پیروزی کی روش در نبرد با مار و عقربها
«کارلوس کی روش» که در آغازین روزهای سال 1390 با شناخت کامل از امکانات و شرایط فوتبال ایران سرمربی تیم ملی شد با تشبیه منتقدان خود به مار و عقرب، به نوعی خواسته هایش را در هشت سال گذشته به فدراسیون تحمیل کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1397/11/13 ساعت 10:09
اعتراضات این مرد پرتغالی در مدت زمان هشت ساله مربیگری خود در ایران بر محور برنامه ریزی، بی کیفیتی لیگ، اعتراض علیه منتقدان، داوران و ... بود و تا آخرین روزهای حضورش در تیم ملی نیز ادامه پیدا کرد؛ اما آنچه در این میان عجیب به نظر می رسید آن است که چرا مربی که به تمام اساس فوتبال ایران اعتراض داشت و ساختمان فدراسیون فوتبال را رسما «لانه عقرب و مار» خطاب می کرد، حاضر شد در قامت یک کارگزار زیر نظر چنین فدراسیونی کار کند.
در پاسخ به این پرسش باید گفت اعتراضات برای کی روش نه راهی برای تقویت اساسی و پایه ای تیم ملی بود بلکه برای مرد پرتغالی در 8 سال گذشته دو کارکرد اساسی داشت؛ نخست اینکه وی با شلوغ کاری و شورش علیه کارفرمای خود به چهره ای محبوب در دل هواداران تبدیل شد و در سوی دیگر با برجسته سازی مشکلات موجود در فوتبال ایران، خود را از پاسخگویی در زمینه نتایج تیم ملی در 2 دوره جام ملت های آسیا (2015 و 2018) مبرا کرد.
کی روش به خوبی می دانست ادبیات پوپولیستی یکی از راهکارهای موفقیت در ایران است که در پاره ای از مواقع در سیاست نیز جواب می دهد. بنابر این با نشان دادن کاستی های مدیریتی و زیرساختی فوتبال ایران و حواله دادن این بخش به مسوولان، در نقش «دُن کیشوت» و ناجی فوتبال ایران ظاهر شد.
این مربی پس از هشت سال بدون توجه به تمام هزینه تراشی ها برای فوتبال ایران، ادعا دارد مسوولیت تمام اتفاقات زمین فوتبال را می پذیرد اما همچنان مدعی است که در بیرون از زمین هستند افرادی که با سم پاشی های حرفه ای، دنبال ناکامی تیم ملی بوده اند. او هیچگاه بیان نکرد چرا با وجود تمام این مشکلات و زندگی در میان مار و عقرب ها، به صورت جدی از فوتبال ایران دل نکند.
کی روش به خوبی می دانست در هیچ کجای دنیای حرفه ای فوتبال، به اندازه ایران به وی اختیار داده نخواهد شد؛ اختیاراتی که جایگاه کارگزار و کارفرما را عوض کرده و مرد پرتغالی با کنار زدن منتقدان در فدراسیون، امورات فوتبال و برنامه ریزی های لیگ را در دست گرفته و این چشمگیرترین پیروزی دستیار سابق الکس فرگوسن در فوتبال ایران به شمار می رود. او در نبرد اول توانست از ساختمانی که خود آن را به لانه عقرب تشبیه کرده بود پیروز بیرون آمده و دندان زهرآلود منتقدان خود را بکشد.
گام بعدی کی روش پس از دستیابی به پادزهر برای نیش منتقدان، چیدن میوه پیروزی بود؛ میوه ای که رد آن را می توان در بند بند قرارداد این مربی پیدا کرد. کی روش پس از جام جهانی 2014 برزیل با کمک برنامه سازان آن زمان و نظرسنجی های جهت دار، قرارداد خود را به فدراسیون تحمیل کرد تا نسبت به آینده شغلی خود در چهار سال آینده اطمینان کافی داشته باشد؛ آینده ای که شکست در برابر تیم نه چندان قدرتمند عراق در جام ملت های آسیای 2015 نتوانست خللی در آن ایجاد کند.
یکی از بندهایی که کی روش در قرارداد به نفع خود تنظیم کرد گرفتن پاداش 6 هزار دلاری پس از هر پیروزی بود. کی روش برای بهرمندی کامل از این پاداش، خود مسوول انتخاب رقیبان تدارکاتی شد و در نهایت توانست با زیرکی تمام، تیم هایی مانند منتخبان فوتبال سیرالئون، گینه پاپوا و موزامبیک را به ایران دعوت کند که پیروزی در برابر آنان کاری بس آسان به شمار می رفت.
کی روش سیاست ورزی قهار بود که از ضعف مدیریتی فدراسیون نشین ها بهترین استفاده را به عمل آورد و توانست با بهره مندی از پیاده نظام هوادار، در میان هجمه های بی شمار منتقدان خود، پیروز از میدان خارج شود. اما این پیروزی تنها در جنگ روانی و حاشیه سازی ها بود و در میدان عمل مستطیل سبز نمودی نداشت؛ او در دو دوره پیاپی به عنوان فرمانده تام الاختیار فوتبال ایران، گام در کارزار بازی های جام ملت های آسیا گذاشت اما در هر دو دوره برخلاف تصور و شانتاژ های رسانه ای ناموفق بود.
کی روش نه فقط در دوره اول و شکست برابر عراق پاسخگوی عملکرد خود نبود بلکه با اعتراض به داوری و حاشیه توانست چهار سال دیگر خود را در ایران ماندگار کند. اما در سال 2019 که فوتبال ایران بدون دخالت داور و تنها روی اشتباه تاکتیکی شاگردان وی، در برابر ژاپن تحقیر شد این مربی بدون توجه به نتایج و آثار این شکست، از منتقدان خود خواست از مردم ایران عذرخواهی کنند.
هر چند که این رفتارها نمودهایی از حرفه ای گری کی روش در دنیای فوتبال است اما آنچه در این هشت سال برای فوتبال دوستان بدون پاسخ مانده این است که نقش فدراسیون و کمیته اخلاق در برابر این توهین ها چیست؟ فدراسیونی که بدون توجه به خواسته عمومی مردم برای پاسخگویی کی روش به عملکردش، شخصا مامور عذرخواهی به جای این مربی می شود.
منبع:خبرگزاری فارس
در پاسخ به این پرسش باید گفت اعتراضات برای کی روش نه راهی برای تقویت اساسی و پایه ای تیم ملی بود بلکه برای مرد پرتغالی در 8 سال گذشته دو کارکرد اساسی داشت؛ نخست اینکه وی با شلوغ کاری و شورش علیه کارفرمای خود به چهره ای محبوب در دل هواداران تبدیل شد و در سوی دیگر با برجسته سازی مشکلات موجود در فوتبال ایران، خود را از پاسخگویی در زمینه نتایج تیم ملی در 2 دوره جام ملت های آسیا (2015 و 2018) مبرا کرد.
کی روش به خوبی می دانست ادبیات پوپولیستی یکی از راهکارهای موفقیت در ایران است که در پاره ای از مواقع در سیاست نیز جواب می دهد. بنابر این با نشان دادن کاستی های مدیریتی و زیرساختی فوتبال ایران و حواله دادن این بخش به مسوولان، در نقش «دُن کیشوت» و ناجی فوتبال ایران ظاهر شد.
این مربی پس از هشت سال بدون توجه به تمام هزینه تراشی ها برای فوتبال ایران، ادعا دارد مسوولیت تمام اتفاقات زمین فوتبال را می پذیرد اما همچنان مدعی است که در بیرون از زمین هستند افرادی که با سم پاشی های حرفه ای، دنبال ناکامی تیم ملی بوده اند. او هیچگاه بیان نکرد چرا با وجود تمام این مشکلات و زندگی در میان مار و عقرب ها، به صورت جدی از فوتبال ایران دل نکند.
کی روش به خوبی می دانست در هیچ کجای دنیای حرفه ای فوتبال، به اندازه ایران به وی اختیار داده نخواهد شد؛ اختیاراتی که جایگاه کارگزار و کارفرما را عوض کرده و مرد پرتغالی با کنار زدن منتقدان در فدراسیون، امورات فوتبال و برنامه ریزی های لیگ را در دست گرفته و این چشمگیرترین پیروزی دستیار سابق الکس فرگوسن در فوتبال ایران به شمار می رود. او در نبرد اول توانست از ساختمانی که خود آن را به لانه عقرب تشبیه کرده بود پیروز بیرون آمده و دندان زهرآلود منتقدان خود را بکشد.
گام بعدی کی روش پس از دستیابی به پادزهر برای نیش منتقدان، چیدن میوه پیروزی بود؛ میوه ای که رد آن را می توان در بند بند قرارداد این مربی پیدا کرد. کی روش پس از جام جهانی 2014 برزیل با کمک برنامه سازان آن زمان و نظرسنجی های جهت دار، قرارداد خود را به فدراسیون تحمیل کرد تا نسبت به آینده شغلی خود در چهار سال آینده اطمینان کافی داشته باشد؛ آینده ای که شکست در برابر تیم نه چندان قدرتمند عراق در جام ملت های آسیای 2015 نتوانست خللی در آن ایجاد کند.
یکی از بندهایی که کی روش در قرارداد به نفع خود تنظیم کرد گرفتن پاداش 6 هزار دلاری پس از هر پیروزی بود. کی روش برای بهرمندی کامل از این پاداش، خود مسوول انتخاب رقیبان تدارکاتی شد و در نهایت توانست با زیرکی تمام، تیم هایی مانند منتخبان فوتبال سیرالئون، گینه پاپوا و موزامبیک را به ایران دعوت کند که پیروزی در برابر آنان کاری بس آسان به شمار می رفت.
کی روش سیاست ورزی قهار بود که از ضعف مدیریتی فدراسیون نشین ها بهترین استفاده را به عمل آورد و توانست با بهره مندی از پیاده نظام هوادار، در میان هجمه های بی شمار منتقدان خود، پیروز از میدان خارج شود. اما این پیروزی تنها در جنگ روانی و حاشیه سازی ها بود و در میدان عمل مستطیل سبز نمودی نداشت؛ او در دو دوره پیاپی به عنوان فرمانده تام الاختیار فوتبال ایران، گام در کارزار بازی های جام ملت های آسیا گذاشت اما در هر دو دوره برخلاف تصور و شانتاژ های رسانه ای ناموفق بود.
کی روش نه فقط در دوره اول و شکست برابر عراق پاسخگوی عملکرد خود نبود بلکه با اعتراض به داوری و حاشیه توانست چهار سال دیگر خود را در ایران ماندگار کند. اما در سال 2019 که فوتبال ایران بدون دخالت داور و تنها روی اشتباه تاکتیکی شاگردان وی، در برابر ژاپن تحقیر شد این مربی بدون توجه به نتایج و آثار این شکست، از منتقدان خود خواست از مردم ایران عذرخواهی کنند.
هر چند که این رفتارها نمودهایی از حرفه ای گری کی روش در دنیای فوتبال است اما آنچه در این هشت سال برای فوتبال دوستان بدون پاسخ مانده این است که نقش فدراسیون و کمیته اخلاق در برابر این توهین ها چیست؟ فدراسیونی که بدون توجه به خواسته عمومی مردم برای پاسخگویی کی روش به عملکردش، شخصا مامور عذرخواهی به جای این مربی می شود.
منبع:خبرگزاری فارس