نگاهی به حامیان فلسطین در عرصه ورزش
ورزشکارانی که مسئولان نمی بینند!
ورزش آوردگاهی است که توانسته اقدامات وحشیانه اسرائیل را در فلسطین اشغالی محکوم کند. ورزشکارانی از کشورهای مختلف با دین و آئین و نژاد متفاوت با مردم فلسطین، در مقابل نماینده ورزشی این رژیم بازی نمیکنند تا مخالفت خود را با رفتارهای غیر انسانی و اشغالگرانه نشان دهند.
شنیدن کلمه ورزش، نشاط و سرزندگی وجوانی وتحرک را برایمان تداعی می کند. اهمیت و نفوذ ورزش در میان مردم، سبب شده تا کشورهایی که از تحولات چشمگیر درحوزه های علمی و فناوری برخوردار نیستند، از آن بعنوان شاخصهای برای کشورشان درمجامع بین المللی یاد کنند. مانند برزیل، پایتخت فوتبال جهان که ستارههای بزرگی چون پله، رونالدو و نیمار را در آسمان فوتبال، به درخشش درآورده است.
از سوی دیگر ورزش، نهادی است که انسانها میتوانند با استفاده از استعداد و علاقمندیهای خود، در حوزههای گوناگون با کسب مهارتهای مختلف، به آمادگی ذهن و جسم خودشان بپردازند و با شرکت در رقابتهای میادین ورزشی، برای کسب موفقیت تلاش کنند. در حقیقت ورزش، عرصۀ بزرگ رقابتهای نفسگیر، بهمراه همدلی و تحکیم احساسات مردم است. هنگام برگزاری مسابقات، اسپانسرها سرمایهگزاری میکنند و تماشاچیان بلیط میخرند و تیمها به مصاف یکدیگر میروند تا مردم را با خود همسو کنند.
بازی سیاست در زمین ورزش
«پییر بوردیو» جامعه شناس هنر، «ورزش را امری اجتماعی میداند و تأکید میکند یک رویکرد اجتماعی، ترکیبی پویا از رویکردهای مختلف جامعهشناسی، انسانشناسی، روانشناسی، سیاسی و اقتصادی است. بنابراین ورزش که ظاهراً یک امر غیرسیاسی است ولی در واقع، میدان نزاعی با شکوه بر سر قدرت و شهرت است، درست مثل سیاست. سرمایه و پول را به گردش درمی آورد و منابع انسانی را به مردان سیاست نشان می دهد.»از سالهایی که ورزش به صنعتی پولساز تبدیل شده و میتواند حتی چرخ سیاست را به نفع کشورهای برنده به چرخش درآورد، زمان زیادی نمیگذرد. رابطه دوسویه ورزش و سیاست، موجب شده تا سیاست، راهبردهای ورزشی را تدوین و اجرا کند و ورزش همبستگی ملی و اقتدار سرمایههای انسانی را شکوفا کرده و مشارکت سیاسی را بالا ببرد.
«بوردیو» عقیده دارد که «مردم داوطلبانه وارد سازمانهای ورزشی میشوند و از طریق رقابت، خشونت خود را تخلیه میکنند. حکومتها نیز سازمانهای ورزشی را به رسمیت میشناسند؛ چرا که از طریق آنها میتوانند به بسیج و فتح تودهها دست یابند. پتانسیل قدرتی که در ورزش وجود دارد، سبب میشود که گروههای مختلف مانند احزاب سیاسی و سندیکاها، کلیساها و مراکز سرمایهداری وارد عرصه ورزش شوند.»
بنابراین دوراز ذهن نیست که بگوییم جغرافیای سیاسی کشورها و دیدگاه ملتها میتواند در انتخاب راه و روش ورزشکاران تاثیر بگذارد. شاید بتوان گفت که ورزش و سیاست، هر روز بیش از گذشته در حال تنیده شدن در یکدیگر هستند.
عدالت طلبان ورزشی
دکتر مصطفی ملکوتیان، استادیار علوم سیاسی دانشگاه تهران، درباره «نقش ورزشکاران در مبارزه با استعمار» میگوید:«ورزش به دلیل دارا بودن پتانسیل سیاسی و ارزشهای بیآلایش عدالتطلبانه، بارها توانسته در معرفی چهره استعمار و عاملین آن، ایفای نقش کند؛ مانند حرکتهای نمادین بسیاری که در طول تاریخ از سوی ورزشکاران صورت گرفته است.»
اعتراض «محمد علی کلی» قهرمان بوکس جهان، به جنگ آمریکا علیه ویتنام، جزءاولینهای تلفیق ورزش و سیاست است. او به نشانه مخالفت با جنگ به سربازی نرفت تا در مقابل مردم ویتنام قرار نگیرد و برای همین هم عنوان قهرمانی را از او گرفتند اما «کلی» توانست پیام سیاسی خود را به جهان برساند.
در المپیک ۱۹۷۶ مونترال، ورزشکاران به نژادپرستی اعتراض کردند و آفریقا «المپیک زشت» نام گرفت. زیرا 29 کشور آفریقایی خواستار محرومیت نیوزلند از حضور در آن دوره المپیک شدند اما وقتی پاسخ منفی شنیدند، بازیها را تحریم کردند.
نه! به بازی با اسرائیل
دهه های اخیر، ورزش شاهد اعتراض ورزشکاران به رژِیم اسرائیل به خاطر اقدامات وحشیانه آنها در فلسطین اشغالی بوده است. ورزشکارانی از کشورهای مختلف با دین و آئین و نژاد متفاوت با مردم فلسطین، که برای دفاع از آنها در مقابل نماینده ورزشی این رژیم بازی نمیکنند تا مخالفت خود را با رفتارهای غیر انسانی و اشغالگرانه نشان دهند.در این جا به دو نمونه از این واکنشها اشاره میکنیم: در جام جهانی ۲۰۱۴ تیم ملی فوتبال الجزایر در اعتراض به جنایات این رژیم، پاداش ۹ میلیون یورویی فیفا را برای کمک به مردم غزه، اهدا کرد .
«کریستیانو رونالدو» فوتبالی محبوب، در اعتراض به جنایات اسرائیل، بارها به دعوت سران عالیرتبه این رژیم برای بازدید از سرزمینهای اشغالی، جواب رد داد ولی با سفر به فلسطین، در بازسازی چند بیمارستان و جاده و تهیه موادغذایی مشارکت کرد.
بسیاری از ورزشکاران مسلمان و غیرمسلمان از رویارویی با صهیونیستها خودداری میکنند و این مقوله به ورزشکاران جمهوری اسلامی ایران اختصاص ندارد. ورزشکاران ایرانی تا امروز، بیش از 33 بار به دلیل حمایت از فلسطین و به رسمیت نشناختن اسرائیل از سوی ایران، مقابل ورزشکاران صهیونیستی قرار نگرفته اند.
این ورزشکاران با این تصمیم خود هزینه زیادی را در این خصوص پرداختند و از مزایای پیروزی محروم شدند. بررسی اوضاع این ورزشکاران نشان میدهد که آنها در داخل کشور هم در سایه بیتوجهی مسئولان، باید هزینههای زیادی را پرداخت کنند.
در سال 97 ورزشکاران رشتههای فوتبال، جودو، هندبال و شطرنج، آقایان صادق محرمی، سعید مولایی، محسن بابا صفری و آرین غلامی در برابر نماینده رژیم صهیونیستی بازی نکردند. صادق محرمی، بازیکن فوتبال تیم دیناموزاگب کرواسی، در مردادماه سال 97 در مرحله پلیآف رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا وقتی قرار شد تیمش در مقابل اسرائیل بازی کند، از لیست تیم خارج شد.
سعید ملایی جودوکاری که با آمادگی کامل در مسابقات بینالمللی گرند اسلم پاریس 2019 شرکت کرده بود، برای مواجه نشدن با جودوکار اسرائیلی، در مقابل حریف قزاق خود باخت و مدال طلا را از دست داد و به مدال برنز اکتفا کرد. ملایی اکنون بیتوجهی مسئولان ورزش گلایهمنداست. او میگوید: « اگر این بیتوجهیها ادامه داشتهباشد، قید جودوی ایران را میزنم و برای کشوری دیگری در آسیای میانه یا اروپا مبارزه کنم.»
آرین غلامی شطرنجباز 16 ساله کشورمان برای حمایت از مردم فلسطین، در مسابقات قهرمانی شطرنج جهان، با حریف صهیونیست بازی نکرد و از جایزه ۲۵ هزار دلاری گذشت. غلامی نیز در شرایطی به تهران برگشت که هیچیک از مسئولان ورزشی به استقبال او نرفتند و فقط جمعی از دانشجویان با حضور در فرودگاه از این ورزشکار و خانوادهاش تقدیر کردند.