تبیان، دستیار زندگی

چرا جنگ نمی‌شود و پاسخ به سه سوال دیگر

اجازه دهید برای «پاسخ به سوال چرا جنگ نمی‌شود؟» خود را درون اتاق تصمیم‌گیری امریکایی‌ها فرض کنیم و از طرف آن‌ها تلاش کنیم تصمیم بگیریم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ایران و آمریکا
وقتی از یک کنش سیاسی حرف می‌زنیم در واقع به دو عنصر دیگر که درون آن کنش سیاسی است توجه کرده‌ایم. اول کنش‌گری که آن رفتار را انجام می‌دهد و دوم اراده و تصمیمی که پشت آن کنش وجود دارد. این دو را باید از هم جدا کرد چرا که لزوما نباید یک کنشگر اراده خود را انجام دهد. 

گاهی افراد، بازیگر اراده و تصمیم دیگری هستند. مثل ارتش پهلوی که به نیابت از امریکا وارد جنگ ظفار عمان شد یا مصر دوران مبارک که غزه را به خاطر اسرائیل محاصره کرد.

اجازه دهید برای «پاسخ به سوال چرا جنگ نمی‌شود؟» خود را درون اتاق تصمیم‌گیری امریکایی‌ها فرض کنیم و از طرف آن‌ها تلاش کنیم تصمیم بگیریم. فرض هم می‌کنیم امریکا اراده‌اش بر حمله است.

آن‌ها به دو نحو می‌توانند به ایران حمله نظامی کنند. تجربه امریکا بعد از ویتنام1955م، عراق 2002م و افغانستان 2001م اینست که نیروهای نیابتی خود را گسیل کنند. چه اینکه هم اوباما و هم ترامپ شعارهای انتخاباتیشان خروج از این مناطق بود. مهره‌های مهم امریکا در منطقه عربستان، امارات و اسرائیل هستند. خب آن‌ها را به سمت ایران حرکت دهیم؟
عربستان و امارات همین الان درگیر پهبادهای یمنی هستند. کما اینکه بعد از سفر طولانی‌مدت بن‌سلمان به امریکا وقتی ولیعهد در سال ۹۷ با نقشه حمله به ایران به سعودی برگشت موشک‌های یمنی آسمان ریاض را خراش دادند و آن زمان عملیات متوقف شد. عملیاتی که رهبر انقلاب در دیدار کارگران همان سال خبر آن را دادند. موشک و پهباد یعنی تهدید نفت سعودی و امارات و خارج شدن کنترل قیمت انرژی توسط امریکا.
از طرف دیگر از نیروهای نظامی سعودی و امارات حرفه‌ای‌تر و با انگیزه‌تر که با همین تسلیحات سعودی تجهیز می‌شدند نیروهای داعش بودند. نیرویی که توانست دو کشور بزرگ و مهم را تقریبا اشغال کند. اما نتیجه آن بعد از ورود نیروهای مقاومت این شد که نه‌تنها سرزمین‌ها را پس دادند بلکه در آن کشورها ارتش مقاومت به‌صورت رسمی شکل گرفت و امروز عراق و سوریه جزء بازیگران مهم مقاومت هستند آنچنان که پمپئو برای پیغام‌دادن به ایران راهش را به عراق کج می‌کند.
حالا حکمت تهدید ضمنی رهبر ایران در سخنرانی اول سالشان مشخص می‌شود. آنجا که عاقبت سرزمین سعودی را در دست مجاهدان مقاومت دانستند. امارات که خانه شیشه‌ای است و وضعیت او به مراتب در این ورطه آسیب‌پذیرتر از سعودی است.

اما اسرائیل در نقطه‌ای قرار دارد که کمتر از یک هفته است در نبردی که دو روز بیشتر طول نکشید شرایط تحمیلی آتش‌بس رقیبش را پذیرفت. یک کم آنورتر از حماس این حزب‌الله لبنان است که با تجهیزات چسبیده به سرزمین‌های اشغالی مراقب هر حرکت آن‌هاست. این را اضافه کنید به تهدید سید حسن که اگر جنگی در بگیرد اسراییل از درون پاسخ می‌بیند. کنار این‌ها داغ تجربه حمله به پایگاه ایرانی تی‌فور در سوریه برای اسراییل همچنان زنده است. موشکی که آن‌ها شلیک کردند بیشتر از شصت پاسخ در ده نقطه جولان اشغالی داشت که یکی از آن‌ها مرکز محرمانه موساد بود. جدای از این، اسراییلی‌ها بعید است پروژه تجزیه کردستان عراق را فراموش کرده باشند. پروژه ای که نهایتش تکریت با چاه‌های نفتش دست حشدالشعبی مقاومت افتاد.

پس امریکایی‌ها برای حرکت دادن مهره‌های نیابتی‌شان با دو مشکل روبه‌رو هستند. اول اینکه هرکدام درگیر یک یا چند بازیگر محور مقاومت هستند و دوم اینکه تجربه نشان داده هر جا وارد شده‌اند آنجا را واگذار کرده‌اند. این بار اگر از سرزمین خودشان وارد شوند تجربه می‌گوید آن‌ها را واگذار خواهند کرد. پس مهره‌های نیابتی کنار می‌روند.

 

اسرائیل در نقطه‌ای قرار دارد که کمتر از یک هفته است در نبردی که دو روز بیشتر طول نکشید شرایط تحمیلی آتش‌بس رقیبش را پذیرفت؛ یک کم آنورتر از حماس این حزب‌الله لبنان است که با تجهیزات چسبیده به سرزمین‌های اشغالی مراقب هر حرکت آن‌هاست.

اگر خود امریکا مستقیم وارد شود؟ جدا از تجربه عراق و افغانستان و.... هر چقدر تجهیزات امریکایی به ما نزدیک‌تر باشد؛ تنوع موشک‌های نقطه‌زن عملیات‌کننده و پهبادها و قایق‌های تجهیزشده عاشورا هم بیشتر می‌شود. امریکا نمی‌خواهد دوربین‌ها صحنه غرق‌شدن ناو هواپیمابرش را مخابره کنند چرا که قدرت پوشالی‌اش افشا می‌شود. اسرائیل با آن همه تبلیغات روی سپر موشکی‌اش نتوانست جلوی موشک‌های حماس را بگیرد؛ دیگر ناوهای عظیم‌الجثه امریکایی یک هدف ثابت بزرگ برای نیروهای ایرانی تلقی می‌شوند.

البته هر تحرک نیروی امریکایی از درون سرزمین‌های نیابتی هم در حکم سرزمین امریکا را پیدا خواهد کرد و باز چرخه نیابتی ها به حرکت درمی‌آید. پس جنگ نمی‌شود چون وقتی از زاویه امریکا به صحنه نگاه می‌کنی می‌بینی که با آغاز جنگ احتمال از دست دادن حضورش در منطقه بسیار بالا می‌رود درست مانند اتفاقی که در سوریه افتاد و با وجود خرج ۷ تریلیون دلار عاقبت پرچم مقاومت بر زمین خورد.