدن یک آیه و بدون اطلاع و خبری، بر مفاد آن و سایر ادله از خود فتوا دهیم.

اگر فرد مسلمانی تمام اصول دین را بشناسد و نماز و روزه اش بجا باشد ولی کسی را به عنوان مرجع تقلید قبول نداشته باشد و هر چه که از نظر عقلی به نظرش درست بیاید همان را عمل کند آیا از نظر شرعی مرتکب گناهی شده است و تکلیفی بر گردن دارد؟
نکتهی اول اینکه برای قبولی اعمال و تکالیف شرعی، انسان یا باید خود مجتهد باشد که لازمهی آن تحصیل در رشتههای مختلف علوم دینی ازجمله ادبیات، فقه، اصول، حدیث، تفسیر، رجال، کلام و... و تخصص در این زمینههاست. یا مقلد باشد یعنی با مراجعه به مرجع تقلید که متخصص در علوم مختلف اسلامی است، اعمال خود را بر فتوای او مستند کند. یا محتاط باشد؛ یعنی فتوای تمام مراجع را ببیند و طوری عمل کند که طبق فتوای تمام علما درست باشد و به تمام احتیاطها عمل کند که کمتر کسی میتواند اینگونه عمل کند و بسیار سخت است؛ بنابراین خداوند مهربان برای اینکه تکلف و مشقت زیاد برای بندگان ایجاد نشود اجازه داده است که انسان به متخصص علوم دینی مراجعه کند و با راحتترین شکل ممکن اعمال خود را مستند به فتوای او کند.
رجوع به متخصص در تمام زندگی ما کاری بسیار عاقلانه است یعنی وقتی بیمار میشویم به پزشک مراجعه میکنیم وقتی وسایل خانه یا اتومبیلمان خراب میشود به متخصص آن مراجعه میکنیم و ... بنابراین در احکام الهی که مهمتر از تمام شئون زندگی است و سعادت دنیا و آخرت را در پی دارد نباید بیتوجه باشیم و احساس کنیم که خودمان میتوانیم حکم خدا را استنباط کنیم بدون اینکه در علوم مختلف که برای این امر لازم است خبره باشیم.
مراجع تقلید پس از گذراندن بیش از سی سال تحصیل به چنین تخصصی دست پیدا میکنند و فلسفهی تقلید این است که تمام انسانها نمیتوانند عمر خود را صرف تحصیل در این علوم کنند و خداوند در قرآن کریم این وظیفه را بر عهدهی گروهی از علما نهاده است؛ و چنین نیست که بتوان با دیدن یک آیه و بدون اطلاع و خبری، بر مفاد آن و سایر ادله از خود فتوا دهیم.
بسیار عجیب است كه در همه امور به متخصص مراجعه میشود اما نوبت به ظرائف و امور تخصصی دین كه میرسد متخصصین نادیده گرفته میشوند و هرکسی با اندک اطلاعی میتواند فتوا بدهد.
تخصص فقهی هم مانند سایر تخصصهاست؛ آیا شما با صرف دیدن جملهای در کتابی در مورد راه علاج یک مریضی میتوانید به پزشک مراجعه نکنید و بگویید خودم راه درمان را تشخیص میدهم؟ اگر مرجع تقلید با این پشتوانهی علمی چند دهه تحصیل و تدریس و غور در آیات و روایات و چکشکاری رشتههای مختلف علوم؛ امکان اشتباه دارد، تکلیف ما که این تخصص را نداریم چیست؟
بسیار عجیب است كه در همه امور به متخصص مراجعه میشود اما نوبت به ظرائف و امور تخصصی دین كه میرسد متخصصین نادیده گرفته میشوند و هرکسی با اندک اطلاعی میتواند فتوا بدهد؛ بنابراین تخطئه نظر متخصصین بهمحض دیدن یک آیه یا روایت یا حتی بدون آن و بهصرف به نظرم چنین میفهمم و بدون احاطهی جامع بر منابع و شیوه استدلال تخصصی، اشتباهی است كه هرچند این اشتباه را در تخصصهای دیگر كمتر مرتكب میشوند، اما در دین خیلی راحت مرتكب میشویم.
مجتهدین و مراجع تقلید که متخصص در این امرند با توجه به مجموعهی آیات و روایات و بر اساس قواعد و ضوابط مستدل به هر نتیجهای رسیدند بر ما که متخصص نیستیم لازم است به فتوای آنها مراجعه و عمل کنیم مانند سایر تخصصها. مراجع فعلی همه در یک سطح نیستند به همین جهت کسی که میخواهد مرجع تقلید خود را تعیین کند باید از طرق شرعی مرجع اعلم را شناسایی کند که ممکن است یک نفر اعلم از بقیه باشد و ممکن است چند نفر باهم مساوی و از بقیه اعلم باشند؛ و در صورت انتخاب درست مرجع تقلید شما نزد خداوند حجت دارید.
وقتی روز قیامت از شما پرسیده شود که چرا چنین نماز خواندی و چنین روزه و خمس و زکات و حج و ... را انجام دادی؟ پاسخ شما این است که به امر پروردگار از متخصص امر دین تقلید کردم و این پاسخ از شما پذیرفته میشود. حتی اگر در انتخاب مرجع دقت لازم به عمل نیاید هم شما نزد خداوند حجت ندارید؛ بنابراین اعمال ما بدون تقلید باطل است و مثل این است که تکالیف خود را انجام ندادهایم، مگر اینکه مرجعی تعیین کنیم و طبق نظر ایشان عمل کنیم.
داشتن مرجع تقلید برای كسانی كه به درجه اجتهاد نرسیدهاند و در تمام احكام و تكالیف نمیتوانند بر اساس احتیاط عمل كنند، واجب عقلی است و شرع نیز بر این حكم تاكید كردهاست.
مجتهد اعلم (مرجع تقلید) را از سه راه میتوان شناخت:
1. خود انسان اهل خبره و متخصص باشد و از این راه یقین پیدا كند.2. دو نفر عادل كه میتوانند تشخیص دهند، اعلم بودن کسی را تصدیق كنند.
3. عدهای از اهل علم كه از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، تصدیق كنند.
اگر از راه دوم یا سوم ثابت شد که چند نفر در رتبه مساوی علمی قرار دارند (چند نفر اعلم از دیگران ولی خودشان مساوی باهم باشند و هیچیک اعلم از دیگری نباشد) در این صورت شما میتوانید از هرکدام تقلید كنید.