درباره فیلم 23 نفر ساخته مهدی جعفری
در ستایش پایداری جوانان دلیر ایران
برخی رخدادها و حماسههای تکاندهنده در تاریخ جنگ وجود دارد که هنوز هم بعد از سه دهه که از پایان جنگ گذشته زنده و پویا و عبرتآموزند و کم به آنها ارجاع شده. قصه 23 نفر هم یکی از آنهاست که فارغ از ارزشهای دفاع مقدسی از حیث درام و داستانپردازی هم بهشدت ظرفیت بالایی دارد اما فیلمسازان به سراغ آن نرفته بودند.
حمید جعفری البته پیشازاین مستندی درباره این قصه و اتفاق نوشته بود که به نظر میرسد همان مستند پشتوانه تحقیقی و پژوهشی مهمی برای ساختن این فیلم شد و توانست در قوام گرفتن این فیلم به آن کمک کند. 23 نفر ازجمله فیلمهای واقعه نگارانه جنگ است که سویه رئالیستی آن صرفاً در بازنمایی درست سینمایی آن خلاصه نمیشود بلکه تصویری از قهرمانان واقعی را به تصویر میکشد و از این حیث میتوان آن را یک مستند داستانی بلند دانست.
عنصر مستند در فیلم مؤلفه مهم و برجستهای است. در خود فیلم هم بهعنوان ابزاری بیانی در روایت قصه استفاده میشود و به بخشی از ساختار درام بدل میگردد. درواقع کارگردان بهخوبی از مستند در بازنمایی واقعگرایانهتر قصه استفاده میکند که هم لحن و زبان آن را رئالیستیتر میکند و هم تأثیرگذاری آن را بر مخاطب در دریافت حسی فیلم بیشتر میکند.
23 نفر را میتوان فیلمی درباره میهندوستی و دفاع از وطن دانست که فارغ از هرگونه تأویل جناحی و سیاسی بهعنوان فصل مشترک همه به ستایش از پایداری و مقاومت میپردازد. فیلم ریتم بسیار خوبی دارد و کارگردان توانسته بهخوبی از هدایت تعداد زیادی از نا بازیگر نوجوان برآمده و آنها را به شخصیتهای باورپذیر، واقعی و تأثیرگذار تبدیل کند.
نکته جالب در شخصیتپردازی این 23 نفر روندی است که از فردیت به جمعیت و دوباره تبدیل جمعیت به فردیت یکدست و یگانه طی میکند. مخاطب ابتدا با تکتک این نوجوانان در موقعیت فردی و فردیت یافته آشنا میشود و این آشنایی به شکل تدریجی در طول قصه اتفاق میافتد و بعد به یک قاب جمعی درباره آن میرسد. انگار این 23 نفر یک نفر هستند! در کمتر فیلمی ما شاهد شکلگیری یک هویت جمعی در موقعیتی یگانه هستیم به این معنا که یگانگی و وحدت بین اجزاء آنها را به یک کل واحد بدل میکند. این موقعیت بهویژه درصحنه مربوط به اعتصاب غذا به اوج خود میرسد و حتی قابهایی که از آنها میبینم یک قاب جمعی است که بازنمایی یک حرف و پیام واحد را صورتبندی میکند.
به جرات میتوان گفت که 23 نفر ازجمله فیلمهای اقتباسی است که هم به سویه ادبی و کتاب آن وفادار است و هم از آن جلو میزند و به اثری تأثیرگذارتر از آن بدل میشود. باید این نکته را هم اضافه کرد که شاید هیچ فیلمی در سینمای دفاع مقدس ما نتوانسته موقعیت اسارت را به این زیبایی و تأثیرگذاری به تصویر بکشد و حس همذات پنداری مخاطب را برانگیزد.
مخاطبی که پابهپای این بچهها حرکت میکند با آنها میخندد، میگرید، درد میکشد و مقاومت میکند. فیلم بدون اینکه دچار شعارزدگی و سانتی مانتالیسم سیاسی و سینمایی شود توانسته مفهوم وطن و دفاع از وطن را با قلب و روح مخاطب پیوند بزند و هویت ملی را در بستر یک درام تأثیرگذار بهعنوان بخشی از دریافت حسی مخاطب بهواسطه تعریف درست یک قصه، صورتبندی کند. این اندازه نگهداشتن و فاصلهگذاری کارگردان با قصه و آدمهایش بهشدت در بازنمایی درست آن تأثیر گذاشته.
