سال 1398 را اینگونه آغاز کنید
برای 360 روز آینده برنامهریزی کنید
یک سال از همه اتفاقاتی که در زندگیتان افتاد گذشت و اکنون 360 روز جدید را پیش رو دارید باید بدانید برای روزها، هفتهها و ماههای پیش رو چه اهداف و برنامهای را دارید.
بسیاری از افراد شروع یک برنامه و قرار گرفتن در مسیرهای تازه را به آینده موکول میکنند. برههای از زمان که میتواند شنبه همین هفته، اول ماه، پس از پایان یک سال تحصیلی و پروژه کاری و از همه مهمتر آغاز سال جدید باشد.
در این میان برای اغلب ما فرا رسیدن سال نو بهترین زمان برای تعیین اهداف و برنامهریزی در سال جدید است. فارغ از آنکه تا چه اندازه دستیابی به این اهداف و اجرای برنامهها ممکن باشد، نفس برنامهریزی کردن برای سال جدید امری مثبت و سازنده محسوب میشود. در عین حال یک برنامهریزی منسجم و عاقلانه، متناسب با تواناییها و موقعیتها میتواند در کسب موفقیت و بهبود کیفیت زندگی هر یک از ما بیش از آنچه که فکر میکنیم تاثیرگذار باشد.
پیش از هر چیز در نظر داشته باشید برنامهریزی برای خود و خانوادهتان امری زمانبر و نیازمند صرف انرژی است. بنابراین قبل از شروع برنامهریزی در نظر بگیرید که اگر قرار است سالی پربار در پیش رو داشته باشید، نیاز به برنامهای جامع و لازم الاجرا خواهید داشت. برنامهای که باید دقیق و اصولی نگاشته شود تا اجرای آن نیز ممکن باشد و بعد از گذشت چند روز گرد فراموشی بر آن ننشیند.
گام اول: جمعبندی از سال گذشته داشته باشید
با وجود آنکه اغلب افراد از این مرحله غافل میشوند، گام اول در واقع مهمترین مرحله محسوب میشود. چرا که هیچ برنامهای بدون برآورد وضعیت و ارزیابی از شرایط موجود محقق نخواهد شد؛ از این رو پیش از شروع تدوین هر برنامهای برای سال جدید بهتر است که نگاهی به سالی که گذشت بیندازید. در نظر بگیرید که چند درصد از اهداف سال گذشتهتان محقق شد و کدام یک از آنها با شکست مواجه شد. این کار باعث میشود نقاط ضعف، تواناییها، تاثیر برنامهریزی سال گذشته و راههای بهبود وضعیت موجود را بشناسید و در برنامهریزی سال جدید آنها را لحاظ کنید.با این کار خواهید یافت، بسیاری از ما برای سال جدید برنامههای بلندپروازانهای طرح میکنیم که رسیدن به آن در یک سال و با امکانات و موقعیت اقتصادی و اجتماعی و شخصی ما امکانپذیر نیست. بیشتر اهدافی که در سال گذشته کسب نشدهاند را نیز همین دسته از برنامههای بلندپروازانه تشکیل میدهند. در نظر داشته باشید این مسئله نباید منجر به دلسردی و پاک کردن صورت مسئله و به کلی کنار گذاشتن برنامهریزی شود؛ چراکه همین برنامهها میتوانند با تقسیم شدن به اجزای کوچکتر و داشتن نگاهی معقول و واقعبینانه به واقعیت تبدیل شوند. از این رو جمعبندی کارهای انجام شده در سال گذشته، جلوگیری از تکرار اشتباه پیش از شروع برنامهریزی برای سال جدید ضروری است.
گام دوم: خواستههای قلبیتان را بنویسید
بسیاری از روانشناسان معتقدند که آرزوها دستیافتنی نیستند بلکه این اهداف هستند که به واقعیت تبدیل میشوند. اما آرزوها همواره موتور محرکه زندگی ما محسوب شده و انرژی لازم را برای شروع کارها فراهم میآورند و میتوان آنها را تبدیل به اهدافی قابل دسترسی کرد. چیزهایی که عمیقا میخواهیم قویترین انگیزههای ما را تشکیل میدهند و بدون آنها حتی عاقلانهترین و دقیقترین برنامهها نیز ممکن نخواهد شد.در گام دوم پس از نوشتن سرفصلهای آرزوهایی که همیشه داشتهاید شروع به تحقیق کنید که برای دستیابی به این آرزوها چه وسایل و شرایطی لازم است؟ هر یک از این وسایل و شرایط میتواند اهداف سال آینده شما را تشکیل دهد. در نظر داشته باشید که باید دلیل و چرایی آرزوهای خود را بدانید. بسیاری از افراد بی آنکه هیچ توجیهی برای آرزوها و اهداف خود داشته باشند گاهی از روی عادت و گاهی از روی مقایسه خود و دیگران آرزوهایی را در سر میپرورانند که حتی در صورت رسیدن به آن خواستهها احساس رضایت و موفقیت نمیکنند. وقتی فرد چرایی کاری را پذیرفته باشد با چگونگی اجرای آن کنار خواهد آمد.
گام سوم: تقسیم و اولویت بندی اهداف
بعد از تعیین مسیر و دیدگاه کلیتان نسبت به آینده با نوشتن آرزوهایتان باید آنها را به اهدافی دستیافتنی تبدیل کرده و سپس بر مبنای اهمیتشان اولویتبندی کنید. در این تقسیمبندی حتما باید بازه زمانی یا فرصتی را در نظر بگیرید تا مشخص شود که هر یک از این اهداف تا کی باید محقق شوند. این کار باعث میشود از تنبلی و سهلانگاری فاصله بگیرید.بر مبنای رویدادهای بزرگ زندگیتان، شروع و اتمام پروژههای معمول همچون شروع و پایان سال تحصیلی فرزندان، ساعات کاری و ... در نظر بگیرید که چند روز در هفته یا ماه را باید برای رسیدن به اهدافتان اختصاص دهید. افراد معمولا در تعیین هدف و حتی تبیین آن مشکلی ندارند ولی چون تعیین زمان کافی برای رسیدن به هدفشان را به درستی در نظر نمیگیرند، به موفقیت نمیرسند.
هدفها باید بر اساس اضطرار و اهمیتشان طبقهبندی شوند. در این صورت در شرایطی که از میان اهدافتان مجبور به انتخاب شوید اهداف اصلیتان قربانی هدفهای فرعی نمیشوند. در این صورت، اگر به هر دلیلی قسمتی از برنامه ریزی انجام شود، افراد مطمئن هستند که برنامههای اصلیشان با موفقیت انجام شده است.
گام چهارم: انعطاف داشته باشید
یکی از مهمترین مواردی که همواره مورد غفلت قرار میگیرد باز بودن برنامهها نسبت به تغییرات و اتفاقات ناگهانی است. نگاه صفر و صدی به به برنامهریزی منجر میشود که با انجام نشدن یکی از برنامهها باقی آنها نیز با شکست مواجه شود. همواره برای خود زمانهایی را در نظر بگیرید که قرار است با مشکلات غیر منتظرهای دست و پنجه نرم و کنید و بارها و بارها در راه رسیدن به اهدافتان در دام افسردگی بیفتید. در نظر داشته باشید عقب ماندن از برنامهها و پیش و پس شدن آنها امری کاملا طبیعی است و برای هرکسی ممکن است اتفاق بیفتد.یکی از بهترین راهها برای حل این مشکل این است که در طول هر ماه و یا در انتهای هر فصل روزهایی را برای انجام برنامههای عقب مانده و یا حل مسائل جدید در نظر بگیرید.
گام پنجم: ارزیابی
با اجرای گام اول متوجه خواهید شد که بسیاری از برنامههایی که سال قبل در نظر داشتیم را تنها در همان یکی دو ماه اول پیگیری کرده و به مرور آنها را به فراموشی سپردهایم. از این رو در برنامهریزی بلند مدت لازم است که هر ماه و یا در انتهای هر فصل زمانی را به ارزیابی خود وکارهایی که انجام دادهایم بپردازیم. اینکه در یک روز 365 برنامه برای سال آینده بریزیم تضمینی برای اجرای آن نیست. بلکه لازم است هرچند وقت یک بار نگاهی به سر فصلهای کلی، اولویتها و خلاهای موجود در این برنامه بیندازیم. گاهی لازم است مسیر حود را از میانه راه تغییر دهیم و گاهی نیز مواردی همچون ازدواج و فرزند دار شدن مسیر زندگی و برنامههایمان را به کلی تغییر میدهند که برایمان بسیار بسیار بیش از تمام برنامههایی که در ابتدای سال داشتیم ارزشمندند. در نظر داشته باشید رسیدن به اهداف و برنامهریزی راهی برای جلوگیری از تنبلی، پوچی و افتادن در دام روزمرگی و از همه مهمتر داشتن رضایت از زندگی و رسیدن به خوشبختی واقعی است.بیشتر بخوانید