راه های نرفته برای بهبود معیشت مردم
چگونه کشاورزی هلند دوبرابر نفت ایران درآمد دارد؟
هلند دارای مساحتی کمتر از مساحت سه استان شمالی ماست و از نظر آب و هوایی نیز از شرایط آب و هوایی سه استان شمالی ما برخوردار نیست و همچنین جمعیت بیشتری را نیز دارا میباشد؛ اما با این وجود توانسته است که تا از طریق درآمد صادراتی از بخش کشاورزی، 2 برابر درآمدهای نفتی ما در طول سال را به دست آورد.
ابوالفضل جعفری، دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد// ایران منبع سرشار نفت و گاز و منابع طبیعی در اختیار دارد و با تکیه به این منابع هجدهمین اقتصاد دنیا را در اختیار دارد ولی بسیاری از کشورها بدون بهره مندی از این منابع،اقتصادی بهتر از ایران دارند. این کشورها چطور بدون نفت موفق شدند و آیا می توانند الگوی خوبی برای ما باشند؟
کشور هلند که در شمال و غرب قاره اروپا واقع شده است، به لحاظ جمعیتی و آب و هوایی دارای وضعیتی مشابه با مناطق شمالی ایران است. همچنین علاوه بر شرایط آب و هوایی، هستهی اولیه فعالیت اقتصادی دو منطقه نیز بر مبنای کشاورزی استوار شده است. کشور هلند با مساحت 41000 کیلومتر مربع دارای جمعیت 17 میلیون نفر میباشد. اما سه استان شمالی کشور ما با جمعیت حدود 7.5 میلیون نفر، مساحتی حدود 57000 کیلومتر مربع دارا میباشند.
اگر بخواهیم میانگین بارش را در استانهای شمالی به خصوص استان مازندران و گیلان حساب کنیم، مقدار آن چیزی در حدود 700 میلیمتر در سال میباشد که این مقدار برای کشور هلند چیزی در حدود 600 میلیمتر خواهد بود. همچنین مجموع میانگین سطح زیر کشت و تولیدات محصولات زراعی در دو استان گیلان و مازندران 659 هزار هکتار با تولید 4000 هزار تن و در کشور هلند برابر 850 هزار هکتار و با تولید حدودا 33 میلیون تن بوده است. مقایسه سطح زیر کشت و میزان تولید محصولات زراعی در دو منطقه گویای شرایط نامناسب دو استان شمالی در بهرهبرداری از منابع طبیعی و بهرهوری پایین تولید نسبت به کشور هلند است.
نکته مهم دیگر این است که هلند دارای مساحتی کمتر از مساحت سه استان شمالی ماست و از نظر آب و هوایی نیز از شرایط آب و هوایی سه استان شمالی ما برخوردار نیست و همچنین جمعیت بیشتری را نیز دارا میباشد؛ اما با این وجود توانسته است که تا از طریق درآمد صادراتی از بخش کشاورزی، 2 برابر درآمدهای نفتی ما در طول سال را به دست آورد.
بسیاری از محققین و پژوهشگران، راز موفقیت هلند را در عرصهی کشاورزی در استفاده از آبیاری مدرن (استفاده از سنسورهای حساس در مصرف آب)، پرهیز از به کار بردن آفتکُش شیمیایی و به کار بستن کشاورزی هیدروپونیک (که در آن محصولات بدون خاک و با استفاده از محلولهای مغزی رشد میکنند و درنتیجه مصرف آب و هزینهها کاهش مییابد) میدانند.
با افزایش ذخایر ارزی کشور، عرضهی ارز افزایش مییابد و از نرخ ارز کاسته میشود که به تبع آن قیمتها نیز کاهش پیدا میکنند.
به عبارت دیگر میتوان گفت که چون درآمدهای ارزی کشور 2 برابر میشود، نرخ ارز میتواند به شدت کاهش یابد و وارد کانال هشت یا نُه هزار تومان شود و از این طریق قیمت سایر کالاها نیز ارزان شود. پس اگر سیاستهای اجرایی کشور در مناطق مستعد کشاورزی مانند استانهای شمال ایران از برجسازی، ویلاسازی و تخریب جنگلها به کشاورزی پیشرفته و آبیاری مدرن و... منتقل شود، علاوه بر زیاد شدن درآمدهای ارزی و تقویت پول ملی، قدرت خرید مردم هم افزایش مییابد و با این حجم درآمد میتوان درآمد سرانه هر ایرانی را دو برابر نمود یا حداقل به اندازهی 6 میلیون نفر شغل ایجاد کرد.
کشور هلند که در شمال و غرب قاره اروپا واقع شده است، به لحاظ جمعیتی و آب و هوایی دارای وضعیتی مشابه با مناطق شمالی ایران است. همچنین علاوه بر شرایط آب و هوایی، هستهی اولیه فعالیت اقتصادی دو منطقه نیز بر مبنای کشاورزی استوار شده است. کشور هلند با مساحت 41000 کیلومتر مربع دارای جمعیت 17 میلیون نفر میباشد. اما سه استان شمالی کشور ما با جمعیت حدود 7.5 میلیون نفر، مساحتی حدود 57000 کیلومتر مربع دارا میباشند.
اگر بخواهیم میانگین بارش را در استانهای شمالی به خصوص استان مازندران و گیلان حساب کنیم، مقدار آن چیزی در حدود 700 میلیمتر در سال میباشد که این مقدار برای کشور هلند چیزی در حدود 600 میلیمتر خواهد بود. همچنین مجموع میانگین سطح زیر کشت و تولیدات محصولات زراعی در دو استان گیلان و مازندران 659 هزار هکتار با تولید 4000 هزار تن و در کشور هلند برابر 850 هزار هکتار و با تولید حدودا 33 میلیون تن بوده است. مقایسه سطح زیر کشت و میزان تولید محصولات زراعی در دو منطقه گویای شرایط نامناسب دو استان شمالی در بهرهبرداری از منابع طبیعی و بهرهوری پایین تولید نسبت به کشور هلند است.
2 برابر درآمد نفت ایران
متوسط سهم بخش کشاورزی در اقتصاد استانهای شمالی در حدود 15 درصد است درحالی که این شاخص در کشور هلند به طور میانگین در حدود 3/5 درصد محاسبه شده است و بقیه درآمد اقتصاد هلند از طریق صادرات گل، تجارت و بانکداری و نفت به دست میآید. همچنین باید دانست که رقم کل صادرات کشاورزی ایران در حدود 5 میلیارد دلار است که 12/7 درصد از صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص داده است، اما این رقم (صادرات کشاورزی) برای کشور گلها (هلند) در طول چند سال اخیر به طور میانگین 90 میلیارد دلار بوده است.نکته مهم دیگر این است که هلند دارای مساحتی کمتر از مساحت سه استان شمالی ماست و از نظر آب و هوایی نیز از شرایط آب و هوایی سه استان شمالی ما برخوردار نیست و همچنین جمعیت بیشتری را نیز دارا میباشد؛ اما با این وجود توانسته است که تا از طریق درآمد صادراتی از بخش کشاورزی، 2 برابر درآمدهای نفتی ما در طول سال را به دست آورد.
بسیاری از محققین و پژوهشگران، راز موفقیت هلند را در عرصهی کشاورزی در استفاده از آبیاری مدرن (استفاده از سنسورهای حساس در مصرف آب)، پرهیز از به کار بردن آفتکُش شیمیایی و به کار بستن کشاورزی هیدروپونیک (که در آن محصولات بدون خاک و با استفاده از محلولهای مغزی رشد میکنند و درنتیجه مصرف آب و هزینهها کاهش مییابد) میدانند.
ایجاد 6 میلیون شغل یا قدرت خرید دوبرابری
آنچه که از این تجربهی تاریخی و عینی به معیشت ما گره میخورد این است که اگر سه استان شمالی ما که از شرایط بسیار بهتری نسبت به کشور هلند چه از لحاظ مساحت و چه از لحاظ آب و هوا و جمعیت برخواردار میباشند، با به کار بستن تجربهی کشور هلند در کشاورزی و استفاده از فناوریهای پیشرفته، دو برابر درآمدهای نفتی در طول یکسال، درآمد صادراتی در حوزه کشاورزی تنها از این 3 استان داشته باشد و این به معنای آن است که درآمد کشور به شدت افزایش مییابد و از آن طرف خروج ارز برای واردات بعضی محصولات کشاورزی کاهش پیدا میکند.با افزایش ذخایر ارزی کشور، عرضهی ارز افزایش مییابد و از نرخ ارز کاسته میشود که به تبع آن قیمتها نیز کاهش پیدا میکنند.
به عبارت دیگر میتوان گفت که چون درآمدهای ارزی کشور 2 برابر میشود، نرخ ارز میتواند به شدت کاهش یابد و وارد کانال هشت یا نُه هزار تومان شود و از این طریق قیمت سایر کالاها نیز ارزان شود. پس اگر سیاستهای اجرایی کشور در مناطق مستعد کشاورزی مانند استانهای شمال ایران از برجسازی، ویلاسازی و تخریب جنگلها به کشاورزی پیشرفته و آبیاری مدرن و... منتقل شود، علاوه بر زیاد شدن درآمدهای ارزی و تقویت پول ملی، قدرت خرید مردم هم افزایش مییابد و با این حجم درآمد میتوان درآمد سرانه هر ایرانی را دو برابر نمود یا حداقل به اندازهی 6 میلیون نفر شغل ایجاد کرد.