تبیان، دستیار زندگی

داوران جشنواره فیلم فجر بیشتر از «رد خون»، «مسخره‌باز» را دیدند

امتناع همایون غنی‌زاده از دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بخش نگاه نو جشنواره فجر واکنش‌های زیادی به‌دنبال داشت و فیلم‌های زیادی قربانی توجه بیش از حد داوران به این فیلم شدند، البته با نحوه برخورد غنی‌زاده در اختتامیه، هیئت داوران هم قربانی شدند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

داوران جشنواره فیلم فجر

پرونده سال سی و هفتم سینمای ایران با اختتامیه برج میلاد، بسته شد. اتفاقات مختلفی در طول اکران‌ها افتاد؛ مصداق بارز آن، حضور فیلم‌هایی در جشنواره فیلم فجر بود که بسیاری از منتقدین آن فیلم‌ها را در حد تله‌فیلم هم نمی‌دانستند. خیلی از فیلم‌هایی هم استحقاق آمدن به جشنواره فیلم فجر را داشتند که به تعبیر کیوان کثیریان شاید در زمره همان سهم‌خواهی‌ها قرار نگرفتند. به هر حال هیئت انتخاب آن استقلال و اقتدار در انتخاب را ندارد و این برای این سال‌های اخیر نیست بلکه سال‌هاست که چنین رفتار و رویکردی در دستور کار قرار دارد.

فیلم‌هایی بر روی پرده نقره‌ای دیده شدند که هیچ نقطه عطفی در سینمای ایران ایجاد نمی‌کنند؛ یا باید به زور به آن‌ها بخندیم و یا باید شاهد تلخ‌کامی‌ها و افسارگسیختگی‌های روایی‌اش باشیم.  اینکه در چهل‌سالگی انقلاب اسلامی چنین ویترینی برای سینمای ایران باید بر روی پرده‌ نقره‌ای نقش ببندد یک سوال است و ابهام دیگر هم نامزد شدن بازیگر آن در میان نقش‌های اول زن است. اصلاً چرا باید داوران جشنواره فیلم فجر برخلاف جهت آب حرکت کنند؛ فقط هنر و هنرمندی نباید روی میز بررسی و ارزیابی قرار بگیرند بلکه چقدر باعث قبح‌زدایی و الگوسازی در جامعه می‌شوند هم باید جزو معیار ارزیابی داوران باشد.  

همیشه بر سر داوری جشنواره فیلم فجر بحث بوده و اعتقاد داشتند سنجه‌ای غیر از داوری مطرح است. مثلا برخی از بازیگران و سینماگران بارها گفته‌اند این جایزه و آن جایزه سفارشی و فرمایشی بوده است. مهرزاد دانش عضو هیئت داوران هم پیش‌دستی کرد و در اختتامیه جشنواره فیلم فجر گفت: "معیاری جز سنجه‌های داوری برای هیئت داوران مهم نبوده و داوری در جشنواره فیلم فجر منزه از سهم‌خواهی‌هایی است که برخی مطرح کرده و مطرح می‌کنند. امیدوارم داوری ما منطبق با خرد و اندیشه‌های سینمای ایران باشد." داوران در جشنواره فیلم فجر فارغ از اختصاص بیشتر سیمرغ‌ها به فیلم «شبی که ماه کامل شد» نرگس آبیار، چرا آنقدر «مسخره‌باز» را دیدند؟

«مسخره‌باز» همایون غنی‌زاده و نمایش این کارگردان بر روی جایگاه اختتامیه جشنواره فیلم فجر برای اهالی هنر غیر قابل تحمل بود، تا جایی که در صفحات شخصی خودشان واکنشهای متعددی به این رفتار نشان داده‌اند. شاید اگر توجه بیشتری به آثار می‌شد آرای جشنواره فیلم فجر به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد و همایون غنی‌زاده هم به تعبیر بسیاری قوره نشده مویز نمی‌شد. این اعتراض بی‌معنی بود؛ در شبی که چه درست و چه غلط دو سیمرغ به یک فیلمساز تازه وارد اهداء می‌شود دیگر جای این طور رفتارهای خارج از عرف سینما و اهالی هنر نیست. غنی‌زاده شاید نمی‌داند بر روی جایگاهی دعوت شد که پیش از این چه بزرگانی برای دریافت سیمرغ خودشان بر روی آن قدم گذاشتند.

البته پیش از این بهرام رادان هم در اعتراض به نادیده گرفتن «سنتوری» سیمرغ خودش را بر زمین گذاشت؛ مسعود ده نمکی به خاطر دیده نشدن «اخراجی‌ها» فریاد زد که نه مرغ‌تان را می‌خواهیم نه سیمرغ‌تان را! خطابه ابراهیم حاتمی‌کیا در نقد بی‌توجهی به سینمای آرمانی و چندین و چند قاب دیگر؛ این‌ها تصاویر پراکنده‌ای است که از اعتراض سینماگران در جشن سالانه سینمای ایران به یادگار مانده است. البته که اعتراض به بی‌توجهی‌ها شده نه توجهات! غنی‌زاده جایی اعتراض کرد که به فیلمش در واقع چهار سیمرغ اهداء شد؛ یکی در بخش بهترین فیلم سینمایی نگاه نو، در بخش جلوه‌های ویژه بصری، نقش مکمل مرد و سیمرغ هنر و تجربه برای «مسخره‌باز» در نظر گرفته شد. این یعنی توجه تام وکمال هیئت داوران جشنواره فیلم فجر... اما واقعاً همایون غنی‌زاده چه هدفی از این رفتار خودش داشت؟

حالا اینکه روی جایگاه بیاید و بگوید من نگاه نویی به جشنواره فیلم فجر ندادم که جایزه بخش نگاه نو را بگیرم، اشاره درستی است،‌ چون همین نکته را مهرزاد دانش منتقد سینما و عضو هیئت داوران جشنواره فیلم فجر هم به خوبی نوشته است. در وهله نخست مازیار میری به عنوان داور بخش نگاه نو اهداء کننده جایزه همایون غنی‌زاده بود که بسیار از این رفتار کارگردان ناراحت شد و در وهله بعدی اهداء کننده مهرزاد دانش بود. او نوشت: "به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر پیشنهاد می‌کنم قوانینی تدوین شود که براساس آن، افرادی که از گرفتن جوایزشان بدون دلیل امتناع می‌کنند، در دوره‌های بعد حق شرکت در این مناسبت را نداشته باشند. لوس بازی زننده جوانک تازه‌کاری با رفتارهای تهوع‌آور متظاهرانه‌اش در ادا درآوردن کژ فهمانه از براندوی و پذیرش و عدم پذیرش ادواری جایزه‌اش، از میزان شعور اجتماعی‌اش رونمایی جانانه به عمل آورد، نشان داد این جایگاه نیاز به مراقبت بیشتری دارد".

این رفتار البته واکنش‌های دیگری هم داشت؛ مثلاً در فضای مجازی نوشتند که به جای آوردن یک مهاجر افغانستانی روی جایگاه، همایون غنی‌زاده به خدمتکاران خودش حداقل یک غذای گرم بدهد. به جای این شوآف، همایون غنی‌زاده حداقل حقوق خدمتکاران کافه‌های خودش را شش‌ماه، شش‌ماه تأخیر نیندازد. این‌ها بخشی از واکنش‌‌هایی است که به استفاده غنی‌زاده از "خیال محمد" مهاجر افغانستانی که نامه کارگردان «مسخره‌باز» را بعد از اعلام سیمرغ بلورین بخش بهترین فیلم نگاه نو خواند.

