تبیان، دستیار زندگی

شخصیت حضرت زینب(س) در آینه پنج اندیشمند اهل سنت

اندیشمندان اهل سنت عموما در برابر عظمت و عمق شخصیت حضرت زینب(س) با خضوع برخورد کرده اند و ایشان را ستوده اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
یا زینب کبری

«اندیشمندان اهل سنت هم عموما در برابر عظمت و عمق شخصیت این بانوی بزرگوار با خضوع برخورد کرده اند و ایشان را ستوده اند که برای نمونه به چند چهره از اهل سنت و برشی از بیان گفته هایشان اکتفا می کنم.»

آنچه در ادامه می آید بخش دوم و پایانی گفتگوی گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام و المسلمین امیر علی حسنلو مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه ومدرس حوزه علمیه قم درباره جایگاه و شخصیت حضرت زینب کبری در نگاه اندیشمندان و دانشمندان اهل سنت و اندیشمندان غیر مسلمان است.

جناب حسنلو! در بخش پیشین گفتگو به شخصیت و جایگاه رفیع حضرت زینب (س)در میان اندیشمندان شیعه پرداختید. دیدگاه اندیشمندان اهل سنت و احیانا اندیشمندان غیر مسلمان اهل کتاب در این باره چگونه است؟

بله دانشمندان مسیحی درباره حضرت زینب (س) اظهارنظراتی داشته اند که از آن جمله می توان به کورت فریشلر اشاره کرد. كورت فریشلرآلمانی كه كتابی نسبتاً مفصل در ارتباط با امام حسین(ع) نوشته است رسالت حضرت زینب(س) را به خوبی بیان كرده است. وی می‎نویسد: «بعد از آنكه تمام اسیران وارد مجلس عبیدالله بن زیاد شدند و نشستند، زینب دخت امام علی بن ابیطالب(ع) و خواهر امام حسین(ع) وارد شد، علت تاخیر ورود زینب این بود كه وی مسئولیت اداره امور اسیران را داشت و قبل از اینكه وارد بر حاكم عراق شود دقت كرد كه هیچ یك از كودكان در خارج نمانند یا اینكه گم شوند و غذای كودكان را خود می‎داد و همواره در موقع غذا دادن شماره غذاها و شماره كودكان را تطبیق می‎كرد كه مبادا طفلی بی‎غذا بماند و چون تقسیم كننده غذا بود بعضی از اوقات حتی یك لقمه برای او نمی‎ماند و با گرسنگی بسر می‎برد... عبیدالله بن زیاد گفت: خدا را شكر می‎كنم كه نشان داد شما ناحق هستید... زینب گفت: خدا را شكر می‎كنم كه ما را از هر گونه آلودگی مصون كرد و مردان ما در تمام عمر با امانت و تقوی و صداقت زندگی كردند... خداوند پاداش برادرم حسین(ع) را داد و او اینك در بهشت با جدش رسول خدا(ص) بسر می‎برد. آنهایی كه او را كشتند هم در این دنیا ملعون و سرافكنده می‎شوند و هم در آن دنیا»

 كورت فریشلر بعد از آنكه به شجاعت حضرت زینب(س) در مجلس یزید در شام اشاره می‎كند، خطبه تاریخی آن حضرت را ذكر كرده است. وی می‎نویسد، «مضمون قسمت اصلی نطق زینب دختر علی كه بدون وقفه و فی البداهه ایراد شد از این قرار است» و سپس این خطبه مهم را آورده است. سپس می‎نویسد: «هنوز صحبت زینب تمام نشده بود و كسانی كه در مجلس یزید حضور داشتند بدقت سخنان آن زن را می‎شنیدند و از شجاعت وی حیرت می‎كردند تا آن روز كسی جرأت نكرده بود كه آن طور صریح و بدون پرده ظلم و فسق و رشوه خواری دستگاه خلافت یزید بن معاویه را رودررو و با حضور شاهدان و مستمعان زیادی به او بگوید. حتی در دوره معاویه، پدر یزید با این كه وی نسبت به پسرش مردی معتدل و آرام بود كسی جرأت نكرد آن طور بی‎پرده و صریح صحبت كند» این نویسنده در پایان كتابش این سؤال را مطرح می‎كند كه آیا نفرین زینب نسل اموی را از بین برد؟ و سپس در جواب این سؤال می‎نویسد: «... آنگاه بر اثر طول مدت خلافت بنی عباس، حتی نام امویان هم از بین رفت و تو گوئی نفرین زینب بنت علی آنها را به كلی نابود كرد. امروز در سراسر جهان اسلامی یك نفر وجود ندارد كه بگوید وی از نسل بنی امیه است»

دیدگاه اندیشمندان و پژوهشگران اهل سنت در این باره چگونه است؟

آن ها هم عموما در برابر عظمت و عمق شخصیت این بانوی بزرگوار با خضوع برخورد کرده اند و ایشان را ستوده اند که برای نمونه به چند چهره از اهل سنت و برشی از بیان گفته هایشان اکتفا می کنم.

عایشه بنت الشاطی:
نام این زن، در تاریخ ما و تاریخ انسانیت، بامصیبتی قرین گردیده، و آن مصیبت کربلاست....بر دوش بانوی بانوان زینب، در این مصیبت جانگداز، وظیفه­ای بسیار بزرگ بوده، بلکه بعضی از آن ها او را «بطله کربلا» نامیده؛ زیرا وی نخستین بانویی بود که در آن وادی خطرناك نمایان گردید تا مجروحان را پرستاری کند و با محتضران همدردی نماید، و برای قربانیان و شهیدانی که قطعه قطعه و پاره پاره در آن بیابان افتاده بودند و مرغان هوا و درندگان وحشی پیکرهاشان را می­جویدند، بسوزد و اشک بریزد. ولی عقیده من آن است که، زینب وظیفه بزرگ خود را پس از این مصیبت آغاز کرده; زیرا او از طرفی باید زنان اسیر بنی­هاشم- که مردانشان را از دست داده­اند - سرپرستی کند، واز طرفی باید با جانبازی از جان جوانی بیمار(علی بن حسین زین ­العابدین) دفاع کند، که اگر زینب نمی­بود، کشته می­شد، و باکشته شدن او، دودمان امام برچیده میگشت. اضافه براین، وظیفه­ای بزرگتر بر دوش زینب بود؛ زینب وظیفه داشت نگذارد کهاین خون مقدسی که ریخته شد، به هدر رود. گمان ندارم مبالغه باشد، و یا زیاده­روی کرده باشم، اگر بگویم، زینب کسی بود که پس ازوقوع این کشتار، آن را مصیبتی جاوید و فراموش نشدنی قرار داد. زینب، پس از فاجعه کربلا زنده نماند، دردها و رنجهاییکه کشیده بود، به اندازهای نبودکه بتوان تحمل کرد و طاقت آورد. ولی در آن مدت کوتاهی که زندگی کرد، توانست دردلهای شیعیان، آتش خون و اندوهی را بیفروزد که تا امروز زبانه بکشد و خاموش نگردد. وکسانی را که اهل بیت پیغمبرصلی الله علیه وآله را تسلیم دشمنان کردند، به بدبختی وخواری وسوزش پشیمانی بیندازد.

محمد فرید وجدی:
زینب، دختر علی بن ابی طالب، از جمله زنان بزرگوار و متفکران عالیقدری بود که همراه برادرش حسین بن علی در واقعه کربلا حضور داشت هنگامی که حسین و بسیاری از خاندانش کشته شدند و برخی سالم ماندند. فرمانده سپاه یزید آنان را به کوفه و شام برد....

محمد غالب شافعی:
از بزرگترین زنان اهل بیت اطهار حسبا و نسبا و بهترین سیدة طاهرات که صاحب روح عظیم و اهل تقوی و آینه سرتاپا نمای مقام رسالت و ولایت سیدة زینب دختر علی بن ابی­طالب کرم اللّه وجهه می­باشد که او را بهترین سبکی که نمونۀ مکارم اخلاق بود پرورش و تربیت دادند و از چشمه علم و دانش خاندان نبوت آشامید و از سرچشمۀ غیبی نوشید تا در آیات فصاحت و بلاغت از آیات بزرگ الهی گشت حضرت زینب در حلم و کرم و بصیرت در امور سیاست مشهور خاندان بنی هاشم و عرب گشت و بین جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت جمع کرد و شبها در عبادت بود و روزها در روزه و او معروف باهل التقی بود.

محمد علی احمد مصری:
زینب از نظر حسب ونسب خانوادگی از بزرگان اهل بیت و بهترین زنان پاک و ازبرترین زنان متفکر، شجاع است و تقوی را همواره سرلوحه زندگیش و زبانش همواره به یاد خدا برعلیه ظالمان و کمک حق خواهان بود.  وی سرآمد دنیا و آخرت، همزاد حسن وحسین، دختر زهرای بتول که خداوند او را بر زنان برتری و سرآمد مردمان با اراده و بخشنده قرار داد... تولدی نیکوداشت دانشمندی فاضل از خانواده­ای که مصداق آیه« اصلها ثابت و فرعها فی السماء» بود، بسیارحلیم، صبور، دارای مکارم اخلاق بود، بیانی فصیح وبلیغ داشت و از دستش باران بخشش و کرم می­چکید.

علی احمد شبلی:
زینب دخترزهراء و امام علی رضی الله عنهم در خانه نبوت تولدی مبارک داشت و رشدی کریمانه و پاک که خداوند امور او را برعهده داشت و جد بزرگش و پدر و مادرش به او توجه وعنایت داشتند تا اینکه زبان باز کرد پدرش به تعلیم وتربیت و تهذیبش پرداخت پس علم، حکمت، دین، فقه، ادب و روایت حدیث و اخبار را یاد داد و از روح وجان خودش شجاعت و پایداری و یقین محکم را به دخترش منتقل کرد پس عقل و فکری والا، رای و ایده­ای دلسوزانه،قدرت، استوای و ایمان به او داد.

منبع: خبرگزاری شبستان


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.