پرفسور فراتر از آنچه میشناسیم
غیرت حسابی
اگر دکتر محمود حسابی را صرفا بهعنوان یک فیزیکدان میشناسید باید بگویم اشتباه میکنید. عشق دکتر به وطن، او را از بهترین دانشگاهها به ایران کشاند تا قصه زندگیاش تنها در علم ماده، اعداد و طبیعت محصور نماند.
اگر دکتر محمود حسابی را صرفا بهعنوان یک فیزیکدان میشناسید باید بگویم اشتباه میکنید. عشق دکتر به وطن، او را از بهترین دانشگاهها به ایران کشاند تا قصه زندگیاش تنها در علم ماده، اعداد و طبیعت محصور نماند.
«بهجای محصول صنعتی، باید عادت صنعتی را به کشور بیاوریم. نباید بگذاریم کارخانههای قدیمی کشور تعطیل شوند و همه چیز را وارد کنیم. انقلاب اسلامی استثنا است و نباید آن را رها کرد تا خدای ناکرده نابود شود. باید رفت بهطرف پژوهش؛ هر کالای بازرگانی که وارد میشود، 4 نفر را مشغول و هر جنس تولیدی 1000نفر را پس بهجای تعدد دانشگاهها در هر نقطهای، بیاییم تکنسین و کار ورز تربیت کنیم و از استادان بزرگ صنعت دعوت به کار کنیم.» این اعتقاد کسی است که با وجود زندگی و کسب علم در کشورهای فرانسه، لبنان و آمریکا همنشینی با اساتید بزرگ و کسب مدرک کارشناسی، مهندسی و دکترا در رشتههای ادبیات، مهندسی راه و ساختمان، ریاضیات، ستارهشناسی و زیستشناسی، برق، معدن و فیزیک؛ محل پیادهسازی و بسط علم و دانش خود را خارج از ایران نگذاشت بلکه اهتمام خود را در رشد علم در داخل و توسعه کشور بهوسیله آن گذاشت. حسابی برای تربیت دانشجویان و برآوردن نیازهای علمی و زیرساختی کشور پدری کرد، به ایران برگشت و پایهگذار بسیاری از دانشکدهها، مراکز علمی و خدماتی شد که زمینه خدمترسانی به علم، اقتدار، توسعه و مردم کشورش بود.
کارنامه علمی و اجرایی پرفسور حسابی نشان میدهد او همزمان با آموزش نسبت به تقویت سرمایه انسانی کشور، استقلال علمی آن و حفظ سرمایههای مادی دغدغه داشته است.
عرق به بومیسازی علم و دستیابی به توسعه و اقتدار بهوسیله آن، پرورش و تربیت نیروی انسانی و کسب خودکفایی شاخصههایی ارزشمند است که در کنار دانشمند بودن ایشان تعریف میشود و همین ویژگیها کافی است تا بیتوجه به روایتهای متفاوت درباره جایگاه ایشان؛ از وی بهعنوان یک الگو برای اهالی علم که دغدغه و عشق به وطن دارند، نام ببریم.
تصویر زیر را که یکی از کارکنان بیمارستان کانتونال دانشگاه ژنو ثبت کرده است بیش از کلمات بار توصیف این علاقه و اهتمام به دانشاندوزی را به دوش میکشد.
این اهتمام تنها در مطالعه و آموزش دیالوگ محور خلاصه نمیشد و ایشان شدیداً موافق آموزشهای عملی و کارگاهی بودهاند. «ایرج حسابی» فرزند پروفسور حسابی، در بیان خاطراتش از استاد چنین میگوید: «در گذشته، اغلب دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران از فرزندان وکیلان بودند. آنها به پروفسور حسابی ایراد میگرفتند که با این وضعیت خوب اجتماعی و مالی، نباید در کارگاه دانشکده پشت ماشین تراش بایستند یا اره و سوهان بکشند، ولی پروفسور همواره بر آموزشهای عملی تأکید میکرد و میگفت: «تا کسی نتواند خوب اره کند و زمین را بیل بزند، نمیتواند مهندس خوب و موفقی شود.»(2)
فراتر از ادبیات، او از موسیقی نیز غافل نبود. او موسیقی مینواخت، درباره آن قلمزده و اعتقاد داشت موسیقی ایرانی یک طرز فکر، فلسفه و بیان یک آرزو است.(3)
علاقه و دغدغه اعتلای فرهنگ ایرانی در وی بهگونهای بود که رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۶۶ طی پیامی به مراسم بزرگداشت پروفسور حسابی، در توصیف شخصیت وی چنین عنوان كردند: «خدمتی که دکتر محمود حسابی به فرهنگ ایران نمودند کمتر از خدمتی نیست که ایشان به علم فیزیک کردند.»(4)
نکته مهمتر آن است که دکتر حسابی نگرش سکولار و یا عافیتطلب به دین نداشته و آن را در راستای اعتلای جامعه مفید میدانست، ازجمله در توصیههای خود به دانشجویان میگفت: «شاید بیست شاگرد ممتاز درس بخوانند و فارغالتحصیل شوند، ولی کسی که دید و نظر جدیدی دارد، بایستی تقوا نیز داشته باشد؛ چنین افرادی نسبت به دیگران برتری دارند.»
