شکست استارتاپهای ایرانی
معمولا این سوال مطرح میشود که چرا استارتاپهایی که در ایران شکل میگیرند پس از مدتی دچار تزلزل شده و شاهد خبرهایی مبنی بر تعدیل نیرو یا کلا تعطیلی این کمپانیهای تازه تاسیس در ایران هستیم؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1397/12/06 ساعت 08:43
یک تیم استارتاپی، یک بنگاه اقتصادی تلقی میشود که این بنگاه اقتصادی هدفش ارائه راهکارهای مفید و پیشرفته برای برطرف کردن مشکلات موجود در نقاط کلیدی است که به عنوان پاشنهآشیل راهحلهای موجود شناخته شده است. قطعا شاخص موفقیت و ادامه حیات این بنگاه اقتصادی یا استارتاپ سودآوری آن است. تا زمانی که این سودآوری در میانمدت و بلندمدت ادامه داشته باشد و با گسترش نیروی کار فعال در آن، از شکل و شمایل استارتاپ خارج شده و تبدیل به شرکت و بنگاه اقتصادی بزرگی شود.
همانطور که در کشورهایی مانند آمریکا استارتاپهایی مانند اوبر در زمینه حملونقل و آکیلوس که با معرفی واقعیت مجازی در قالب هدستهای متصل به کامپیوتر مطرح شد و بعدا به فیسبوک که زمانی خود یک استارتاپ به شمار میرفت، پیوست. اما در ایران خبر موفقیت یک استارتاپ کمتر به گوش خورده و حتی نگرانیهایی از سوی بسیاری از افراد و کارشناسان بخاطر تعدیل نیروی استارتاپهایی مانند بامیلو ابراز شده است.
البته تعدیل نیرو را نباید به معنی تعطیلی کامل این نوع بنگاه اقتصادی تلقی کرد. اما به هر حال مسالهای بوده که هشداربرانگیز است. قطعا فضای اقتصادی و محیط کسبوکار بر فعالیت بنگاههای نوپای اقتصادی یا استارتاپها تاثیرگذار است. عوامل تهدیدکننده سودآوری این نوع بنگاهها از بسیاری از ویژگیهای اقتصاد ایران تاثیر میگیرد تا ن آنکه ایده، دانش و توانمندی فعالیت استارتاپی در ایران ضعیف باشد. بخصوص که اخیرا همایشهای بزرگی در سطح ملی برگزار شده که افراد جوان با ایدهها، اهداف و انگیزههای بالای سودآوری شرکت میکنند. به عنوان مثال در اینگونه همایشها تلاش میشود زیرساختهای شهر هوشمند با شناسایی ایدهها، ابتکارات و موانع موجود فراهم شود. تعدد ایدهها و افراد فعال در این زمینه بسیار بالاست. اما کمتر استارتاپی موفق به عملی شدن آن در ایران را داشته است.
شاید گفته شود که نگاه بسیار بدبینانهای است که شنیدن خبر موفقیت یک استارتاپ نوپا یا فعالیت اقتصادی در اقتصاد ایران عجیب به نظر میرسد تا خبر عدم موفقیتهایش.
استارتاپهایی از جمله بامیلو و دیجیکالا هم که جسارت ورود به بازار کار ایران و محیط اقتصای ایران را داشتهاند، آنطور که معلوم است با موانع بزرگی مواجهاند. مهمترین مسالهای که میتوان در رابطه با عدم موفقیت استارتاپها یا فعالیت بنگاههای اقتصادی خصوصی در ایران مرتبط دانست، بحث وجود هزینههای معاملاتی بالا است. هزینههای معاملاتی به تعبیری ساده همان میزان هزینهای است که فرد در یک معامله برای سنجش میزان صداقت و وفاداری فرد دیگر متحمل میشود. این هزینه معاملاتی در ایران بسیار بالا است.
در مورد کمپانیهای اقتصادی در کشور آمریکا گفته میشود که در دسترس بودن فناوری یا محصولات خود این کمپانیها عامل مهمی در موفقیت و رشدشان در کسب درآمدهای چندین میلیون دلاری آنها بوده است. دسترسی ۹۸ درصد از مردم به اینترنت منجر شده تا موفقیت فناوریها و محصولات مبتنی بر اینترنت تا حدودی تضمین شود. در ایران برای اینکه اعتمادی به بک استارتاپ از سوی مردم جلب شود، بسیار زمانبر است و به راحتی صورت نمیپذیرد.
بسیاری از کسبوکارهای اینترنتی در فضای مجازی مانند تلگرام و اینستاگرام صورت گرفته که میتواند اقدام مثبتی تلقی شود. اما وجه منفی آن این است که هیچ کدام قادر نیستند با یک کسبوکار اینترنتی در یک کشور پیشرفته و توسعهیافته با هزینه معاملاتی پایین به رقابت بپردازند. این قضیه یکی از علل ناکامی فعالیتهای کسبوکار در ایران است که البته تاثیرگذاری بالایی دارد.
به واقع باید گفت معاملات موفق در ایران شخصی و محدود است و ریسک معاملات غیرشخصی در ایران بسیار بالاست. شاید گفته شود که نگاه بسیار بدبینانهای است که شنیدن خبر موفقیت یک استارتاپ نوپا یا فعالیت اقتصادی در اقتصاد ایران عجیب به نظر میرسد تا خبر عدم موفقیتهایش. به عبارت دیگر موفقیت کسبوکار از جمله استارتاپها در ایران مانند شرط لبه چاقو است.
در واقع شرط موفقیت و پایداری فعالیتهای اقتصادی وابسته به پارامترهایی است که مقدار آنها خارج از مدل کسبوکار تعیین میشود و اقتصاد روی لبه تیغ است. یعنی بصورت خیلی اتفاقی و شانسی شرایط مطلوب برقرار میشود. در حالی که این نتیجهگیری بسیار دور از واقعیت است. قطعا تاثیر این شکستها در بنگاههای اقتصادی نوپا از جمله استارتاپها که افراد با تخصصهای بالا در آن به فعالیت میپردازند، بر نرخ اشتغال و بیکاری تاثیرگذار است و ناامیدی از فعالیت در بنگاههای اقتصادی در ایران منجر به خروج سرمایههای انسانی از کشور میشود.
منبع: تجارت نیوز
همانطور که در کشورهایی مانند آمریکا استارتاپهایی مانند اوبر در زمینه حملونقل و آکیلوس که با معرفی واقعیت مجازی در قالب هدستهای متصل به کامپیوتر مطرح شد و بعدا به فیسبوک که زمانی خود یک استارتاپ به شمار میرفت، پیوست. اما در ایران خبر موفقیت یک استارتاپ کمتر به گوش خورده و حتی نگرانیهایی از سوی بسیاری از افراد و کارشناسان بخاطر تعدیل نیروی استارتاپهایی مانند بامیلو ابراز شده است.
البته تعدیل نیرو را نباید به معنی تعطیلی کامل این نوع بنگاه اقتصادی تلقی کرد. اما به هر حال مسالهای بوده که هشداربرانگیز است. قطعا فضای اقتصادی و محیط کسبوکار بر فعالیت بنگاههای نوپای اقتصادی یا استارتاپها تاثیرگذار است. عوامل تهدیدکننده سودآوری این نوع بنگاهها از بسیاری از ویژگیهای اقتصاد ایران تاثیر میگیرد تا ن آنکه ایده، دانش و توانمندی فعالیت استارتاپی در ایران ضعیف باشد. بخصوص که اخیرا همایشهای بزرگی در سطح ملی برگزار شده که افراد جوان با ایدهها، اهداف و انگیزههای بالای سودآوری شرکت میکنند. به عنوان مثال در اینگونه همایشها تلاش میشود زیرساختهای شهر هوشمند با شناسایی ایدهها، ابتکارات و موانع موجود فراهم شود. تعدد ایدهها و افراد فعال در این زمینه بسیار بالاست. اما کمتر استارتاپی موفق به عملی شدن آن در ایران را داشته است.
شاید گفته شود که نگاه بسیار بدبینانهای است که شنیدن خبر موفقیت یک استارتاپ نوپا یا فعالیت اقتصادی در اقتصاد ایران عجیب به نظر میرسد تا خبر عدم موفقیتهایش.
استارتاپهایی از جمله بامیلو و دیجیکالا هم که جسارت ورود به بازار کار ایران و محیط اقتصای ایران را داشتهاند، آنطور که معلوم است با موانع بزرگی مواجهاند. مهمترین مسالهای که میتوان در رابطه با عدم موفقیت استارتاپها یا فعالیت بنگاههای اقتصادی خصوصی در ایران مرتبط دانست، بحث وجود هزینههای معاملاتی بالا است. هزینههای معاملاتی به تعبیری ساده همان میزان هزینهای است که فرد در یک معامله برای سنجش میزان صداقت و وفاداری فرد دیگر متحمل میشود. این هزینه معاملاتی در ایران بسیار بالا است.
در مورد کمپانیهای اقتصادی در کشور آمریکا گفته میشود که در دسترس بودن فناوری یا محصولات خود این کمپانیها عامل مهمی در موفقیت و رشدشان در کسب درآمدهای چندین میلیون دلاری آنها بوده است. دسترسی ۹۸ درصد از مردم به اینترنت منجر شده تا موفقیت فناوریها و محصولات مبتنی بر اینترنت تا حدودی تضمین شود. در ایران برای اینکه اعتمادی به بک استارتاپ از سوی مردم جلب شود، بسیار زمانبر است و به راحتی صورت نمیپذیرد.
بسیاری از کسبوکارهای اینترنتی در فضای مجازی مانند تلگرام و اینستاگرام صورت گرفته که میتواند اقدام مثبتی تلقی شود. اما وجه منفی آن این است که هیچ کدام قادر نیستند با یک کسبوکار اینترنتی در یک کشور پیشرفته و توسعهیافته با هزینه معاملاتی پایین به رقابت بپردازند. این قضیه یکی از علل ناکامی فعالیتهای کسبوکار در ایران است که البته تاثیرگذاری بالایی دارد.
به واقع باید گفت معاملات موفق در ایران شخصی و محدود است و ریسک معاملات غیرشخصی در ایران بسیار بالاست. شاید گفته شود که نگاه بسیار بدبینانهای است که شنیدن خبر موفقیت یک استارتاپ نوپا یا فعالیت اقتصادی در اقتصاد ایران عجیب به نظر میرسد تا خبر عدم موفقیتهایش. به عبارت دیگر موفقیت کسبوکار از جمله استارتاپها در ایران مانند شرط لبه چاقو است.
در واقع شرط موفقیت و پایداری فعالیتهای اقتصادی وابسته به پارامترهایی است که مقدار آنها خارج از مدل کسبوکار تعیین میشود و اقتصاد روی لبه تیغ است. یعنی بصورت خیلی اتفاقی و شانسی شرایط مطلوب برقرار میشود. در حالی که این نتیجهگیری بسیار دور از واقعیت است. قطعا تاثیر این شکستها در بنگاههای اقتصادی نوپا از جمله استارتاپها که افراد با تخصصهای بالا در آن به فعالیت میپردازند، بر نرخ اشتغال و بیکاری تاثیرگذار است و ناامیدی از فعالیت در بنگاههای اقتصادی در ایران منجر به خروج سرمایههای انسانی از کشور میشود.
منبع: تجارت نیوز
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .