رهایی در آخرین لحظه
هنگام دور شدن از محل انفجار پایم در باتلاق فرو رفت، هر کاری کردم پایم آزاد نشد. تا ثانیههایی دیگر انفجار رخ میداد و دهها تن خاک و دود به آسمان میرفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1397/12/11 ساعت 08:40

باید سریع دژ منفجر میشد تا آب از پشت دژ رها شده و تانکهای دشمن در آب و گل اسیر شوند تا جلوی پاتک تانکها گرفته شود. چاشنی را داخل مواد منفجره گذاشتم و فیتیله آن را آتش زدم، هنگام دور شدن از محل انفجار پایم در باتلاق فرو رفت، هر کاری کردم پایم آزاد نشد. تا ثانیههایی دیگر انفجار رخ میداد و دهها تن خاک و دود به آسمان میرفت.
در این لحظه بود که با همه خطرات آن برگشتم سمت محل انفجار، ثانیهای قبل از انفجار، چاشنی را از مواد جدا و در یک فرصت دیگر دژ را منهدم کردم.
منبع:ایسنا
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .