روایت زنانی که در کنار هم مادر بودن را تجربه می کنند؛
در این مکان ورود مادر بدون کودک ممنوع است
تعریف جامعه از یک مادر با فرزند کم سن و سال این است که به خاطر فرزندش یا باید خانه نشین شود و یا قید بودن در کنار فرزندش را بزند و تنها به اهداف و آرمانهای خود دست یابد اما محله مادرانه تمام این حدومرزها را از سر راه برداشته است و اتفاقاً برای حضور مادران در هر فعالیت اجتماعی، حضور کودکان را ضروری میداند.
در اطراف ما، مادران بچهداری هستند که خودشان را از حضور در محافل مختلف منع میکنند تا کودکشان برای دیگران ایجاد مزاحمت کند. این مادران دو راه بیشتر ندارند؛ یا باید مادر فداکار باشند و کنج خانه بنشینند تا به بچهها رسیدگی کنند، غذاهای مقوی برایشان درست کنند، هرروز ترگل و ور گلشان کنند و با مهربانی برایشان سایه امنیت و آرامش مطلق شوند تا آنها را از شر پریشانی و دربهدری مهدکودک نجات دهند یا اگر میخواهند بیست سال بعد از بزرگ شدن ظرفیتهای وجودیشان معطل نماند، دلشان را قرص کنند و بچههایشان را به دست یک مهد خوب بسپارند و خودشان در مسیر فعالیتهای اجتماعی و درس و دانشگاه قدم بردارند. اما هرکدام از این دو راه باعث نادیده گرفتن نقش مادری و زن در جامعه میشود؛ بهگونهای که یک زن باید خطی پررنگ، وسط وجود خود بکشد و بعضی خواستهها و دغدغهها را به نفع بعضی دیگر نادیده بگیرد. درواقع تعریف جامعه از یک مادر این است که به خاطر فرزندش یا باید گوشهنشین خانه شود و یا قید بودن در کنار فرزندش را بزند و تنها به اهداف و آرمانهای خود دست یابد اما مادرانه محله به عنواندبخشی از مجموعه مردم نهاد مادرانه این حد و مرزها را برداشته و سعی در ارائه الگویی برای اثر گذاری آگاهانه مادران در اجتماع دارد.
ما به بهانه روز مادر، به سراغ سعیده فیروزآبادی عضو هییت مدیره و شورای مؤسسین مجموعه مادرانه رفتیم.مادرانی که هفت سال است تصمیم گرفتهاند فقط بچههایشان را بزرگ نکنند، بلکه کنار بچههایشان بزرگ شوند.
ماجرای تشکیل مادرانه محله
هفت سال از زمانی که اولین بار اعضای گروه مادرانه دورهم جمع شدند میگذرد. آن روزها، چه چیزی این مادران را دورهم کشاند؟ آنها چه میخواستند که تنهایی نمیتوانستند به دست بیاورند؟خانم فیروزآبادی درباره تشکیل این مجموعه میگوید: « در سال 90 جمعی از دانشجویان که خودشان افراد اثرگذار اجتماعی بودند، تشکلی تشکیل دادند. آنها دیگر مادر شده بودند وسوالاتی در ذهن آنها ایجادشده بود که آیا ما به دلیل مادر شدن میزان فعالیتهایمان کم شده است یا اصلاً در نقش مادری احساس هویت نمیکنیم؟! درواقع این مادران احساس کردند که مثل سابق امکان فعالیت اجتماعی را ندارند؛ این مسئله باعث شد تا آنها جلساتی را تشکیل دهند تا هم تأثیرگذاری اجتماعی خود را حفظ کنند و هم یکدیگر را در مادری کردن و انجام کارهای جمعی تقویت کنند. جلسات این گروه هر دو هفته یکبار در خانهیکی از دوستان انجام میشد و افراد مکلف به انجام کارهای تشکیلات اجرایی بودند. این دیدارها و جلسات تنها برای خوشگذرانی و رفع خستگی نبود بلکه هدف این بود تا آنها از هم چیزهایی یاد بگیرند و با مادر شدن یادشان بماند که قرار نیست دغدغههای اجتماعی و فرهنگی سابق را کنار بگذارند.»
جامعه دوست مادر نیست!
مادر فعال اجتماعی در جامعه امروز بدون فرزندش در نظر گرفته شده است؛ مادرانه محله نگاهی ایجابی به این مسئله دارد که مگر می شود یک مادر از کودکش جدا شود؟!مادران این مجموعه برای انجام فعالیت های اجتماعی با کودک، دیدارهای مادرانه را تشکیل دادند اما آنها در مسیر راه با موانعی روبرو شدند که احساس کردند ساختارهای جامعه، دوست مادر نیست! همانگونه که فیروزآبادی اشاره میکند: «یک مادر بعد از بچهدار شدن منتظر است تا از این دوران خلاص شود تا دوباره به دوران آزادی قبل از بچهداری برگردد چراکه جامعه کمککننده این مادر نیست که اثرگذاری اجتماعی خود را داشته باشد. امروزه یک مادر حتی درراه رفتن در خیابانهای شهر، حمل کالسکه، نبودن امکانات لازم در وسایل حملونقل عمومی، نبودن تعویض پوشک بچه یا شیردهی و حضور در مساجد و اعتکافها و... با موانعی مواجه است. چه برسد به آنکه یک مادر بخواهد در دانشگاه یا موسسه و سازمانی همراه با کودکش حضورداشته باشد؛ واقعاً ساختارهای جامعه پذیرای حضور مادر با فرزندش نیست.نگاه ما به زن اینگونه است که در عین اینکه اولویت فرزند و خانوادهاش را حفظ میکند اما همچنان اثرگذاری اجتماعی خود را دارد؛ ما در این مسیر کارها و گردهماییهایی را انجام دادیم و با تعداد زیادی از مادران در تهران و شهرستانهای دیگر مثل مشهد، قم، اصفهان و کرمان فعالانه وارد عمل شدیم و ساختاری را ساختیم که در آن مادر به همراه فرزندش فعالیت اجتماعی داشته باشد.»
در جلسات ما غذای تجملاتی ممنوع است
این مادران برای اثرگذاری اجتماعی در جامعه دست به اقداماتی زدند تا نشان دهند که میتوان باوجود داشتن فرزند کوچک هم آزادی داشت و در فعالیت های گوناگون شرکت کرد. چنانچه فیروزآبادی در این مورد میگوید: « برای آشنایی با دوستانی که در گروه مجازی مادرانه عضو هستند دو ماه یک بار گردهمایی برگزار میکنیم. گردهمایی برای یمن در تهران و تجمع برای میانمار در مشهد از همین قبیل جلسات است. تا هم ما بهتر این کشورهای مظلوم را بشناسیم و هم باهم برای استقامت همه مظلومین مبارز دعا کنیم. یکی از نکات قابل توجه برای حضور در این گردهمایی ها و جلسات دورهمی داشتن سادگی در نوع غذا و پوشش مادر و فرزند است.همچنین ما گردهمایی اقتصاد مقاومتی را در دو مدل برگزار کردیم؛ یک بار با حضور استاد و طرح بحث کلان و بار دیگر به صورت حلقه بحث مادران که نقش ما بهعنوان یک زن و مادر نسبت به اقتصاد مقاومتی چیست؛ نکته مهم این است که ما در تمام این گردهماییها و جلسات همراه با حضور کودکانمان شرکت و از این طرق خود را به حلقههای فعال اجتماعی جامعه متصل میکنیم و درعینحال هم از آن اولویتهای خود که فرزند و خانوادهمان است، دست برنمیداریم. پذیرفتن این شرایط، یک مادر با اعصاب و آدمهای توجیهی میخواهد که بدانند شما با فرزندتان در هرجایی جایگاهی دارید مثلاً ما جلسهای داشتیم که نیم ساعت بچه را تاب میدادیم و استاد هم درسش را ارائه میکرد؛ بهزعم خیلیها این شرایط دشواروعجیب است اما ما باید به این وضعیت تن دهیم ضمن اینکه ما این مسیر را اتفاقی خوشایند در مسیر ترویج گفتمان فرزند آوری میدانیم.مادرانه، تلاش ما است برای آفریدن مسیر خودمان به نفع مادری و به نفع تمام دغدغهها و آرمانها و افقهای بزرگ پیش رویمان.»
بیشتر بخوانید
مادر شاغل، مادر خانهدارچطور یک مادر خانهدار موثر باشم؟چند روش ساده و کاربردی که از شما مادر بهتری می سازد