ایرج حسابی، فرزند دکتر حسابی به علاقه ایشان نسبت به انقلاب و امام خمینی(ره) اشاره میکند و میگوید: «ایشان سه اصل عاشقی را محبت، احترام و راستگویی میدانست و میگفت: پس از صدها سال مردم، این سه اصل را در وجود امام(ره) دیده و عاشق امام شدند و همین مسئله باعث پیروزی انقلاب اسلامی شد.» (5)
کارنامه و سخنرانیهای پرفسور حسابی نشان میدهد او چیزی جز دغدغه پیشرفت ایران در زندگی علمی خود نداشته است. وی معتقد بود: «ایران جزیره هوش و ذکاوت است اگر کار کنیم و زحمت بکشیم چون از سرمایه چیزی کم نداریم.»
حال آنچه نیاز است، فرهنگسازی و الگوسازی آن در جامعه علمی کشور برای تبدیل شدن علم به ابزار افزایش سطح اقتدار کشور برای قرار گرفتن ایران اسلامی در یک چشمانداز 50 ساله، در جایگاه تولید کننده و صادرکننده علم خواهد بود. امروز، کشور برای رشد علمی به غیرت حسابی نیاز دارد!
پینوشت:
1-"پروفسور حسابی؛ چهره ای ماندگار در علم فیزیک"، ایرنا، 1396
2- گلبرگ، شهریور 1383، شماره 54
3- دکتر واژه کاهنربایی را معادل واژه انگلیسی الکترو مغناطیس به کار می برده اند
4- "استاد و موسیقی" تارنمای بنیاد پرفسورحسابی
5- "مراودات اینشتین و پروفسور حسابی چگونه بود؟" ایسنا، 1391
«بهجای محصول صنعتی، باید عادت صنعتی را به کشور بیاوریم. نباید بگذاریم کارخانههای قدیمی کشور تعطیل شوند و همه چیز را وارد کنیم. انقلاب اسلامی استثنا است و نباید آن را رها کرد تا خدای ناکرده نابود شود. باید رفت بهطرف پژوهش؛ هر کالای بازرگانی که وارد میشود، 4 نفر را مشغول و هر جنس تولیدی 1000نفر را پس بهجای تعدد دانشگاهها در هر نقطهای، بیاییم تکنسین و کار ورز تربیت کنیم و از استادان بزرگ صنعت دعوت به کار کنیم.» این اعتقاد کسی است که با وجود زندگی و کسب علم در کشورهای فرانسه، لبنان و آمریکا همنشینی با اساتید بزرگ و کسب مدرک کارشناسی، مهندسی و دکترا در رشتههای ادبیات، مهندسی راه و ساختمان، ریاضیات، ستارهشناسی و زیستشناسی، برق، معدن و فیزیک؛ محل پیادهسازی و بسط علم و دانش خود را خارج از ایران نگذاشت بلکه اهتمام خود را در رشد علم در داخل و توسعه کشور بهوسیله آن گذاشت. حسابی برای تربیت دانشجویان و برآوردن نیازهای علمی و زیرساختی کشور پدری کرد، به ایران برگشت و پایهگذار بسیاری از دانشکدهها، مراکز علمی و خدماتی شد که زمینه خدمترسانی به علم، اقتدار، توسعه و مردم کشورش بود.
حسابی اهل حساب بود
محمود حسابی در 3 اسفندماه 1281 در تفرش به دنیا آمد و در دوازده شهریور 1371 دیده از جهان بست؛ این 90 سال اما محملی شد برای اثبات اینکه هوش ایرانی توانا در کسب علم و بهکارگیری آن در راه آبادانی و توسعه است. بیدلیل نیست که محمود حسابی را پدر علم فیزیک، فرهنگستان و علم نوین ایران و مهندسی نوین ایران دانستهاند.کارنامه علمی و اجرایی پرفسور حسابی نشان میدهد او همزمان با آموزش نسبت به تقویت سرمایه انسانی کشور، استقلال علمی آن و حفظ سرمایههای مادی دغدغه داشته است.
ایران جزیره هوش و ذکاوت است اگر کار کنیم و زحمت بکشیم چون از سرمایه چیزی کم نداریم.
عرق به بومیسازی علم و دستیابی به توسعه و اقتدار بهوسیله آن، پرورش و تربیت نیروی انسانی و کسب خودکفایی شاخصههایی ارزشمند است که در کنار دانشمند بودن ایشان تعریف میشود و همین ویژگیها کافی است تا بیتوجه به روایتهای متفاوت درباره جایگاه ایشان؛ از وی بهعنوان یک الگو برای اهالی علم که دغدغه و عشق به وطن دارند، نام ببریم.
عاشق واقعی علم
جالب است که دکتر بعد از کسب دانش هیچگاه دست از کسب دانش و آگاهی نکشید. درواقع وی نه تنها دغدغه آموزش و تربیت دیگران را داشت بلکه تا لحظه آخر خود را از این نعمت محروم نکرد و این یک ویژگی تحسین برانگیز در ایشان بوده است. او همواره به دانش آموختگان خود گوشزد میکرد که «زندگی یعنی پژوهش و فهمیدن چیزی جدید» و تا لحظههای آخر، خودش به این تذکر عمل کرده و اینگونه زندگی کرد.تصویر زیر را که یکی از کارکنان بیمارستان کانتونال دانشگاه ژنو ثبت کرده است بیش از کلمات بار توصیف این علاقه و اهتمام به دانشاندوزی را به دوش میکشد.
این اهتمام تنها در مطالعه و آموزش دیالوگ محور خلاصه نمیشد و ایشان شدیداً موافق آموزشهای عملی و کارگاهی بودهاند. «ایرج حسابی» فرزند پروفسور حسابی، در بیان خاطراتش از استاد چنین میگوید: «در گذشته، اغلب دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران از فرزندان وکیلان بودند. آنها به پروفسور حسابی ایراد میگرفتند که با این وضعیت خوب اجتماعی و مالی، نباید در کارگاه دانشکده پشت ماشین تراش بایستند یا اره و سوهان بکشند، ولی پروفسور همواره بر آموزشهای عملی تأکید میکرد و میگفت: «تا کسی نتواند خوب اره کند و زمین را بیل بزند، نمیتواند مهندس خوب و موفقی شود.»(2)
فرهنگ شانهبهشانه فیزیک!
دکتر حسابی همانقدر که برای علم، بومیسازی و افزایش اقتدار دغدغهمند بود، دل در گرو فرهنگ و هنر ایرانی نیز داشت. این علاقه گاهی در حفظ و حراست از فرهنگ و ادبیات ایرانی متبلور میشد که نمونه آن در تلاش برای بومیسازی واژگان خارجی قابل ملاحظه است. عمق این دغدغه در تألیف کتابهای گهواژههای فارسی، تهران، 1368 ، جلد اول فرهنگ حسابی، تهران،1370 و نامهای ایرانی، 1319 و همچنین تحقیق در باب دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، دیوان باباطاهر و شاهنامه فردوسی قابل مشاهده است.فراتر از ادبیات، او از موسیقی نیز غافل نبود. او موسیقی مینواخت، درباره آن قلمزده و اعتقاد داشت موسیقی ایرانی یک طرز فکر، فلسفه و بیان یک آرزو است.(3)
علاقه و دغدغه اعتلای فرهنگ ایرانی در وی بهگونهای بود که رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۶۶ طی پیامی به مراسم بزرگداشت پروفسور حسابی، در توصیف شخصیت وی چنین عنوان كردند: «خدمتی که دکتر محمود حسابی به فرهنگ ایران نمودند کمتر از خدمتی نیست که ایشان به علم فیزیک کردند.»(4)
دل در گرو دین و انقلاب
آنچه ذکر شد، گویای همه ابعاد شخصیتی دکتر حسابی نیست بلکه ایشان دل در گرو دین و انقلاب اسلامی نیز داشتند. این ویژگی وجه مکمل شخصیت علمی و فرهنگ دوست این دانشمند بود. فرزند وی در مراسم بزرگداشت فناوری هستهای در «مسجد الرسول نکا» درباره توجه و دقت نظر پروفسور حسابی به علما و اندیشمندان دینی به ارائه مقاله «نقش روحانیت در توسعه علمی ایران» در سال 1947 در دانشکده پریستون آمریکا در مجمع علمای جهان اشاره میکند او درباره توجه ایشان به معارف دین، جایگاه وعظ و روحانیت مراسمهای وعظ و خطابه روزهای جمعه در منزل ایشان را مثال زده و میگوید: شهید مطهری 40 سال جمعهها در منزل پروفسور حسابی به ایراد سخنرانی پرداخت و روی صندلیای مینشست که پروفسور حسابی با دست خود در مدت 11 سال آن را درست کرده بود.نکته مهمتر آن است که دکتر حسابی نگرش سکولار و یا عافیتطلب به دین نداشته و آن را در راستای اعتلای جامعه مفید میدانست، ازجمله در توصیههای خود به دانشجویان میگفت: «شاید بیست شاگرد ممتاز درس بخوانند و فارغالتحصیل شوند، ولی کسی که دید و نظر جدیدی دارد، بایستی تقوا نیز داشته باشد؛ چنین افرادی نسبت به دیگران برتری دارند.»
ایرج حسابی، فرزند دکتر حسابی به علاقه ایشان نسبت به انقلاب و امام خمینی(ره) اشاره میکند و میگوید: «ایشان سه اصل عاشقی را محبت، احترام و راستگویی میدانست و میگفت: پس از صدها سال مردم، این سه اصل را در وجود امام(ره) دیده و عاشق امام شدند و همین مسئله باعث پیروزی انقلاب اسلامی شد.» (5)
روی حسابی، حساب بازکنیم
نگرش و عملکرد دکتر حسابی، گویا مصداق عینی برای این فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی است: «هیچ ننگمان نمىکند که علم را از غربىها و اروپایىها یاد بگیریم؛ اما ننگمان مىکند که همیشه شاگرد بمانیم. شاگردى مىکنیم تا استعداد خود را پرورش دهیم و از درون بجوشیم. ما نمىخواهیم مثل استخرى باشیم که آبى را در ما سرازیر کنند و هر وقت هم خواستند، آب را بکشند یا اجازه ندهند بیاید، یا هرگونه آب آلودهای را در این استخر بریزند. ما مىخواهیم مثل چشمهى جوشان باشیم؛ مىخواهیم از خودمان بجوشیم؛ مىخواهیم استعدادهاى خود را به کار بگیریم.»کارنامه و سخنرانیهای پرفسور حسابی نشان میدهد او چیزی جز دغدغه پیشرفت ایران در زندگی علمی خود نداشته است. وی معتقد بود: «ایران جزیره هوش و ذکاوت است اگر کار کنیم و زحمت بکشیم چون از سرمایه چیزی کم نداریم.»
حال آنچه نیاز است، فرهنگسازی و الگوسازی آن در جامعه علمی کشور برای تبدیل شدن علم به ابزار افزایش سطح اقتدار کشور برای قرار گرفتن ایران اسلامی در یک چشمانداز 50 ساله، در جایگاه تولید کننده و صادرکننده علم خواهد بود. امروز، کشور برای رشد علمی به غیرت حسابی نیاز دارد!
پینوشت:
1-"پروفسور حسابی؛ چهره ای ماندگار در علم فیزیک"، ایرنا، 1396
2- گلبرگ، شهریور 1383، شماره 54
3- دکتر واژه کاهنربایی را معادل واژه انگلیسی الکترو مغناطیس به کار می برده اند
4- "استاد و موسیقی" تارنمای بنیاد پرفسورحسابی
5- "مراودات اینشتین و پروفسور حسابی چگونه بود؟" ایسنا، 1391