آشنایی با چند کتاب که درباره دراماتورژی نوشته شده اند
کالبد شکافی یک واژه
معرفی چند کتاب درباره یکی از واژگان تئاتری که در این هنر نمایشی از اهمیت فراوانی برخوردار است:دراماتورژی یا فن و هنر نگارش نمایشنامه.
آسیه بحرانی: کتابهای زیادی درباره دراماتورژی در ایران ترجمهشده است و تئاترهایی هم با ادعای دراماتورژی روی صحنه میروند؛ پس این واژه نباید چندان ناشناخته باشد. بااینوجود هنوز هم این واژه آنقدر لغزنده است که در تعریف خاصی نمیگنجد، بلکه قابل ارتجاع و فراگیر است و این انعطافپذیری حُسن تلقی میشود.
در این نوشتار به معرفی سه کتاب در باب دراموتورژی میپردازیم. کتاب نخست بهطور مستقیم به این فن و هنر دراماتیک میپردازد: کتاب دراماتورژی چیست؟ دراماتورژ کیست؟ به کوشش محمدرضا خاکی و منصور براهیمی. همانطور که روی جلد کتاب آمده، این کتاب شامل مقالهها و گفتگوهایی پیرامون دراماتورژی و دراماتورژهاست. در پیش گفتار، مترجمان درباره چیستی و کیستی دراماتورژی و دراماتورژ صحبت میکنند. در این یادداشت، به نقل از فرامرز بهزاد، دراماتورگ را نمایشنامه شناس و دراماتورژی، نمایشنامه شناسی ترجمه میشود که معمولاً با کمپوزیسیون، ساختار، ساخت و پرداخت پیوند دارد. درهم تنیدن عناصر متفاوت اجرا، نوعی مشارکت است تا نقد، ساختن است تا تجزیه کردن. دراماتورژی مصادره به مطلوب نیست. بلکه عرصه گفتگو و پیوندهای دیالکتیکی است.
در ادامه، مقالاتی وجود دارد که دراماتورژی را بهعنوان یک پیشه به چالش میکشد، تدریس دراماتورژی، رابطه دراماتورژ با تماشاگر، عدم حضور کارگردان باوجود دراماتورژ، دراماتورژی گروهی، فرایند دراماتورژی و مسائلی بیشمار درباره این واژه موردبررسی قرارگرفته است.
یکی از قابلتأمل ترین مقالهها، مقالهای است که پیتر اِکِرسال نوشته است. در این مقاله با تعریف دراماتورژ از منظر مارتین اسلین در نقش مخالف خوان و یاری کننده، کسی که تصمیمهای نمایشنامهنویس و کارگردان و دیگر اعضای گروه را زیر سؤال میبرد، به بحث و مجادله میپردازد. از این منظر دراماتوروژی با نظریات برشت همسو است. چراکه او نیز عملکرد دراماتوژیکی را دوسویه و سیاسی میدانست.
همچنین در مقاله دراماتوروژی سکوت، نوشته جفری پروئل، انواع سکوت را در حرفه دراماتورژ بررسی میکند و با پیش کشیدن نمایشنامه شب دوازدهم شکسپیر، وجهی عاشقانه و صدالبته شاعرانه به کار دراماتورژ میدهد.
دومین کتاب دراینباره، «دراماتورژی و اجرا» نوشته کتی ترنر و سین برنت، ترجمه محمدجعفر یوسفیان و پرستو محبی است. نویسندگان کتاب هر دو مدرس دراماتورژی اند. بااینوجود خود نیز بهدشواری و حتی ناممکنی نوشتن کتابی درباره این موضوع اشاره دارند. هدف نویسندگان طرح نگاهی اجمالی به معناهای احتمالی ِ معاصر دراماتورژی است.
در مقدمه مترجمان، دراماتوروژی فن پردازش متن نمایشی و کنکاش در باب روند و کیفیت بازنمود اجرایی آن تعریف میشود. دراماتورژی برگرفته از ریشه واژه آلمانی دراماتورگی: درام + تورگی (عمل +کار/ ساختن) تعبیر میشود؛ و با اشاره بهاصطلاح درام کاری از دکتر ناظرزاده کرمانی، با جایگزین کردن مصدر پردازش، بهجای واژه کار، از دراماتورژی با عنوان «درام پردازی» تعبیر میشود.
کتاب شامل هشت فصل است؛ که به شکلگیری عمل دراماتوژیکی، فرم و محتوا، دراماتورژی برشت، دراماتورژی بریتانیایی، دراماتورژی دیالکتیکی جدید، دراماتورژی زنان، دراماتورژی و نهاد تئاتر (وظایف چندگانه دراماتورژ)، دراماتورژ در تولید و پیشتولید، حضور در تمرینات، دراماتورژ بهمثابه میانجی و همکار، دراماتورژ بهمثابه نقشه و راهنما، دراماتورژی هزارهای... میپردازد. بخش اعظم کتاب در تعریف و کار دراماتورژ بریتانیایی است. به خاطر سابقه درخشان بریتانیا در نمایشنامهنویسی، توجه بریتانیا به نقش دراماتورژ بیشتر معطوف به مناسبات بین دراماتورژ و نمایشنامه است یا دراماتورژی و نمایشنامه.
کتاب سوم «دراماتورژی، انقلاب در تئاتر» نوشته ماری لاکهرست و به ترجمه مهرداد بهراد است. این کتاب اولین کتابی بود که از نظرگاه بریتانیایی نوشتهشده و به نقش دراماتورژ در انگلستان میپردازد. کتاب لاکهرست شرح تاریخی گستردهای را دربرمی گیرد و مفیدترین اثر ازلحاظ ترسیم چارچوبهای اصلی این موضوع است.
در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: معنی این دو کلمه دراماتورژ و دراماتورژی هرگز بنیان استواری نیافتهاند. بهواقع جای تأسف است که کمتر کلماتی در نظریه تئاتر معاصر بودهاند که تا این میزان، موجب حیرانی و سرگشتگی شده باشند. امّا بااینوجود میتوان ریشه هر دو کلمه را در کلاسیک باستان یافت.
در فرهنگ لغت یونان باستان لیدل و اسکات لغت dramatougio بهعنوان مشتقی از eo ـ dramatopoi فعلی است به معنای نگارش متنی به شکل دراماتیک که توسط جوزفوس در اثری تحت عنوان جنگ جهودی مورداستفاده قرارگرفته است. ازاینرو eo ـ dramatourg برگرفته از eo ـ dramatopoi به معنای «در فرم دراماتیک قرار دادن» dramatopoia به معنای «تنظیم و تألیف دراماتیک» و poios ـ dramato به معنای «شعر دراماتیک» است. هر دو فعل مربوط به زمان حال است و البته eo ـ dramatourg به ایده کار درام نیز دلالت دارد. کاری که درنهایت به معنای ادبی زیر خلاصه میشود: ساختن درام، خالق درام که به شکلی خلاقانه درام را بر صفحات کاغذ خلق میکند و میتواند در گام بعدی آن را به روی صحنه نیز ببرد.
گر چه کتاب به شرح تاریخی پیرامون این دوره میپردازد، اما توجه داشته باشید که تاریخ دراماتورژی فقط تاریخ تئاتر نیست و حتی در قلمرو تاریخ هنر معاصر نمیگنجد بلکه شکلی از تاریخ تفکر است.