تبیان، دستیار زندگی

نقش «چشم» و «گوش» در انتظار فرج

آیت الله العظمی جوادی آملی می نویسد: فجور چشم آن است كه بیننده مناظری باشد كه رؤیت آن‏ها خلاف اقتضای تقواست. دوری از چنین عملی، اولین وظیفه كسانی است كه دل به دیدار آخرین ذخیره الهی بسته‏اند: واغضض أبصارنا عن الفجور.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
انتظار

از دعاهای منسوب به امام عصر(عج)، دعای معروف «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ» است که به زیبایی هر چه تمام و در فرازهایی کوتاه، وظایف منتظران از اقشار و صنوف مختلف را بیان کرده و راه و رسم زندگی به سبک انتظار را نشان می دهد.

از این رو، در سلسله مطالبی شرح فرازهای نورانی و ژرف این دعا مرور می شود:

آنچه بر زبان می آید ریشه آن  قلب است، و قلب  نورانی نیز ریشه اش لقمه های پاك است و لقمه های پاك دستان پاكی می طلبد كه با كار و تلاشی كه مطابق با قوانین شرع انجام می گیرد روزی حلال به دست می‌آورد لذا حضرت صاحب الزمان(عج) در این بند از دعا به درگاه الهی عرضه می دارند:

«وَاكْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ؛ و دست ما را از ستم‌گری و دزدی باز دار»

امام باقر (ع)، فرمود: «ستم بر سه گونه است: ستمى كه خدا بیامرزد، و ستمى كه خدا نیامرزد، و ستمى كه خدا از آن صرف نظر نكند. اما ستمى كه خدا نیامرزد: شرك است، و آنكه خدا بیامرزد: ظلم به نفس است، و آن ستمى كه از آن صرف نظر نكند: دیونى است كه بنده‏ها به یك دیگر دارند.»[1]

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در حوزه امنیت اجتماعی می گوید: «رعایت حقوق دیگران با دو عنوان كلّی در این دعای شریف بیان گردیده است:

أ. ضایع كردن یا ادا نكردن حقوق صاحبان حق، معنای حقیقی ظلم است؛ خواه در حق خویش باشد یا دیگران؛ از حقوق الهی باشد یا حقوق مخلوقات؛ مادی باشد یا معنوی. دوری از ظلم در جمیع مراتبش از وظایف مؤمنان منتظر است: واكفف أیدینا عن الظلم.

ب. اگر انسان با قصد و دانایی چیزی مادی یا غیر مادی را كه دیگری نسبت به آن حقی دارد مخفیانه و بدون دلیل موجّه شرعی از او بگیرد، چنین فردی را سارق می ‏نامند. اهل انتظار راستین نه تنها حقوق دیگران را محترم می‏شمارند، هرگز هیچ حقی را از صاحب حقی به سرقت نمی‏برند: والسرقة.»[2]

سپس امام عصر(عج) ادامه می دهند: «وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ؛ و چشم ما را از فجور و خیانت بپوشان»

حضرت آیت الله جوادی صیانت از چشم را وظیفه همگانی در جهت امنیت اجتماعی می دانند و بیانشان این است: «چشم‏های پاك، لایق نظاره بر جلوه‏های گوناگون جمال حق‏اند و دیدگان ناپاك سبب آلوده شدن قلب و محروم ماندن از رؤیت جلوه‏های نورانی حق، از این رو صیانت چشم با دو عامل اساسی سفارش شده است:

أ. وقتی به مقتضای تقوا و اعتدال اخلاق انسانی عمل نشود و فسق و گناه آشكار گردد، فجور رخ می‏نماید. فجور در خصوص هر شی‏ء به حسب همان چیز معنا می‏شود و فجور چشم آن است كه بیننده مناظری باشد كه رؤیت آن‏ها خلاف اقتضای تقواست. دوری از چنین عملی، اولین وظیفه كسانی است كه دل به دیدار آخرین ذخیره الهی بسته‏اند : واغضض أبصارنا عن الفجور.

ب. خیانت آن است كه بر خلاف عهدی كه تكویناً یا تشریعاً از كسی توقع می‏رود یا به آن موظف شده است، كاری كند یا نیّتی در دل بپرورد. این وصف نیز چون فجور، مناسب حال هر شی‏ء معنا می‏شود. بر این اساس، خیانت چشم آن است كه انسان چشم را برخلاف اراده یا دستور آفریننده‏اش به كار گیرد. پرهیز از خیانت چشم نیز وظیفه‏ای دیگر از وظایف اهل انتظار است: والخیانة».[3]
همچنین امام مهدی(عج) در ادامه این دعای شریف بیان می کنند: «وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَالْغِیبَةِ؛ و گوش ما را از شنیدن سخن بیهوده و غیبت بربند».
لغو در لغت به چیزی اطلاق می شود كه مورد اعتنا نبوده و از آن نفعی حاصل نگردد.[4]و در اصطلاح قرآنی به كلام، عمل یا فكر بیهوده و باطلی كه موجب غفلت انسان از یاد خدا باشد، اطلاق می­شود.[5] واژگانِ هزل، لهو و عبث، نیز به معنی كلام و كار بی اهمیت، بدون قصد و بی حاصل است؛ و از این جهت با واژه «لغو» هم معنا است.[6]

از آنجا كه قرآن، خلقت عالم وجود را كه انسان هم جزئی از آن عالم است بر اساس اهداف والای الهی دانسته و اینكه هر موجودی در این عالم دارای وظایفی بوده كه باید آن را انجام دهد، تا آن هدف والا محقق گردد؛ لذا، خداوند در قرآن، با عبارات مختلف، انسان را از مشغول شدن به اموری كه متناسب با هدف الهی نیست، برحذر داشته و پرهیز از لغویات را از صفات مؤمنان قرار داده است[7]

مؤمنان به بواسطه ایمان، به منبع عزّت و عظمت وصل شده و در زندگی خود، جز به زندگى سعادتمند ابدى و بندگی خالصانه برای خدای متعال، اهتمام نمى‏ورزند. تنها به كارهایى مشغول می شو ند كه، حقّ آن را عظیم دانسته و آنچه را جاهلان برای آن اهمیت قائلند، بى ارزش و لغو ‏شمرده؛ در نتیجه، جزو رستگاران قرار می­گیرند.[8]

از آنجا كه بهشتیان در حدّ كمال از نعمت های الهی بهره مندند و هوای نفس و وسوسه نفسانی در آنها وجود ندارد، عقول آنها كامل گشته، حقایق برای آنها آشكار شده و جهل آنها تبدیل به عرفان می­شود؛ لذا، عوامل گرایش به لغو از وجود آنها منتفی شده و بالاترین لذتشان، وصل به معبود بوده و گرایش به امور دیگر برای آنها تلخ و ناگوار است؛ بنابراین، هیچگونه زمینه­ای برای پرداختن به لغویات و غفلت از حق تعالی در بهشتیان وجود ندارد. [9] چنانچه قرآن، در توصیف بهشت و اهل آن می فرماید: «لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً إِلَّا قِیلًا سَلاماً سَلاما»[1011]] در آن (باغ هاى بهشتى) نه لغو و بیهوده‏اى مى‏شنوند، نه سخنان گناه آلود، تنها چیزى كه مى‏شنوند «سلام» است «سلام»

آیت الله جوادی آملی، مولف تفسیر شریف «تسنیم» گوشِ قابل داشتن را مهم در انتظار می دانند و می فرمایند: «حرف حق و سخن الهی، اگرچه در مقام فاعلیّت تامّ‏اند؛ ولی اگر گوش قابلی نباشد، در دل به ثمر نخواهند نشست. فرد و جامعه‏ای كه در انتظار ولی الله زمانش به سر می‏برد، می‏باید هماره گوش را منزّه بدارد تا در قابلیّت نیز تامّ باشد و این مهم نیز با عمل به دو دستور شدنی است:

أ. هر سخن یا عملی كه بی‏ثمر بوده و از پشتوانه فكری برخوردار نباشد لغو است و انسان را به بیهودگی می‏كشاند و خدا را از خاطر می‏برد. بر منتظران راستین امام عصر بایسته آن است كه با گوش نسپردن به لغو در صیانت آن بكوشند: واسدد أسماعنا عن اللغو

ب. غیبت آن است كه پشت سر مسلمانی سخنی گفته شود كه اگر بشنود، ناراحت شود. این گناه بزرگ، در كدورت روح انسان و تضییع قابلیت هدایتی، نقش عمده دارد، پس رواست كه مؤمنان منتظر از گوش سپردن به چنین سخنانی بپرهیزند: والغیبة.[11]

از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده است: «مَنِ اغتابَ مُسلِما أَو مُسلِمَةً لَم یَقبَلِ اللّه  صَلاتَهُ وَلاصیامَهُ أَربَعینَ یَوما وَلَیلَةً إِلاّ أَن یَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ»[12]هر كس از مرد یا زن مسلمانى غیبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذیرد مگر این كه غیبت شونده او را ببخشد. همچنین فرموده اند: «اَلغیبَةُ اَسرَعُ فى دینِ الرَّجُلِ المُسلِمِ مِنَ الكِلَةِ فى جَوفِهِ»[13] غیبت كردن در (نابودى) دین مسلمان مؤثرتر از خوره در درون اوست.

پی نوشت:
1 -الكافی، ج2، ص331؛
2- امام مهدی موجود موعود، ص204؛
3- امام مهدی موجود موعود، ص205؛
4- لسان العرب، بیروت ، دار صادر، 1414ق، ج‏15، ص250؛
5- التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، تهران،بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1360 ش، ج‏10، ص 208؛
6- مفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دار العلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ یكم، 1412ق، ص 841 و 748 و التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج‏8، ص11؛
7- تفسیر آسان‏، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول، 1398ق، ج‏13، ص270؛
8- تفسیر المیزان، ج‏15، ص9؛
9-الفرقان فی تفسیر القرآن، ج‏28، ص70؛
10- واقعه،25؛
11- امام مهدی(عج)؛ موجود موعود، ص205؛
12- بحارالأنوار، ج75، ص 258، ح53؛
13- كافى، ج2، ص357، ح1
*به همت گروه ادعیه و زیارات مرکز تخصصی مهدویت

منبع: خبرگزاری شبستان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.