تبیان، دستیار زندگی

آشنایی با اصطلاحات فقهی؛

تفاوت میان «شرط» و «داعی» در مسئله وام

«شرط» و «انگیزه» با هم متفاوت است. شرط آن است كه جزء قرارداد معامله باشد، اما انگیزه آن است كه چیزى ضمن قرارداد ذكر نشود و حق طلبكارى وجود نداشته باشد ولى توجه به آن، انگیزه برای انجام كار است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
اصطلاحات فقهی
پرسش :
در بحث وام های ربوی، چه تفاوتی میان «شرط» و «داعی» وجود دارد و آیا وام دادن به انگیزه سود (نه به شرط سود) موجب ربوی شدن وام می شود؟

پاسخ اجمالی:
«شرط» و «انگیزه» با هم متفاوت است. شرط آن است كه جزء قرارداد معامله باشد، اما انگیزه آن است كه چیزى ضمن قرارداد ذكر نشود و حق طلبكارى وجود نداشته باشد ولى توجه به آن، انگیزه برای انجام كار است. آنچه قرض را به ربا تبدیل نموده و در آیات و روایات تحریم شده است همان شرط زیادی است؛ لکن انگیزه و داعی سود در قرض موجب تحریم آن نمی گردد.

پاسخ تفصیلی:
نكته مهمى كه در بحث ربا باید به آن توجّه داشت، تفاوت «شرط اضافی» و «انگیزه سود» است.
شرط آن است كه جزء قرارداد معامله باشد، حال یا به صراحت و در موقع قرارداد ذکر شود و یا به صورت مبنىٌ علیه العقد باشد؛ یعنی شرط آن قبل از عقد مطرح شود و عقد بنابر آن خوانده شود و به هر حال جز قرارداد است. اما «داعى»؛ (انگیزه) آن است كه چیزى ضمن قرارداد ذكر نشود و حق طلبكارى نداشته باشد، ولى توجه به آن، انگیزه او در انجام كار است، در حالى كه هیچ شرطى، نه به صراحت و در متن قرارداد و نه به صورت شرط مبنى علیه العقد ذكر نشده است.

آنچه قرض را به ربا تبدیل نموده و در آیات و روایات تحریم شده است همان شرط زیادی است؛ لکن انگیزه و داعی سود در قرض موجب تحریم آن نمی گردد کما این که در روایت جمیل بن دراج، از امام صادق(علیه السلام) آمده است که: «قالَ: قُلْتُ لَهُ: اَصْلَحَكَ اللهُ اِنّا نُخالِطُ نَفَراً مِنْ اَهْلِ السَّوادِ(1) فَنُقْرِضُهُمُ الْقَرْضَ وَیَصْرِفُونَ اِلَیْنا غَلاّتِهِ فَنَبیعُها لَهُمْ بِاَجْر و َلَنا فی ذلِكَ مَنْفَعَةٌ، فَقالَ: لابَاْسَ»؛ (به امام(علیه السلام) عرض كردم خداوند شما را به سلامت دارد، ما با گروهى از مردم عراق رفت و آمد داریم، وامى به آنها مى دهیم آنها نیز غلات خود را براى فروش به ما مى دهند و سودى از آن به ما مى رسد فرمود: اشكال ندارد).(2)

اشاره به اینكه چون انجام چنین كارى را بر آنها شرط نكرده اید، اشكالى ندارد و هرگاه فروش غلات به صورت شرط در قرارداد وام ذكر مى شد ربا و حرام بود، و این از قبیل شرط فعل است. ولى چون این مسأله به صورت شرط نبوده است، لذا امام(علیه السلام) مى فرماید اشكالى ندارد. قابل توجه اینكه در ذیل این روایت آمده است: «اگر آنها غلاتشان را به ما ندهند كه بفروشیم، به آنها قرض نمى دهیم». این جملات نشان مى دهد كه انگیزه آنها زیادى فعلیّه بوده است، نه اینكه به صراحت این شرط را با وام گیرنده كرده باشند و الاّ ربا و حرام است.(3)


پی نوشت:
(1). مراد از این جمله، ترجمه تحت اللفظى آن نیست؛ چرا كه مناسب شأن امامت نیست، بلكه در عرف عرب نوعى دعاست كه به معناى تقاضاى سلامتى از خداوند براى امام است و منظور از اهل سواد كشور عراق است؛ در عربستان چون زمین هاى خشك و بى آب و علف و درخت وجود دارد به سرزمین آن، ارض بیاض یعنى زمین سفید گفته مى شود و در مقابل چون سرزمین عراق داراى درخت و نخل است و از دور سیاه به نظر مى رسد، آن را ارض سواد یعنى زمین سیاه مى گویند و بدین جهت است كه مردم عراق را اهل سواد مى نامند.
(2). من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین‏، قم،‏ 1413 قمری‏، چاپ دوم‏، ج ‏3، ص 283، باب (الربا)؛ تهذیب الأحكام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، حسن‏، دار الكتب الإسلامیة‏، تهران، 1407 قمری‏، چاپ چهارم‏‏، ج ‏6، ص 204، باب (القرض و أحكامه).
(3). گردآوری از کتاب: ربا و بانكدارى اسلامى‏، مكارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ‏ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‏، 1380 شمسی، چاپ: اول‏، ص 74.



منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی