زبان سرخی که هویت میدهد به باد
بوتاکس زبان
در دوره پهلوی، با توجه به سیاستهای رژیم پیرامون توسعه غربگرایی و مقلدانه بیش از گذشته روند زبان خارجی آموزی وارد سیاستهای رسمی شد و زبان و فرهنگ فارسی به دلیل رویکرد مدرن سازی و فن سالاری بیش از پیش مورد خدشه واقع شد.
همیشه از زبان فارسی بهعنوان زبانی غنی و ریشه دار صحبت شده است. زبانی که به پشتوانه آثاری چون شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، بوستان و گلستان سعدی هم غنا داشته و هم حصاری امن. بحث زبان اما تنها یک موضوع ادبی نیست بلکه باید به آن، به مثابه یک موضوع ایدئولوژیک، فرهنگی و سیاسی نگریست. اهمیت این موضوع از آنجایی مشخص میشود که بدانیم زبان یکی از عناصر مهم در شکل گیری هویت، حفظ و یا تغییر آن است. زبان آنقدر دارای اهمیت است که وقتی انگلستان، هند را بهعنوان مستعمره خود اعلام کرد، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا زبان فارسی را از فرهنگ هندوستان حذف و به جای آن زبان انگلیسی را جایگزین کند. این موضوع نشان میدهد که زبان فراتر از ابزاری برای انتقال معنایی و برقراری ارتباط است. زبان در کنار مواردی چون مذهب، جنسیت، جغرافیا، نژاد و قومیت یکی از اجزای تفکیک ناپذیر هویت است.
در عصر اطلاعات اما زبان بیش از سایر اجزای هویت، دارای اهمیت است چرا که نوع زبان و ادبیات ما در این فضا بیش از هر عامل دیگری نقاب از چهره مجازی ما بر میدارد.
امروزه زبان فارسی با این سطح از اهمیت و غنا، در سبک زندگی جدید ما و متاثر از عوامل مختلفی به ویژه ارتباطات رسانهای، در حال تحول و تغییر است. اکنون زبان گفتاری و محاورهای بر اثر عوامل گوناگون در حال غلبه بر زبان معیار و نوشتاری است، تا جایی که محسن مهدوی زبانشناس طی یک پیش بینی از مرگ زبان فارسی بهعنوان زبان رایج سخن به میان آورده است.
این زبان با آمیخته شدن با زبان عربی، از غنایی بیش از پیش برخوردار و همراه با پیشرفت علم، فرهنگ و ادبیات ایرانی، به یکی از ابزار نفوذ فرهنگ و علم ایرانی در سایر کشورها تبدیل شده است. زبان فارسی در دورهای، از قسطنطنیه، استامبول تا شبه قاره و حکومت عثمانی زبان علم بوده اما در دورههای دیگر نسب به حفظ و حراست صحیح و واقعی آن دغدغه و التزام کافی وجود نداشت.
در دوره قاجارعملا پادشاهان به خاطر بی کفایتی به این مسئله به گونهای عمیق نمیگریستند و روشنفکران به دلیل رویکرد غربزده خود فضای آسیب و ورود واژگان بیگانه را فراهم کردند. در دوره پهلوی، با توجه به سیاستهای رژیم پیرامون توسعه غربگرایی و مقلدانه بیش از گذشته روند زبان خارجی آموزی وارد سیاستهای رسمی شد و زبان و فرهنگ فارسی به دلیل رویکرد مدرن سازی و فن سالاری بیش از پیش مورد خدشه واقع شد تا جایی که عده ای زمزمه های بازگشت به خویشتن سر دادند اما در جمهوری اسلامی بار دیگر سیاست هایی مورد تاکید قرار گرفت که بیانگر دغدغه حفظ و رتقای زبان پارسی دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها درباره اهمیت زبان فارسی و لزوم حراست از آن اشاره داشته و فرمودند: «من خیلی نگران زبان فارسیام؛ خیلی نگرانم. سالها پیش ما در این زمینه کار کردیم، اقدام کردیم، جمع کردیم کسانی را دور هم بنشینند. من میبینم کار درستی در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است.» ایشان همواره بر اختصاص مکان و ضوابطی برای پالایش درست زبان فارسی، فارسی گویی شاعران در شعر، ننوشتن اسم فارسی با خط لاتین، درست یاد دادن زبان فارسی به فرزندان از کودکی، پرهیز از غلط گویی و ترکیبات گرته برداری شده، پیشگیری از جزو زبان شدن غلط ها و تقویت فرهنگستان زبان تاکید داشتهاند.(1)
همانطور که مشاهده میکنیم زبان فارسی در شئون مختلف در حال تضعیف است و بُعد گفتاری آن بربُعد نوشتاری غلبه پیدا کرده و به شدت محاورهای شده و از زبان نوشتار فاصله گرفته است. مصداق های این موضوع در ترانه های پاپ، ادبیات تبلیغات بیلبوردی و تلویزیونی، دیالوگ های فیلم ها، سریال ها و مجریان برنامه های صوتی تصویری قابل مشاهده است. به صورت خاص نقش فضای مجازی در این مورد قابل ذکر است در زبان شناسی اینترنت سه اصل بنیادی وجود دارد:
اول اصل؛ کمکوشی (کمینهسازی) یعنی تلاش کمتر برای انتقال بیشتر اطلاعات.
اصل دوم؛ پرهیز از رسمیت است. فضای مجازی را از هر جهت که نگاه کنیم، فضایی غیررسمی است.
اصل سوم؛ اصل متن- تصویر است، به این معنی که نشانهها و تصویرها در کنار متن حضور دارند و احساسات و افکار را با نشانهها بیان میکنند. (2)
در واقع با توجه به این سه اصل، اینترنت با تخفیف نابجا در ساختمان واژهها (صُب به جای صبح/ قط کردن به جای قطع کردن)، تغییر ساختمان واژهها (اصن به جای اصلاً/ ایشالا، انشاالله به جای إنشاءالله (استفاده از واژههای بیگانه (اوکی، چت، سرچ) و کم توجهی به قواعد دستوری در حال رسمیت دادن به زبان گفتاری در کنار زبان نوشتاری و تحریف و تضعیف زبان فارسی است.
آنچه لزوم توجه به این تغییر تدریجی را فارغ از دقتهای علمی و ادبی ایجاب میکند، تاثیر زبان در تغییر هویت و اندیشه است. ملت فاقد هویت زبانی که با زبانی غیر از زبان مادری معنا را انتقال دهد و بیاندیشد به ندرت با فرهنگ مرجع جدید خو میگیرد و سبک زندگیاش رنگ و بوی آن را میگیرد و فرهنگ اولیه، سنت، علم و اندیشههای بومی را به دست فراموشی می سپارد به عبارت دیگر موجودیت مستقل خود را از دست داده یا تکذیب میکند و دیگر شیفته، دیگر اندیش و از خود غافل و بعضا متنفر میشود!
البته نباید این نوع انحراف را با استفاده از ترجمه اشتباه گرفت استفاده از ترجمه به شرط توجه و حراست از زبان مادری موضوعی است که ما در تولید اندیشه، بومی سازی و به کاربردی نمودن آن کمک می کند در واقع استفاده از تجربیات دیگران منافاتی با حفظ و حراست از هویت زبانی مستقل و به تبع آن هویت مستقل ندارد.
ما نیاز داریم تا در دو گام، ابتدا مقابل موج محاورهای سازی و رسمیت بخشی به زبان گفتار، همپای زبان نوشتاری که بیشتر تحت تاثیر فضای سایبری در حال اتفاق افتادن است با آموزش و نظارت بایستیم و در گام بعدی با غنا بخشی بیشتر به ادبیات فارسی و ورود آن به فضای اندیشه و تولید علم بار دیگر زبان فارسی را ابزار انتقال فرهنگ و علم ایرانی به بیان دیگر ابزار موثری در دیپلماسی عمومی قرار دهیم تا طبق مطالبه رهبر تا 50 سال آینده زبان فارسی یکی از زبانهای رایج برای تألیف و نگارش آثار علمی و زبان موثر در ارتباطات بین المللی باشد.
