از اشرافیت جلوداران صف اسلام تا سادهزیستی حضرت علی(ع)
تاریخ اسلام شاهد اشرافیت مسئولانی است که جلوداران سپاه پیامبر(ص) بودند. امام علی پس از مرگ خلیفه سوم سیره نبوی در زمینه سادهزیستی مسئولان را احیا کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1397/11/16
یکی از ویژگیهای لازم و ضروری متولیان جامعه اسلامی، روحیه سادهزیستی و عدم روی آوردن به مظاهر دنیاپرستی است؛ زیرا مسئولی که در رفاه زندگی کند، هیچ گاه درکی از طبقات ضعیف جامعه نخواهد داشت؛ این مسأله به خصوص در شرایطی که جامعه اسلامی درگیر معضلات اقتصادی و اجتماعی است، بسیار ناخرسند و نامبارک خواهد بود.
با بررسی سیره رفتاری حکومت پیامبر گرامی اسلام(ص) به عنوان بنیانگذار نظام اسلامی، در مییابیم بهترین حالت برای کارگزاران و مدیران جامعه، پایین آوردن امکانات زندگی در حد مردم متوسط یا ضعیف جامعه است. نقل است پیامبر گرامی اسلام(ص) به قدری سادهزیست بود که اگر فرد غریبهای برای اولین بار با حضرت مواجه میشد، جایگاه ایشان را به عنوان والی مسلمین تشخیص نمیداد. بروز این روحیه در کنار تواضع و سایر اخلاق حسنه زمینهساز جذب بسیاری از افراد به دین مبین اسلام شد که این افراد عمدتاً از قشر ضعیف جامعه بودند.
اما پس از فوت پیامبر گرامی اسلام(ص) کسانی که خلافت را مورد غصب قرار دادند، بر اساس شواهد تاریخی نتوانستند به طور شایسته ادامهدهنده سیره نبوی باشند؛ از این جهت فاصله گرفتن طبقه حاکمیتی با قشر ضعیف جامعه، گسترش موج نارضایتی مردم را به دنبال داشت. اگر تنها بخواهیم به دو فقره از اشرافیت متولیان نظام اسلامی در زمان خلیفه سوم اهل سنت و به تبعات عدم سادهزیستی آنها اشاره کنیم، ماجرای طلحه و زبیر به عنوان دو سردار سپاه پیامبر(ص) کفایت میکند.
بر اساس گزارشات تاریخی اموال طلحه و زبیر به عنوان عاملان فتنه جمل قابل توجه بود؛ در آمد طلحه از عراق در زمان عثمان روزانه هزار دینار بود و در منطقه سراة بیش از این در آمد داشت. از این رو عثمان گله میکرد که چرا با وجود آنکه پوستهای گاو پر از طلا به او داده است، باز علیه وی شوریده است؟ زبیر نیز هنگام مرگش 21 منزل در مدینه و دو خانه در بصره داشت و ثلث مالش را جدا کردند، از دو سوم باقی مانده به هر یک از چهار همسرش 1/200/000 سکه به ارث میرسید. ابن سعد نیز میراث زبیر را 51 یا 52 میلیون سکه میداند. زبیر مالک هزار اسب و هزار غلام و هزار کنیز و نیز قطعاتی زمین و منازلی در بصره و کوفه و مصر و اسکندریه بود.
همچنین ابن ابیالحدید معتزلی میگوید: خلیفه سوم بنی امیه را بر مردم مسلط کرد و آن ها را به فرمانداری ولایات اسلام منصوب کرد و اموال و اراضی بیتالمال را به عنوان بخشش در اختیار آنان گذاشت. از آن جمله سرزمینهای آفریقا که در زمان او فتح شد. خمس همه آن ها را گرفته و به مروان بن حکم (دامادش) داد. [ابن ابی الحدید، 1385ق]
پس از مرگ عثمان خلیفه سوم اهل سنت و با پذیرش مسند حکومت اسلامی از سوی امیرالمؤمنین(ع)، بار دیگر جهان اسلام شاهد زنده شدن سیره نبوی بود؛ چرا که ایشان از پیامبر(ص) آموخته بود حاکم اسلامی و متولیان جامعه اسلامی باید به گونهای سادهزیست باشند که قشر ضعیف مردم با دیدن زندگی ایشان به درد نیایند. لذا امام علی علیهالسلام الگوی کامل فرهنگ سادهزیستی بود. درکمک به همسر، گندم را با آسیاب سنگی آرد میکرد و در کارِ خانه حضور جدی داشت. از لباسهای معمولی که عموم مردم میپوشیدند، استفاده میکرد. روزی به بازار رفت و به لباس فروشان گفت چه کسی پیراهن سه درهمی دارد؟ مردی گفت: در مغازه من موجود است. امیرالمؤمنین علیهالسلام آن را خرید و پوشید. خانهای چون خانه دیگران داشت و اسبی یا الاغی که همگان در اختیار داشتند به کار میگرفت و روزی شمشیر خود را فروخت تا مشکل اقتصادی خانواده را حل کند. نان خشکیده میخورد که دخترش امّ کلثوم وقتی نان جوین خشک را بر سفره پدر دید اشکش جاری شد، در عین حال تا این حد سادهزیستی را از کارگزاران خود توقع نداشت، اما ایشان را دعوت به عدم روی آوردن به اشرافیت و تجملاتگرایی میکرد.
این خصلت امام علی(ع) در تمام بیت ایشان جریان داشت به گونهای که یکی از زیباترین و شاخصترین ویژگیهای اخلاقی فاطمه زهرا سلام االله علیها را بهرهمندی از روحیه قناعت پیشگی و سادهزیستی در زندگی معرفی کردهاند و در این باره داستانها و روایات خواندنی در منابع تاریخی و روایی نقل شده است.
در روایتی سلمان فارسی این چنین ساده زیستی فاطمه زهرا سلام الله علیها رابیان میکند: روزی بانو فاطمه را دیدم که چادری ساده بر سر داشت. با تعجب عرضه داشتم: عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی مینشینند و پارچههای زربافت و اشرافی به تن میکنند؛ امّا دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله که عظمت و جلالتش از همهٔ آنها بالاتر و بیشتر است، نه چادرهای گرانقیمت بر سر دارد و نه لباسهای فاخر و زیبا! حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «یَا سَلْمَانُ! اِنَّ اللَّهَ ذَخَّرَ لَنَا الثِّیَابَ وَ الْکَرَاسِیَّ لِیَوْمٍ آخِرٍ؛ ای سلمان! خداوند [بزرگ] لباسهای [زینتی] و تختهای [طلایی] را برای روز قیامت ما ذخیره کرده است.»
منبع: تسنیم
با بررسی سیره رفتاری حکومت پیامبر گرامی اسلام(ص) به عنوان بنیانگذار نظام اسلامی، در مییابیم بهترین حالت برای کارگزاران و مدیران جامعه، پایین آوردن امکانات زندگی در حد مردم متوسط یا ضعیف جامعه است. نقل است پیامبر گرامی اسلام(ص) به قدری سادهزیست بود که اگر فرد غریبهای برای اولین بار با حضرت مواجه میشد، جایگاه ایشان را به عنوان والی مسلمین تشخیص نمیداد. بروز این روحیه در کنار تواضع و سایر اخلاق حسنه زمینهساز جذب بسیاری از افراد به دین مبین اسلام شد که این افراد عمدتاً از قشر ضعیف جامعه بودند.
اما پس از فوت پیامبر گرامی اسلام(ص) کسانی که خلافت را مورد غصب قرار دادند، بر اساس شواهد تاریخی نتوانستند به طور شایسته ادامهدهنده سیره نبوی باشند؛ از این جهت فاصله گرفتن طبقه حاکمیتی با قشر ضعیف جامعه، گسترش موج نارضایتی مردم را به دنبال داشت. اگر تنها بخواهیم به دو فقره از اشرافیت متولیان نظام اسلامی در زمان خلیفه سوم اهل سنت و به تبعات عدم سادهزیستی آنها اشاره کنیم، ماجرای طلحه و زبیر به عنوان دو سردار سپاه پیامبر(ص) کفایت میکند.
بر اساس گزارشات تاریخی اموال طلحه و زبیر به عنوان عاملان فتنه جمل قابل توجه بود؛ در آمد طلحه از عراق در زمان عثمان روزانه هزار دینار بود و در منطقه سراة بیش از این در آمد داشت. از این رو عثمان گله میکرد که چرا با وجود آنکه پوستهای گاو پر از طلا به او داده است، باز علیه وی شوریده است؟ زبیر نیز هنگام مرگش 21 منزل در مدینه و دو خانه در بصره داشت و ثلث مالش را جدا کردند، از دو سوم باقی مانده به هر یک از چهار همسرش 1/200/000 سکه به ارث میرسید. ابن سعد نیز میراث زبیر را 51 یا 52 میلیون سکه میداند. زبیر مالک هزار اسب و هزار غلام و هزار کنیز و نیز قطعاتی زمین و منازلی در بصره و کوفه و مصر و اسکندریه بود.
همچنین ابن ابیالحدید معتزلی میگوید: خلیفه سوم بنی امیه را بر مردم مسلط کرد و آن ها را به فرمانداری ولایات اسلام منصوب کرد و اموال و اراضی بیتالمال را به عنوان بخشش در اختیار آنان گذاشت. از آن جمله سرزمینهای آفریقا که در زمان او فتح شد. خمس همه آن ها را گرفته و به مروان بن حکم (دامادش) داد. [ابن ابی الحدید، 1385ق]
پس از مرگ عثمان خلیفه سوم اهل سنت و با پذیرش مسند حکومت اسلامی از سوی امیرالمؤمنین(ع)، بار دیگر جهان اسلام شاهد زنده شدن سیره نبوی بود؛ چرا که ایشان از پیامبر(ص) آموخته بود حاکم اسلامی و متولیان جامعه اسلامی باید به گونهای سادهزیست باشند که قشر ضعیف مردم با دیدن زندگی ایشان به درد نیایند. لذا امام علی علیهالسلام الگوی کامل فرهنگ سادهزیستی بود. درکمک به همسر، گندم را با آسیاب سنگی آرد میکرد و در کارِ خانه حضور جدی داشت. از لباسهای معمولی که عموم مردم میپوشیدند، استفاده میکرد. روزی به بازار رفت و به لباس فروشان گفت چه کسی پیراهن سه درهمی دارد؟ مردی گفت: در مغازه من موجود است. امیرالمؤمنین علیهالسلام آن را خرید و پوشید. خانهای چون خانه دیگران داشت و اسبی یا الاغی که همگان در اختیار داشتند به کار میگرفت و روزی شمشیر خود را فروخت تا مشکل اقتصادی خانواده را حل کند. نان خشکیده میخورد که دخترش امّ کلثوم وقتی نان جوین خشک را بر سفره پدر دید اشکش جاری شد، در عین حال تا این حد سادهزیستی را از کارگزاران خود توقع نداشت، اما ایشان را دعوت به عدم روی آوردن به اشرافیت و تجملاتگرایی میکرد.
این خصلت امام علی(ع) در تمام بیت ایشان جریان داشت به گونهای که یکی از زیباترین و شاخصترین ویژگیهای اخلاقی فاطمه زهرا سلام االله علیها را بهرهمندی از روحیه قناعت پیشگی و سادهزیستی در زندگی معرفی کردهاند و در این باره داستانها و روایات خواندنی در منابع تاریخی و روایی نقل شده است.
در روایتی سلمان فارسی این چنین ساده زیستی فاطمه زهرا سلام الله علیها رابیان میکند: روزی بانو فاطمه را دیدم که چادری ساده بر سر داشت. با تعجب عرضه داشتم: عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی مینشینند و پارچههای زربافت و اشرافی به تن میکنند؛ امّا دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله که عظمت و جلالتش از همهٔ آنها بالاتر و بیشتر است، نه چادرهای گرانقیمت بر سر دارد و نه لباسهای فاخر و زیبا! حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «یَا سَلْمَانُ! اِنَّ اللَّهَ ذَخَّرَ لَنَا الثِّیَابَ وَ الْکَرَاسِیَّ لِیَوْمٍ آخِرٍ؛ ای سلمان! خداوند [بزرگ] لباسهای [زینتی] و تختهای [طلایی] را برای روز قیامت ما ذخیره کرده است.»
منبع: تسنیم