آشنایی با اختلال خودبیمارانگاری
خودبیمارانگاری یا هیپوکندریا چیست؟
هیپوکندریا بهقدری شایع است که اکثر پزشکان عمومی با این اختلال آشنایی دارند و میدانند چطور باید با بیماران آن برخورد کنند. شکایتهای این بیماران از مشکلات خود هیچوقت تمامی نخواهد داشت، به همین دلیل ویزیتهای مداوم پزشک که طی آن بیمار از مشکلات خود صحبت کند و شکایتهای او توسط پزشکی جدی گرفته شود، میتواند به کاهش اضطراب این بیماران کمک کند.

بیماری خودبیمارانگاری چیست و افراد مبتلا چه علائمی دارند و آیا درمان پذیر است؟
خودبیمارانگاری عبارت است از اختلالی كه در آن فرد اعتقاد زیادی دارد كه مبتلا به یک بیماری جدی یا مرگبار است، علیرغم اینکه معاینات و بررسیهای کامل پزشكی، هیچ مشكلی را نشان نمیدهند. بهاینترتیب خودبیمارانگاری یا هیپوکندریاک (hypochondriac)، در اصطلاح روانشناسی و روانپزشکی به شخصی اطلاق میشود که باوجود برخورداری از سلامت بدنی، خود را بیمار میداند و همواره از دردهای خیالی شکایت میکند.این تصور خودبیمارانگارانه، زمانی بیماری تلقی میشود که حدود ۶ ماه از آغاز آن بگذرد و باوجود تائید سلامت بدن توسط پزشک، شخص هم چنان بر بیمار بودن خود اصرار ورزد و درنهایت، ترس از بیمار بودن، شخص را مدام به کلینیکها و درمانگاههای مختلف جهت آزمایش و تجویز دارو بکشاند که به آن سندرم بیمار خیالی نیز میگویند.
علائم خودبیمارانگاری عبارتاند از:
1. تصور داشتن یک بیماری جدی2. سوءتعبیر علائم جسمی
3. ترس مداوم باوجود اطمینانبخشیهای پزشکی
4. نداشتن توهم یا روانپریشی
5. پریشانی بالینی یا اختلال عملکرد
هیپوکندریا اختلالی مزمن است که میتواند در هر زمانی در طول زندگی اتفاق بیفتد، هر چند بین سن ۲۰ تا ۴۰ سالگی شایعتر است. در صورت حاد بودن علائم و در شرایطی که بیمار دچار مشکلات روانی و آسیبپذیریهای دیگری هم باشد، ممکن است خیلی طول بکشد.
ازآنجاکه افراد مبتلابه هیپوکندریا ممکن است مبتلابه افسردگی، اضطراب یا روانپریشی هم باشند، این مشکلات او هم باید مورد ارزیابی و درمان قرار گیرند.
تصور خودبیمارانگارانه، زمانی بیماری تلقی میشود که حدود ۶ ماه از آغاز آن بگذرد و باوجود تائید سلامت بدن توسط پزشک، شخص هم چنان بر بیمار بودن خود اصرار ورزد و درنهایت، ترس از بیمار بودن، شخص را مدام به کلینیکها و درمانگاههای مختلف جهت آزمایش و تجویز دارو بکشاند که به آن سندرم بیمار خیالی نیز میگویند.
شواهدی وجود دارد که بعضی درمانها میتواند به بیماران مبتلابه هیپوکندریا کمک کند: شناختدرمانی، رفتاردرمانی، درمان رفتارشناختی و کنترل استرس. درمانگرها به بیماران کمک میکنند که کمتر روی علائم خود تمرکز کنند و در عوض در مورد اینکه چطور استرس، اضطراب و افسردگیشان، ناراحتی روانیشان را بیشتر میکند، حرف بزنند. درمانگرها توضیح میدهند که اعمالی که بیماران برای از بین بردن اضطرابشان انجام میدهند معمولاً همهچیز را بدتر میکند. آنها همچنین به بیماران تکنیکهای پرت کردن حواس و ریلکسیشن را آموزش میدهند.
هیپوکندریا بهقدری شایع است که اکثر پزشکان عمومی با این اختلال آشنایی دارند و میدانند چطور باید با بیماران آن برخورد کنند. شکایتهای این بیماران از مشکلات خود هیچوقت تمامی نخواهد داشت، به همین دلیل ویزیتهای مداوم پزشک که طی آن بیمار از مشکلات خود صحبت کند و شکایتهای او توسط پزشکی جدی گرفته شود، میتواند به کاهش اضطراب این بیماران کمک کند. اگر پزشک از دیدن بیمار سرباز بزند، اضطراب بیمار شدیدتر خواهد شد.
اکثر افراد مبتلابه این اختلال تمایلی به مراجعه به متخصصین روانپزشکی ندارند، به همین دلیل بهتر است این خدمات در کنار خدمات پزشکی برای آنها در نظر گرفته شود.
پزشکان و درمانگرها میبایست علائم جسمی بیمار را جدی تلقی کنند زیرا این علائم در بیمار واقعی هستند. ولی جدی انگاشتن این علائم به معنی انجام آزمایشات و معاینات غیرضروری نیست. پزشکان با داشتن برخوردی جدی و محترمانه نسبت به شکایتهای بیمار از مشکلات خود، خودداری از انجام آزمایشات افراطی و توصیه نکردن روشهای درمانی که میتوانند برای بیمار خطرناک باشند، میتوانند به مبتلایان هیپوکندریا کمک کنند.
افراد مبتلابه هیپوکندریا تمایل بسیار زیادی برای مراجعه به متخصصهای پزشکی دارند. ولی علاقهای به مراجعه به متخصصین رواندرمانی ندارند زیرا میترسند که دیگران تصور کنند بیماریشان مسئلهای ذهنی بوده است. بااینوجود، درمان سریعتر توسط یک متخصص سلامت روان میتواند برایشان مفید باشد.
منبع: پرسش و پاسخ های عمومی مشاوره اختلالات روانشناختی مرکز مشاوره تبیان