تبیان، دستیار زندگی

انتهای میدان مین

تقریبا ارتفاع سیم خاردار تا بالای سینه بالا آمده بود. تعدادی از بچه‌ها قبل از شهید کاظمی با احتیاط روی سیم خاردار خوابیدند و از طرفی هم مواظب بودند آسیب نبینند. تا اینکه نوبت به ایشان رسید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

میدان‌مین
کاوه ذاکری از رزمندگان تخریب‌چی دوران دفاع مقدس در خاطره‌ای از یک دانشجوی تخریب‌چی شهید روایت می‌کند: اصغر کاظمی از بچه‌های تخریب‌چی «لشکر ۱۰ سید الشهدا (ع)» بود که اردیبهشت ماه ۶۵ در عملیات «سیدالشهداء (ع)» در منطقه فکه به شهادت رسید. قبل از عملیات داشتیم با بچه‌ها خوابیدن روی سیم خاردار را تمرین می‌کردیم.

البته این خوابیدن روی سیم خاردار جزو برنامه‌های آموزشی نبود اما یک تعداد از بچه‌ها که جسارت و روحیه بالای ایثارگری داشتند به صورت داوطلب از این کارها می‌کردند. یک میدان مین آموزشی زده بودیم و سه توپ سیم خاردار توپی هم مقابلش کشیده بودیم به طوری که دوتا توپ سیم خاردار زیر بود و یک توپ سیم خاردار رو آن قرار گرفته بود.

تقریباً ارتفاع سیم خاردار تا بالای سینه بالا آمده بود. تعدادی از بچه‌ها قبل از شهید کاظمی با احتیاط روی سیم خاردار خوابیدند و از طرفی هم مواظب بودند آسیب نبینند. تا اینکه نوبت به ایشان رسید. انگار نه انگار که حرکتش یک کار آموزشی و تمرین است. مثل یک شناگری که داخل آب شیرجه می‌زند خودش را روی سیم خاردارها پرت کرد و با همه طول و عرض بدنش سیم خاردارها را جمع کرد و به بقیه بچه‌ها گفت: «حالا بیایید از روی من رد بشید.» این کار شهید کاظمی همه رو حیرت زده کرد.

شهید کاظمی چند روز بعدش و در شب عملیات «سید الشهدا (ع)» به عنوان تخریبچی جهت باز کردن معبر به یکی از گردان‌های «لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)» مأمور شد و در شب عملیات بعد از اینکه معبر باز شد برای گذشتن از سیم خاردار انتهای میدان مین یک بار دیگه سینه‌اش را با سیم خاردار دشمن آشنا کرد.

منبع: ایسنا