تبیان، دستیار زندگی

مرگ تدریجی یک تاریخ

مرگ اسطوره حیات دیکتاتورفیلم

آموزش صحیح تاریخ امری ارزشمند است که موجب شکل‌گیری هویت هوشمند در میان مردم یک کشور می‌شود. این آموزش، آداب و سنت‌های اصیل را به نسل‌های جدید منتقل می‌کند و آنان را نسبت به نقاط ضعف گذشته و عدم ابتلا به آن آگاه می‌کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
هویت
بسیاری از نشانه‌های رفتاری و واکنش‌های اجتماعی سیاسی افکار عمومی نشان از ضعیف شدن آگاهی تاریخی ما به‌ویژه در بخشی از نسل جدید دارد. آگاهی که با انحراف و کم‌کاری‌های داخلی، هویت ایرانی را باور نمی‌کند و ایران را جای خوبی برای زندگی نخواهند یافت.

"در همین قحطی نیز بود كه نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و كنار كوچه و بازار هیزم‏ وار بر روی هم انباشته شده، کفن‌ودفن آن‌ها میسر نمی‏گردید و قیمت گندم از خرواری 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتكران آن‌ها حاضر به فروش نمی‏شدند." (1)

قتل عام ایرانیان در قحطی (1296- 1298)، ماجرای ترور 17 هزار نفر از ایرانیان، مرگ ده‌ها انسان بر اثر تحریم دارویی و صدها داستان و روایت دیگر از ماجرای خیانت‌های کشورهای غربی به مردم ایران وجود دارد اما با این حال در برخی از کوچه‌پس‌کوچه‌ها صحبت از خدمات رژیم مستبد گذشته، شعار «رضا شاه روحت شاد» و... شنیده می‌شود؛ سؤال اینجا است چه می‌شود که مردم چشم خود را بر تجربه تاریخی بسته و عبرت نمی‌گیرند.

کتاب تاریخ با بیان طوطی‌وار دستاوردهای سلسله‌های پادشاهی و حوادث سیاسی اجتماعی نه‌تنها جذابیت روایی ندارد بلکه هیچ‌گونه بینش و منطق تحلیلی خاصی به مخاطبان نمی‌دهند.



هویت و تاریخ

قبل از پاسخ به این سؤال نیاز است تا کمی درباره اهمیت تاریخ صحبت کنیم. همه ما شنیده‌ایم که باید از تاریخ پند گرفت، تاریخ تجربه‌ای است که ما با آگاهی و تأمل در آن می‌بایست از تکرار تجربیات تلخ بر حذر بوده و از نکات مثبت برای تقویت استفاده کنیم. درواقع تاریخ یکی از اصول اساسی شکل دهنده هویت است و ارتباط تنگاتنگ با آن دارد. ملتی که تاریخ گذشته خود را نداند نمی‌تواند هویت خود را حفظ کند، فرهنگش را ارتقا داده و سرزمین و سنت خود را از گزند حوادث مصون بدارد.

ملتی که تاریخ خود و البته دیگران را نداند در خودشناسی به مشکل می‌رسد و ملتی که از خودشناسی تهی باشد نمی‌تواند مسیر آینده را برای پیشرفت هموار کند.

تاریخ و نقش آن در شکل‌گیری هویت تا آنجا مهم است که تحریف آن می‌تواند زمینه‌ساز تحریف هویت، فرهنگ و آینده یک ملت شود که تحت سلطه دولت‌های قدرت‌طلب قرار گرفتن را به دنبال دارد.

پای لنگ آموزش تاریخ

آموزش صحیح تاریخ امری ارزشمند است که موجب شکل‌گیری هویت هوشمند در میان مردم یک کشور می‌شود. این آموزش، آداب و سنت‌های اصیل را به نسل‌های جدید منتقل می‌کند و آنان را نسبت به نقاط ضعف گذشته و عدم ابتلا به آن آگاه می‌کند. حال اگر نسبت به این آموزش ساده‌انگاری شود زمینه ظهور و بروز ضعف آگاهی تاریخی، بحران هویت ملی و به‌تبع آن، از هم گسیختگی اجتماعی  پیدا می‌شود.

متأسفانه رویکرد آموزش تاریخ در دوران مدرسه و آموزش عالی این مهم را به‌صورت درسی حوصله سربَر، غیر جذاب و غیرکاربردی برای نسل جدید شکل داده است که صرفاً به درد کسب نمره و معدل بهتر می‌خورد!

 


کتاب تاریخ با بیان طوطی‌وار دستاوردهای سلسله‌های پادشاهی و حوادث سیاسی اجتماعی نه‌تنها جذابیت روایی ندارد بلکه هیچ‌گونه بینش و منطق تحلیلی خاصی به مخاطبان نمی‌دهند، علاوه بر این با تکیه بر نقاط ضعف گذشتگان برای عبرت‌آموزی از بیان نقاط قوت تمدن ایرانی اسلامی برای درس‌آموزی عقیم است.

در کنار این نکات، قرار گرفتن نقاط طلایی تاریخ معاصر در دوران متوسطه دوم و بحبوحه امتحان نهایی و کنکور عملاً  انتقال تجربه تاریخی و نکات عبرت‌آموز این برهه را به حاشیه رانده و عملاً دست مربیان را در آموزش درست می‌بندد.

نسلی که مواجهه مستقیم و واضحی از دوران بی‌کفایتی، خفقان و دیکتاتوری گذشتگان ندارد به‌راحتی معنای دیکتاتور را کاریکاتوری می‌فهمد و آن را به اشتباه مصداق‌سازی می‌کنند.



همه این عوامل در کنار ضعف رسانه‌های داخلی در آگاهی بخشی و تکمیل حافظه تاریخی ملت که به دلایل گوناگون چون کم‌کاری‌ها، نگاه نادرست به اهمیت تاریخ آموزی، بدسلیقگی، ترس‌های نابجا و سانسور شکل می‌گیرد، زمینه‌ساز شکل‌گیری ضعف آگاهی تاریخی و سو استفاده رسانه‌های معاند در پر کردن این خلأ با روایت‌های خود می‌شود. تلاشی که با پیام سازی حرفه‌ای، تاریخ را همگام با اعتبار زایی برای خود و بی‌اعتبار کردن منابع مرجع بازنمایی می‌کند.

تحریفی که پازل دشمن را برای استحاله هویت انقلابی مردم ایران که حاوی اخلاق‌مداری، استقلال‌طلبی و ظلم‌ستیزی است تکمیل می‌کند. نتیجه این زنجیره که شامل آموزش و انتقال ضعیف تجربه تاریخی در داخل و بازنمایی تاریخ تحریف شده از خارج است، سبب می‌شود که نسلی که مواجهه مستقیم و واضحی از دوران بی‌کفایتی، خفقان و دیکتاتوری گذشتگان ندارد به‌راحتی معنای دیکتاتور را کاریکاتوری می‌فهمد و آن را به اشتباه مصداق‌سازی کرده و برای رهایی! از وضع موجود، بی‌اطلاع از هویت تاریخی خود دست به دامان رضاشاه! می‌شود.

و ما نتیجه بی‌توجهی به چنین تذکراتی را می‌بینیم:

«حوادث نباید کهنه بشود؛ حافظه تاریخی یک ملّت نباید ضعیف بشود. اگر جوان‌های ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمق‌یابی نکنند، در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوان‌ها باید این حوادث را درست بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتّفاق افتاد، چه کسی بود؛ این‌ها را باید جوان‌ها بفهمند.»(2)


پی‌نوشت:
1- کتاب تاریخ اجتماعی تهران، جعفر شهری 
2-  بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم 1394/6/18