پی نوشت:
1- اهمیت زبان فارسی در نگاه رهبر معظم انقلاب، خبرگزاری صدا و سیما، 1395
2-"زبان و خط فارسی در مسلخ فضای مجازی"، روزنامه خراسان
در عصر اطلاعات اما زبان بیش از سایر اجزای هویت، دارای اهمیت است چرا که نوع زبان و ادبیات ما در این فضا بیش از هر عامل دیگری نقاب از چهره مجازی ما بر میدارد.
امروزه زبان فارسی با این سطح از اهمیت و غنا، در سبک زندگی جدید ما و متاثر از عوامل مختلفی به ویژه ارتباطات رسانهای، در حال تحول و تغییر است. اکنون زبان گفتاری و محاورهای بر اثر عوامل گوناگون در حال غلبه بر زبان معیار و نوشتاری است، تا جایی که محسن مهدوی زبانشناس طی یک پیش بینی از مرگ زبان فارسی بهعنوان زبان رایج سخن به میان آورده است.
زبان فارسی در شئون مختلف در حال تضعیف است و بُعد گفتاری آن بربُعد نوشتاری غلبه پیدا کرده و به شدت محاورهای شدهاست.
این زبان با آمیخته شدن با زبان عربی، از غنایی بیش از پیش برخوردار و همراه با پیشرفت علم، فرهنگ و ادبیات ایرانی، به یکی از ابزار نفوذ فرهنگ و علم ایرانی در سایر کشورها تبدیل شده است. زبان فارسی در دورهای، از قسطنطنیه، استامبول تا شبه قاره و حکومت عثمانی زبان علم بوده اما در دورههای دیگر نسب به حفظ و حراست صحیح و واقعی آن دغدغه و التزام کافی وجود نداشت.
در دوره قاجارعملا پادشاهان به خاطر بی کفایتی به این مسئله به گونهای عمیق نمیگریستند و روشنفکران به دلیل رویکرد غربزده خود فضای آسیب و ورود واژگان بیگانه را فراهم کردند. در دوره پهلوی، با توجه به سیاستهای رژیم پیرامون توسعه غربگرایی و مقلدانه بیش از گذشته روند زبان خارجی آموزی وارد سیاستهای رسمی شد و زبان و فرهنگ فارسی به دلیل رویکرد مدرن سازی و فن سالاری بیش از پیش مورد خدشه واقع شد تا جایی که عده ای زمزمه های بازگشت به خویشتن سر دادند اما در جمهوری اسلامی بار دیگر سیاست هایی مورد تاکید قرار گرفت که بیانگر دغدغه حفظ و رتقای زبان پارسی دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها درباره اهمیت زبان فارسی و لزوم حراست از آن اشاره داشته و فرمودند: «من خیلی نگران زبان فارسیام؛ خیلی نگرانم. سالها پیش ما در این زمینه کار کردیم، اقدام کردیم، جمع کردیم کسانی را دور هم بنشینند. من میبینم کار درستی در این زمینه انجام نمیگیرد و تهاجم به زبان زیاد است.» ایشان همواره بر اختصاص مکان و ضوابطی برای پالایش درست زبان فارسی، فارسی گویی شاعران در شعر، ننوشتن اسم فارسی با خط لاتین، درست یاد دادن زبان فارسی به فرزندان از کودکی، پرهیز از غلط گویی و ترکیبات گرته برداری شده، پیشگیری از جزو زبان شدن غلط ها و تقویت فرهنگستان زبان تاکید داشتهاند.(1)
آنچه لزوم توجه به این تغییر تدریجی را فارغ از دقتهای علمی و ادبی ایجاب میکند، تاثیر زبان در تغییر هویت و اندیشه است.
همانطور که مشاهده میکنیم زبان فارسی در شئون مختلف در حال تضعیف است و بُعد گفتاری آن بربُعد نوشتاری غلبه پیدا کرده و به شدت محاورهای شده و از زبان نوشتار فاصله گرفته است. مصداق های این موضوع در ترانه های پاپ، ادبیات تبلیغات بیلبوردی و تلویزیونی، دیالوگ های فیلم ها، سریال ها و مجریان برنامه های صوتی تصویری قابل مشاهده است. به صورت خاص نقش فضای مجازی در این مورد قابل ذکر است در زبان شناسی اینترنت سه اصل بنیادی وجود دارد:
اول اصل؛ کمکوشی (کمینهسازی) یعنی تلاش کمتر برای انتقال بیشتر اطلاعات.
اصل دوم؛ پرهیز از رسمیت است. فضای مجازی را از هر جهت که نگاه کنیم، فضایی غیررسمی است.
اصل سوم؛ اصل متن- تصویر است، به این معنی که نشانهها و تصویرها در کنار متن حضور دارند و احساسات و افکار را با نشانهها بیان میکنند. (2)
در واقع با توجه به این سه اصل، اینترنت با تخفیف نابجا در ساختمان واژهها (صُب به جای صبح/ قط کردن به جای قطع کردن)، تغییر ساختمان واژهها (اصن به جای اصلاً/ ایشالا، انشاالله به جای إنشاءالله (استفاده از واژههای بیگانه (اوکی، چت، سرچ) و کم توجهی به قواعد دستوری در حال رسمیت دادن به زبان گفتاری در کنار زبان نوشتاری و تحریف و تضعیف زبان فارسی است.
آنچه لزوم توجه به این تغییر تدریجی را فارغ از دقتهای علمی و ادبی ایجاب میکند، تاثیر زبان در تغییر هویت و اندیشه است. ملت فاقد هویت زبانی که با زبانی غیر از زبان مادری معنا را انتقال دهد و بیاندیشد به ندرت با فرهنگ مرجع جدید خو میگیرد و سبک زندگیاش رنگ و بوی آن را میگیرد و فرهنگ اولیه، سنت، علم و اندیشههای بومی را به دست فراموشی می سپارد به عبارت دیگر موجودیت مستقل خود را از دست داده یا تکذیب میکند و دیگر شیفته، دیگر اندیش و از خود غافل و بعضا متنفر میشود!
البته نباید این نوع انحراف را با استفاده از ترجمه اشتباه گرفت استفاده از ترجمه به شرط توجه و حراست از زبان مادری موضوعی است که ما در تولید اندیشه، بومی سازی و به کاربردی نمودن آن کمک می کند در واقع استفاده از تجربیات دیگران منافاتی با حفظ و حراست از هویت زبانی مستقل و به تبع آن هویت مستقل ندارد.
ما نیاز داریم تا در دو گام، ابتدا مقابل موج محاورهای سازی و رسمیت بخشی به زبان گفتار، همپای زبان نوشتاری که بیشتر تحت تاثیر فضای سایبری در حال اتفاق افتادن است با آموزش و نظارت بایستیم و در گام بعدی با غنا بخشی بیشتر به ادبیات فارسی و ورود آن به فضای اندیشه و تولید علم بار دیگر زبان فارسی را ابزار انتقال فرهنگ و علم ایرانی به بیان دیگر ابزار موثری در دیپلماسی عمومی قرار دهیم تا طبق مطالبه رهبر تا 50 سال آینده زبان فارسی یکی از زبانهای رایج برای تألیف و نگارش آثار علمی و زبان موثر در ارتباطات بین المللی باشد.
پی نوشت:
1- اهمیت زبان فارسی در نگاه رهبر معظم انقلاب، خبرگزاری صدا و سیما، 1395
2-"زبان و خط فارسی در مسلخ فضای مجازی"، روزنامه خراسان