درواقع کارگردان پشت اثر میایستند و سعی در خودنمایی و به رخ کشیدن خودش در روایت ندارد بلکه تلاش میکند از طریق این فاصلهگذاری، خود قصه و فداکاری و ایثار این 23 نفر در کانون فیلم قرارگرفته و برجسته شود. به نظر میرسد فیلم در عین اینکه روایتی از تاریخ جنگ است فرزند زمان خودش هم است. به این معنا که ساخت آن در این برهه تاریخی یک ضرورت اجتماعی بوده و درواقع میتواند کارکرد اجتماعی داشته باشد. در زمانهای که اختلافنظر و دعواهای سیاسی در جامعه پررنگ شده تماشای این فیلم میتواند به معنای دعوت به وحدت ملی و همدلی و اتحاد بیشتر برای یک هدف مشترک بزرگتر به اسم دفاع و صیانت از وطن و کشور باشد.
اتحاد این 23 نوجوان علیرغم اختلافات و تفاوتهایی که باهم داشتند ستایش برانگیز است و ما را به یاد برخی ارزشهایی میاندازد که امروز کمرنگ شده یا به دست فراموشی سپردهشده است. 23 نفر را از این منظر هم میتوان یک فیلم ملی دانست که ضرورت اتحاد ملی را یادآوری میکند و وحدت ملی را بهعنوان یک احساس جمعی در قلب و روح مخاطبانش بیدار میکند.
فارغ از مؤلفهها و عناصر تکنیکی در فیلم، آنچه تماشای 23 نفر را دلنشین میکند قصهگویی آن است. کارگردان تلاش کرده بدون تأکید بیشازحد به مفاهیم و ارزشهای برساخته از درام، قصه را در کانون فیلم خود قرار داده و تمام تلاش خود را بکند تا قصه تعریف کند.
خود قصه آنقدر قابلیت اخلاقی و معنوی دارد که نیاز نیست فیلمساز آن را در قالب دیالوگ پردازیهای شعارگونه برجسته کرده و توی چشم مخاطب کند، بلکه سعی میکند قصهاش را درست تعریف کند تا چشم مخاطب نسبت به برخی واقعیتها باز شود. ازاینرو میتوان 23 نفر را یک فیلم کالت و مرجع در سینمای دفاع مقدس دانست که الگوی تازهای از جنس این سینما را به مخاطب و سینمای ایران معرفی میکند که میتوان بارها به آن ارجاع کرد و البته بارها از تماشای آن لذت برد.
فیلم علاوه بر این 23 نفر یک قهرمان دیگر هم دارد که بدون شک آن شخص ملاصالح است. فردی که خیلیها گمان میکردند او به کشور خودش خیانت کرده اما در طول فیلم میبینیم که او چقدر برای صیانت و حمایت از 23 نفر تلاش کرده است. پایانبندی فیلم با تصویر واقعی او تمام میشود. در سال 97! وقتیکه آن 23 نفر بعد از 30 سال که حالا آدمهای میانسال شدهاند و خود ملاصالح پیرمرد شده به در خانه او میروند. پایانی بهشدت تأثیرگذار و خلاقانه که قصه را به شکل درستی با واقعیت پیوند میزند و ملأ صالح را هم بهعنوان یکی از قهرمانهای قصه معرفی میکند. درواقع این فیلم 24 نفر قهرمان دارد. آن 23 نفر بهعلاوه ملاصالح.
عنصر مستند در فیلم مؤلفه مهم و برجستهای است. در خود فیلم هم بهعنوان ابزاری بیانی در روایت قصه استفاده میشود و به بخشی از ساختار درام بدل میگردد. درواقع کارگردان بهخوبی از مستند در بازنمایی واقعگرایانهتر قصه استفاده میکند که هم لحن و زبان آن را رئالیستیتر میکند و هم تأثیرگذاری آن را بر مخاطب در دریافت حسی فیلم بیشتر میکند.
23 نفر را میتوان فیلمی درباره میهندوستی و دفاع از وطن دانست که فارغ از هرگونه تأویل جناحی و سیاسی بهعنوان فصل مشترک همه به ستایش از پایداری و مقاومت میپردازد. فیلم ریتم بسیار خوبی دارد و کارگردان توانسته بهخوبی از هدایت تعداد زیادی از نا بازیگر نوجوان برآمده و آنها را به شخصیتهای باورپذیر، واقعی و تأثیرگذار تبدیل کند.
نکته جالب در شخصیتپردازی این 23 نفر روندی است که از فردیت به جمعیت و دوباره تبدیل جمعیت به فردیت یکدست و یگانه طی میکند. مخاطب ابتدا با تکتک این نوجوانان در موقعیت فردی و فردیت یافته آشنا میشود و این آشنایی به شکل تدریجی در طول قصه اتفاق میافتد و بعد به یک قاب جمعی درباره آن میرسد. انگار این 23 نفر یک نفر هستند! در کمتر فیلمی ما شاهد شکلگیری یک هویت جمعی در موقعیتی یگانه هستیم به این معنا که یگانگی و وحدت بین اجزاء آنها را به یک کل واحد بدل میکند. این موقعیت بهویژه درصحنه مربوط به اعتصاب غذا به اوج خود میرسد و حتی قابهایی که از آنها میبینم یک قاب جمعی است که بازنمایی یک حرف و پیام واحد را صورتبندی میکند.
به جرات میتوان گفت که 23 نفر ازجمله فیلمهای اقتباسی است که هم به سویه ادبی و کتاب آن وفادار است و هم از آن جلو میزند و به اثری تأثیرگذارتر از آن بدل میشود. باید این نکته را هم اضافه کرد که شاید هیچ فیلمی در سینمای دفاع مقدس ما نتوانسته موقعیت اسارت را به این زیبایی و تأثیرگذاری به تصویر بکشد و حس همذات پنداری مخاطب را برانگیزد.
مخاطبی که پابهپای این بچهها حرکت میکند با آنها میخندد، میگرید، درد میکشد و مقاومت میکند. فیلم بدون اینکه دچار شعارزدگی و سانتی مانتالیسم سیاسی و سینمایی شود توانسته مفهوم وطن و دفاع از وطن را با قلب و روح مخاطب پیوند بزند و هویت ملی را در بستر یک درام تأثیرگذار بهعنوان بخشی از دریافت حسی مخاطب بهواسطه تعریف درست یک قصه، صورتبندی کند. این اندازه نگهداشتن و فاصلهگذاری کارگردان با قصه و آدمهایش بهشدت در بازنمایی درست آن تأثیر گذاشته.
درواقع کارگردان پشت اثر میایستند و سعی در خودنمایی و به رخ کشیدن خودش در روایت ندارد بلکه تلاش میکند از طریق این فاصلهگذاری، خود قصه و فداکاری و ایثار این 23 نفر در کانون فیلم قرارگرفته و برجسته شود. به نظر میرسد فیلم در عین اینکه روایتی از تاریخ جنگ است فرزند زمان خودش هم است. به این معنا که ساخت آن در این برهه تاریخی یک ضرورت اجتماعی بوده و درواقع میتواند کارکرد اجتماعی داشته باشد. در زمانهای که اختلافنظر و دعواهای سیاسی در جامعه پررنگ شده تماشای این فیلم میتواند به معنای دعوت به وحدت ملی و همدلی و اتحاد بیشتر برای یک هدف مشترک بزرگتر به اسم دفاع و صیانت از وطن و کشور باشد.
اتحاد این 23 نوجوان علیرغم اختلافات و تفاوتهایی که باهم داشتند ستایش برانگیز است و ما را به یاد برخی ارزشهایی میاندازد که امروز کمرنگ شده یا به دست فراموشی سپردهشده است. 23 نفر را از این منظر هم میتوان یک فیلم ملی دانست که ضرورت اتحاد ملی را یادآوری میکند و وحدت ملی را بهعنوان یک احساس جمعی در قلب و روح مخاطبانش بیدار میکند.
فارغ از مؤلفهها و عناصر تکنیکی در فیلم، آنچه تماشای 23 نفر را دلنشین میکند قصهگویی آن است. کارگردان تلاش کرده بدون تأکید بیشازحد به مفاهیم و ارزشهای برساخته از درام، قصه را در کانون فیلم خود قرار داده و تمام تلاش خود را بکند تا قصه تعریف کند.
خود قصه آنقدر قابلیت اخلاقی و معنوی دارد که نیاز نیست فیلمساز آن را در قالب دیالوگ پردازیهای شعارگونه برجسته کرده و توی چشم مخاطب کند، بلکه سعی میکند قصهاش را درست تعریف کند تا چشم مخاطب نسبت به برخی واقعیتها باز شود. ازاینرو میتوان 23 نفر را یک فیلم کالت و مرجع در سینمای دفاع مقدس دانست که الگوی تازهای از جنس این سینما را به مخاطب و سینمای ایران معرفی میکند که میتوان بارها به آن ارجاع کرد و البته بارها از تماشای آن لذت برد.
فیلم علاوه بر این 23 نفر یک قهرمان دیگر هم دارد که بدون شک آن شخص ملاصالح است. فردی که خیلیها گمان میکردند او به کشور خودش خیانت کرده اما در طول فیلم میبینیم که او چقدر برای صیانت و حمایت از 23 نفر تلاش کرده است. پایانبندی فیلم با تصویر واقعی او تمام میشود. در سال 97! وقتیکه آن 23 نفر بعد از 30 سال که حالا آدمهای میانسال شدهاند و خود ملاصالح پیرمرد شده به در خانه او میروند. پایانی بهشدت تأثیرگذار و خلاقانه که قصه را به شکل درستی با واقعیت پیوند میزند و ملأ صالح را هم بهعنوان یکی از قهرمانهای قصه معرفی میکند. درواقع این فیلم 24 نفر قهرمان دارد. آن 23 نفر بهعلاوه ملاصالح.