تبیان، دستیار زندگی

«کابوسی‌ها» وارد کتابفروشی‌ها شدند

رمان وحشت «کابوسی‌ها» نوشته دن پابلوکی با ترجمه مهرداد مهدویان توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمان «کابوسی‌ها»


رمان وحشت «کابوسی‌ها» نوشته دن پابلوکی به‌تازگی با ترجمه مهرداد مهدویان توسط نشر پیدایش منتشر و راهی بازار نشر شده است.

داستان این رمان درباره دو نوجوان به نام‌های ابیگیل و تیموتی است که در یک پروژه مدرسه‌ای با هم همکلاس شده‌اند. تیموتی رازی در سینه دارد که باعث می‌شود شب‌ها کابوس ببیند. ابیگیل هم مشکلی شبیه به تیموتی دارد، با این تفاوت که کابوس‌ها در بیداری سراغش می‌آیند...

حالا در همکاری پروژه مدرسه، ابیگیل و تیموتی نمی‌دانند گذشته ابیگیل است که باعث شده نفرینی گریبان هر دوشان را بگیرد. این نفرین در خواب و بیداری راحت‌شان نمی‌گذارد. ترس و وحشت این دو از شروع ماجراست. اما آن‌ها باید در ادامه داستان، منبع این نفرین را پیدا و نابودش کنند تا دیگر کابوس نبینند. اما قیمتی که باید برای این کار بپردازند، مهم است...

رمان «کابوسی‌ها» در ۴۹ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

تیموتی نگاهی به ابیگیل کرد ولی هیچ حرف هوشمندانه‌ای به ذهنش نرسید. او پیش‌بینی نمی‌کرد تا این مرحله پیش بروند.

ابیگیل گفت: «پدرتان! شما چقدر او را می‌شناختید؟»

جک به اجاق تکیه زد و یکراست به آنها خیره شد. گفت: «فکر کنم همان‌قدر که یک پسر پدرش را می‌شناسد.»

وقتی ابیگیل فورا جواب نداد ادامه داد: «فکر می‌کنم بدانم این قضیه از کجا آب می‌خورد.»

تیموتی پرسید: «می‌دانید؟»

جک به سادگی گفت: «شما احتمالا داستان‌های قدیمی را شنیده‌اید و حالا می‌خواهید بدانید که واقعیت دارند یا نه.»

ابیگیل گفت‌: «داستان‌های قدیمی؟»

جک گفت: «مردم این شهر خیلی سعی کردند این افسانه‌ را از اذهان عمومی پاک کنند، چه بد چه خوب. سال‌های زیادی است که از من سوال‌هایی می‌پرسند. ولی با کمال صداقت می‌گویم وقتی پای پدرم وسط می‌آید حرفی برای گفتن ندارم. من فقط نظر خودم را می‌گویم و آن این است که پدر من مرد خوبی بود... با تمام مدارک.»

بعد لبخندی زد و ادامه داد: «این داستان من است و حاضر هم نیستم ازش کوتاه بیایم.»

جک طوری صحبت می‌کرد که تیموتی را یاد کسی می‌انداخت که انگار از روی یک دست نوشته می‌خواند، مثل کسی که حرف‌های خودش را هم باور ندارد.

تیموتی پرسید: «چند وقت است شما اینجا زندگی می‌کنید؟‌ من فکر می‌کردم این خانه خالی است.»

این کتاب ۴۰۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۲ هزار تومان منتشر شده است.

منبع: مهر