قانونهای2 زاری ممنوعیت سیگار
سیگار پشت سیگار
زبان به اعتراض که باز میشود، در جواب به ندرت خواهید شنید که حق باشماست. اغلب طلبکارانه به شما پاسخ میدهند که اگر مشکلی دارید جایتان را عوض کنید یا مسیرتان را تغییر دهید. کوچه و خیابان و پارک، کافه و رستوران و مراکز خرید چه فضای باز باشد، چه بسته فرقی برایشان نمیکند، دودهای حلقه شدهشان را به هوا میدهند تا همه از آن استنشاق کنند.
دیوار جنسیت استفاده از دخانیات فروریخته است. زنان و دختران در استفاده از مواد دخانی در حال پیشی گرفتن از مردان هستند. آنقدر علنی در مکانهای عمومی سیگار میکشند که دیگر برای همه یک امر عادی شده است که یک دختر را با سیگاری در بین انگشتانش در خیابان و کوچه، پارک و دانشگاه ببینند. اگر تا سه چهار سال پیش گوشهای از میدان انقلاب تهران میایستادید و ساعتها به رهگذران عابر پیاده و یا رانندگان نگاه میکردید بهاندازه انگشتان یکدست هم نمیتوانستید زنی سیگاری پیدا کنید. اما اکنون در سال 97 نه ساعتها اگر تنها یک ساعت تعداد زنان و مردان سیگاری را بشمارید، انگشت دستکم میآورید. حتی ممکن است بیشتر چشمتان به دختر و پسرهایی بیفتد که پسر سیگار نمیکشد اما در دستان دختر سیگاری دود میشود.
بالا رفتن تعداد دختران سیگاری نه فقط در تهران و ایرن که در دنیا روند رو به رشدی را طی کرده است. در یکی از گزارشهای سازمان جهانی با عنوان «استعمال دخانیات زنان» که توسط وزارت بهداشت منتشرشده است، «زنان حدود 20درصد از 1میلیارد و 400 میلیون فرد سیگاری در سراسر جهان را تشکیل میدهند و درعینحال این آمار رو به افزایش است. آمار 151 کشور مختلف نشان میدهد حدود 7 درصد دختران نوجوان سیگار مصرف میکنند درحالیکه میزان پسران نوجوان سیگاری در این کشورها 12 درصد است. در برخی کشورها تعداد دختران و پسران سیگاری برابر است. یافتههای کنونی از مطالعه جهانی وضعیت استعمال دخانیات در نوجوانان13 تا 15 ساله، بهعنوان گستردهترین مطالعه صورت گرفته بین نوجوانان جهان، نشان داده است که در بسیاری از کشورهای دنیا، دختران نوجوان بهاندازه پسران نوجوان سیگار میکشند. این موضوع شاخصی است از افزایش استعمال دخانیات میان زنان جهان که در قرن 21 به قله خود خواهد رسید. پیشبینیها حاکی از آن است که نسبت به شیوع 12درصد استعمال دخانیات در زنان در سال 2005 تا 2025، حدود 20درصد از جمعیت زنان جهان سیگاری خواهند بود. در همین حال در گزارشی از کشورهای منطقه مدیترانه شرقی که ایران نیز در شمار این کشورهاست، استعمال قلیان و سیگار روند افزایشی سریعی را طی میکند.»
قوانین 2 زاری
در کنار افزایش تعداد زنان و مردان سیگاری بهویژه جوانان و نوجوانان شاهد رفتاری هستیم که بر اساس آن هر شخص غیر سیگاری اگر به کشیدن سیگار این افراد به هر دلیلی اعتراض کند متهم ردیف اول، نقضکننده آزادیهای فردی و اجتماعی، ضد حقوق شهروندی و... بهحساب میآید. به همین علت در اکثر مکانهای عمومی، ایستگاههای مترو، اتوبوس، تاکسی، رستورانها، کافهها و... باید دود سیگار آنها را تحمل کرد و در غیر این حالت در اغلب موارد به مشاجره و بحث ختم خواهد شد.بر اساس ماده 1 قانون جامع ملی مبارزه با دخانیات مصوب شده در 1385، استعمال دخانیات در اماکن عمومی مسقف (مکانهایی که محل استفاده و مراجعه عمومی مردم از قبیل اماکن متبرکه و مقدسه، مساجد، مصلاها، کارخانهها، بیمارستانها، درمانگاهها، مطبها، سالنهای نمایش، سینماها، سالن مهمانخانهها و هتلها، مهمانسراها و مهمانپذیرها، خوراک سراها (رستورانها)، موزهها، پایانههای حملونقل، فروشگاههای بزرگ، اماکن فرهنگی، فرهنگسراها، کتابخانههای عمومی، ورزشگاهها، مدارس، دانشگاهها، مراکز آموزشی و پژوهشی، وسایل نقلیه عمومی، مؤسسات و سازمانهای دولتی و عمومی، نهادهای انقلاب اسلامی، شرکتهای دولتی و شهرداریها، بانکها، کارخانهها، چایخانه و کافهها،کلیه آموزشگاهها، بنگاههای معاملاتی، کتابفروشیها، آرایشگاهها، کارگاههای تعمیر خودرو، عکاسی و هر مکان جمعی و عمومی دیگر) ممنوع است.
همچنین طبق ماده 9 این قانون، مسئولیت اجرایی ممنوعیت استعمال دخانیات در اماکن عمومی و سایر اماکن مندرج در قانون با مدیران، کارفرمایان و متصدیان امکان مربوطه است. ازاینرو متصدیان، کارفرمایان، مسئولین اماکن عمومی موظف هستند تابلوهای هشداردهنده مبنی بر ممنوعیت مصرف محصولات دخانی را در نقاط مناسب و در معرض دید عموم نصب نمایند. میزان جریمه برای متخلفین و سرپیچی از این قانون برای متصدیان 5 میلیون تومان و در تبصره یک این ماده تصریحشده است که مصرف دخانیات در اماکن عمومی یا وسایل نقلیه عمومی موجب حکم به جزای نقدی از 50 هزارتا 100 هزار ریال است. همچنین در تبصره دوم این ماده تأکید شده است که هیت دولت میتواند حداقل و حداکثر جزای نقدی مقرر در این قانون را هر سه سال یکبار بر اساس نرخ رسمی تورم تعدیل کند. سایر مرتکبین به جزای نقدی از هفتاد هزار (70000) ریال تا یکصد (100000) ریال محکوم میشود.
میزان جریمهها نسبت به سالی که وضعشده است بسیار پایینتر از قیمت یک پاکت سیگار است. مبلغی که اگر فرد سیگاری جریمه شود همانجا آن ا پرداخت میکند و به کارش ادامه میدهد. از این امر که بگذریم تا چه اندازه مردم در مکانهای عمومی به این افراد اعتراض میکنند؟ آیا قوانین نکشیدن در اماکن مسقف رعایت میشود؟ آیا جایی برای اعتراض عموم وجود دارد ای آنقدر امری عادی شده است که فقط از کنار هم رد میشویم بدون آنکه واکنشی نشان دهیم شاید نهایت عکسالعمل غر زدن در دل باشد.
کافهها در هالهای از دود
کافهها ازجمله مکانهایی است که بسیار مورد استقبال جوانان دختر و پسر شده است. فرقی نمیکند در کدام نقطه، چه محصولی با چه کیفیتی ارائه دهند همینکه یک پاتوق باشد که خوراکی یا نوشیدنی بخورند، صندلی برای نشستن باشد و فندکی برای روشن کردن آتش سیگار کافی است. به همین دلیل روانه چند کافه در مراکز شلوغ و پر رفت آمد تهران که اغلب جوان و دانشجو هستند رفتیم.به سه کافه در بلوار کشاورز، خیابان 16 آذر و خیابان طالقانی تهران رفتیم. کافه بلوار کشاورز از بیرون نمای داخل کاملاً مشخص نبود، نور و دکوراسیون مورداستفاده فضا را تیره کرده بود، وارد کافه که شدم ابتدا هالهای از دود را دیدم. بر اساس اینکه متصدیان کافه و رستورانها باید تابلوی ممنوعیت سیگار را در معرض دید نصب کند به دنبال تابلو روی دیوار یا پیشخوان بودم اما چیزی پیدا نکردم، پیشخوان کافه را به دو قسمت تبدیل کرده بود، به دنبال یک میز برای نشستن بودم که دیدم روی میزهای یک سمت زیرسیگاریهایی هم قرارگرفته، در همین حین کافهدار جلو آمد و عذرخواهی کرد که این بخش برای سیگار کشیدن است و اگر سیگار نمیکشم سمت دیگر کافه را انتخاب کنم. یک میز و صندلی که روبروی سمت دیگر کافه (سیگاریها) بود نشستم. روی چند میز پسر و دختر جوان، میز کناری چند دختر جوان و یک میز هم دختر نوجوانی با روپوش مدرسه نشسته بودند. در فاصله 30دقیقهای که در کافه بودم یکی از دخترها 3 سیگار روشن کرد و پسر همراه او فقط 1 سیگار کشید، گروه دختران هم دو نفر پشتهم سیگار میکشیدند اما یکی از آنها سیگاری نکشید. دختر با روپوش مدرسه هم در حال نوشیدن بود اما بعد از رد شدن از کنار او یک فندک و یک نخ سیگار روی میزش دیدم که احتمالا بعد از اتمام نوشیدنی شروع به کشیدن آن میکرد.
از دود آنها ما هم کام میگیریم
از کافهدار پرسیدم اینجا دخترها بیشتر سیگار میکشند یا پسرها؟ «خندید و گفت دخترها اینجا مکان امنی است بهدوراز نگاه بقیه و فهمیدن خانوادهشان میتوانند اینجا سیگار بکشند و بروند، برخی از مشتریهایمان ثابت روزانه هستند میآیند یک چای یا نسکافه میخورند، چند نخ سیگار میکشند و میروند. تازه برخیشان که گروهی چند نفره میآیند آنقدر پشتهم سیگار میکشند که من سیگاری دیگر نمیتوانم نفس بکشم نمیدانم آنها از کجا اینقدر نفس دارند.»از او پرسیدم اذیت نمیشوید اینهمه دود اینجاست؟ خودتان سیگار نمیکشید؟ «جواب داد چرا خودم هم سیگاری هستم اما نه به این اندازه، آنقدر در این دودها نفس کشیدیم که دیگر نیاز نیست خودمان دود کنیم. از دود همینها کام میگیرم. سیگاری هم اگر نبودم باز باید با دود کنار میآمدم بخاطر شغلم.»
کافهها؛ بهانه سیگار کشیدن دختران
به سمت خیابان طالقانی رفتم. وارد که شدم بازهم روی همه میزها دخترها و پسرهایی که گروهی و تک نفره سیگار میکشیدند. پیش از هر چیزی کافهدار عذرخواهی کرد، گفت اینجا همه سیگاری هستند فکر کنم شما اذیت شوید. لحنشان طوری بود که عذرم را درجا خواست. بدون تعلل نگاهی به اطراف کردم تابلویی از ممنوعیت که ندیدم هیچ، مکانی را همانند کافه قبلی برای غیر سیگاریهای در نظر نگرفته بودند. بیرون آمدم و به سمت خیابان 16 آذر حرکت کردم. در این حدفاصل چند فرد سیگاری از کنارم عبور کردند اما هیچ واکنشی نشان ندادم و فقط از کنار آنها گذشتم، آدمهای دیگر هم که از کنارشان عبور میکردند بدون واکنش رد شدند.کافه واقع در خیابان 16آذر دوطبقه بود، کافهدار گفت اگر سیگار میکشید طبقه بالا، اگرنه همینجا را انتخاب کنید. صندوقدار کافه دختر جوانی بود، به شوخی به او گفتم خداروشکر باز شما یکجا برای ما باز کردید، برخی از کافهها که گفتند اگر سیگار نمیکشید بفرمایید بیرون. «خندید و گفت خب الان دیگه اکثر جوونها سیگار میکشند.مخصوصاً دخترها چون نمیتوانند بیرون آزادانه سیگار بکشند باز داخل کافهها راحتترند که دلی از عزا دربیارند.»
از او پرسیدم خودتان هم سیگار میکشید: «گفت: خب آنقدر سرمان اینجا شلوغ هست که وقت نمیکنم خیلی و چون پایین نباید سیگار بکشیم بعضی وقتها برای رفع خستگی یا بالا سیگار میکشم یا بیرون کافه، داخل کوچه که خیلی رفتوآمد نباشد یک نخی میکشم ولی زیاد نه.»
بیشتر درآمد کافه از سیگاریها تامین میشود
گفتم پس این قوانین ممنوعیت سیگار در مکان های مسقف را هیچ کافهای رعایت نمی کند؟ «گفت: بخش عمده درآمد ما به خاطر همین دختر پسرهای سیگاری است اینها بیشتر کافه میاند، به خاطر کشیدن سیگار هم که شده میاند و اینجا یکچیزی میخورند، اگر براشون فضای سیگار کشیدن مهیا نباشه نمیاند اصلاً برا همین الان دیگه اغلب کافهها چنین فضایی رو دارند.»اعتراض به دود سیگار؛ ممنوع
به دو دختر که در حال پایین آمدن از پلهها بودند گفتم، بالا سیگار میکشند فقط؟«گفت نه اگه پول باشه کلی خوراکی خوشمزه هم میشه خورد.» پرسیدم شما هم سیگار کشیدید؟ «گفت آره مشکلی داره، گفتم نه.» گفتم اگه بهتون بگم توی کافهها بهعنوان مکان عمومی سیگار ممنوع است و جریمه داره چیکار میکنید؟«خندیدند و یکی شون گفت همه جارو که گرفتید نمیذارید سیگار بکشیم با خیال راحت میخواید کافهها هم بگیرید.» گفتم نه سیگارتونو بکشید اما جایی که من غیرسیگاری اومدم استراحت کنم اما باید بوی سیگار رو تحمل کنم و ممنوع هم هست چی؟ «گفت من تنها که نیستم اینجا همه برای سیگار میاند وگرنه پولشون اضافه نکرده هر روز بیاند کافه، به من تنها هم نمیشه اعتراض کرد باید به میلیونها جوون که دوست دارند سیگار بکشند اما تو خیابون چپ چپ نگاهشون میکنند اعتراض یا همشون رو جریمه کنید چون دارند تفریح میکنند.»از کافه که بیرون زدم، در پارک لاله چند لحظه متوقف شدم آدمهای سیگاری در پارک هم زیاد بودند، شاید روزانه هزاران نفر سیگاری از کنار غیر سیگاریها رد میشوند و به تعداد انگشتان دست هم به آنها اعتراض نمیشود که در مکان عمومی و بر اساس رعایت حقوق شهروندی حق کشیدن سیگار ندارند. حتی متصدیان، کارفرمایان، و مسئولینی هم که موظف به تذکر، اعتراض دارند هم وظیفه خود را انجام نمیدهند. مثل متصدیان ایستگاه بیمه خط 4مترو (غرب به شرق) که روزانه صدها نفر قبل از وارد شدن به ایستگاه تند تند سیگار میکشند، ته سیگارهای خود را کنار نرده رها میکنند و تا گیتهای کارت بلیط بوی آن در تمام راهروها پیچیده است و هیچ کسی معترض نیست که نباید سیگار کشید.