تبیان، دستیار زندگی

عجیب‌ترین اثر «‌هاروکی موراکامی»‌

«هاروکی موراکامی»‌ با داشتن مهارت بالای خود در تبدیل وقایع غیرعادی به مفاهیم ملموس توانسته طرفداران زیادی در سراسر جهان پیدا کند. جدیدترین رمان این نویسنده با نام «‌قتل فرمانده»‌ عجیب‌ترین اثر او تا کنون محسوب می‌شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هاروکی موراکامی

 استفاده کردن از وقایع عجیب برای «موراکامی» دستاورد محسوب می‌شود چرا که او همیشه سعی داشته همه کتاب‌هایش حتی خیلی کم هم شده خاص و عجیب باشند.

تلاش برای توضیح دادن هر کدام از داستان‌های او تلاشی بیهوده است چرا که در خواندن آثار «‌موراکامی‌» بیشتر از  ترتیب‌بندی کردن وقایع داستان، تجربه کردن آن معنا دارد.

کتاب «‌قتل فرمانده»‌ حول محور داستان نقاش ژاپنی ۳۶ ساله‌ای است که پس از آن‌که زندگی مشترکش با شکست مواجه‌ می‌شود تصمیم می‌گیرد تا زندگی اسرارآمیزی را در خانه‌ای بزرگ نزدیک کوهستان‌های «‌اوداوارا»‌ شروع کند؛ خانه‌ای که متعلق به هنرمندی بوده که سال‌ها پیش در آن خانه زندگی می‌کرده و آثار او هنوز در خانه وجود دارد. پیدا شدن یکی از آن تابلوهای نقاشی خیلی زود روند زندگی شخصیت اول داستان را تغییر می‌دهد.  همچنان که راوی داستان مجذوب این تابلو نقاشی می‌شود، نیمه‌شب‌ها صدای زنگی را می‌شنود که به دنبال آن  داستانی ماوراءالطبیعی شکل می‌گیرد. طبق معمول، کتاب با اول‌شخص روایت شده است.

 شباهت طرح این داستان به کتاب «‌گتسبی بزرگ» به خواننده این حس را القا می‌کند که در حال خواندن کتاب‌هایی متفاوتی در یک قالب است. در حقیقت ممکن است این حس درست باشد چرا که «‌قتل فرمانده» به زبان ژاپنی در دو جلد منتشر شده است. بسیاری از فصل‌های این کتاب شامل گفت‌وگو و مملو از توصیف‌های دو شخص است که شاید حتی به روند داستان ارتباط چندانی نداشته باشد و یا به سفر به دنیای دیگری مربوط است که افکار در آن پرسه می‌زند.    

 اما به‌ نظر می‌رسد «‌موراکامی‌» بیشتر از نوشتن طرح داستان،‌ به جایی که داستان او را با خود می‌برد و نوشته شدن آن به روش «جریان سیال ذهن» علاقه‌مند است.
کتاب هاروکی موراکامی

بعد از صفحه ۴۰۰ داستان نامانوس می‌شود و از صفحه ۵۰۰ به بعد با ناپدید شدن شخصیت اصلی داستان این‌طور به نظر می‌رسد که کتاب به طور کلی تغییر کرده و این حس به خواننده القا می‌شود که کتاب دیگری را می‌خواند.  

 می‌توان گفت کتاب در حالی تمام می‌شود که خواننده ‌پایان آن را متوجه نمی‌شود. این‌طور به نظر می‌رسد که کتاب با رمزآلودگی عمیقی درآمیخته که دستیابی به آن غیرممکن به نظر می‌رسد. جایی در کتاب گفته می‌شود:‌ "ما همگی در حالی زندگی می‌کنیم که رازهایی داریم که نمی‌توانیم آن‌ها را فاش کنیم." 

می‌توان گفت این کتاب، «موراکامی»ترین کتاب این نویسنده است. خواندن این کتاب خواننده را به خلسه می‌برد.

به خوانندگان جدید «‌موراکامی» توصیه می‌شود که برای شروع به آثار پیشین او همچون «جنگل نروژی» مراجعه کنند. شروع خواندن آثار « موراکامی» با «قتل فرمانده»‌ ممکن است آن‌ها را برای همیشه  دل‌زده کند.


منبع: ایسنا و به نقل از آسیا وان