جشنواره سی و هفتم با همین حاشیه به پایان نرسید و باب گلایه در زمان اعلام آرای مردمی هم باز شد. این بار سعید روستایی بر روی جایگاه خطاب به مسئولان نیروی انتظامی حاضر در سالن گفت که پشت دستش را داغ کرده که دیگر پلیس در فیلم‌هایش نباشد! نوید محمدزاده که با عصبانیت درباره داوری‌های جشنواره فجر صحبت می‌کرد. شاید عقبه این اتفاق را پیش از این منتقد برنامه هفت پیش‌بینی کرده بود. او در برنامه «هفت» گفت: جوایز اصلی به غلامرضا تختی و شبی که ماه کامل شد که فیلم‌های سینمایی به شدت ناچیزی هستند، می‌رسد. امسال به طور اساسی حق بازیگر «سرخپوست» و «متری شیش و نیم» است که سیمرغ بگیرد. اتفاقاً هم در دو بخش نقش مکمل و اول مرد نامزد شد اما سیمرغ‌ها در بخش مکمل مرد به علی نصیریان برای بازی در «مسخره‌باز» رسید و در بخش بهترین نقش اول مرد هم هوتن شکیبا برای فیلم «شبی که ماه کامل شد» این جایزه را دریافت کرد. آیا در بخش دیده نشدن «ماجرای نیمروز2/رد خون» هم به همین حمله‌های برنامه‌های سینمایی تلویزیون برمی‌گردد یا قصد هیئت داوران این بود که از کنار فیلم محمدحسین مهدویان به راحتی بگذرد؟

اتفاقاً خبرنگار خبرگزاری تسنیم بعد از اختتامیه جشنواره فیلم فجر به سراغ محمود رضوی تهیه‌کننده «ماجرای نیمروز2/رد خون» رفت تا با او درباره عدالت یا ناعدالتی داوران جشنواره صحبت کند ولی او با یک تبسم تلخ پاسخ ما را داد. یا مهدویان ترجیح داد سکوت کند و جواد عزتی هم که اشتباه در بخش مکمل مرد کاندید شده بود. چرا که عزتی و حجازی‌فر به قول تهیه‌کننده ماجرای نیمروز، نقش اول مرد را در این اثر سینمایی ایفا کردند. شاید اینجا هم نشان دهد که هیئت داوران به خوبی این فیلم را ندیده‌اند. شاید دوباره تحت تأثیر اتفاقاتی قرار گرفتند که این فیلم کمتر جایزه بگیرد و برای دومین سال متوالی مهدویان بدون جایزه درخور جشنواره فیلم فجر به استقبال کارهای بعدی سینمایی خودش برود. حالا «لاتاری» دوم را می‌سازد یا «ماجرای نیمروز» را در سال‌های بعدی روایت می‌کند باید منتظر تصمیم کارگردان جوان و اندیشه‌های محمود رضوی تهیه‌کننده سینما و تلویزیون باشیم.

به طورکل جشنواره فیلم فجر امسال شاید در کنار رونقی که دبیر جشنواره به آن اشاره می‌کند و از مغفول ماندن تأثیرگذاری جریان اجتماعی‌اش می‌گوید یادشان نرود که سی و هفتمین سال سینمای ایران، فیلم‌هایی روی پرده نقره‌ای رفتند که تلخ‌کامی و قبح‌زدایی را در اِلمانی صریح فریاد کردند. به تعبیر صاحب‌نظران و کارشناسان انحصارطلبی و توجه به سفارش و رانت اتفاقاتی است که باعث شد نظارت در سینمای ایران به طورکل قربانی شود؛ این بدون نظارت اداره شدن سینما در سال سی و هفتم به وضوح نمایان شد؛ جایی که برخی از مسئولین جشنواره اعتقاد داشتند فیلم‌هایی در حد تله فیلم ساخته شده‌اند آیا مردم قرار است برای تماشایشان بلیت بخرند؟ این نقطه نظر یک قدری ما را به فکر فرو می‌برد مگر خودشان در هیئت انتخاب، به آمدن یا نیامدن این آثار رأی نمی‌دهند و اصولاً نظارت چه جایگاهی در سینمای ایران دارد؟

این بدون نظارت اداره شدن البته به برگزاری افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فیلم فجر هم برمی‌گردد که اتفاقات متعددی که دون شأن سینمای ایران است خصوصاً در چهل سالگی انقلاب، به منصه ظهور برسند. امیدوارم هرچه زودتر سینمای ایران برای برگزاری بهتر این رویداد مهم فرهنگی و هنری، نظارت را جدی‌تر بگیرد که قربانی اندیشه‌های غلط و نفوذ دفاتر سینمایی و انحصارطلبی برخی قرار گرفته است.

منبع: خبرگزاری تسنیم/مجتبی برزگر